TG Telegram Group Link
Channel: زبان‌ورزی
Back to Bottom
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 «فارسی» یا «پارسی»؟

🎙 علی‌اشرف صادقی

©️کانال فرهنگستان زبان و ادب فارسی (۱۴۰۴/۵/۱۴)

#️⃣ #تغییر_زبانی
👍53👎2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍁 Is the BBC Biased On Gaza?

The short answer is yes. The BBC has been found to give Israeli deaths 33 times more coverage than Palestinian deaths on average. This is according to research which found that the BBC is systematically biased against Palestinians. The Center for Media Monitoring analyzed more than 3000 BBC articles and 32000 BBC broadcast segments over 12-month period across 2023 and 2024.

Key findings:

The BBC used emotive terms, like “brutal”, “atrocities”, “slaughter”, “barbaric” and “deadly” four times more often for Israeli victims. It applied the term “massacre” 18 times more to Israeli casualties and used “murder” 220 times for Israeli deaths. For Palestinians? Just once. The words “butchered”, “butcher” and “butchering” were used exclusively for Israeli victims, never for Palestinians.

According to UN experts and Amnesty International, Israel is committing genocide in Gaza. But BBC presenters were found to shut down genocide allegations in over 100 instances.

©️Novaramedia (2025)
👍8👎5
🍁 BBC On Gaza-Israel: One Story, Double Standards

CfMM’s new report concludes that the BBC is systematically biased against Palestinians in Gaza war coverage.

Analysis of 35,000+ pieces of BBC content shows Israeli deaths given 33 times more coverage, per fatality, and significantly more emotive language

Key Findings:

Palestinian deaths treated as less newsworthy: Despite Gaza suffering 34x more casualties than Israel, BBC gave Israeli deaths 33 times more coverage per fatality and ran almost equal numbers of humanising victim profiles (279 Palestinians vs 201 Israelis).

Systematic language bias favouring Israelis: BBC used emotive terms 4 times more for Israeli victims, applied ‘massacre’ 18x more to Israeli casualties, and used ‘murder’ 220 times for Israelis vs once for Palestinians.

Suppression of genocide allegations: BBC presenters shut down genocide claims in over 100 documented instances whilst making zero mention of Israeli leaders’ genocidal statements, including Netanyahu’s biblical Amalek reference.

Muffling Palestinian voices: The BBC interviewed significantly fewer Palestinians than Israelis (1,085 v 2,350) on TV and radio, while BBC presenters shared the Israeli perspective 11 times more frequently than the Palestinian perspective (2,340 v 217).

The most comprehensive analysis of the BBC’s coverage of Israel’s war on Gaza reveals a systematic pattern: the minimisation of Palestinian suffering and perspectives and the amplification of Israeli narratives, victimisation and emotive stories.

The study, conducted by the Centre for Media Monitoring, analysed 3,873 articles and 32,092 broadcast segments from 7 October 2023 to 6 October 2024, alongside comparative analysis of 7,748 articles on the Ukraine conflict. During the analysis period, 42,010 Palestinians and 1,246 Israelis were killed – a 34:1 ratio that provides crucial context for assessing the impartiality of the BBC’s coverage. It also used extensive case studies extending into 2025.

The report reveals a systematic omission of key historical and contemporary context that has acquired an institutional quality at the BBC. Whether this be overlooking the genocidal rhetoric of Israeli leaders – now referenced in war crimes charges against them – or properly scrutinising Israeli claims and denials in the face of ethnic cleansing and other war crimes, the BBC have simply underreported what is now overwhelmingly being seen as a ‘live-streamed genocide’ and crimes against humanity.

©️ Centre For Media Monitoring (16 Jul. 2025)

#️⃣ #زبان_و_رسانه #زبان_و_سیاست
👎7👍61
🍁 خدعه زبانیِ طالبان

✍🏻 حسین حسن‌زاده:

چهار سال از سقوط افغانستان می‌گذرد، روزی که برخی آن را «روز سیاه افغانستان» نامیده‌اند؛ «زنان از آموزش، کار و مشارکت اجتماعی محروم شدند. رسانه‌ها سانسور شدند، صدای مخالفان خاموش و اقتصاد در آستانهٔ فروپاشی قرار گرفت.» (+)

از جمله نمونه‌های بارز این «سیاهی» فارسی‌ستیزیِ طالبان بوده است که #زبان_فارسی را در افغانستان بیش از پیش در تنگنا و ضعف قرار داده است. برای اطلاعات بیشتر می‌توانید هشتگ #فارسی‌ستیزی را در کانال زبان‌ورزی دنبال کنید.

