قسمت غمانگیز تنهایی، « بی پناهی » ست.
این که یک شب، یک روز، یک جایی
دلت بخواهد از همه دردهای دنیا پناه ببری به
آغوشی، نوازشی، گفتگویی، درست میشودی،
بوسهای، حضوری، دیداری و...
و هیچکس هیچ جای جهانت نباشد.
بار دنیا و آدمهایش بیفتد روی شانه های نحیفت،
به هر طرف که نگاه کنی
آیه های عذاب به سمتت دوان باشد،
پناه همه باشی به قدر بضاعت دلت،
عالم و آدم را مراقبت کنی
و کسی نباشد که بارت را از شانهات بردارد.
تنهایی چهقدر « بی پناهی » است..💔
>>Click here to continue<<