TG Telegram Group & Channel
باشگاه فناوران اطلاعات مکانی | United States America (US)
Create: Update:

ما شکست نخوردیم بلکه تجربه کردیم، این جمله فقط به درد  کتابها میخوره.

: فاضل شاهچراغ

🔴واقعیت را بپذیریم؛
بیایید واقعیت را بپذیریم. دنیای ما پر از کسب و کارها و  آدم هایی است که بعد از تجربه شکست دیگر نتوانستند به جریان عادی زندگی برگردند. واقعیت این است که شکست استارت آپ ها، اگرچه به اتفاقی مرسوم بدل شده است، ولی نباید از تاثیر تجربه تلخ همراه با زیان های اقتصادی، روحی و روانی که مدت‌ها گریبانگیر صاحبان آنها می‌شود ساده عبور کرد.
به شخصه با تجربه چند ساله ام  در حوزه مشاوره و منتورینگ استارت آپ های  مکانی، به یک متدولوژی برای ارزیابی ایده ها رسیده ام، تا با کمک آن از این اتفاق جلوگیری کنم. متدولوژی مورد نظر تلاشی برای ارزیابی متوازن احتمال شکست و موفقیت ایده  است.
شاید شما هم  تجربه کرده اید، وقتی یک ایده دارید به شدت شیفته  آن می‌شوید و مثل روباه داستان زاغک و قالب پنیر، شروع می‌کنید به تعریف و تمجید از ایده و انتهای این مسیر، شاهد نتیجه حسن ظن بیش از اندازه خود نسبت به ایده خواهید بود، یعنی نابودی ایده و شکست آن.
آیا حسن ظن بیش از حد نسبت به ایده عامل شکست آن است؟! در ادامه در این خصوص بیشتر صحبت می‌کنیم.

🔴خوب یا بد بودن ایده، مسئله این نیست😉
اول بپذیریم ک همیشه ایده هایی که شکست می‌خورند الزاما ایده های بدی نیستند؛ اما چه عواملی باعث می شود که آنها با شکست مواجه شوند؟! در جلسات مشاوره یک بخش قابل توجه از گفتگو را به ارزیابی متوازن احتمال شکست و موفقیت ایده ها اختصاص می دهم. 
مثلا از مدیران کسب و کارها می‌پرسم  رقبای فعلی و آینده شما چه کسانی هستند؟ و جایگاه کیفی آن‌ها در چه سطحی است؟
مزیت رقابتی ایده شما در مقابل محصول و یا سرویس‌های مشابه موجود در بازار چیست؟
چرا مصرف کننده باید از بین ده ها محصول و سرویس مشابه، محصول شما را انتخاب کند؟
و مهم‌تر از همه چه عواملی می‌تواند منجر به شکست ایده شما شود؟ برای سوال آخر معمولا پاسخی وجود ندارد و یا پاسخ هایی که ارایه می شود قانع کننده نیست!!!

🔴چرا ایده های خوب شکست می‌خورند؟! مسئله این است...
واقعیت امر اینجاست، ما آنقدر که به عوامل موفقیت ایده فکر می‌کنیم، به عوامل  شکست ایده توجهی نداریم.
اگر بتوانیم عوامل شکست ایده را به خوبی شناسایی کنیم و آنها را خنثی کنیم، در واقع مسیر موفق شدن ایده را هموار ساخته ایم و خود به خود ایده را به سمت موفقیت هدایت کرده‌ایم.
اما سوال اصلی اینجاست که عوامل شکست را چگونه شناسایی کنیم؟ اصلا عوامل احتمالی شکست ایده‌مان را کجا باید جستجو کنیم؟ در بازار؟ در مسائل فنی؟ در قدرت رقبا؟ در رفتار مشتری؟ در فعالیت های بازاریابی؟ یا...

