همسرم آدام که از اول هم با این مسافرت مخالف بود دائم زیر لب غر میزد و میگفت نباید میومدیم
اما این برای من فقط یک مسافرت ساده نبود.. شانسی بود برای نجات ازدواج چندسالهمون
فرصتی که اگر از دست میرفت ما از هم جدا میشدیم و فقط یکی از ما به خونه برمیگشت..
>>Click here to continue<<