✅ ناکامی چپ در اقتصاد ایران، حتی در دهه شصت! ؛ گزارشی از مهدی الیاسی
با خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریمها بار دیگر قیمتگذاری دستوری مورد توجه دولت و نظام تصمیمگیری کشور قرار گرفت. اصلیترین تجلی قیمتگذاری دستوری را در حوزه دلار شاهد بودیم که پیامد آن تسری قیمتگذاری دستوری به سایر حوزهها بود.
تجربه نشان داده است قیمتگذاری دستوری از یک حوزه آغاز میشود به پس از مدتی به ناچار به همه حوزهها تسری پیدا میکند. اساسا تفکر قیمتگذاری دستوری با تفکر مرکانتلیستی و ناظر به جنگ اقتصادی به وجود آمد. معمولا در فضای جنگ اقتصادی، سیاستگذاران، نزدیکترین و دم دستیترین راه برای مدیریت شرایط یعنی مداخله گسترده دولتی را به عنوان راهکار، مد نظر قرار میدهند. در ۲ سال گذشته نیز شاهد بودیم که برخی اقتصاددانان و فعالان سیاسی با ترسیم فضایی نوستالژیک از دهه شصت، برای عبور از بحران تحریمها، بازگشت به سیاستهای دهه شصت را پیشنهاد میکنند. برخی از آنان پا را فراتر گذاشته و مدعی هستند آن سیاستها اساسا حتی در شرایط عادی نیز باید پیگیری شود. اما پرسش اینجاست که آیا سیاستهای اقتصادی دهه شصت در فضای کنونی کشور و برای مقابله با تحریمهای آمریکا راهگشاست؟
شاه بیت سیاست اقتصادی دهه شصت، دولتی شدن کامل اقتصاد ایران بود. در آن دوران عمده صنایع کشور، تحت عنوان صنایع سنگین و راهبردی، طبق مصوبه شورای انقلاب و سپس طبق قانون اساسی، کاملا دولتی شد. فعالان انقلاب اسلامی به بخش خصوصی کاملا بدبین بودند، زیرا عمده فعالان بخش خصوصی پیش از انقلاب به واسطه فضای اقتصادی خاص آن دوران در پیوند با دربار پهلوی بودند. در ابتدا داراییهای ۵۲ فعال اقتصادی شناخته شده حوزه صنعت و تجارت مصادره شد و سپس با مصوبات قانونی و از جمله اصل ۴۴ قانون اساسی، اساسا ورود بخش خصوصی به بسیاری از حوزهها ممنوع شد.
🔗متن کامل در لینک زیر:
https://bit.ly/316kNbE
یا کلیک روی INSTANT VIEW
http://www.nedayeazadi.net/1399/07/33385
🆔@NedAzadi
>>Click here to continue<<