TG Telegram Group & Channel
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ ) | United States America (US)
Create: Update:

▫️ادامه 👇

به هر حال در مورد جریان ناقه قوم ثمود , علامه مجلسی روایت می کند که  امام صادق علیه السلام فرمود :

" پس خدا حضرت صالح عليه السّلام را بسوى ايشان فرستاد و ايشان را بسوى خدا خواند، پس اطاعت و اجابت او نكردند و طغيان نمودند بر او طغيان بزرگ و گفتند: ايمان نمى‏آوريم به تو تا بيرون آورى بسوى ما از اين سنگ شتر ماده كه ده‏ماهه آبستن باشد، و آن سنگ را ايشان تعظيم مى‏كردند و مى‏پرستيدند، و نزد آن سنگ در هر سال قربانيها مى‏كشتند، و نزد آن جمعيت مى‏كردند، پس به حضرت صالح عليه السّلام گفتند:
اگر پيغمبرى و رسولى چنانچه مى‏گوئى پس بخوان خداى خود را كه از براى ما از اين سنگ سخت ناقه‏اى ده‏ماهه آبستن بيرون آورد.

پس خدا بيرون آورد ناقه را از آن سنگ به نحوى كه ايشان طلبيده بودند، و حق تعالى وحى نمود كه: اى صالح! بگو به ايشان كه خدا مقرر كرده است براى اين ناقه كه يك روز آب مخصوص او باشد و يك روز مخصوص شما باشد؛ چون روز آب خوردن ناقه مى‏شد همه آب را در آن روز مى‏خورد، پس آن را مى‏دوشيدند و نمى‏ماند كودك و بزرگى مگر آنكه از شير آن ناقه در آن روز مى‏خوردند، چون روز ديگر صبح مى‏شد اهل شهر و حيوانات ايشان بر سر آب مى‏رفتند و در آن روز از آن آب مى‏خوردند و ناقه در آن روز آب نمى‏خورد، پس بر آن حال ماندند آنچه خدا خواست، پس ايشان بر خدا طاغى شدند و بعضى بسوى بعضى رفتند و گفتند: پى كنيد اين ناقه را و به راحت افتيد از آن، ما راضى نيستيم كه يك روز آب از ما باشد و يك روز از آن باشد.... "

📚حياة القلوب، ج‏1، ص: 308

در تفسیر نمونه نیز در این رابطه می خوانیم :

" در بعضى از روايات كه از طرق شيعه و اهل تسنن نيز نقل شده مى‏خوانيم كه از عجائب آفرينش اين ناقه آن بوده كه از دل كوه بيرون آمد و خصوصيات ديگرى نيز براى آن نقل شده كه اينجا جاى شرح آن نيست.

به هر حال با تمام تاكيدهايى كه اين پيامبر بزرگ يعنى صالح در باره آن ناقه كرده بود آنها سرانجام تصميم گرفتند، ناقه را از بين ببرند چرا كه وجود آن با خارق عاداتى كه داشت باعث بيدار شدن مردم و گرايش به صالح مى‏شد، لذا گروهى از سركشان قوم ثمود كه نفوذ دعوت صالح را مزاحم منافع خويش مى‏ديدند، و هرگز مايل به بيدار شدن مردم نبودند، چرا كه با بيدار شدن خلق خدا پايه‏هاى استعمار و استثمارشان فرو مى‏ريخت، توطئه‏اى براى از ميان بردن ناقه چيدند و گروهى براى اين كار مامور شدند و سرانجام يكى از آنها بر ناقه تاخت و با ضربه يا ضرباتى كه بر آن وارد كرد آن را از پاى در آورده (فَعَقَرُوها). "

📚تفسیر نمونه ج 9 ص 157



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir

▫️ادامه 👇

به هر حال در مورد جریان ناقه قوم ثمود , علامه مجلسی روایت می کند که  امام صادق علیه السلام فرمود :

" پس خدا حضرت صالح عليه السّلام را بسوى ايشان فرستاد و ايشان را بسوى خدا خواند، پس اطاعت و اجابت او نكردند و طغيان نمودند بر او طغيان بزرگ و گفتند: ايمان نمى‏آوريم به تو تا بيرون آورى بسوى ما از اين سنگ شتر ماده كه ده‏ماهه آبستن باشد، و آن سنگ را ايشان تعظيم مى‏كردند و مى‏پرستيدند، و نزد آن سنگ در هر سال قربانيها مى‏كشتند، و نزد آن جمعيت مى‏كردند، پس به حضرت صالح عليه السّلام گفتند:
اگر پيغمبرى و رسولى چنانچه مى‏گوئى پس بخوان خداى خود را كه از براى ما از اين سنگ سخت ناقه‏اى ده‏ماهه آبستن بيرون آورد.

پس خدا بيرون آورد ناقه را از آن سنگ به نحوى كه ايشان طلبيده بودند، و حق تعالى وحى نمود كه: اى صالح! بگو به ايشان كه خدا مقرر كرده است براى اين ناقه كه يك روز آب مخصوص او باشد و يك روز مخصوص شما باشد؛ چون روز آب خوردن ناقه مى‏شد همه آب را در آن روز مى‏خورد، پس آن را مى‏دوشيدند و نمى‏ماند كودك و بزرگى مگر آنكه از شير آن ناقه در آن روز مى‏خوردند، چون روز ديگر صبح مى‏شد اهل شهر و حيوانات ايشان بر سر آب مى‏رفتند و در آن روز از آن آب مى‏خوردند و ناقه در آن روز آب نمى‏خورد، پس بر آن حال ماندند آنچه خدا خواست، پس ايشان بر خدا طاغى شدند و بعضى بسوى بعضى رفتند و گفتند: پى كنيد اين ناقه را و به راحت افتيد از آن، ما راضى نيستيم كه يك روز آب از ما باشد و يك روز از آن باشد.... "

📚حياة القلوب، ج‏1، ص: 308

در تفسیر نمونه نیز در این رابطه می خوانیم :

" در بعضى از روايات كه از طرق شيعه و اهل تسنن نيز نقل شده مى‏خوانيم كه از عجائب آفرينش اين ناقه آن بوده كه از دل كوه بيرون آمد و خصوصيات ديگرى نيز براى آن نقل شده كه اينجا جاى شرح آن نيست.

به هر حال با تمام تاكيدهايى كه اين پيامبر بزرگ يعنى صالح در باره آن ناقه كرده بود آنها سرانجام تصميم گرفتند، ناقه را از بين ببرند چرا كه وجود آن با خارق عاداتى كه داشت باعث بيدار شدن مردم و گرايش به صالح مى‏شد، لذا گروهى از سركشان قوم ثمود كه نفوذ دعوت صالح را مزاحم منافع خويش مى‏ديدند، و هرگز مايل به بيدار شدن مردم نبودند، چرا كه با بيدار شدن خلق خدا پايه‏هاى استعمار و استثمارشان فرو مى‏ريخت، توطئه‏اى براى از ميان بردن ناقه چيدند و گروهى براى اين كار مامور شدند و سرانجام يكى از آنها بر ناقه تاخت و با ضربه يا ضرباتى كه بر آن وارد كرد آن را از پاى در آورده (فَعَقَرُوها). "

📚تفسیر نمونه ج 9 ص 157



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir


>>Click here to continue<<

پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)