طالبان که به قدرت رسید، در ابتدا خود را «حکومت سرپرست» نامید. «حکومت سرپرست حکومتی است که در پایان یک حکومت و در آغاز شکل‌گیری حکومت دیگر برای یک دوره کوتاه و اجرای وظایف محدود ایجاد می‌شود.» (+) اکنون در چهارمین سالگرد بازگشت‌شان، هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان، به وزرا و اعضای کابینهٔ این گروه خیلی راحت دستور داده است که دیگر از کلمهٔ «سرپرست» استفاده نکنند.

محمدرضا شعبانعلی مقاله‌ای دارد با عنوان «استحالهٔ کلمات» (۱۴۰۱). او در این مقالهٔ خواندنی از «کلمه به عنوان ابزار سیاسی» سخن به میان می‌آورد و می‌نویسد: «دو بازی مهم با کلمات آغاز می‌شود. من اسم این دو بازی را می‌گذارم: واژگان پوششی و استحالۀ کلمات». شعبانعلی منظورش از «واژگان پوششی» را چنین توضیح می‌دهد: «منظورم از واژگان پوششی، کلمات و عبارت‌هایی است که نیت واقعی فرد، سازمان یا سیاست‌گذار را پنهان می‌کند.» به‌نظر می‌رسد که واژهٔ «سرپرست» از جمله واژگان پوششی‌ای است که طالبان در این سال‌ها از آن استفاده کرده است. «بازیِ دوم‌ استحالهٔ کلمات است. یعنی کلمه را در گفتمان عمومی حفظ می‌کنیم. اما معنایش را به‌تدریج تغییر می‌دهیم.» برای این بازی هم می‌توان عبارت «حقوق زنان» را مثال آورد، که طالبان ادعا می‌کند حقوق زنان در افغانستان رعایت می‌شود. به عبارت دیگر، این گروه این عبارت را در گفتمان عمومی حفظ، اما از معنای مرسومش تهی کرده است.
👍6👎2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍁 آموزش (به) زبان مادری

▪️جنبه‌های حقوقی و زبانی

00:24 مهرداد نغزگوی کهن (زبان‌شناس)

09:57 پرهام مهرآرام (حقوق‌دان)

38:17 محرم اسلامی (زبان‌شناس)

54:43 محمدامین ناصح (زبان‌شناس)

📍دانشگاه بوعلی سینا (۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴)

©️از: یوتیوب زبان‌شناسان ایرانی (۱۴۰۴/۵/۱۸)

#️⃣ #زبان_مادری #زبان_فارسی #آموزش_زبان

🔗 فایل صوتی کم‎حجم‎تر را در اینجا گوش دهید.
2👎2
آموزش (به) زبان مادری
🍁 آموزش (به) زبان مادری

▪️جنبه‌های حقوقی و زبانی

0:24 مهرداد نغزگوی کهن (زبان‌شناس)

09:57 پرهام مهرآرام (حقوق‌دان)

38:17 محرم اسلامی (زبان‌شناس)

54:43 محمدامین ناصح (زبان‌شناس)

📍دانشگاه بوعلی سینا (۱۴۰۴/۲/۳۱)

©️از: یوتیوب زبان‌شناسان ایرانی (۱۴۰۴/۵/۱۸)

🎥 فایل ویدیویی

#️⃣ #زبان_مادری #زبان_فارسی #آموزش_زبان
3👎2
📚 ترجمه به زبان پدری (۱۴۰۴)

✍🏻 نیما سرلک

در باب «ترجمه» بسیار سخن گفته‎اند و بسیار سخن‎ها شنیده‎ایم، در باب «زبان فارسی» بیش از ترجمه سخن‎ها گفته‎اند و شنیده‎ایم، اما در باب «ترجمۀ فارسی» و «ترجمه به زبان فارسی» بسیار کم گفته‎اند و کم شنیده‎ایم. البته گاهی و برخی به‎اشاره و سربسته گفته‎اند که باید به زبان فارسی ترجمه کنیم، اما بهمان نگفته‎اند «چگونه ترجمه کنیم که ترجمه‎مان فارسی باشد.» شیرازه و ترجیع‏‌بند ترجمه به زبان پدری همین «چگونه ترجمه کردن به فارسی» است. البته در این کتاب، علاوه‏‌بر اینکه راز و روش ترجمه کردن به زبان فارسی را با شما خوانندگان در میان گذاشته‏‌ایم، مثال‎های بسیاری از ساختارهای غیرفارسی که در ترجمه‎های فارسی بسامد بالایی دارند ذکر کرده‎ایم و روش فارسی کردن این ساختارهای غریب را تمرین کرده‎ایم تا هنگام ترجمه کردن در دام «ناترجمه» نیفتیم و هنگام ترجمه خواندن معیاری برای تمیزِ ترجمه از ناترجمه داشته باشیم. (از جلد پشت کتاب؛ نشر فرمهر)

