در بین نظرات حقوقدانان نمیتوان تعریفی جامع و مانع برای جرایم سیاسی یافت، اما هرآنچه که هست ارتباطی مستقیم و بلاوجه با حاکمیت و قدرت سیاسی دارد. جرم سیاسی عملی است در راستای اصلاح، براندازی و تقویت نیروهای مخالف بر علیه قدرت حاکم در یک جامعه. از آنجایی که نیروی حاکم به هر شکلی بایستی برقرار کننده نظم، امنیت و حافظ منافع و قدرت حاکمه خود باشد، قوانین را در همین راستا تدوین مینماید و عدم وجود تعریفی واحد از جرم سیاسی شاید تفاوت و تضاد در منافع مد نظر تدوین کنندگان قوانین و یا صاحبان نظر در زمینه حقوق باشد. اما هرآنچه که هست نقطه تلاقی و مشترک آن داشتن انحراف و یا رفتارهایی بر ضد نظام سیاسی است و مورد دیگر آن که شاید باعث تمایز جرم سیاسی از دیگر جرایم است موضوع انگیزش در انجام اعمال و ناهنجاری های سیاسی است. افرادی با تفکرات و اندیشه های نوگرایانه و در بسیاری موارد توسعه طلبانه با انگیزه هایی شرافتمندانه مرتکب رفتارهایی میشوند که از سوی قوای حاکمه قبیح، ممنوع و مخالف با منافع و نظم عمومی است.
@Social_Rights_Citizenship_rights
>>Click here to continue<<