در قعر بحر بیگانگان گم کردهایم،
آیینهی خود را، هنوزم ما آنیم.
در قعر بحر بیخودی افتادهایم،
زان رو ز خویش بیخبر، ما آنیم.
در قعر بحر بیکسان فریاد ماست،
با مشتهای بسته نیز، ما آنیم.
در قعر بحر بینفس، در ماجرا،
تنهای بعد از هر ندا، ما آنیم.
در قعر بحر غربت شب میگرییم،
با گریه نیز عاشقیم، ما آنیم.
@Captionissm
>>Click here to continue<<