💧وضعیت فوق بحرانی آب در مشهد و کلانشهرها! علت چیست؟
اگر بخواهم خیلی خلاصه فاجعه مدیریتی در ناتوانی تامین آب شرب پایدار در کلانشهرهای ایران مانند مشهد را توضیح بدهم، به مطالبی بهشرح ذیل باید اشاره نمایم:
🔸تغییرات اساسی در الگوهای مصارف آب در عرصههای مختلف کشاورزی، صنعت و شرب (که بخش شرب آن فقط مربوط به شرکتهای آبفا است).
🔸طی چند دهه باید نه فقط در کلانشهر مشهد بلکه در سایر نقاط ایران شبکههای فرسوده انتقال درون شهری ترمیم میشد و از نشت وحشتناک آب که بیش از ۴ برابر ذخیره آب سد امیرکبیر کرج و بیشتر از ۲.۵ میلیارد مترمکعب است جلوگیری میشد.
🔸در طی این سالها اساسا حتی در دورههایی که اعتبارات مالی بسیاری خوبی وجود داشته متاسفانه نسبت به تصفیه فاضلاب اقدامی اساسی صورت نگرفتهاست.
🔸در طی این همه سال جایگزینی حجم عظیمی از بخشی از از آب چاههای کشاورزی بهعنوان بزرگترین مصرف کننده آب با بخش شرب صورت نگرفتهاست.
🔸در طی این چند دهه کوششی جدی برای پروژه های Artificial Recharge صورت نگرفتهاست.
🔸در طی این همه سال تلاشی برای احیا چاههای موجود انجام نگرفته و به محض کم شدن آبدهی بلافاصله اقدام به تغییر محل چاه شده و باعث تشدید پدیده نشست زمین شده اند.
🔸در طی این همه سال تلاش و همکاری با شرکتهای آب منطقهای و وزارت جهاد کشاورزی برای اجراییشدن سند تدبیر آب صورت نگرفتهاست.
🔸در طی این چند دهه از تکنولوژیهای نوین برای کاهش مصارف شهری مانند زهکشنمودن آبهای جاری حاصل از بارندگیها و سیلها در معابر، سطح شهرها صورت نگرفت.
🔸در طی این همه سال از کشت گیاهان بسیار کم آب طلب برای فضای سبز شهری خوداری گردید.
🔸در طی دههها کوششی برای همکاری با سایر مجموعههای دولتی برای پیشبرد طرح تعادلبخشی دشتها صورت نگرفت.
🔸سالها خرید ۷۰ درصد از آب چاههای کشاورزی در بخش غربی و شمالغربی شهر مشهد و تصفیه و سپس انتقال آن به شبکه شهری صورت نگرفت.
🔸هیچ تلاشی برای ایجاد جلساتی جدی بههمراه شرکت آب منطقهای خراسان بزرگ و وزارت امورخارجه چه قبل از تفکیک به ۳ استان و چه بعد از آن برای کمتر وابستهکردن تامین آب شرب شهر مشهد به پروژه کاملا وابسته به شرایط ناپایدار سیاسی سد دوستی صورت نگرفت و اساسا نگرش هیدروپولیتیکی برای تامین آب جایگاهی در نظام فکری آنها وجود نداشت.
🔸نگاه و تفکر سیستمی و یکپارچه برای تامین آب شرب هرگز در چارچوب ذهنی آنها هرگز وجود نداشت.
🔸بدون توجه به اینکه پایدارترین اصل برای تامین آب یک حوضه آبریز و سپس دشت و بعد از آن یک شهر تامین آب درون آن دشت است و اتکا بیجا و کاملا غیراقتصادی و ضدموازین محیطزیستی انتقال آب از از سایر حوضههای آبریز بوده و تقلیل اهداف مدیریتی پایدار با کلید تامین آب از دریای عمان (خط پنچ انتقال آب از خلیج فارس و عمان).
🔸عدم هماهنگی و تناقض در راهکارها و اهداف با وزارت جهاد کشاورزی و شرکت آب منطقهای.
🔸بیتوجهی وزارت جهاد کشاورزی به اجرای الگوهای کشت متناسب با شرایط اقلیمی منطقه و عدم تضمین خرید اقلام کشاورزی (فقط گندم و آن هم در سالهای اخیر طی چند قسط جگرکش!!).
🔸وابستهکردن بیشتر دشت مشهد و سایر دشتهای کشور به کشاورزی به بهانه تامین مواد غذایی و با شعار پوچ خودکفایی غذایی توسط جهاد کشاورزی.
🔸طفرهرفتن تعمدی شرکتهای آب منطقهای و وزارت نیرو در تعیین مقدار و حجم آب باقیمانده غیرقابلتجدید و در حال اتمام آبخوانها به بهانه جلوگیری از تنشهای اجتماعی!!
🔸عدم توجه به ایجاد گلخانههای معمولی و هیدروفونیک و آکوافونیک و غیره از طرف جهاد کشاورزی.
🔸به بهانه استفاده از سیستمهای آبیاری تحت فشار، زیادنمودن سطح زیر کشت و عدم توجه به بحث بهرهوری و افزایش تولیدات در واحد سطح برای صرفه جویی در مصارف آب.
نویسنده: #ناصر_خلقی، پژوهشگر عرصه آب
تماس با نویسنده:
@Kholghi42
#آب
#ابربحران_آب
#مشهد
#فروپاشی_منابع_آبی
کانال تغییر اقلیم و آلودگی هوا 🍀🍀🍀
ID: https://hottg.com/CC_AP
>>Click here to continue<<