#️⃣ #کتاب #ترجمه #زبان_فارسی #آموزش_ترجمه

🔗 پس‌نوشت: عنوان کتاب جنسیت‌زده نیست؟
6
📚 مجموعهٔ واژه‌های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی (۱۴۰۴)

▪️ کارنامهٔ سی‌ساله (۱۳۷۳ تا ۱۴۰۳)

✍🏻 معرفی: فتانه نادری

کتاب مجموعۀ واژه‌های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی ــ کارنامۀ سی‌ساله تألیف گروه واژه‌گزینیِ فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. این کتاب، که در دو مجلد تدوین شده است، دربردارندۀ مجموعۀ واژه‌های مصوب فرهنگستان در بازۀ زمانیٍ سی‌ساله، از ۱۳۷۳ تا ۱۴۰۳، است، که به‌صورت یکجا در اختیار اهل علم و ادب قرار گرفته است.

مجلد اول حاوی واژه‌های مصوب فرهنگستان به ترتیب الفبای فارسی است و تعداد واژه‌های آن به بیش از ۶۵٫۰۰۰ می‌رسد؛ مجلد دوم به ترتیب الفبای انگلیسی است. در هر دو مجلد تعریف واژه‌ها نیامده و صرفاً واژه‌های بیگانه همراه با برابرنهاد آنها ذکر شده است. در برابر هر واژه نیز حوزه/ حوزه‌های کاربرد آن درج شده است.

این واژه‌ها در سال‎های گذشته در ۲۰ دفتر جداگانه با عنوان فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان (به‌صورت سالانه) و نیز ۳۷ فرهنگ تخصصی تحت عنوان هزارواژه (با برچسب رشته‌های مختلف) منتشر شده است.

#⃣ #کتاب #فرهنگ #زبان_فارسی #واژه‌شناسی
12👍2
🍁 هوش مصنوعی دست‌خط آدم‌ها را زشت می‌کند

✍🏻 نسیم بنایی:

به گزارش اکوایران، سلطهٔ فناوری‌های پیشرفته و امروزی نظیر موبایل، کامپیوتر و هوش مصنوعی، نوشتن با دست را هم تحت تأثیر خود قرار داده است. با این حال، دست‌نویسی هنوز زنده است و باید زنده بماند، زیرا برای یادگیری، حافظه و حتی اثبات انسان‌بودن اهمیت حیاتی دارد.

نشریه وایرد در گزارشی با عنوان «پایان دست‌نویسی» نگاهی عمیق به آیندهٔ نوشتن با دست در عصر دیجیتال و هوش مصنوعی داشته و نشان داده که دست‌نویسی در حال انقراض است، اتفاقی که نباید رخ بدهد. در این گزارش، دلتنگِ کاغذ و قلم و نوشتن با دست خواهید شد!

انقراض دست‌خط
شما خوش‌خط هستید یا بدخط؟ بسیاری از افراد در مدرسه ناچار شده‌اند به دوره‌های خوش‌نویسی بروند و مهارت نوشتن خود را در زیبایی دست‌نوشته هم کامل کنند. این روزها که همه به‌نوعی با کیبورد و کامپیوتر سروکار دارد، دیگر نیازی جدی به بهبود مهارت در نوشتن با دست دیده نمی‌شود.

احتمالاً به‌زودی دست‌خط خیلی‌ها دیگر خوانا نخواهد بود. سال‌هاست که والدین و مربیان از پایان دست‌نوشته گلایه می‌کنند. ایمیل آمده و جای نامه را گرفته، گوشی‌های هوشمند هم یادداشت‌های کاغذی و تقویم‌های دیواری را به خاطره تبدیل کرده‌اند.

در برخی از مدارس عمومی آمریکا، به‌جای نوشتن با دست، روی تایپ‌کردن و افزایش مهارت تایپ تمرکز کرده‌اند. کودکان بیش از مداد و قلم به آی‌پد و رایانه دسترسی دارند. هوش مصنوعی حتی به‌جای انسان‌ها فکر می‌کند، چه رسد به نوشتن! با هوش مصنوعی به‌نظر می‌رسد که نوشتن با دست، یا خط‌نویسی، محکوم به فناست!

وقتی قلم جایش را به کیبورد داد
برخی از مدارس آمریکایی هنوز دانش‌آموزان را ملزم می‌کنند که دست‌خط خود را بهبود بدهند و این یعنی هنوز هنر خوش‌نویسی منقرض نشده است. با این حال، شواهدی هم وجود دارد که نشان می‌دهد دانش‌آموزان امروزی نسبت به گذشته، آمادگیِ کمتری برای نوشتن با دست دارند.

