مدت زمان مطالعه یک دقیقه
شنیدهاید که گفتند:
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
حالا بخوانید تا بگویم؛
روزی که پس از مدتها بیماری زنان انصار و مهاجرین
مهمان خانهای شدند که از سوختنش سکوت کردند.
بانوی خانه سخنهای بسیاری گفت.
که نماد بلاغتند! نه تهدیند نه حتی پیشگویی.
بلکه خود آیندهاند به تصویری.
حضرت زهرا (س) فرمودند:
"بشارتتان باد به شمشیرهای کشیده و برا،
حمله جائر مستجار و ستمکار و در هم شدن امور همگان
و خودرایی ستمگران!
غنایم و حقوق شما را اندک خواهند داد
و جمعتان را با شمشیر درو خواهند کرد و شما جز
میوه حسرت نخواهید کِشت.
کارتان با کجا خواهد انجامید.
در حالی که "حقایق بر شما پنهان گردیده
شما را به کاری وادارم که از آن کراهت دارید؟"
جمله آخر بانو از سوره هود است آیه ۱۱،
همیشه بحث حقایق داغ بوده بحثی رازهایی که نمیدانیم
و حالا یک نفر سر بسته میگفت و کسی نشنید.
حقایق را قلم تاریخ عریان به رخشان کشید تا آنچه
به آن کراهت داشتند آرزویشان شود. تاریخ بخوانیم؟
چندی از سخنانشان نگذشته بود.
خالد بن ولید رسید، نود هزار نفر را به بهانه مرگ عثمان
به کشتن داد و در طول یک سال صد و چهل هزار نفر، تمام شد؟
هرگز!
چون راه بلدی نخواستند که از راه پنهانی نجاتشان دهد
پس خلافت از علی (ع) گذشت و رسید به معاویه!
تحقیق کنید واقعه حره چیست؟
چه شد؟
زنان انصار گوش نکردند که جای حسین (ع) یزید؛
دانههایشان را نه!
آنها را از زمین با شمشیر مسلم بن عقبه درو کرد!
هزاران نوزاد بر جان مدینه گذاشت
که پدرشان مشخص نبود و آنقدر کشت
تا خون با قبر پیامبر (ص) هم سطح شد!
تمام شد؟
تمام میشود.
تاریخ را نگاه کنید.
این قطر پر خون، ساخته ره کج مدینه است!
بانوی ما گفت؛
ره کج میرود.
گفت راه بلد نیستید.
چرا کسی باور نکرد. خدا رازهای در گوشیش را
در گوش فاطمه (س) تا ابد زمزمه کرده؟
دلم آه دارد از حرفهای نشنیده.
طلب قوتی به قلم دارد و جز میوه حسرت
به کامم چیزی نیست.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
به قلمِ: ب. نظریمنش #رد_قلم
#شرط_بلاغت
#فاطمیه
@Shahrah
>>Click here to continue<<