احمد شاملو به آیدا
«حرف بزن آیدا٬ حرف بزن!
من محتاج شنیدن حرف های تو هستم... با من از عشقت٬ از قلبت٬ از آرزوهایت حرف بزن... اگر مرا دوست میداری٬ من نیازمند آنم که با زبان تو آن را بشنوم: هر روز٬ هر ساعت٬ هر دقیقه٬ و هر لحظه میخواهم که زبان تو٬ دهان تو و صدای تو آن را با من مکرر کند... افسوس که سکوت تو مرا نیز اندک اندک از گفتن باز میدارد.»
مثل خون در رگهای من
>>Click here to continue<<