TG Telegram Group & Channel
الهه کولایی | United States America (US)
Create: Update:

جنگ اوکراین و آیندۀ برجام
✍️دکتر محمود سریع القلم
📌تلخیص:مجمع فعالان اقتصادی

جنگ اوکراین سرآغاز یک نظم جدید جهانی است. بدون توجه به رهبر فعلی و آیندۀ روسیه، روابط مسکو و غرب برای چندین دهه در رویارویی خواهد بود و اروپا را بار دیگر به جغرافیای زورآزمایی میان روسیه و آمریکا تبدیل خواهد کرد. آمریکا فرصتی تاریخی از زمان فروپاشی شوروی پیدا کرده تا روسیه را تضعیف، تحدید و تحقیر کند

جنگ اوکراین اما باعث شد آنچه آمریکایی­‌ها طی دو دهه در پی جلوگیری از تحقق آن بودند صورت پذیرد: نزدیک­تر شدن چین و روسیه. رییس جمهور چین، پوتین را بهترین دوست خود در جهان خطاب می کند و طی دو ماه گذشته، واردات انرژی چین از روسیه تا 30% افزایش یافته است. چینی­‌ها در دریای جنوبی چین، 27 جزیرۀ مصنوعی درست کرده اند و به ازای هر کشتی جنگی آمریکا در خاور دور، دوازده کشتی به آب انداخته اند. 30 سال پیش آمریکایی­‌ها 266 هزار سرباز، 5 هزار تانک و 5000 بمب هسته ای در اروپا داشتند. امروز تعداد سربازان آمریکایی به 65000 و بمب های هسته ای به 150 تقلیل یافته است. در سال 2000، بودجه نظامی چین و روسیه تنها 13 درصد از بودجۀ نظامی آمریکا بود. در سال 2022 این دو کشور بودجه نظامی خود را تا 67 درصد بودجۀ نظامی آمریکا ارتقاء بخشیده­‌اند.

هرچند دو دهه طول کشید تا جهان تک قطبی (2000-1990) به جهان سه قطبی (روسیه، چین و آمریکا) تبدیل شود ولی جنگ اوکراین بود که تقسیم بندی­‌ها و سیم کشی­‌های تو در توی نظام جدید جهانی را نمایان کرد. جهان سه قطبی امروز برای آن دسته از کشورها که به استقلال خود حساسیت بیشتری دارند بهترین فرصت­‌ها را فراهم کرده است. شش کشور به خوبی این نظم و منظومه جهانی را تشخیص داده و سیاست خارجی خود را با این واقعیت جدید تنظیم کرده اند: هند، آفریقای جنوبی، مکزیک، ترکیه، عربستان و برزیل. هر شش کشور، به اهمیت نکات زیر پی برده­‌اند:

بدون روابط عادی با آمریکا، نمی توان از فرصت‌­های محتملِ روسیه و چین استفاده کرد. آمریکا این توان را دارد که در صورت تعارض های جدی با این شش کشور ردۀ دوم قدرت در جهان، مانع از همکاری­‌های گستردۀ آنان با چین و روسیه شود؛ ترکیه فرصت­‌های استثنایی را برای سرمایه گذاری اتباع روسیه فرآهم آورده است، با چین روابط گسترده اقتصادی برقرار کرده ولی در عین حال نیم تریلیون دلار سرمایه گذاری اروپا و آمریکا را نیز پذیرفته است؛

هر سه قدرت آمریکا، چین و روسیه در شبکۀ درهم تنیدۀ روابط اقتصادی، سیاسی خود با دیگران با طیفی از «محدودیت‌­ها» رو به رو هستند. این شش کشور به هر میزان که بخواهند برای امنیت ملی خود هزینه کنند، به هیچ وجه نمی توانند با این سه قدرت جهانی رقابت کنند.

