TG Telegram Group Link
Channel: زبان‌ورزی
Back to Bottom
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍁 تغییرات خط در تاجیکستان

02:01 خط فارسی ــ عربی
03:24 جرقۀ تغییر خط از کجا زده شد؟
07:11 تغییر دوبارۀ خط در تاجیکستان (به سیریلیک)
08:10 سیاست روسی‎سازی
08:47 ممنوعیت چاپ به خط فارسی ــ عربی در ۱۹۳۹
10:19 تغییر برخی از پسوندها و اسم‎ها در فارسی تاجیکی
15:38 پیشنهاد بازگشت به خط فارسی ــ عربی
16:51 حذف نام «فارسی» از کنار «تاجیکی» در ۱۹۹۴
17:54 سه گرایش کلی دربارۀ خط در تاجیکستان

🎥 از: یوتیوب دروازه تاریخ (۱۴۰۴/۸/۷)

#️⃣ #خط_فارسی #فارسی_تاجیکی #زبان_و_سیاست
👍3😢32
🍁 مترجم گوگل دو حالت ترجمۀ جدید ارائه می‌دهد: سریع و پیشرفته

✍🏻 مهدی فروغی:

مترجم گوگل درحال افزودن قابلیت انتخاب مدل مترجم با دو گزینۀ پیشرفته (Advanced) و سریع (Fast) به سرویس خود است. طبق گزارش‌ها، این تنظیمات جدید درست زیر لوگوی Google Translate در بالای اپلیکیشن نمایش داده می‌شود و حالت پیشرفته (Advanced) به‌صورت پیش‌فرض فعال است؛ با لمس دکمه بیضی‌شکل، پنجره‌ای باز می‌شود که با عنوان «انتخاب مدل ترجمه متن» به کاربران امکان می‌دهد بین دو گزینه «پیشرفته» برای دقت بالا در ترجمه‌های پیچیده، و «سریع» (Fast) برای ترجمه‌های فوری و سریع انتخاب کنند.

براساس گزارش‌ها، این ویژگی هم‌اکنون روی برخی دستگاه‌های iOS مشاهده شده و هنوز برای اندروید عرضه نشده است. این به‌روزرسانی بخشی از تلاش گوگل برای بازطراحیِ محصولات و خدمات خود با مدل‌های جمینای است و به کاربران اجازه می‌دهد بین ترجمه‌های سریع و دقیق جابه‌جا شوند. حالت پیشرفته دقت بالاتری در ترجمه‌های پیچیده ارائه می‌دهد، درحالی‌که حالت سریع برای دریافت نتایج فوری طراحی شده است.

گوگل پیش‌تر اعلام کرده بود که مدل‌های جمینای در مترجم گوگل باعث پیشرفت‌های چشمگیر در کیفیت ترجمه، ترجمه چندرسانه‌ای و قابلیت‌های تبدیل متن به گفتار (TTS) شده‌اند. [...] علاوه‌براین، مترجم گوگل اخیراً حالت Practice را معرفی کرده که به کاربران امکان یادگیریِ زبان‌های جدید را می‌دهد و اپلیکیشن را به یک ابزار تعاملیِ آموزش زبان تبدیل می‌کند. همچنین، آزمایش ترجمه تمام‌صفحه برای اندروید در جریان است تا تجربۀ کاربری بهبود یابد.

گوگل تأکید کرده است که مدل پیشرفته تنها برای ترجمه متن در برخی زبان‌های منتخب پشتیبانی می‌شود. این طراحی مشابه اپلیکیشن جمینای است. به‌نظر می‌رسد که این قابلیت رایگان خواهد بود، چون شواهدی دربارۀ دریافت هزینه دیده نمی‌شود.

©️از: دیجیاتو (۱۴۰۴/۸/۱۲)

#️⃣#ترجمه #هوش_مصنوعی
2
🍁 غلط‌های املایی بیداد می‌کنند!

حمید حسنی، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی در گفت‌وگو با ایسنا، دربارهٔ استفاده نسل جوان از واژه‌های بیگانه و اینکه آیا این موضوع مسئله نگران‌کننده‌ای برای زبان فارسی است یا آن را می‌توان ذیل تحول زبانی دانست اظهار کرد: کاربرد این واژه‌ها ‌اشکالی ندارد؛ مسئله بیشتر رسم‌الخط و املاست. جوانان ما در املا مشکل دارند. وگرنه از لحاظ کاربرد واژگان مشکلی نیست، زیرا این مسئله مسئله‌ای جهانی است.