مطالعاتی که انجام شده نشان می‌دهد اگر کودکان کمتر از دست خود برای نوشتن بهره بگیرند، هرچند می‌توانند از دست‌شان برای تایپ‌کردن و سایر کارهای دستی استفاده کنند، همچنان ممکن است در مهارت‌های کلیِ حرکتیِ دست‌شان ضعف داشته باشند. به‌صورت کلی، مهارت حرکتی آنها می‌تواند تحت تأثیر منفی قرار بگیرد.

نشریه اکونومیست هم دو سال پیش در گزارشی از اهمیت نوشتن با دست گفته بود و به مطالعاتی اشاره کرده بود که نشان می‌داد نوشتن با قلم روی کاغذ، مزایای بسیاری دارد و باید همچنان با دست بنویسیم.

چرا هنوز به نوشتن با دست نیاز داریم؟
اگر کودکان همیشه به دستگاه‌ها دسترسی داشته باشند، آیا واقعاً مهم است که بتوانند با دست بنویسند؟ بله و خیر. اگر سال‌های اخیر کار دیجیتال و کدنویسی وایب به ما چیزی آموخته باشد، این است که از نظر حرفه‌ای، خط‌نویسی در بسیاری از زمینه‌ها چندان ضروری نیست. مشکل اینجاست که یادگیریِ خط‌نویسی ممکن است برای یادگیریِ هر چیز دیگری لازم باشد.

هنوز اختلاف‌نظرهایی دربارهٔ نوشتن با دست وجود دارد. در آمریکا مباحث قانونیِ جدی در این زمینه در جریان است و هنوز اطمینان حاصل نکرده‌اند که آیا باید کودکان را با قوانین سختگیرانه ملزم به یادگیریِ دست‌نویسی کنند یا خیر.

برخی کارشناسان از این حمایت می‌کنند، اما بسیاری معتقدند که یادگیری خط شکسته به‌طور خاص چندان مهم نیست. اما تقریباً همه موافق‌اند که دانستن نحوهٔ نوشتن فواید شناختی دارد. این کار به دانش‌آموزان کمک می‌کند خواندن را یاد بگیرند و به احتمال زیاد اگر مجبور باشند چیزی را به اندازهٔ کافی فکر کنند تا آن را بنویسند، آن را عمیق‌تر از زمانی که تایپ می‌کنند به‌ خاطر می‌سپارند.

رابرت وایلی، استاد روان‌شناسی در دانشگاه کارولینای شمالی در گرینزبورو که تحقیقاتش بر پردازش زبان نوشتاری توسط مغز متمرکز است، می‌گوید: «خط‌نویسی به خودی خود واقعاً مهم است. نه به معنای مطلق؛ مردم بی‌سواد نخواهند شد. اما آیا برخی کودکان به دلیل نبودِ تمرین خط‌نویسی یادگیریِ سخت‌تری خواهند داشت؟ بله.»

به گفتهٔ دانشمندان، اشتباه است که فکر کنیم نوشتن لازم نیست. ریاضیدانان باید مسائل را یادداشت کنند؛ دانشمندان باید در آزمایشگاه یادداشت بردارند. این کارها می‌توانند به‌صورت دیجیتال انجام شوند، اما همچنان به مهارت‌های ارتباطی پایه نیاز دارند.

© از: اکوایران (۱۴۰۴/۵/۲۷)
👍6👎2
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد
سعدی
👍272👎2
🍁 Are metaphors suggesting a link between temperature and anger true scientifically?

✍🏻 Nyla Branscombe & Robert Baron:

Boiling mad; Hot-tempered; In a white-hot rage . . . Metaphors like these suggest a link between temperature (and perhaps anything else that makes people feel uncomfortable) and human aggression. There is, in fact, evidence that people report feeling especially irritable and shorttempered on hot and steamy days. So, is there a systematic link between climate and human aggression? Social psychologists have studied this question for more than three decades, and during this period the methods they have used and the results they have obtained have become increasingly sophisticated.

The earliest studies on this topic were ­experiments conducted under controlled laboratory conditions, in which temperature was systematically varied as the independent variable. For instance, participants were exposed either to comfortably pleasant conditions (temperatures of 70–72° Fahrenheit) or to uncomfortably hot conditions (temperatures of 94–98° Fahrenheit), and were then given an opportunity to aggress against another person. (In fact, they only believed they could harm this person; ethical considerations made it necessary to assur e that no harm could actually take place.) Results were surprising: High temperature ­reduced aggression for both provoked and unprovoked people. The initial explanation of these findings was that the high temperatures were so uncomfortable that participants focused on getting away from them—and this caused them to reduce their ­aggression (Baron & Richardson, 1994).

This seemed reasonable—when people are very hot, they do seem to become lethargic and concentrate on reducing their discomfort rather than on “evening the score” with others. However, these early studies suffered from important drawbacks which made it difficult to determine the validity of this interpretation. For instance, the exposure to the high temperatures lasted only a few minutes, while in the real world, this occurs over much longer periods. Other studies used very different methods (e.g., Anderson & Anderson, 1996; Bell, 1992); they examined long-term records of temperatures and police records of various aggressive crimes to determine whether the frequency of such crimes increased with rising temperatures.