🔴متدولوژی ارزیابی توازنی ایده
در یکی از برنامه های TED نویسندگان کتاب The Human Element: Overcoming the Resistance That Awaits New Ideas در مورد وادار کردن جامعه هدف برای پذیرش  ایده های جدید، از زاویه دید تخصصی خود، به بخشی از سوالات بالا و مخصوصا سوال آخر، پاسخ می دهند.
نویسندگان می‌گویند: اکثر نوآوران، و ایده پردازان بر اساس یک فرض ثابت عمل می‌کنند، و آن فرض این است که بهترین (و شاید تنها) راه برای متقاعد کردن جامعه هدف برای پذیرش ایده جدید، افزایش جذابیت خود ایده است. نویسنده یک تشبیه جذاب به کار می برد؛ او ایده را به یک موشک تشبیه می‌کند و ویژگی‌ها، مزیت ها، و  کارهایی که برای ترغیب جامعه هدف برای همراهی با ایده در نظر گرفته می شود را به سوخت موشک تشبیه می‌کنند.

🔴موفقیت ایده یک مسیر دوطرفه است!
نوردگرن و شونتال می‌گویند: با تمرکز بر سوخت موشک، نوآوران نیمه دیگر معادله را نادیده می‌گیرند. و آن نیمه دیگر معادله، اصطکاک است. اصطکاک در برابر تغییری که ما به دنبال ایجاد آن هستیم.
 نویسندگان می گویند اصطکاک ها نیروهای روانی مخالف ایجاد  تغییر بواسطه ایده هستند و غلبه بر این اصطکاک ها برای ایجاد تغییر(موفقیت ایده) ضروری است. آنها چهار اصطکاک که در مسیر ایده های جدید قرار دارند را اینگونه طبقه بندی می کنند:
1) اینرسی(inertia): تمایل شدید به پایبندی به آنچه می دانیم، علی رغم محدودیت ها. اینرسی توضیح می‌دهد که چرا هنگام تلاش برای تغییر رفتار، همیشه باید گزینه‌های متعددی را به افراد بدهید.
2) تلاش (effort): انرژی مورد نیاز برای ایجاد تغییر.
3) هیجانات(emotion): احساسات منفی ناخواسته ایجاد شده تو تغییری که ما به دنبال ایجاد آن هستیم.
4) مقاومت واکنشی(reactance) : انگیزه مقاومت در برابر تغییر. Reactance نشان می دهد که چرا آمریکایی ها برای مثال در دهه 1980 علیه کمربند ایمنی جنگیدند.

#فاضل_شاهچراغ
#استارتاپ
#ایده

🆔 @GITAnet|باشگاه فناوران اطلاعات مکانی

ما شکست نخوردیم بلکه تجربه کردیم، این جمله فقط به درد  کتابها میخوره.

: فاضل شاهچراغ

🔴واقعیت را بپذیریم؛
بیایید واقعیت را بپذیریم. دنیای ما پر از کسب و کارها و  آدم هایی است که بعد از تجربه شکست دیگر نتوانستند به جریان عادی زندگی برگردند. واقعیت این است که شکست استارت آپ ها، اگرچه به اتفاقی مرسوم بدل شده است، ولی نباید از تاثیر تجربه تلخ همراه با زیان های اقتصادی، روحی و روانی که مدت‌ها گریبانگیر صاحبان آنها می‌شود ساده عبور کرد.
به شخصه با تجربه چند ساله ام  در حوزه مشاوره و منتورینگ استارت آپ های  مکانی، به یک متدولوژی برای ارزیابی ایده ها رسیده ام، تا با کمک آن از این اتفاق جلوگیری کنم. متدولوژی مورد نظر تلاشی برای ارزیابی متوازن احتمال شکست و موفقیت ایده  است.
شاید شما هم  تجربه کرده اید، وقتی یک ایده دارید به شدت شیفته  آن می‌شوید و مثل روباه داستان زاغک و قالب پنیر، شروع می‌کنید به تعریف و تمجید از ایده و انتهای این مسیر، شاهد نتیجه حسن ظن بیش از اندازه خود نسبت به ایده خواهید بود، یعنی نابودی ایده و شکست آن.
آیا حسن ظن بیش از حد نسبت به ایده عامل شکست آن است؟! در ادامه در این خصوص بیشتر صحبت می‌کنیم.