او سپس توضیح داد: بخشی از این موضوع متأسفانه مربوط به کم‌سوادی و بخشی تنبلی است؛ حتی در ورقه‌های امتحانی، نامه‌های معمولی و یادداشت‌هایی که برای دبیر و استاد می‌نویسند این مسئله مشهود است. حتی دانشجویان دانشگاهیِ رشتهٔ ادبیات فارسی و زبان‌شناسی این مشکل را دارند. متأسفانه خیلی خیلی مشکل داریم. زمانی که دانشجو یک پیغام ساده به استاد می‌نویسد، غلط املایی دارد. در برگه‌های امتحانی هم همین است؛ مثلا «مطمئن» را با «عین» و به شکل «مطمعن» می‌نویسند در حالی که برگه امتحانی یک‌ کار جدی است و فضای مجازی نیست که بگوییم همزه را پیدا نکرد است، یا «ارائه» را «اراعه» می‌نویسند و یا همزه «رأس» را نمی‌گذارند یا «رئیس» را با دو تا «یـ» به شکل «رییس» می‌نویسند حتی رئیس را با «ع» (رعیس) می‌نویسند.

حسنی با تأکید بر اینکه از لحاظ کاربرد واژگان مسئله‌ای نداریم گفت: در فضای مجازی شاید ۶۰ - ۷۰ هزار مورد را بررسی کرده‌ام، جنبه‌های کاربردیِ زبان در فضای مجازی، به‌ویژه رسم‌الخط، فاجعه‌آمیز است. در فضای مجازی، به‌ویژه اینستاگرام، شاهد فضای لاابالی‌ای هستیم و مسئلهٔ زبان در این فضا بی‌اهمیت است.

او با بیان اینکه نمی‌داند چگونه می‌توان جلو این اتفاقات را گرفت اظهار کرد: باید از مدارس شروع کنند و این موضوع را، به‌ویژه در مقطع ابتدایی و دوره اول دبیرستان، فوق‌العاده جدی بگیرند؛ ظاهراً معلمان سخت نمی‌گیرند و یا اینکه صرفاً نمره‌ای کم می‌کنند و تمام می‌شود. باید جدی بگیرند، اگر نگیرند، فاجعه بدتر می‌شود. من فضای اینستاگرام در فضای انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی را گاه دنبال می‌کنم و می‌بینم چقدر درست و تمیز می‌نویسند. البته ممکن است اشتباه املایی و تایپی هم داشته باشند؛ اشتباه تایپی در نوشتار همهٔ ما هست، زیرا آدم با عجله تایپ می‌کند.

این پژوهشگر زبان فارسی در ادامه تصریح کرد: غلط‌های زبان فارسی در فضای مجازی زیاد است، که گاه این غلط‌ها تعمدی است و گاه نمی‌دانند که غلط است؛ مثلاً «اضطراب» و «مضطرب» را که می‌خواهند بنویسند با «ظ» می‌نویسند و یا «حاضر» را مانند «ناظر» می‌نویسند. اشتباهات زیاد است که در تلفن همراهم آنها را ذخیره کرده‌ام، بیش از دو هزار مورد، که واقعا زیاد است.

او با بیان اینکه کاربرد واژگان بیگانه در میان نوجوانان و یا واژه‌هایی که خودشان می‌سازند مسئله‌ای جهانی است و به نفوذ زبان انگلیسی در دنیا برمی‌گردد گفت: این مسئله تهدیدی برای زبان‌های ملی است و زبانی نداریم که تحت نفوذ زبان انگلیسی نباشد، حتی دستور زبان ما تحت تأثیر زبان انگلیسی است.

©️ از: ایسنا (۱۴۰۴/۸/۱۵) | #املا
👍11😢21
🍁 زبان و تفکر انتقادی

🎙اکبر سلطانی

🎥 ویدیوها از: اینجا و اینجا (۱۴۰۴/۸/۱۱)

#️⃣ #تفکر_انتقادی #زبان_و_جهان‌بینی
4👍2
🍁 ادعای نادرست دربارۀ توان بالای تولید واژگان در زبان فارسی در مقایسه با سایر زبان‌ها

در شبکه‌های اجتماعی ادعا شده که زبان فارسی تواناییِ تولید ۲۲۵ میلیون واژه را دارد و تعداد واژگان زبان فارسی از عربی، روسی، فرانسوی، انگلیسی و ترکی بیشتر است.

