TG Telegram Group & Channel
«تَطهيرُ الاعتِقاد» | United States America (US)
Create: Update:

🌐 رد بر اصول منهجی اشاعره (9)

▪️تحسين و تقبیح
اشاعره هرگونه حکم عقل و فطرت بر حسن و قبح اشیاء را انکار می کنند و می گویند شرع به تنهایی برای تعیین حسن و قبح کافی است. این عقیده آنان در پاسخ به ادعای براهمه ومعتزله است که عقل را معیار حسن و قبح افعال می دانند.
این سخت اشاعره علاوه بر آنکه با نصوص سازگار نیست، مخالف عقول نیز است.
یکی از مهمترین دلائل اشاعره برای برای انتخاب این دیدگاه این است که آنان گمان کرده اند برخی امور شرعی، از دیدگاه عقل قبیح است و در تعارض میان عقل و شرع گفته اند که الغاء کامل جایگاه عقل بهتر از نسبت قبح به شرع است، به همین دلیل به طور کامل جایگاه عقل را انکار کرده اند.
برای این استدلال خود، مثال به ذبح حیوان آورده اند که در ظاهر برای حیوان بسیار دردناک است در حالی که حیوان هیچ گناهی مرتکب نشده و این از دیدگاه عقل قبیح است اما با این وجود شرع آن را جایز دانسته است.

شهرستانی (ت: 548هـ) از پیروان اشاعره درباره حسن و قبح می گوید: «لا يجب على الله تعالى شيء من قبيل العقل ولا يجب على العباد شيء قبل ورود الشرع مذهب أهل الحق أن العقل لا يدل على حسن الشيء وقبحه في حكم التكليف من الله شرعاً على معنى أن أفعال العباد ليست على صفات نفسية حسناً وقبحاً» [1]
؛ بر الله تعالی چیزی از جانب عقل واجب نمی شود و بر بندگان نیز قبل از بیان شرع، هیچ چیزی واجب نیست، مذهب اهل حق این است که عقل دلالت بر حسن و قبح چیزی در حکم تکلیف شرعی خداوند ندارد. به این معنا که افعال عباد به نفسه صفت حسن یا قبیح را ندارند.

شيخ الاسلام ابن تيميه رحمه الله درباره عقیده اشاعره در حسن و قبح می گوید: «إن الأفعال لم تشتمل على صفات هي أحكام ولا على صفات هي علل للأحكام بل القادر أمر بأحد المتماثلين دون الآخر لمحض الإرادة لا لحكمة ولا لرعاية مصلحة في الخلق والأمر. ويقولون: إنه يجوز أن يأمر الله بالشرك بالله وينهى عن عبادته وحده ويجوز أن يأمر بالظلم والفواحش وينهى عن البر والتقوى والأحكام التي توصف بها الأحكام مجرد نسبة وإضافة فقط وليس المعروف في نفسه معروفا عندهم ولا المنكر في نفسه منكرا عندهم.» [2]
؛ [اشاعره می گویند] افعال مشتمل بر صفاتی نیستند که احکام یا علل احکام باشد بلکه آفریدگار به یکی از آنها امر کرده و نه دیگری برای محض اراده و نه به جهت حکمت و نه رعایت مصلحت در خلق و امر. و اشاعره می گویند: جایز است که الله تعالی امر به شرک کند و از عبادت الله نهی کند و جایز است که امر به ظلم و فواحش کند و نهی از نیکی و تقوی و احکامی کند که به مجرد نسبت و اضافه موصوف به حکم می شوند و معروف فی نفسه معروف نیست و منکر فی نفسه منکر نیست در نزد آنان.

