حال با توجه به مطالبی که در قسمت قبل خدمتتان عرض کردیم میپردازیم به پاسخ به شبهه مطروحه در مورد علمای بزرگوار شیعه:
1⃣🔻شیخ صدوق:
شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه به هیچ وجه منکر علم غیب ائمه نبودند! و این تهمت به مقام شامخ این محدث بزرگوار است! بلکه ایشان منکر علم غیب استقلالی بوده اند برای جلوگیری از اطاله کلام ، متن کتاب مفاهیم القرآن شیخ جعفر سبحانی را قرار خواهم داد:
🔰«مراد شیخ صدوق از آن سخن نسبت دادن علم غیب استقلالی و ذاتی به ائمه می باشد و روشن است که کسی جز خداوند آگاهی استقلالی و ذاتی به علم غیب ندارد و این سخن شیخ صدوق بر اساس روایاتی است که علم غیب را از ائمه نفی می کند زیرا در آن زمان ها متبادر از علم غیب چنین بوده است که فرد به صورت استقلالی و ذاتی آگاه به علم غیب است .اهل بیت این نوع علم غیب را از خود نفی می کردند تا شیعیان گرفتار غلو و شرک نشوند و تصریح می کردند که اموری را که ما از آن خبر می دهیم از طریق پیامبر اسلام به ما رسیده است و به صورت مستقل به آن آگاهی پیدا نکرده ایم.»
📚مفاهیم القرآن ج3 ص460
✅روایتی که شیخ صدوق در کتاب خود در مورد علم غیب آورده اند:
«ولَا آيةٌ فِي كِتَابِ اللهِ، لَأَخْبَرتُكُم بِمَا كَانَ وَبِمَا يَكُونُ وَبِمَا هُوَ كَائِنٌ اِلي يَومِ القيامَة....»
اين روايت را شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه در كتاب الأمالي خود آورده اند! حال چگونه میشود به ایشان تهمت زد که مخالف علم غیب ائمه علیهم السلام هستند.
2⃣🔻شیخ مفید:
ایشان نیز به همین شکل ، انحصار علم غیب و تمامیت علم غیب در ائمه اطهار علهیم السلام را منکر میشند به این دو کلام ایشان توجه کنید:
🔺۱) «فأما اطلاق القول عليهم بأنهم يعلمون الغيب فهو منكر بين الفساد، لان الوصف بذلك إنما يستحقه من علم الاشياء بنفسه لا بعلم مستفاد، وهذا لا يكون إلا الله - عزوجل -، وعلى قولي هذا جماعة أهل الامامة إلا من شذ عنهم من المفوضة ومن انتمى إليهم من الغلاة.»
ترجمه:«این که گفته شود ائمه عالم به غیب هستند امرى است منکر که فساد آن روشن است; زیراکسى این عنوان را یابد و سزاوار آن باشد که حقیقت اشیاء را خود بداند نه با آگاهى که از دیگران کسب مى کند. علم غیب با این ویژگى جز براى خدا نیست و بر نظر من جماعت امامیه هستند مگر اندکى از مفوضه و منتسبان به غلو.»
📚 منبع : کتاب أوائل المقالات.
۲)🔺«وإن علم باطنا فبإعلام الله عزوجل له خاصة على لسان نبيه - عليه السلام - بما أودعه آباؤه - عليهم السلام - من النصوص على ذلك»
مضمون کلام: « اگر اهل بیت علیهم السلام به باطن هم علم داشته باشند پس به اعلام و اعطای الهی است و...»
📚منبع: الفصول المختاره
🔴حال کجای این کلام در تضاد با عقیده شیعه بوده؟
3⃣🔻علامه حلی:
به علت اینکه بنای ما بر اختصار است از کسی که شبهه را طرح کرده میپرسیم کجای این کلام در نفی علم غیب ائمه علیهم السلام است؟ (اگر قصد داشتند پاسخ دهند ، صفات استقلالی و موهبتی را در نظر بگیرند)
«ما يقول سيدنا فيما نقل أن مولانا أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه‌السلام كان يعرف الليلة التي يقتل فيها ويخبر بها ، فكيف خرج عليه‌السلام في تلك الليلة ملقيا بيده الى التهلكة ، وان فعله عليه‌السلام هو الحجة لكن يطلب وجها نجيب عن الشبهة ، فقد سأل المملوك عنها شخص بدمشق ، فأوضح لنا ذلك أحسن الله إليك.
الجواب👈🏻 يحتمل👉🏻أن يكون عليه‌السلام أخبر بوقوع القتل في تلك ولم يعلم انه في أي وقت من تلك الليلة ، أو انه لم يعلم في أي مكان يقتل ، 👈🏻أو ان تكليفه عليه‌السلام مغاير لتكليفنا فجاز أن يكلف ببذل مهجته الشريفة صلوات الله عليه في ذات الله تعالى كما يجب على المجاهد الثبات وان أدى ثباته الى القتل فلا يعذر في ذلك.👉🏻»
🔴در آخر توجه شما عزیزان را به این کلام حضرت علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه جلب میکنم:
« نفی علم غیب از امامان به آن معنا است که آنان آگاهی از غیب بدون تعلیم الهی را ندارند. تعلیم الهی از طریق وحی یا الهام ( و وراثت از پیامبر) و الا عمده معجزات انبیاء و اوصیاء آگاهی های غیبی آنان بوده و یکی از وجوه اعجاز قرآن نیز اخبار غیبی آن است و ما نیز به بسیاری از اخبار غیبی به تعلیم خداوند و رسولش و امامان آگاهی داریم مانند قیامت و احوال قیامت و بهشت و جهنم و رجعت و قیام قائم و نزول عیسی و اشراط ساعه و عرش و کرسی و ملائکه»
📚 بحار الانوار ج26 ص103
#بیسوادی_فلاسفه
@Aghlyavaran
>>Click here to continue<<