این ادعا نادرست است. شمارش واژگان هیچ زبانی در عمل ممکن نیست و تنها می‌توان به تعداد مدخل‌های فرهنگ‌های لغت استناد کرد.

استناد این ادعا به تحقیقی از دکتر محمود حسابی است. محمود حسابی فیزیکدان بود، نه زبان‌شناس. با وجود این، در تحقیقی که او دربارۀ زبان‌شناسی منتشر کرده نیز چنین عددی نیامده است.

برخلاف ادعای این پست‌ها، خط فارسیِ امروز برگرفته از الفبای عربی است، نه پهلوی.

یونسکو هم چیزی به نام زبان کلاسیک مطرح نکرده است.

بنابراین فکت‌نامه به این ادعا نشان «نادرست» می‌دهد.

©️ متن کامل را در فکت‎نامه بخوانید. (۱۴۰۴/۸/۱۵)

#️⃣ #زبان_فارسی #اطلاعات_غلط
👍10👎3
🍁 معادل فارسی «فلاسک» خنده‌دار است؟

«دمابان» به‌عنوان معادل واژهٔ «فلاسک» مصوب شده است، واژه‌ای که در میان گویشوران زبان فارسی چندان جا نیفتاده است.

به گزارش ایسنا، «دمابان» از واژه‌های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی است که در برابر واژهٔ «فلاسک» به تصویب رسیده است؛ به‌عنوان ظرف‌ دوجداره‌ای که دمای محتویات درون خود را ثابت‌ نگه‌ دارد.

سمانه ملک‌خانی، پژوهشگر زبان فارسی، در یادداشتی دربارهٔ این واژه نوشته است: 

«دمابان» (در برابر فلاسک: flask) سال‌هاست که زمینه‌ساز خنده‌های زورکی است. ببینیم آیا این برابرگذاری تنها در زبان ما مسخره است یا در زبان‌های دیگری هم ممکن است استعداد پیشرفت (!) داشته باشد.

فلاسک انگلیسی، از ریشه‌ای ‌نامشخص، احتمالاً لاتین، به‌معنی «بشکه» و «ظرف» است. برخی نیز آن را از ریشۀ ژرمنی (Germanic) دانسته‌اند که در آن صورت معنی «پوشش بطری بافته‌شده از کاه» را می‌دهد. در زبان عربی هم آن را «کظیمة» نامیده‌اند که از ریشۀ «کظم» به‌معنی «بروز ندادن» و «نگه‌داشتن» و «فروخوردن» است. حتی در مواردی برابر «قارورة» برای آن به‌کار رفته‌ است، به‌معنای «شیشه»، «ظرف» و «بطری». در زبان‌هایی مانند روسی، ایتالیایی، ترکی، و اردو نیز، با تلفظ‌ها و نگارش‌های مختلف، از وام‌واژۀ Thermos (در اصلْ نام ویژند) استفاده شده که معنی «گرما» و «حرارت» دارد (حال‌آن‌که «دمابان» گزینه‌ای دقیق‌تر است). پس، اگر بنا بر تمسخر باشد، این واژه‌ها هم می‌توانند زمینه‌ساز این منظور باشند و اگر آن‌ها مضحک نیستند دلیلی برای مسخره بودن واژۀ فارسی هم نیست.

پسوند «-بان» در «دمابان» نمایانگر معنای «حفاظت»، «نگاهبانی» و «پایش»، و «مهارکردن» است؛ مثل «بادبان» (که برای مهار باد استفاده می‌شود)، «گرمابان» (به دو معنای گرمابه و استاد حمامی، برای حفاظت از گرمای حمام و ادارۀ امور حمام)، و «سایه‌بان» (برای حفاظت در برابر آفتاب). کار «دمابان» نیز حفظ دمای مواد درون خود است.

