TG Telegram Group & Channel
سازمان عدالت و آزادی | United States America (US)
Create: Update:

🌐به بهانه‌ی ۸مارس؛
"درسی که باید از جنبش‌های زنان آموخت
"
✍️امیر ناظمی

زنان ایرانی به موازات انقلاب مشروطه به یکباره تبدیل به یکی از پیشروترین زنان جهان شدند. مورگان شوستر، خزانه‌دار آمریکایی، دولت ایران، می‌نویسد:
«زنان ایرانی از ۱۹۰۷م. به بعد [در دوران مشروطه] با یک جهش، مترقی‌ترین (اگر نگوییم رادیکال‌ترین) زنان جهان شده‌اند. اگر این سخن تصورات صدها ساله را دگرگون می‌سازد، چه باک، زیرا حقیقت محض است.»

بررسی فعالیت‌های زنان در «انقلاب مشروطه» نشان می‌دهد که در دل این انقلاب و به موازات آن، یک «جنبش زنان» نیز به صورت مستقل روی داده است. مساله زنان نه در اهداف انقلاب مشروطه وجود داشت و نه در نتیجه‌ی این انقلاب حقی برای انتخاب‌کنندگی (رای‌دادن) یا انتخاب‌شوندگی (نماینده مجلس شدن) زنان به وجود آمد.

مشروطه انقلابی مردانه بود، چه از منظر کنش‌گران اصلی آن و چه از منظر نتیجه‌ی مشروطه که مجلس و دولتی مردانه بود. برخلاف «انقلاب مشروطه» که با هزینه‌های بالای اجتماعی و اقتصادی بود، و در نهایت هم ناکام ماند؛ اما «جنبش زنان» به درجه بالایی از اهداف خود دست یافت. به عنوان نمونه یکی از آشکارترین تغییرات را در بخش آموزش دید.

⭕️تغییر وضعیت آموزش
تا پیش از مشروطه مدارس دخترانه ایرانی وجود ندارد. در سال ۱۲۸۲ میرزاحسن رشدیه که «مدرسه رشدیه» ( نخستین مدارس پسرانه مدرن ایران) را تاسیس کرد ، برای تأسیس مدرسه‌ی دخترانه ناکام ماند و تنها ۴روز پس از آغاز به کار، با فشار گروه‌های مذهبی بسته شد.

نخستین مدرسه دخترانه با نام «مدرسه دوشیزگان» توسط «بی‌بی‌خانم استرآبادی» چند هفته پس از امضاء قانون اساسی مشروطه تاسیس شد. زنان در فاصله ۳سال پس از این گردهمایی، در تهران بیش از ۵۰ مدرسه‌ی دخترانه تاسیس کرده بودند. همچنین یک کنگره زنان نیز در حوزه‌ی آموزش تشکیل شده بود.

به همین دلیل «تایمز» لندن گزارش «آموزش زنان در ایران» منتشر می‌کند. بر اساس گزارش نشریه شکوفه ۳سال بعدتر، یک‌هفتم دانش‌آموزان تهران، دختر هستند (در بیش از ۶۳ مدرسه دخترانه و شامل ۲۵۰۰ نفر). توسعه‌ی این مدارس محدود به تهران نیست. «صدیقه دولت‌آبادی»، دبیر «انجمن مخدرات وطن»، در اصفهان نخستین مدارس دخترانه را تاسیس می‌کند. همچنین او نخستین زنی است که پس از مشروطه بدون حجاب از خانه خارج می‌شود. در همین دوره انجمن‌های زنان نیز شکل می‌گیرند.

«فوران» در تشریح شرایط ایران در دوره‌ی ناصرالدین‌شاه می‌گوید: «زنان شهروندان درجه دوم محسوب می‌شدند». اما زنان در خلال انقلاب پروژه‌ی خاص خود را پیش بردند و مشروطه تنها یک فرصت برای پی‌گیری خواسته‌هایشان بود.

⭕️درس‌آموزی
تفاوت اصلی میان «جنبش زنان» با کلیت «انقلاب مشروطه» دربردارنده ویژگی‌هایی است که می‌تواند در جنبش «زن، زندگی و آزادی» نیز مورد توجه قرار گیرد.

