انگار حقیقتاً زمان آن رسیده است که یکدیگر را بدرود گوییم. برایام میسّر نیست که مدام از شما خبر بگیرم. امیدوارم تقدیر نگهدارِ آن خانهی خیابان سَن مارسل باشد ـــ همان خانه که سکونتگاه سه انسان عاشق بود. و این چیزی بسیار ارزشمند است. هستیِ انسان آنچنان آسیبپذیر است و چنان در معرض خطرهای گوناگون قرار دارد که نمیتوانم بدون اضطراب به دیگران عشق بورزم. من هنوز این واقعیت را نپذیرفتهام که، جز خودم، باقی انسانها نیز از آسیبهای احتمالی کاملاً مصون نیستند. این گویای این است که من در وظیفهام، که اطاعت از ارادهی الهی است، جداً کوتاهی میکنم.
• سیمون وی
ـــ نامه به گوستاو تیبون
>>Click here to continue<<