تصور کنیم که اگر سال‌ها پیش، بدون اینکه نامی از فرهنگستان برده شود، این واژه را در تبلیغات تلویزیون یا بر روی تابلوهای تبلیغاتی سطح شهر می‌دیدیم، آیا بازهم به نظرمان خنده‌دار بود یا مشکل ما تنها عنوان «فرهنگستان» است؟

©️ از: ایسنا (۱۴۰۴/۸/۱۴) | #واژه‌شناسی
11👎4
🍁 فرایند و ضوابط واژه‌گزینی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی

سخنرانان:

علی‌اشرف صادقی
(سخنرانی اختصاصی ضبط‌شده)

نسرین پرویزی
(معاون گروه واژه‌گزينی فرهنگستان زبان و ادب فارسی)

دبیر نشست:
ثمر احتشامی (رئیس پژوهشکدهٔ مطالعات ترجمهٔ دانشگاه علامه طباطبایی)

📆 زمان برگزاری: یکشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۴؛ ۱۱:۳۰ تا ۱۳:۰۰

📍مکان برگزاری: تهران، بزرگراه شهید چمران، پل مدیریت، خیابان علامه جنوبی، دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی، ساختمان سعدی، طبقه سوم، سالن شهید مطهری
👍3
🍁 برای داشتن مغز جوان‌تر یک زبان جدید یاد بگیرید

یک مطالعهٔ گسترده نشان می‌دهد که چندزبانه بودن می‌تواند سرعت پیریِ شناختی را کاهش دهد.

به گزارش ایسنا، پژوهشی بر روی بیش از ۸۰ هزار نفر نشان داده است که صحبت‌کردن به چند زبان می‌تواند روند پیریِ مغز را آهسته کرده و به جلوگیری از زوال شناختی کمک کند.

این پژوهش، که در تاریخ ۱۰ نوامبر در نشریه Nature Aging منتشر شده است، نشان می‌دهد افرادی که چندزبانه هستند نیمی از احتمال بروز نشانه‌های پیریِ زیستی تسریع‌شده را دارند در مقایسه با کسانی که تنها به یک زبان صحبت می‌کنند.

آگوستین ایبانِـیز، عصب‌شناس در دانشگاه آدولفو ایبانـِـیز در سانتیاگو، شیلی و یکی از نویسندگان این مطالعه، می‌گوید: ما می‌خواستیم به یکی از پایدارترین شکاف‌ها در پژوهش‌های مربوط به پیری پاسخ دهیم. اینکه آیا چندزبانه بودن واقعاً می‌تواند روند پیری را به تأخیر بیندازد یا خیر. تحقیقات پیشین در این حوزه نشان داده‌اند که صحبت‌کردن به چند زبان می‌تواند کارکردهای شناختی همچون حافظه و توجه را بهبود دهد که، در نتیجه، سلامت مغز را در دوران سالمندی تقویت می‌کند. اما بسیاری از این مطالعات بر پایهٔ نمونه‌های کوچک انجام شده‌اند و از روش‌های غیرقابل‌اعتماد برای سنجش پیری استفاده کرده‌اند که منجر به نتایجی ناهماهنگ و غیرقابل تعمیم می‌شود.

کریستوس پلیتسیکاس، عصب‌شناس شناختی در دانشگاه ریدینگ، بریتانیا می‌گوید: تأثیر چندزبانه بودن بر پیری همیشه موضوعی بحث‌برانگیز بوده است، اما فکر نمی‌کنم تاکنون مطالعه‌ای در این مقیاس وجود داشته باشد که چنین قاطع این اثر را نشان دهد. نتایج این مقاله می‌تواند تغییری اساسی در این حوزه ایجاد کند.

به گفته‌ سوزان تیوبنر-رودز، روان‌شناس شناختی در دانشگاه آبرن در ایالت آلاباما، این نتایج همچنین می‌تواند افراد را تشویق کند که بروند و زبان دوم یاد بگیرند یا آن زبان دوم خود را فعال نگه دارند.

زنده باد زبان‌شناسان
پژوهشگران از رویکردی محاسباتی برای بررسیِ ارتباط بین چندزبانه بودن و پیریِ سالم در ۸۶ هزار شرکت‌کنندهٔ سالم بین سنین ۵۱ تا ۹۰ سال از ۲۷ کشور اروپایی استفاده کردند.

