اولین دوشنبهء تیر:
اول:
-اصلاً احساس عطش ندارم؛ البته بجز وقتایی که جاروبرقی میکشم؛ که هی تند تند تشنهم میشه باید آب بخورم.
-جارو دستی چطور؟😅
-نه.😂
دوم:
-آقای دکتر شیربرنج رو که گفتید بخورم خانمم درست نکرد. یعنی فقط یه بار درست کرد. یه دارو بش بدید کلاً دیگه نخوابه.
سوم: (همان دومی)
-اون شربت جلّاب رو [خانمام] خودش میخوره، نمیذاره من بخورم، میگه برای تو خوب نیست.
-نه، اشکالی نداره.
-بارک الله آقای دکتر. مردا هوای همو دارن.
>>Click here to continue<<