ادامه دارد....
ــــــــــــــــــــــــ
#ارجاعات:
[1] نهاية الإقدام في علم الكلام شهرستانی (ص 128)
[2] مجموع الفتاوی ابن تیمیه (8/ 433)

✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾

@Tathir_aleteqad2

🌐 رد بر اصول منهجی اشاعره (9)

▪️تحسين و تقبیح
اشاعره هرگونه حکم عقل و فطرت بر حسن و قبح اشیاء را انکار می کنند و می گویند شرع به تنهایی برای تعیین حسن و قبح کافی است. این عقیده آنان در پاسخ به ادعای براهمه ومعتزله است که عقل را معیار حسن و قبح افعال می دانند.
این سخت اشاعره علاوه بر آنکه با نصوص سازگار نیست، مخالف عقول نیز است.
یکی از مهمترین دلائل اشاعره برای برای انتخاب این دیدگاه این است که آنان گمان کرده اند برخی امور شرعی، از دیدگاه عقل قبیح است و در تعارض میان عقل و شرع گفته اند که الغاء کامل جایگاه عقل بهتر از نسبت قبح به شرع است، به همین دلیل به طور کامل جایگاه عقل را انکار کرده اند.
برای این استدلال خود، مثال به ذبح حیوان آورده اند که در ظاهر برای حیوان بسیار دردناک است در حالی که حیوان هیچ گناهی مرتکب نشده و این از دیدگاه عقل قبیح است اما با این وجود شرع آن را جایز دانسته است.

شهرستانی (ت: 548هـ) از پیروان اشاعره درباره حسن و قبح می گوید: «لا يجب على الله تعالى شيء من قبيل العقل ولا يجب على العباد شيء قبل ورود الشرع مذهب أهل الحق أن العقل لا يدل على حسن الشيء وقبحه في حكم التكليف من الله شرعاً على معنى أن أفعال العباد ليست على صفات نفسية حسناً وقبحاً» [1]
؛ بر الله تعالی چیزی از جانب عقل واجب نمی شود و بر بندگان نیز قبل از بیان شرع، هیچ چیزی واجب نیست، مذهب اهل حق این است که عقل دلالت بر حسن و قبح چیزی در حکم تکلیف شرعی خداوند ندارد. به این معنا که افعال عباد به نفسه صفت حسن یا قبیح را ندارند.

شيخ الاسلام ابن تيميه رحمه الله درباره عقیده اشاعره در حسن و قبح می گوید: «إن الأفعال لم تشتمل على صفات هي أحكام ولا على صفات هي علل للأحكام بل القادر أمر بأحد المتماثلين دون الآخر لمحض الإرادة لا لحكمة ولا لرعاية مصلحة في الخلق والأمر. ويقولون: إنه يجوز أن يأمر الله بالشرك بالله وينهى عن عبادته وحده ويجوز أن يأمر بالظلم والفواحش وينهى عن البر والتقوى والأحكام التي توصف بها الأحكام مجرد نسبة وإضافة فقط وليس المعروف في نفسه معروفا عندهم ولا المنكر في نفسه منكرا عندهم.» [2]
؛ [اشاعره می گویند] افعال مشتمل بر صفاتی نیستند که احکام یا علل احکام باشد بلکه آفریدگار به یکی از آنها امر کرده و نه دیگری برای محض اراده و نه به جهت حکمت و نه رعایت مصلحت در خلق و امر. و اشاعره می گویند: جایز است که الله تعالی امر به شرک کند و از عبادت الله نهی کند و جایز است که امر به ظلم و فواحش کند و نهی از نیکی و تقوی و احکامی کند که به مجرد نسبت و اضافه موصوف به حکم می شوند و معروف فی نفسه معروف نیست و منکر فی نفسه منکر نیست در نزد آنان.

ادامه دارد....
ــــــــــــــــــــــــ
#ارجاعات:
[1] نهاية الإقدام في علم الكلام شهرستانی (ص 128)
[2] مجموع الفتاوی ابن تیمیه (8/ 433)

✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾

@Tathir_aleteqad2


>>Click here to continue<<

«تَطهيرُ الاعتِقاد»




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)