TG Telegram Group & Channel
سین.عین | United States America (US)
Create: Update:

☑️در سوگ هوشنگ ابتهاج (سایه)

🗣خوانش ساجده عرب سرخی

✔️در من کسی آهسته می‌گرید
خاموشم اما
دارم به آواز ِ غم خود می‌دهم گوش
وقتی کسی آواز می‌خواند
خاموش باید بود
غم داستانی تازه سر کرده ست
اینجا سراپا گوش باید بود:

✔️درد از نهاد ِ آدمیزاد است!
آن پیر ِ شیرین کار ِ تلخ‌اندیش
حق گفت، آری آدمی در عالم ِ خاکی نمی‌آید به دست، اما
این بندی ِ آز و نیاز ِ خویش
هرگز تواند ساخت آیا عالمی دیگر؟
یا آدمی دیگر؟ ...

✔️ای غم! رها کن قصه‌ی خون بار
چون دشنه در دل می‌نشیند این سخن اما
من دیده‌ام بسیار مردانی که خود میزان ِ شأن ِ آدمی بودند

✔️وز کبریای روح برمیزان ِ شأن ِ آدمی بسیار افزودند
آری چنین بودند
آن زنده‌اندیشان که دست ِ مرگ را بر گردن ِ خود شاخ گل کردند
و مرگ را از پرتگاه ِ نیستی تا هستی ِ جاوید پُل کردند

✔️ اما چه باید گفت
از انسان‌نمایانی که ننگ نام انسانند
درنده‌خویانی که هم دندان گرگانند
آنان که افکندند در گردنِ گردان فرازان
حلقه‌های دار
آنان که عشق و مهربانی را
در دست‌های بغض و کین کشتند
آنان که انسان بودن خود را
در پای این کشتند

✔️ای غم! تو با این کاروان ِ سوگواران تا کجا همراه می‌آیی؟
دیگر به یاد ِ کس نمی آید
آغاز ِ این راه ِ هراس‌انگیز
چونان که خواهد رفت از یاد ِ کسان افسانه‌ی ما نیز!

✔️با ما و بی ما آن دلاویز ِ کهن زیباست
در راه بودن سرنوشت ِ ماست
روز ِ همایون ِ رسیدن را
پیوسته باید خواست

✔️ای غم! نمی‌دانم
روز ِ رسیدن روزی ِ گام ِ که خواهد بود
اما درین کابوس ِ خون‌آلود
در پیچ و تاب ِ این شب ِ بن‌بست
بنگر چه جان‌های گرامی رفته‌اند از دست

✔️دردی‌ست چون خنجر
یا خنجری چون درد
این من که در من
پیوسته می‌گرید
در من کسی آهسته می‌گرید

#امتداد
@emtedadnet

Telegram
attach 📎

Forwarded from امتداد
☑️در سوگ هوشنگ ابتهاج (سایه)

🗣خوانش ساجده عرب سرخی

✔️در من کسی آهسته می‌گرید
خاموشم اما
دارم به آواز ِ غم خود می‌دهم گوش
وقتی کسی آواز می‌خواند
خاموش باید بود
غم داستانی تازه سر کرده ست
اینجا سراپا گوش باید بود:

✔️درد از نهاد ِ آدمیزاد است!
آن پیر ِ شیرین کار ِ تلخ‌اندیش
حق گفت، آری آدمی در عالم ِ خاکی نمی‌آید به دست، اما
این بندی ِ آز و نیاز ِ خویش
هرگز تواند ساخت آیا عالمی دیگر؟
یا آدمی دیگر؟ ...

✔️ای غم! رها کن قصه‌ی خون بار
چون دشنه در دل می‌نشیند این سخن اما
من دیده‌ام بسیار مردانی که خود میزان ِ شأن ِ آدمی بودند

✔️وز کبریای روح برمیزان ِ شأن ِ آدمی بسیار افزودند
آری چنین بودند
آن زنده‌اندیشان که دست ِ مرگ را بر گردن ِ خود شاخ گل کردند
و مرگ را از پرتگاه ِ نیستی تا هستی ِ جاوید پُل کردند

✔️ اما چه باید گفت
از انسان‌نمایانی که ننگ نام انسانند
درنده‌خویانی که هم دندان گرگانند
آنان که افکندند در گردنِ گردان فرازان
حلقه‌های دار
آنان که عشق و مهربانی را
در دست‌های بغض و کین کشتند
آنان که انسان بودن خود را
در پای این کشتند

✔️ای غم! تو با این کاروان ِ سوگواران تا کجا همراه می‌آیی؟
دیگر به یاد ِ کس نمی آید
آغاز ِ این راه ِ هراس‌انگیز
چونان که خواهد رفت از یاد ِ کسان افسانه‌ی ما نیز!

✔️با ما و بی ما آن دلاویز ِ کهن زیباست
در راه بودن سرنوشت ِ ماست
روز ِ همایون ِ رسیدن را
پیوسته باید خواست

✔️ای غم! نمی‌دانم
روز ِ رسیدن روزی ِ گام ِ که خواهد بود
اما درین کابوس ِ خون‌آلود
در پیچ و تاب ِ این شب ِ بن‌بست
بنگر چه جان‌های گرامی رفته‌اند از دست

✔️دردی‌ست چون خنجر
یا خنجری چون درد
این من که در من
پیوسته می‌گرید
در من کسی آهسته می‌گرید

#امتداد
@emtedadnet

Telegram
attach 📎


>>Click here to continue<<

سین.عین




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)