TG Telegram Group & Channel
📚 کتابخوانی 📚 | United States America (US)
Create: Update:

مورد مهم دیگر برگردان Fleisch) به (انگلیسی flesh) است که نمیتوان برای آن معادل شهوت را برگزید. در اینجا میتوان به تفاوتهای دو واژه ی (بدن» و «تن» توجه کرد. در حالی که دو واژه در نگاه اول دایره ی معنایی تقریبا منطبقی را نشان میدهند، صفت‌های «بدنی» و «تنانه» از هم بسیار فاصله میگیرند در حالی که «بدنی» ذهن را به چیزهایی از زخمِ انگشت تا ریزش مو و از این دست می کشاند، «تنانه» صفتی است که به نظر من خود را بیشتر به Fleisch نزدیک میکند (البته مسلم است که «کالبد» و «جسم» و «گوشت» هم معادل _هایی مناسب نیستند). پس برای اسم سازی از «تنانه» میتوان به «تن» برگشت یا با پسوندی مضاعف تنانگی را در مقابل Fleisch ساخت. بدین ترتیب با استفاده از دو معادل، شبیه به میخ کردنِ تابلویی چموش با چهار میخ به دیوار، تنانگی را به عنوان معادل Fleisch پیشنهاد میدهم .بدین شکل به همان سبک معادل سازی «جنسیت»، شکافی می‌اندازیم میان دو واژه ی «بدن» و «تن». در هر دو مورد این به اصطلاح جابه جایی معنا در درجه اول چندان زیاد نیست. علاوه بر آن، این معنا با حسی که در درون خود واژه یا مشتقات آن مثل «تنانه» یا «تنانگی وجود دارد تا حدی همخوان است. در این تمایز بدن تبدیل به خود آن فیزیولوژی بدن میشود و «تن» مثل Fleisch چیزی مابین بدن گوشت» و «بدن-شهوت» می ماند که البته به نظرم خودش چنین بالقوگی را در مقایسه با «بدن»دارا هست.
در نگارش متن پیش رو به پیروی از پیشنهادهای داریوش آشوری برای اصلاح خط فارسی ضمایر - م، -ت، -ش،مان، اتان، -شان هر جا که رسم الخط اجازه داده، به صورت مستقل نوشته شده‌اند. مثال: کتاب ام چشم‌ات، سخن‌شان.
بر اساس همان پیشنهادها صورت‌های صرفیِ زمانِ حالِ فعلِ بودن نیز که تکواژهایی مستقل هستند، تا حد ممكن جدا نوشته می‌شوند.
مثال: از رحم‌شان است که گریزان‌ام.
نيما حیاتی مهر - پاییز ۹۱

📘 #خود_و_آنچه_از_اوست
نویسنده :
✍️ #ماکس_اشتیرنر
ترجمه :
🔃 #نیما_حیاتی_مهر
💬 نشر شدت

مورد مهم دیگر برگردان Fleisch) به (انگلیسی flesh) است که نمیتوان برای آن معادل شهوت را برگزید. در اینجا میتوان به تفاوتهای دو واژه ی (بدن» و «تن» توجه کرد. در حالی که دو واژه در نگاه اول دایره ی معنایی تقریبا منطبقی را نشان میدهند، صفت‌های «بدنی» و «تنانه» از هم بسیار فاصله میگیرند در حالی که «بدنی» ذهن را به چیزهایی از زخمِ انگشت تا ریزش مو و از این دست می کشاند، «تنانه» صفتی است که به نظر من خود را بیشتر به Fleisch نزدیک میکند (البته مسلم است که «کالبد» و «جسم» و «گوشت» هم معادل _هایی مناسب نیستند). پس برای اسم سازی از «تنانه» میتوان به «تن» برگشت یا با پسوندی مضاعف تنانگی را در مقابل Fleisch ساخت. بدین ترتیب با استفاده از دو معادل، شبیه به میخ کردنِ تابلویی چموش با چهار میخ به دیوار، تنانگی را به عنوان معادل Fleisch پیشنهاد میدهم .بدین شکل به همان سبک معادل سازی «جنسیت»، شکافی می‌اندازیم میان دو واژه ی «بدن» و «تن». در هر دو مورد این به اصطلاح جابه جایی معنا در درجه اول چندان زیاد نیست. علاوه بر آن، این معنا با حسی که در درون خود واژه یا مشتقات آن مثل «تنانه» یا «تنانگی وجود دارد تا حدی همخوان است. در این تمایز بدن تبدیل به خود آن فیزیولوژی بدن میشود و «تن» مثل Fleisch چیزی مابین بدن گوشت» و «بدن-شهوت» می ماند که البته به نظرم خودش چنین بالقوگی را در مقایسه با «بدن»دارا هست.
در نگارش متن پیش رو به پیروی از پیشنهادهای داریوش آشوری برای اصلاح خط فارسی ضمایر - م، -ت، -ش،مان، اتان، -شان هر جا که رسم الخط اجازه داده، به صورت مستقل نوشته شده‌اند. مثال: کتاب ام چشم‌ات، سخن‌شان.
بر اساس همان پیشنهادها صورت‌های صرفیِ زمانِ حالِ فعلِ بودن نیز که تکواژهایی مستقل هستند، تا حد ممكن جدا نوشته می‌شوند.
مثال: از رحم‌شان است که گریزان‌ام.
نيما حیاتی مهر - پاییز ۹۱

📘 #خود_و_آنچه_از_اوست
نویسنده :
✍️ #ماکس_اشتیرنر
ترجمه :
🔃 #نیما_حیاتی_مهر
💬 نشر شدت


>>Click here to continue<<

📚 کتابخوانی 📚




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)