برای هر شرکت‌کننده، آنها شکاف سنیِ زیست‌رفتاری (biobehavioural age gap) را تعیین کردند که به معنای تفاوت بین سن تقویمی و سن پیش‌بینی‌شده‌ او که بر اساس مجموعه‌ای از عوامل فیزیولوژیکی، سبک زندگی و اجتماعی‌ ــ اقتصادی محاسبه می‌شود؛ از جمله سلامت قلبی‌ ــ‌ متابولیکی تا سطح تحصیلات است.
شکاف سنیِ زیست‌رفتاریِ بالا می‌تواند نشانه‌ای باشد از اینکه فرد به‌طور خاصی سریع‌تر یا کندتر در حال پیرشدن است. پژوهشگران شکاف سنیِ زیست‌رفتاریِ شرکت‌کنندگان را با تعداد زبان‌هایی که آنها صحبت می‌کردند مقایسه کردند. این بخش از داده‌ها بر پایهٔ خوداظهاری شرکت‌کنندگان بود و بنابراین سطح مهارت در زبان‌ها را در نظر نمی‌گرفت.

پژوهشگران دریافتند افرادی که تنها به یک زبان صحبت می‌کنند دو برابر بیشتر احتمال دارد که شکاف سنیِ زیست‌رفتاریِ بالایی داشته باشند در مقایسه با کسانی که به دو یا چند زبان صحبت می‌کنند. این اثر با افزایش تعداد زبان‌های اضافی تقویت می‌شد.

به گفتهٔ تیوبنر-رودز، چنین مطالعهٔ بزرگی تفسیر این یافته را که چندزبانه بودن و نه عوامل دیگر، از ما در برابر اثرات پیری محافظت می‌کند، واقعاً تقویت می‌کند. این مطالعه از نمونه‌ای بسیار بزرگ و از لحاظ جغرافیایی متنوع استفاده کرده که به آن اجازه داده تا برای بسیاری از عوامل مداخله‌گر معمول در پژوهش‌های چندزبانه بودن مانند وضعیت مهاجرت یا ثروت کنترل انجام دهد. به گفتهٔ او، پژوهش‌های آینده باید جمعیت‌های متنوع‌تری خارج از اروپا را نیز دربربگیرد.

پژوهشگران امیدوارند یافته‌های آنها بتواند سیاست‌گذاران را ترغیب کند تا آموزش زبان را در نظام‌های آموزشی تشویق کنند و گسترش دهند.

©️ از: ایسنا (۱۴۰۴/۸/۲۰)

#⃣ #چندزبانگی #زبان_و_عصب‌شناسی #آموزش_زبان
5👍3
🍁 تنهایی در میان صداها؛ بحران فهم در جامعهٔ پرگفتار

✍🏻 مهشید نجار:

ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که صدا از هر سو می‌بارد، اما سکوتی سنگین در ژرفای ذهن‌ها حکم‌فرماست. جامعهٔ امروز، بیش از هر دورهٔ تاریخی، سخن می‌گوید؛ واژه‌ها در جریان بی‌پایان پیام‌ها، پست‌ها و مکالمات مجازی روان‌‌اند، اما در میان این ازدحام گفتار، چیزی بنیادی گم شده است: فهم.

آنچه روزگاری گفت‌وگو بود ـ یعنی مواجههٔ صادقانهٔ دو آگاهی با یک‌دیگر ـ اکنون به تبادل نشانه‌هایی تهی بدل شده است، پژواکی بی‌جان از معنا، که بیشتر برای شنیده‌شدن است تا درک شدن. در جهان پرگفتار ما، زبان دیگر واسطهٔ ارتباط نیست، بلکه ابزاری برای خودنمایی، فرار از خلأ درون، و پوشاندن تنهایی‌های پنهان است.

هرکس سخن می‌گوید، اما کمتر کسی می‌شنود. هرکس می‌نویسد، اما کمتر کسی می‌خواند. جامعه‌ای پدید آمده که در آن «شنیدن» جای خود را به «پاسخ‌دادن» داده، و «فهمیدن» قربانی سرعت، هیاهو و نیاز به تأیید اجتماعی شده است. این بحران فهم، در واقع بحران انسان است، انسانی که در پی تماس، پیوند و معنا بود، اما اکنون در ازدحام ارتباطات، به جزیره‌ای از ذهنیت خویش تبعید شده است. [...] فهم، که روزی حاصل تأمل، همدلی و حضور در دیگری بود، اکنون در زنجیر سرعت و سطحی‌نگری اسیر است.