جنگ اوکراین نشان داد که چگونه یک کشور طی چند ماه می تواند نابود شود. طبق آمار بانک جهانی، تاکنون یک تریلیون دلار برای بازسازی اوکراین نیاز است که چنین مبلغی را نه آمریکا می تواند تامین کند و نه اتحادیۀ اروپا. اوکراین عملاً به سوریۀ اروپا تبدیل شد. جنگِ اوکراین، رویارویی پنتاگون آمریکا و پنتاگون روسیه است. جنگ اوکراین نشان داد که علی‌رغم روندهای حاکم جهانی شدن، سه قدرتِ اصلی جهان در صورتی که امنیت را بر اقتصاد ترجیح دهند می‌­توانند در خارج از مرزهای خود، خرابی­‌های پایدار ایجاد کنند. یک ماه پس از آغاز جنگ، وزیر خارجه اوکراین در وبیناری یادآور شد که اگر در سال 1994، حاکمیت اوکراین، 1900 کلاهک هسته‌­ای را نگاه می‌­داشت و یا معاملۀ تعیین کننده­‌تری با آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و انگلستان انجام می­‌داد، روسیه به این راحتی اوکراین را با خاک یکسان نمی­‌کرد. چند دسته بودنِ حاکمیت اوکراین خود از ریشه­‌های وقوع تراژدی موجود این کشور است. دوگانۀ روسی-اروپایی شدن حاکمیت اوکراین باعث شده تا پول و ابزار خارجی، منافع ملی اوکراین را فدای درگیری های جناحی کند.

به نظر می رسد این دسته از تحولات جنگ اوکراین، اثرات قابل توجهی بر محاسبات اخیر ایران داشته است. با توجه به اهمیتِ انتقالِ طبیعی قدرت در آینده و اولویت پیدا کردنِ امنیت ملی بر هر امر دیگری در دورۀ انتقال، اهرمِ بازدارندگی هسته ای ایران با توجه به وضعیت اوکراین، ناگهان از وزن به مراتب بیشتری از گذشته برخوردار شده است.

درشرایط فعلی به نظرمی رسد مادامی که ایران، غرب را در مقابل خود تعریف می کند، اهرم بازدارندگی هسته ای جایگزین دیگری در فرآیند زورآزمایی و مذاکرات با غرب ندارد. جنگ اوکراین، ظهور نظم جدید جهانی و تعاملات جدید اسراییل-اعراب، معادلات جدیدی را در ذهنیت ایران فراهم آورده است

اولویت امنیت فعلاً در حکمرانی ایران، اولویت اول است.

Forwarded from Koroush Abbaspanah
جنگ اوکراین و آیندۀ برجام
✍️دکتر محمود سریع القلم
📌تلخیص:مجمع فعالان اقتصادی

جنگ اوکراین سرآغاز یک نظم جدید جهانی است. بدون توجه به رهبر فعلی و آیندۀ روسیه، روابط مسکو و غرب برای چندین دهه در رویارویی خواهد بود و اروپا را بار دیگر به جغرافیای زورآزمایی میان روسیه و آمریکا تبدیل خواهد کرد. آمریکا فرصتی تاریخی از زمان فروپاشی شوروی پیدا کرده تا روسیه را تضعیف، تحدید و تحقیر کند

جنگ اوکراین اما باعث شد آنچه آمریکایی­‌ها طی دو دهه در پی جلوگیری از تحقق آن بودند صورت پذیرد: نزدیک­تر شدن چین و روسیه. رییس جمهور چین، پوتین را بهترین دوست خود در جهان خطاب می کند و طی دو ماه گذشته، واردات انرژی چین از روسیه تا 30% افزایش یافته است. چینی­‌ها در دریای جنوبی چین، 27 جزیرۀ مصنوعی درست کرده اند و به ازای هر کشتی جنگی آمریکا در خاور دور، دوازده کشتی به آب انداخته اند. 30 سال پیش آمریکایی­‌ها 266 هزار سرباز، 5 هزار تانک و 5000 بمب هسته ای در اروپا داشتند. امروز تعداد سربازان آمریکایی به 65000 و بمب های هسته ای به 150 تقلیل یافته است. در سال 2000، بودجه نظامی چین و روسیه تنها 13 درصد از بودجۀ نظامی آمریکا بود. در سال 2022 این دو کشور بودجه نظامی خود را تا 67 درصد بودجۀ نظامی آمریکا ارتقاء بخشیده­‌اند.