Consider a careful study conducted by Anderson, Bushman, and Groom (1997). These researchers collected average annual temperatures for 50 cities in the United States over a 45-year period (1950–1995). In addition, they obtained information on the rate of both violent crimes (aggravated assault, homicide) and property crimes (burglary, car theft), as well as another crime that has often been viewed as primarily aggressive in nature: rape. They then performed analyses to determine if temperature was related to these crimes. In general, hotter years did indeed produce higher rates of violent crimes, but did not produce increases in property crimes or rape. This was true even though the effect of many other variables that might also influence aggressive crimes (e.g., poverty, age distribution of the population) were eliminated. These findings, and those of related studies (e.g., Anderson, Anderson, & Deuser, 1996), suggest that heat is indeed linked to at least some forms of aggression. Accordingly, an analysis of climate change and violence rates in both Western and non-Western countries indicated that for one unit of increase in Celsius degrees in annual temperature there is corresponding 6 percent increase in homicides. This effect was stronger for African countries (Mares & Moffet, 2016). Nevertheless, other researchers have argued that ­homicide rates can also be explained in terms of income inequality and male-tofemale ratio, than climate change (Krems & Varnum, 2017). (Branscombe & Baron, 2023: 358)

📚 Branscombe, Nyla R. & Baron, Robert A. (2023). Social Psychology. 15th Global edition. USA: Pearson.

#️⃣ #زبان_و_روان‌شناسی
👍21👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍁 تبدیل افکار درونی به کلمات به کمک کاشتینهٔ مغزی

دانشمندان یک کاشتینه (ایمپلنت) مغزی ساخته‌اند که می‌تواند افکار درونی را رمزگشایی کند. این فناوری می‌تواند زندگی افرادی را که توانایی صحبت‌کردن را از دست داده‌اند تغییر دهد. با این حال، چنین پدیده‌ای پیامدهای اخلاقی دارد.

©️ ویدیو از: کانال دویچه‌وله فارسی (۱۴۰۴/۶/۵)

#️⃣ #زبان_و_عصب‌شناسی #زبان_و_فناوری
👍42
اگر به ویرایش علاقه‌مندید، می‌توانید به «ویرایشگاه» مسعود هوشیار بپیوندید:

hottg.com/virayesh_gah
4👍1
🍁 «کروچنده» معادل مصوَّب فرهنگستان به‌جای «کرانچی»

کروچنده: crunchy (کرانچی)
ویژگیِ مادهٔ غذایی‌ای که هنگام جویدن در دهان به‌علت شکنندگی صدا ایجاد می‌کند

کروچندگی: crunchiness
خاصیت بافت مادهٔ غذایی‌ای که در هنگام جویدن به‌علت شکننده‌بودن در دهان صدا ایجاد می‌کند

🔗 «کروچ‌کروچ» در لغت‌نامه به‌معنی «آواز چیزهای ترد و شکننده زیر دندان چون قند و نان خشک و خیار و مانند آن» آمده است.

©️ از: کانال چشم‌وچراغ (۱۴۰۴/۶/۱۰) | #واژه‌شناسی
👎20👍113
🍁 از «داشگاه» تا «کش‌لقمه»

▪️پیشینۀ ریشخند کردن نوواژه‎های فرهنگستان

فرهنگستان زبان و ادب فارسی امسال نودساله شد. این نهاد کهن‌سال در آغاز «فرهنگستان ایران» (فرهنگستان اول، ۱۳۱۴)، سپس «فرهنگستان زبان ایران» (فرهنگستان دوم، ۱۳۴۹) و سرانجام «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» (فرهنگستان سوم، ۱۳۶۹) نامیده شده است. اندکی پس‌از آغاز برابرگزینی برای واژه‌های بیگانه در فرهنگستان ایران، برخی از سرآمدان ادبی و فرهنگیِ آن روزگار مانند صادق هدایت و عباس اقبال آشتیانی به مخالفت با مصوبات فرهنگستان برخاستند. گاهی نوواژه‌هایی مانند «دانشگاه»، «دانشکده»، «دانش‌آموز»، «واژه»، «پزشک» و «پایان‌نامه» را به ریشخند گرفتند و بر این باور بودند که نمی‌شود، به‌جای «تحت‌البحری»، گفت و نوشت «زیردریایی»، چون در زبان فارسی جا نخواهد افتاد، و گاه این برابرگزیده‌ها را «من‌درآری» و «جنایت ادبی» خواندند، اما این واژه‌ها چنان در زبان فارسی‌ جا افتاده و جزئی از سرمایۀ این زبان شده‌اند که گویی سده‌ها در زبان فارسی روایی داشته‌اند.

