1. Crush = له کردن با فشار
یعنی چیزی رو با فشار زیاد (نه لزوماً ضربه) خورد و نرم کنی یا شکلش رو از بین ببری.
مثالها:
• I crushed the can with my hand.
(قوطی رو با دستم له کردم.)
→ فشار دادی تا صاف بشه.
• The car was crushed in the accident.
(ماشین تو تصادف له شد.)
→ بدنهاش داغون شد چون تحت فشار شدید بود.
⸻
2. Smash = خرد کردن با ضربه
یعنی چیزی رو با ضربه محکم خورد یا تکهتکه کنی، معمولاً با صدای بلند یا شکستن.
مثالها:
• He smashed the glass on the floor.
(لیوان رو کوبید زمین و شکست.)
→ صدای شکستن اومد، با ضربه محکم بود.
• The kids smashed the watermelon.
(بچهها هندونه رو ترکوندن!)
→ با ضربه زدند تا تکهتکه ش
>>Click here to continue<<