انقلاب مشروطه‌ (به عنوان یک کنش سیاسی) به دنبال یک رشد سریع و راهی میان‌بر برای ایران بود. مردان سیاسی ایران راه‌حل را در تغییر ساختارهای سیاسی می‌دیدند. آنان ساده‌اندیشانه فکر می‌کردند که با تغییر ساختار سیاسی و با ایجاد مجلس و انتخابات و قانون می‌توانند به توسعه دست یابند. مشروطه‌خواهان متوجه اهمیت ارزش‌های زیربنایی مشروطه مانند آزادی، استقلال و عدالت نبودند، به همین دلیل نیز این ارزش‌ها در میان گلوله و تفنگ جایی نیافت و در آخر نیز مجلس و تغییر ساختار سیاسی نیز منجر به آن ارزش‌ها نشد.

اما زنان به جای قالب‌های نهادی و سازمانی، بر ارزش‌های خود مانند حق آموزش یا حق فعالیت اجتماعی و سیاسی تاکید کردند. هرچند ساختار رسمی آنان را نپذیرفت، اما آنان به نتیجه مطلوب رسیدند. آنان با تمرکز بر آموزش، ایجاد نهادهای مدنی (انجمن‌های مخفی یا سری زنان) و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، خود نتیجه‌ی همان چیزی شدند که می‌خواستند خلق کنند. آنان بر «توانمندسازی جامعه» بیش از «توانمندسازی حکومت» تمرکز کردند. آنان انجمن‌ها و مدارس را پیش بردند، پیش از آن‌که ساختار رسمی آن را به رسمیت بشناسد. آنان خواسته‌های خود را مطالبه نمی‌کردند، بلکه آن را خلق می‌کردند.

جنبش زنان در مشروطه، می‌تواند یک درس‌آموزی تاریخی برای توسعه‌خواهی در ایران باشد. این که چگونه برای توسعه‌یافتگی باید به جامعه‌ای توسعه‌یافته دست یافت. به عبارت دیگر رسیدن به توسعه، بدون توانمندسازی جامعه نمی‌تواند پایدار باشد.

از این منظر «جنبش زنان» که زیر پوست «انقلاب مشروطه» جریان داشت، موفق‌تر از خودِ «انقلاب مشروطه» بوده است.

🌐به بهانه‌ی ۸مارس؛
"درسی که باید از جنبش‌های زنان آموخت
"
✍️امیر ناظمی

زنان ایرانی به موازات انقلاب مشروطه به یکباره تبدیل به یکی از پیشروترین زنان جهان شدند. مورگان شوستر، خزانه‌دار آمریکایی، دولت ایران، می‌نویسد:
«زنان ایرانی از ۱۹۰۷م. به بعد [در دوران مشروطه] با یک جهش، مترقی‌ترین (اگر نگوییم رادیکال‌ترین) زنان جهان شده‌اند. اگر این سخن تصورات صدها ساله را دگرگون می‌سازد، چه باک، زیرا حقیقت محض است.»

بررسی فعالیت‌های زنان در «انقلاب مشروطه» نشان می‌دهد که در دل این انقلاب و به موازات آن، یک «جنبش زنان» نیز به صورت مستقل روی داده است. مساله زنان نه در اهداف انقلاب مشروطه وجود داشت و نه در نتیجه‌ی این انقلاب حقی برای انتخاب‌کنندگی (رای‌دادن) یا انتخاب‌شوندگی (نماینده مجلس شدن) زنان به وجود آمد.

مشروطه انقلابی مردانه بود، چه از منظر کنش‌گران اصلی آن و چه از منظر نتیجه‌ی مشروطه که مجلس و دولتی مردانه بود. برخلاف «انقلاب مشروطه» که با هزینه‌های بالای اجتماعی و اقتصادی بود، و در نهایت هم ناکام ماند؛ اما «جنبش زنان» به درجه بالایی از اهداف خود دست یافت. به عنوان نمونه یکی از آشکارترین تغییرات را در بخش آموزش دید.

⭕️تغییر وضعیت آموزش
تا پیش از مشروطه مدارس دخترانه ایرانی وجود ندارد. در سال ۱۲۸۲ میرزاحسن رشدیه که «مدرسه رشدیه» ( نخستین مدارس پسرانه مدرن ایران) را تاسیس کرد ، برای تأسیس مدرسه‌ی دخترانه ناکام ماند و تنها ۴روز پس از آغاز به کار، با فشار گروه‌های مذهبی بسته شد.

