TG Telegram Group & Channel
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) | United States America (US)
Create: Update:

عاشقانه‌ها

✍🏻 فخرالسادات محتشمی‌پور

در نوزدهمین روز از بهشتی ترین ماه بهار قرار بود همسرجان را بیاورند دندانپزشکی.

من دلم می‌خواست همه نوبرانه‌های بهار را در یک سبد چوبی زیبا با گل‌های خوروی رنگارنگ که این روزهای پس از باران از خاک وطن سرزده بیارایم و تقدیم او کنم.

دلم می‌خواست بعد از سفر کوتاه به شمال کشورمان و دیدار فرزندان عزیز، بهترین سوغات را برای همسرجان ببرم و بگویم لحظه لحظه این سفر و همه سفرها و حضرها با یاد تو نقش می‌گیرد و جان می‌یابد.

دلم میخواست آرزوی مادرش را که این روزها فقط دیدار فرزند است برآورده کنم و برای دقایقی این دو را به هم برسانم.
دلم می‌خواست...

خودم را به دندانپزشکی رساندم و دقایقی او را دیدم و شکر خدای به جا آوردم.
به او گفتم حواست به سلامت و حفظ و حراست از جان عزیزت باشد. گفتم پیگیر ویزیت دکتر قلبت باش و گرفتن عکس گردن و کمر و تهیه و مصرف به موقع و درست داروها.
خواهش کردم حواسش به وضعیت تغذیه اش هم باشد.

خندید و گفت نگران نباش من خوبم از کتابها چه خبر.
وه که این مرد از خواندن و خواندن و خواندن سیر نمی‌شود!  میگوید در تنهایی کار دیگری ندارم جز کتاب خواندن!
خوش به حالش که حق کتاب را خوب ادا می‌کند.

می‌پرسم مصطفی جان بگو ببینم کی مرخصی آمدی که ما نفهمیدیم؟! با تعجب نگاهم می‌کند. همیشه اراجیف روزنامه جوان، و دیگر رسانه‌های منتسب به سپاه، را به هیچ می‌گیرد. می‌گویم چون کارهای غیرقانونی‌شان برای اندک طرفدارانشان هم قابل قبول نیست هرازچندی دروغی می‌گویند که خلاف‌های آشکارشان را بپوشانند. می‌گوید وقتمان باارزش‌تر از پرداختن به این‌هاست، بگذریم.

مراجع قبلی دندانپزشک عزیز بیرون می‌آید، با دیدن همسرجان جا میخورد، حال و احوال می‌کند و می‌گوید چه نامه زیبایی برای تولد همسرتان نوشتید.
می‌گویم بازنشر بود نامه مربوط به سال نود بود. او به تاریخ نامه دقت نکرده است.

به همسرجان می‌گویم دوره عوض شده، انگار یک نسل بلکه چند نسل عوض شده!
باید تکرار کنیم!
باید تکرار شویم!
همسرجان به علامت تأیید سر تکان می‌دهد.

حالا نوبت اوست که برای ترمیم دندان روی صندلی مخصوص بنشیند.
دکتر با دقت کارش را انجام می‌دهد. مأمورین همراه همسرجان نیز. و دستیار دکتر و من
این مرحله از کار هم تمام می‌شود.

وقت رفتن است...

پ.ن: عکس مربوط به یکی از مرخصی‌های آن سال‌های کذایی پس از ۸۸ است

@MostafaTajzadeh

عاشقانه‌ها

✍🏻 فخرالسادات محتشمی‌پور

در نوزدهمین روز از بهشتی ترین ماه بهار قرار بود همسرجان را بیاورند دندانپزشکی.

من دلم می‌خواست همه نوبرانه‌های بهار را در یک سبد چوبی زیبا با گل‌های خوروی رنگارنگ که این روزهای پس از باران از خاک وطن سرزده بیارایم و تقدیم او کنم.

دلم می‌خواست بعد از سفر کوتاه به شمال کشورمان و دیدار فرزندان عزیز، بهترین سوغات را برای همسرجان ببرم و بگویم لحظه لحظه این سفر و همه سفرها و حضرها با یاد تو نقش می‌گیرد و جان می‌یابد.

دلم میخواست آرزوی مادرش را که این روزها فقط دیدار فرزند است برآورده کنم و برای دقایقی این دو را به هم برسانم.
دلم می‌خواست...

خودم را به دندانپزشکی رساندم و دقایقی او را دیدم و شکر خدای به جا آوردم.
به او گفتم حواست به سلامت و حفظ و حراست از جان عزیزت باشد. گفتم پیگیر ویزیت دکتر قلبت باش و گرفتن عکس گردن و کمر و تهیه و مصرف به موقع و درست داروها.
خواهش کردم حواسش به وضعیت تغذیه اش هم باشد.

خندید و گفت نگران نباش من خوبم از کتابها چه خبر.
وه که این مرد از خواندن و خواندن و خواندن سیر نمی‌شود!  میگوید در تنهایی کار دیگری ندارم جز کتاب خواندن!
خوش به حالش که حق کتاب را خوب ادا می‌کند.

می‌پرسم مصطفی جان بگو ببینم کی مرخصی آمدی که ما نفهمیدیم؟! با تعجب نگاهم می‌کند. همیشه اراجیف روزنامه جوان، و دیگر رسانه‌های منتسب به سپاه، را به هیچ می‌گیرد. می‌گویم چون کارهای غیرقانونی‌شان برای اندک طرفدارانشان هم قابل قبول نیست هرازچندی دروغی می‌گویند که خلاف‌های آشکارشان را بپوشانند. می‌گوید وقتمان باارزش‌تر از پرداختن به این‌هاست، بگذریم.

مراجع قبلی دندانپزشک عزیز بیرون می‌آید، با دیدن همسرجان جا میخورد، حال و احوال می‌کند و می‌گوید چه نامه زیبایی برای تولد همسرتان نوشتید.
می‌گویم بازنشر بود نامه مربوط به سال نود بود. او به تاریخ نامه دقت نکرده است.

به همسرجان می‌گویم دوره عوض شده، انگار یک نسل بلکه چند نسل عوض شده!
باید تکرار کنیم!
باید تکرار شویم!
همسرجان به علامت تأیید سر تکان می‌دهد.

حالا نوبت اوست که برای ترمیم دندان روی صندلی مخصوص بنشیند.
دکتر با دقت کارش را انجام می‌دهد. مأمورین همراه همسرجان نیز. و دستیار دکتر و من
این مرحله از کار هم تمام می‌شود.

وقت رفتن است...

پ.ن: عکس مربوط به یکی از مرخصی‌های آن سال‌های کذایی پس از ۸۸ است

@MostafaTajzadeh


>>Click here to continue<<

فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)