هدایت در مقالۀ «فرهنگ فرهنگستان» به هجو برخی از واژه‌های مصوب فرهنگستان ایران پرداخت که سال ۱۳۱۹ در دفتر هفتم از مجموعۀ «واژه‌های نو» چاپ شده بود. او به قیاس «باشگاه» که در برابر «کلوپ» ساخته شده بود، برای «کافه» و «قبرستان»، «داشگاه» و «لاشگاه» را جعل کرد و معتقد بود که استادان فرهنگستان «دست نویسندۀ کتاب دساتیر را در جعل لغت از پشت بسته‌اند.» پس، همان‌گونه که فرهنگستان عمری نودساله دارد، مخالفت کردن با مصوبات آن در بخش واژه‌گزینی و ریشخند کردن نوواژه‌ها نیز عمری کمابیش نودساله دارد.

در ادامۀ سنّت ناپسند ریشخند کردن نوواژه‌ها، در یکی دو دهۀ گذشته نیز برخی از اهل طنز و صاحبان ذوق، با برساختن برابرهایی برای واژه‌های بیگانه، آنها را به فرهنگستان نسبت داده‌اند. نمونۀ این برساخته‌ها «درازآویز زینتی» در برابر «کراوات» یا «کش‌لقمه» در برابر «پیتزا» است. فرهنگستان بارها جعلی بودن این واژه‌ها را اعلام کرده است، اما شوربختانه حتی برخی از نخبگان جامعه هنوز بر این گمان‌اند که این واژه‌های جعلی ساختۀ فرهنگستان است. در چند ماه گذشته نیز فردی، با اندکی ذوق و البته آگاهی اندک‌تری از زبان فارسی، به برساختن چند واژه در برابر برخی از واژه‌های پزشکی، مانند «آنژیوکت: جوال‌دوز رگ‌گشا»، «آمبولانس: ارابۀ بیماربری» و «آژیر: فانوس فغان‌کش» دست زد و آنها را به فرهنگستان نسبت داد. یکی از نشانه‌های دروغین بودن این فهرست هم برابرگزینی برای واژۀ «فارسی» آژیر است!

فرهنگستان زبان و ادب فارسی اکنون دوازده گروه پژوهشی دارد که گروه «واژه‌گزینی» یکی از آنهاست، اما اغلب مردم گمان می‌کنند که تنها فعالیت پژوهشی فرهنگستان همین واژه‌گزینی است؛ چنین نیست. در همین گروه هم، برخلاف گمان عموم مردم، کار اصلیِ واژه‌گزینی را استادان طرازاول و شناخته‌شدۀ رشته‌های مختلف در قالب کارگروه‌های تخصصی واژه‌گزینی برعهده دارند و وظیفۀ پژوهشگران و کارشناسان فرهنگستان بیشتر راهبریِ این کارگروه‌ها است تا برابرنهادهای پیشنهادیِ هر کارگروه مطابق «اصول و ضوابط واژه‌گزینی» باشد.

فرهنگستان زبان و ادب فارسی واژه‌های مصوب هر سال را در قالب فرهنگ واژه‌های مصوب سال چاپ می‌کند. همچنین، هرگاه واژه‌های مصوب هر رشته به عدد هزار برسد، آنها را در فرهنگ جداگانه‌ای در قالب هزارواژه‌های تخصصی منتشر می‌کند. شمار این هزارواژه‌ها اکنون به ۳۷ جلد رسیده است. همۀ برابرهای تصویب‌شده برای واژه‌های بیگانه (بیش‌از ۶۵ هزار واژه) در بخش «واژه‌های مصوب» وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دسترس است و علاقه‌مندان می‌توانند برای اطمینان از مصوب بودن برابر هر واژۀ بیگانه این بخش را نگاه کنند.

©️ از: وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی (۱۴۰۴/۶/۴)

#️⃣ #واژه‌شناسی
👍12👎51
🍁 اطلاعیه نیاز به همکاری

مدرسه مهارتی دختران افغان نیاز به همکاریِ استادان زبان انگلیسی، آلمانی و فرانسه دارد تا برای دانش‌آموزان یا زبان‌آموزان ساکن افغانستان تولید محتوای آموزشی رایگان کند. علاقه‌مندانی که مایل به همکاری افتخاری هستند به خانم بتول ناصری در اینستاگرام پیام دهند.
5👍5👎3
🍁 «وزارت جنگ» یا «وزارت دفاع»؟

✍🏻 حسین حسن‌زاده:

سال‌هاست که کشورهای جهان عبارت «وزارت جنگ» را به «وزارت دفاع» تغییر داده‌اند، یعنی ما جنگ‌افروز نیستیم، بلکه دفاع می‌کنیم. به این کاربست در انگلیسی euphemism (حُسن تعبیر) می‌گویند که فرهنگستان معادل «به‌گویی» را برای آن برگزیده است.