نخستین مدرسه دخترانه با نام «مدرسه دوشیزگان» توسط «بی‌بی‌خانم استرآبادی» چند هفته پس از امضاء قانون اساسی مشروطه تاسیس شد. زنان در فاصله ۳سال پس از این گردهمایی، در تهران بیش از ۵۰ مدرسه‌ی دخترانه تاسیس کرده بودند. همچنین یک کنگره زنان نیز در حوزه‌ی آموزش تشکیل شده بود.

به همین دلیل «تایمز» لندن گزارش «آموزش زنان در ایران» منتشر می‌کند. بر اساس گزارش نشریه شکوفه ۳سال بعدتر، یک‌هفتم دانش‌آموزان تهران، دختر هستند (در بیش از ۶۳ مدرسه دخترانه و شامل ۲۵۰۰ نفر). توسعه‌ی این مدارس محدود به تهران نیست. «صدیقه دولت‌آبادی»، دبیر «انجمن مخدرات وطن»، در اصفهان نخستین مدارس دخترانه را تاسیس می‌کند. همچنین او نخستین زنی است که پس از مشروطه بدون حجاب از خانه خارج می‌شود. در همین دوره انجمن‌های زنان نیز شکل می‌گیرند.

«فوران» در تشریح شرایط ایران در دوره‌ی ناصرالدین‌شاه می‌گوید: «زنان شهروندان درجه دوم محسوب می‌شدند». اما زنان در خلال انقلاب پروژه‌ی خاص خود را پیش بردند و مشروطه تنها یک فرصت برای پی‌گیری خواسته‌هایشان بود.

⭕️درس‌آموزی
تفاوت اصلی میان «جنبش زنان» با کلیت «انقلاب مشروطه» دربردارنده ویژگی‌هایی است که می‌تواند در جنبش «زن، زندگی و آزادی» نیز مورد توجه قرار گیرد.

انقلاب مشروطه‌ (به عنوان یک کنش سیاسی) به دنبال یک رشد سریع و راهی میان‌بر برای ایران بود. مردان سیاسی ایران راه‌حل را در تغییر ساختارهای سیاسی می‌دیدند. آنان ساده‌اندیشانه فکر می‌کردند که با تغییر ساختار سیاسی و با ایجاد مجلس و انتخابات و قانون می‌توانند به توسعه دست یابند. مشروطه‌خواهان متوجه اهمیت ارزش‌های زیربنایی مشروطه مانند آزادی، استقلال و عدالت نبودند، به همین دلیل نیز این ارزش‌ها در میان گلوله و تفنگ جایی نیافت و در آخر نیز مجلس و تغییر ساختار سیاسی نیز منجر به آن ارزش‌ها نشد.

اما زنان به جای قالب‌های نهادی و سازمانی، بر ارزش‌های خود مانند حق آموزش یا حق فعالیت اجتماعی و سیاسی تاکید کردند. هرچند ساختار رسمی آنان را نپذیرفت، اما آنان به نتیجه مطلوب رسیدند. آنان با تمرکز بر آموزش، ایجاد نهادهای مدنی (انجمن‌های مخفی یا سری زنان) و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، خود نتیجه‌ی همان چیزی شدند که می‌خواستند خلق کنند. آنان بر «توانمندسازی جامعه» بیش از «توانمندسازی حکومت» تمرکز کردند. آنان انجمن‌ها و مدارس را پیش بردند، پیش از آن‌که ساختار رسمی آن را به رسمیت بشناسد. آنان خواسته‌های خود را مطالبه نمی‌کردند، بلکه آن را خلق می‌کردند.

جنبش زنان در مشروطه، می‌تواند یک درس‌آموزی تاریخی برای توسعه‌خواهی در ایران باشد. این که چگونه برای توسعه‌یافتگی باید به جامعه‌ای توسعه‌یافته دست یافت. به عبارت دیگر رسیدن به توسعه، بدون توانمندسازی جامعه نمی‌تواند پایدار باشد.

از این منظر «جنبش زنان» که زیر پوست «انقلاب مشروطه» جریان داشت، موفق‌تر از خودِ «انقلاب مشروطه» بوده است.


>>Click here to continue<<

سازمان عدالت و آزادی




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)