رضاشاه روزی که آمد آرزو میکرد هزار عدد تفنگ یکجور داشته باشد، در نهایت یک ارتش نوینی درست کرد که خب همه میدانند
🔹خاطرات قابل توجّه بنده یکی برقراری نظم و انضباط در تمام شئون و برقراری امنیت است که در سایهی تنها امنیت میشود به هر پیشرفتی رسید، حتّی به آزادی و دموکراسی، وقتی امنیت نباشد اصلاً باز هم این لغت مفهومی ندارد، رضا شاه روزی که آمد هیچ نبود. از صفر مملکت ما را رساند به جایی که رویش میشد حساب کرد
🔹رضاشاه مردی بود دلسوخته از میان مردم برخواست، گرسنگی کشیده، پابرهنگی کشیده، سختی فروان کشیده بود، آن لغت ژنی یا نابغهای که میگویند به تمام معنی رضاشاه مرد نابغهای بود یعنی یک نوع نبوغی داشت یک چیز طبیعی فطری، خدادادی که با تحصیل و درس و مشق و اینها به دست نمیآید و واقعاً فطری بود ذاتی بود.
📚سپهبد حسین آزموده/مصاحبه با تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد
🔵@Mashrootiyat
>>Click here to continue<<