هرچند دو دهه طول کشید تا جهان تک قطبی (2000-1990) به جهان سه قطبی (روسیه، چین و آمریکا) تبدیل شود ولی جنگ اوکراین بود که تقسیم بندی­‌ها و سیم کشی­‌های تو در توی نظام جدید جهانی را نمایان کرد. جهان سه قطبی امروز برای آن دسته از کشورها که به استقلال خود حساسیت بیشتری دارند بهترین فرصت­‌ها را فراهم کرده است. شش کشور به خوبی این نظم و منظومه جهانی را تشخیص داده و سیاست خارجی خود را با این واقعیت جدید تنظیم کرده اند: هند، آفریقای جنوبی، مکزیک، ترکیه، عربستان و برزیل. هر شش کشور، به اهمیت نکات زیر پی برده­‌اند:

بدون روابط عادی با آمریکا، نمی توان از فرصت‌­های محتملِ روسیه و چین استفاده کرد. آمریکا این توان را دارد که در صورت تعارض های جدی با این شش کشور ردۀ دوم قدرت در جهان، مانع از همکاری­‌های گستردۀ آنان با چین و روسیه شود؛ ترکیه فرصت­‌های استثنایی را برای سرمایه گذاری اتباع روسیه فرآهم آورده است، با چین روابط گسترده اقتصادی برقرار کرده ولی در عین حال نیم تریلیون دلار سرمایه گذاری اروپا و آمریکا را نیز پذیرفته است؛

هر سه قدرت آمریکا، چین و روسیه در شبکۀ درهم تنیدۀ روابط اقتصادی، سیاسی خود با دیگران با طیفی از «محدودیت‌­ها» رو به رو هستند. این شش کشور به هر میزان که بخواهند برای امنیت ملی خود هزینه کنند، به هیچ وجه نمی توانند با این سه قدرت جهانی رقابت کنند.

جنگ اوکراین نشان داد که چگونه یک کشور طی چند ماه می تواند نابود شود. طبق آمار بانک جهانی، تاکنون یک تریلیون دلار برای بازسازی اوکراین نیاز است که چنین مبلغی را نه آمریکا می تواند تامین کند و نه اتحادیۀ اروپا. اوکراین عملاً به سوریۀ اروپا تبدیل شد. جنگِ اوکراین، رویارویی پنتاگون آمریکا و پنتاگون روسیه است. جنگ اوکراین نشان داد که علی‌رغم روندهای حاکم جهانی شدن، سه قدرتِ اصلی جهان در صورتی که امنیت را بر اقتصاد ترجیح دهند می‌­توانند در خارج از مرزهای خود، خرابی­‌های پایدار ایجاد کنند. یک ماه پس از آغاز جنگ، وزیر خارجه اوکراین در وبیناری یادآور شد که اگر در سال 1994، حاکمیت اوکراین، 1900 کلاهک هسته‌­ای را نگاه می‌­داشت و یا معاملۀ تعیین کننده­‌تری با آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و انگلستان انجام می­‌داد، روسیه به این راحتی اوکراین را با خاک یکسان نمی­‌کرد. چند دسته بودنِ حاکمیت اوکراین خود از ریشه­‌های وقوع تراژدی موجود این کشور است. دوگانۀ روسی-اروپایی شدن حاکمیت اوکراین باعث شده تا پول و ابزار خارجی، منافع ملی اوکراین را فدای درگیری های جناحی کند.

به نظر می رسد این دسته از تحولات جنگ اوکراین، اثرات قابل توجهی بر محاسبات اخیر ایران داشته است. با توجه به اهمیتِ انتقالِ طبیعی قدرت در آینده و اولویت پیدا کردنِ امنیت ملی بر هر امر دیگری در دورۀ انتقال، اهرمِ بازدارندگی هسته ای ایران با توجه به وضعیت اوکراین، ناگهان از وزن به مراتب بیشتری از گذشته برخوردار شده است.

درشرایط فعلی به نظرمی رسد مادامی که ایران، غرب را در مقابل خود تعریف می کند، اهرم بازدارندگی هسته ای جایگزین دیگری در فرآیند زورآزمایی و مذاکرات با غرب ندارد. جنگ اوکراین، ظهور نظم جدید جهانی و تعاملات جدید اسراییل-اعراب، معادلات جدیدی را در ذهنیت ایران فراهم آورده است

اولویت امنیت فعلاً در حکمرانی ایران، اولویت اول است.


>>Click here to continue<<

الهه کولایی




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)