اکنون ترامپ، که خود را بارها «رییس‌جمهور صلح» خوانده است، رویکردی وارونه را درپیش گرفته است؛ او عنوان «وزارت دفاع» ایالات متحده آمریکا را به «وزارت جنگ» تغییر داده است. این رویکرد برعکس رویکرد قبلی است و به آن dysphemism می‌گویند. تا جایی که من جست‌وجو کردم فرهنگستان معادلی برای این اصطلاح برنگزیده است.

پیش‌تر نقل‌قولی از کتاب «قدرت تفکر انتقادی» (۲۰۱۶) دربارهٔ این دو اصطلاح در کانال همرسانی کرده‌ام، که بد نیست از نظر بگذرانید.

به‌نظر می‌رسد این تغییر فقط در حد واژه نباشد؛ پیت هگست، وزیر «دفاع» آمریکا (از این پس، وزیر جنگ آمریکا)، ضمن استقبال از این تغییر نام گفته است: «ما قرار است حمله کنیم، نه فقط دفاع. حداکثر توان کشتار، نه قانون‌گرایی سست.» (۱۴۰۴/۶/۱۵)

#⃣ #زبان_و_سیاست #تفکر_انتقادی
👍4👎31
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 «برچسب» معادل فارسیِ «تگ»

💬 نسرین پرویزی (معاون واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی):

در شبکه‌های اجتماعی واژه «تگ» معمولاً برای معرفی نماگر یا همان پروفایل شخصی به‌کار می‌رود و در قالب یک پیوند در فرسته‌ها نمایش داده می‌شود.

این نماد به‌صورت یک دایره در گوشه سمت چپ فرسته‌ها نمایش داده می‌شود و، در واقع، نوعی «برچسب» است که برای معرفی نماگر فرد در پیام درج می‌شود. واژهٔ «تگ» در کاربرد عمومی نیز به معنای «برچسب» است.

به همین علت، فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادل «برچسب» را برای «تگ» و «برچسب‌زنی» را برای «تگینگ» تصویب کرد.

©️ خبرگزاری صدا و سیما (۱۴۰۴/۶/۱۶) | #واژه‌شناسی
8👎6👍1
🍁 Of all the languages I know, Persian is the one that speaks directly to me and offers a new way of being

✍🏻 Shadi Khan Saif:

I’ve found metaphors that mirror my own journey, phrases that feel like home and poetry that speaks directly to the soul.


I’ve always carried a deep sense of gratitude for my ability to speak more than one language. It has allowed me to build bridges across cultures, to connect with people from vastly different walks of life and to find a sense of belonging wherever I’ve been: Australia, Germany, Pakistan or Afghanistan. Each language I’ve learned has brought with it a new lens through which to view the world. But nothing has stirred my soul quite like Persian – the language of mystics and lovers.

My journey into the Persian language felt less like consciously acquiring a new skill and more like unlocking a secret passage inside myself. It has opened doors not just to new ideas and ways of thinking but to the deepest emotions. For the first time, I’ve found a language that doesn’t just help me navigate time and space in mere practical terms but helps me to express and feel every moment beyond that.

My journey with Persian began a couple of years ago, with some naive assumptions and fake smiles when Persian-speaking Afghans cracked jokes. I was new in Kabul, following years of wandering in neighbouring Pakistan and then later in Europe. I had no idea about this second national language of the country – mine was Pashtu. I have been fascinated with the Persian language since learning it in an entirely natural way – just by talking to friends, through music, movies and poetry. It is the cultural elegance so woven into the language and its abundance of rich emotional expressions that make it unique.

For instance, consider “Nosh-e jaan” (May it nourish you) said to someone eating food, or “Gul Gufti” (Your words are beautiful like roses). There’s also “Del-at shad bashad” (May your heart be joyful) or “Khak-e paye tu-am” (I am the dust beneath your feet), used to show respect to and love of elders or teachers. These may sound bizarrely formal, but they are everyday staples in Persian.

From its greetings to the haunting depth of its classical verse, Persian is rich with rhythm, subtlety and emotional nuance. It is a language that carries music in its tone and wisdom from the music of Bollywood to the mountains of Afghanistan to the valleys of Iran, orchids of central Asia and as far as the gates of Europe in Turkey. Even the most ordinary phrases seem to hum with history and feeling. It’s as if every word carries a centuries-old heartbeat.

In Persian I’ve discovered expressions for emotions I had long felt but could never articulate. I’ve found metaphors that mirror my own journey, phrases that feel like home and poetry that speaks directly to the soul. It’s more than a means of communication – it’s a new way of being, of loving, of remembering and of dreaming.

