مقدمه مترجم:
اكنون در آستانه پايان روياى «سياست رهاييبخش»، در زمانهاي كه انگار تمام تجربيات انقلابي قرن بيستم از انقلاب اكتبر تا ميدان تحرير به شكست انجاميده، به نظر ميرسد تنها راه پيش رو بازگشت به سياست پوپوليستي و دستكشيدن از هرگونه تلاش براي رسيدن به بنيانى كلي در سياست و قربانيکردن آن به بهاي رجوع به منافع بسته نژادي، ملي و مذهبي است. تجربهاي كه پيش از اين در واكنش به سرخوردگي از فروپاشي فرهنگي و اقتصادي جنگ اول جهاني، به صورت جنبش فاشيسم نيمي از اروپا را درنورديد. طلوع چهرههايي نظير ترامپ در آمريكا، لوپن در فرانسه، فراژ در انگليس، ويلدرز در هلند و جنبشهايي نظير پگيدا و حزب فجر طلايي يونان طنين شوم چنين بازگشتي است. توده هاي سرخورده از سياست جهانيسازي و سياستهاي اقتصادي توصيهشده توسط بانك جهاني، قربانياني بهتر از مهاجرين و اقليتها نمييابند و چه كساني بهتر از ترامپ ميتوانند از چنين سرخوردگي بهرهبرداري كنند.
چاره چيست؟ از منظر «عقلاي» قوم، چاره كار #اعتدال است. ما در اجراي سياستهاي نوليبراستي زيادهروي کردهايم که حاصلش پناهبردن مردم به اين فاشيستهاي پوپوليست شده. تنها در اين صورت است که ميتوان خشم مردم را کنترل کرد، بايد يکي به نعل زد و يکي به ميخ. بايد «معتدل» بود. راديکاليسم چه چپ، چه راست چيزي به جز بدبختي به ارمغان نياورده، بايد حد وسط را گرفت. سياست «شوك درماني» ديگر جوابگو نيست و بايد سياستهاي بانك جهاني را قدمبهقدم اجرا كرد. دستيابي به آموزش عالي رايگان ديگر رويايي بيش نيست، اما ميتوان با دادن وامهاي بلند مدت، زهر تلخ هزينههاي كمرشكن دانشگاه را گرفت. خدمات درماني عمومي يك روياست، اما ميتوان بيمهاي حداقلي براي نيازمندان تدارك ديد. ايدئولوژي اعتدال (كه مثل هزار چيز ديگر خبرش دير به گوش ما رسيده) مدتهاست كه جايگزين سنت چپ اروپا شده. حزب كارگر توني بلر (New Labour) چيزي نبود به جز تاچريزهكردن تدريجي سنت قوي طبقه كارگر بريتانيا، تا جايي كه امروزه ديگر به جز نامي از آن چيزي باقي نمانده. وضعيت در ساير احزاب سوسيال دموكرات اروپا اگر بدتر نباشد، قطعاً بهتر نيست. پديدهاي كه به قول طارق علي امروزه بيش از پيش تهديدي براي تمام دستاوردهاي جنبش چپ است، نه دانلود دانلود افراطي، بلكه ميانه افراطي است.
در چنين فضايي، ژيژك، با وامگيري از لنين در تلاش است تا به جاي پيدا کردن جايگزيني براي فاشيسم مستتر در گفتار پوپوليستي به اختگي و خطر گفتاره ظاهراً خيرخواهانه ميانهروي و رئال پولتيك بپردازد. به اينكه چگونه ميتوان پس از شكست، بدون تسليمشدن به وسوسه ميانهروي و دست شستن از آرمانها، بدون شرمندگي از نو آغاز كرد.
@SlavojZizekP
@organonchannel
>>Click here to continue<<