🔴خوب یا بد بودن ایده، مسئله این نیست😉
اول بپذیریم ک همیشه ایده هایی که شکست می‌خورند الزاما ایده های بدی نیستند؛ اما چه عواملی باعث می شود که آنها با شکست مواجه شوند؟! در جلسات مشاوره یک بخش قابل توجه از گفتگو را به ارزیابی متوازن احتمال شکست و موفقیت ایده ها اختصاص می دهم. 
مثلا از مدیران کسب و کارها می‌پرسم  رقبای فعلی و آینده شما چه کسانی هستند؟ و جایگاه کیفی آن‌ها در چه سطحی است؟
مزیت رقابتی ایده شما در مقابل محصول و یا سرویس‌های مشابه موجود در بازار چیست؟
چرا مصرف کننده باید از بین ده ها محصول و سرویس مشابه، محصول شما را انتخاب کند؟
و مهم‌تر از همه چه عواملی می‌تواند منجر به شکست ایده شما شود؟ برای سوال آخر معمولا پاسخی وجود ندارد و یا پاسخ هایی که ارایه می شود قانع کننده نیست!!!

🔴چرا ایده های خوب شکست می‌خورند؟! مسئله این است...
واقعیت امر اینجاست، ما آنقدر که به عوامل موفقیت ایده فکر می‌کنیم، به عوامل  شکست ایده توجهی نداریم.
اگر بتوانیم عوامل شکست ایده را به خوبی شناسایی کنیم و آنها را خنثی کنیم، در واقع مسیر موفق شدن ایده را هموار ساخته ایم و خود به خود ایده را به سمت موفقیت هدایت کرده‌ایم.
اما سوال اصلی اینجاست که عوامل شکست را چگونه شناسایی کنیم؟ اصلا عوامل احتمالی شکست ایده‌مان را کجا باید جستجو کنیم؟ در بازار؟ در مسائل فنی؟ در قدرت رقبا؟ در رفتار مشتری؟ در فعالیت های بازاریابی؟ یا...

🔴متدولوژی ارزیابی توازنی ایده
در یکی از برنامه های TED نویسندگان کتاب The Human Element: Overcoming the Resistance That Awaits New Ideas در مورد وادار کردن جامعه هدف برای پذیرش  ایده های جدید، از زاویه دید تخصصی خود، به بخشی از سوالات بالا و مخصوصا سوال آخر، پاسخ می دهند.
نویسندگان می‌گویند: اکثر نوآوران، و ایده پردازان بر اساس یک فرض ثابت عمل می‌کنند، و آن فرض این است که بهترین (و شاید تنها) راه برای متقاعد کردن جامعه هدف برای پذیرش ایده جدید، افزایش جذابیت خود ایده است. نویسنده یک تشبیه جذاب به کار می برد؛ او ایده را به یک موشک تشبیه می‌کند و ویژگی‌ها، مزیت ها، و  کارهایی که برای ترغیب جامعه هدف برای همراهی با ایده در نظر گرفته می شود را به سوخت موشک تشبیه می‌کنند.

🔴موفقیت ایده یک مسیر دوطرفه است!
نوردگرن و شونتال می‌گویند: با تمرکز بر سوخت موشک، نوآوران نیمه دیگر معادله را نادیده می‌گیرند. و آن نیمه دیگر معادله، اصطکاک است. اصطکاک در برابر تغییری که ما به دنبال ایجاد آن هستیم.
 نویسندگان می گویند اصطکاک ها نیروهای روانی مخالف ایجاد  تغییر بواسطه ایده هستند و غلبه بر این اصطکاک ها برای ایجاد تغییر(موفقیت ایده) ضروری است. آنها چهار اصطکاک که در مسیر ایده های جدید قرار دارند را اینگونه طبقه بندی می کنند:
1) اینرسی(inertia): تمایل شدید به پایبندی به آنچه می دانیم، علی رغم محدودیت ها. اینرسی توضیح می‌دهد که چرا هنگام تلاش برای تغییر رفتار، همیشه باید گزینه‌های متعددی را به افراد بدهید.
2) تلاش (effort): انرژی مورد نیاز برای ایجاد تغییر.
3) هیجانات(emotion): احساسات منفی ناخواسته ایجاد شده تو تغییری که ما به دنبال ایجاد آن هستیم.
4) مقاومت واکنشی(reactance) : انگیزه مقاومت در برابر تغییر. Reactance نشان می دهد که چرا آمریکایی ها برای مثال در دهه 1980 علیه کمربند ایمنی جنگیدند.

#فاضل_شاهچراغ
#استارتاپ
#ایده

🆔 @GITAnet|باشگاه فناوران اطلاعات مکانی


>>Click here to continue<<

باشگاه فناوران اطلاعات مکانی




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)