©️ the Guardian (25 Aug 2025)

#️⃣ #زبان_فارسی
3
🍁 چرا وقتی به زبان دیگری حرف می‌زنیم صدای خود را تغییر می‌دهیم؟

✍🏻 جولیا گرانچی:

اگر به بیش از یک زبان صحبت می‌کنید، شاید متوجه شده باشید که صدای شما در همۀ زبان‌ها یکسان نیست.

من متوجه شدم که صدای من، وقتی انگلیسی حرف می‌زنم، نازک‌تر است، به زبان فرانسه صدای من سنجیده‌تر و لطیف‌تر است و به زبان اسپانیایی پرشور‌تر و تند‌تر حرف می‌زنم. انگار هر زبان جنبۀ متفاوتی از شخصیت مرا آشکار می‌کند.

از نظر زبان‌شناسی، این فقط تصور شخصیِ من نیست. بدن ما، مغز و حتی هویت ما با نقشی که هر زبان نیاز دارد سازگار می‌شود.

آنا پائولا پتریو فریه‌را، استاد دانشگاه فناوری دولتی پارانا در برزیل، که در دوران دکترای خود به‎طور دقیق به موضوع تغییر صدا و اینکه این تصور تا چه حد واقعیت دارد پرداخته است توضیح می‌دهد: «درست مثل رفتار هنرپیشه‌هاست. ما ویژگی‌های جامعۀ گفتاری را جذب می‌کنیم و در آن زبان «فرد جدیدی» از خودمان می‌سازیم. ما خودمان هستیم، اما طور دیگری هستیم».

او توضیح می‌دهد که در زبان‌شناسی، این برداشت‌ها ساختارهای فرهنگی هستند. «برای مثال، در زبان آلمانی صداهایی وجود دارد که در انتهای مجرای صوتی تولید می‌شوند و حس خشن‌تری را منتقل می‌کند. از سوی دیگر، زبان فرانسوی آوا‌های نرم‌تری دارد.»

چگونه صدا‌ها در زبان‌های مختلف تولید می‌شوند

صدای ما در هر زبان یا اینکه دیگران چگونه صدای ما را در هر زبان دریافت می‌کنند نتیجۀ چندین عامل است. اول، لازم است به یاد داشته باشیم که صدا چگونه شکل می‌گیرد: تارهای صوتی صدا را تولید می‌کنند که در دستگاه صوتی تقویت شده، بیان شده و به گفتاری که می‌شنویم تبدیل می‌شود.

رناتا آزودو، گفتاردرمانگر و استاد دانشگاه فدرال سائوپائولو، توضیح می‌دهد: «همۀ اینها توسط سیستم عصبیِ مرکزی کنترل می‌شود و تحت تأثیر جنبه‌های عاطفی قرار دارد: اگر هیجان‌زده، عصبی، مضطرب یا غمگین باشیم، صدای ما تغییر می‌کند.» او اشاره می‌کند که عوامل تحصیلی، منطقه‌ای و فرهنگی نقش مهمی در این زمینه دارند و هر زبانی صدا‌های خاص خود را دارد.

به‌علاوه، تفاوت‌های آوایی و فرهنگی هم وجود دارد. «نوای گفتار سر میز شام ایتالیایی معمولاً بلندتر از میز شام ژاپنی است. حتی در فرهنگ مشابه هم شخصیت‌های مختلف افراد بر مرتبۀ زبانی، شدت صدا‌ها، نحوۀ بیان و آهنگ کلام و حتی استفاده از اشارات تأثیر می‌گذارد».

هم‌خوانی و همانندسازی با فرهنگ زبان و زمینه‌ای که زبان در آن استفاده می‌شود صدای ما را شکل می‌دهد. به نظر او، «کسوت و جامه زبانی» شامل یادگیری زبان و همچنین برقراریِ خویشاوندیِ فرهنگی است.

«وقتی به زبان خارجی حرف می‌زنیم، به‎طور معمول در متن و زمینۀ ویژه‌ای است و همین بر صدای ما هم اثر می‌گذارد. در مورد خودم باید بگویم من از زبان انگلیسی در کار استفاده می‌کنم و ویژگی‌های زبانیِ دیگری نسبت به زبانی که در خانواده‌ حرف می‌زنم به‎کار می‌گیرم. زمینه، هدف و نقش اجتماعی تأثیر فراوانی دارد». پژوهش دورۀ دکترای فریه‌را شواهد روشنی از این پدیده ارائه می‌دهد.

🔗 متن کامل را در اینجا بخوانید.

©️ از: بی‎بی‎سی فارسی (۱۴۰۴/۶/۱۹)
👍9
HTML Embed Code:
2025/09/16 00:56:41
Back to Top