شاید فلسفهٔ زمانهٔ ما همین باشد: اینکه انسان، در میانهٔ توفان گفتار، باید بار دیگر سکوت را بیاموزد، سکوتی که نه از بی‌کلامی، بلکه از ژرف‌ترین شکل گفت‌وگو با دیگری و با خویشتن سرچشمه می‌گیرد.

زوال گفت‌وگو و پیدایش تنهاییِ اجتماعی
گفت‌وگو روزگاری ستون پنهان تمدن انسانی بود، جایی که فهم متولد می‌شد، اختلاف معنا می‌یافت و آگاهی رشد می‌کرد. اما در جهان امروز، گفت‌وگو از جوهر خویش تهی شده است. آنچه باقی مانده تنها شباهت ظاهری به گفت‌وگو دارد، صداهایی که بر هم می‌بارند، بدون آنکه در هم تنیده شوند. ما دیگر برای فهمیدن نمی‌گوییم، بلکه برای بقا در میدان توجه می‌گوییم؛ برای شنیده‌شدن، نه برای درک شدن. این تغییر ظریف اما ویرانگر، ریشهٔ زوال گفت‌وگو است. [...]

در این فضای پرهیاهو، زبان به ابزار قدرت بدل می‌شود. کلمات دیگر حامل معنا نیستند، بلکه حامل میل‌اند: میل نفوذ، تأثیر، تسلط. و درست در همین لحظه است که تنهاییِ اجتماعی پدید می‌آید، تنهایی‌ای که نه از کمبود ارتباط، بلکه از فراوانیِ ارتباط بی‌روح سرچشمه می‌گیرد. انسان معاصر، در میان بی‌نهایت پیوند دیجیتال، از پیوند واقعی تهی می‌شود؛ در ازدحام «حضورهای مجازی»، با غیابی عمیق‌تر از هر زمان مواجه است.

تنهاییِ اجتماعی چهره‌ای تازه دارد: او در جمع است، اما احساس تعلق ندارد؛ می‌شنود، اما درک نمی‌کند؛ سخن می‌گوید، اما پاسخ نمی‌یابد. این همان تنهایی‌ای است که از دل فروپاشیٍ گفت‌وگو زاده می‌شود، از نابودیِ آن فضای میانی که در آن دو آگاهی می‌توانستند یک‌دیگر را لمس کنند، بی‌آنکه یکی دیگری را ببلعد. و شاید تراژدی انسان امروز در همین باشد: او از سکوت می‌ترسد، پس سخن می‌گوید؛ اما هرچه بیشتر می‌گوید، کمتر شنیده می‌شود؛ و هرچه کمتر شنیده می‌شود، بیشتر احساس تنهایی می‌کند.

امکان فهم دوباره: بازگشت به گفت‌وگو به‌مثابهٔ حضور
در برابر این همه صدا و خلأ، شاید نخستین گام نجات، بازشناسیِ ماهیت گفت‌وگو باشد، بازگشت به معنایی که در ازدحام واژه‌ها فراموش شد. گفت‌وگو، در ژرف‌ترین تعریف خود، نه تبادل اطلاعات است و نه رقابت بر سر معنا؛ گفت‌وگو یعنی حضور در برابر دیگری، با آمادگی برای دگرگون شدن.

فهم تنها آنگاه زاده می‌شود که انسان بپذیرد که حقیقت، در تملک هیچ‌کس نیست، بلکه در میان دو آگاهی، در فضای لرزان و ظریف میان من و تو، شکل می‌گیرد. در چنین حضوری، شنیدن به معنای سکوت نیست، بلکه گونه‌ای از هم‌بودن در آگاهیِ دیگری است. گفت‌وگوی حقیقی، نه از میل به پیروزی، بلکه از شجاعت گشودگی برمی‌خیزد، شجاعتی برای رهاکردن خویش در برابر حقیقتی که شاید مخالف میل ما باشد.

اما چگونه می‌توان در جهانی که سرعت و سطحی‌نگری را فضیلت می‌داند، چنین حضوری را احیا کرد؟ شاید پاسخ، نه در تکنولوژی، بلکه در اخلاق سکوت نهفته باشد. سکوت، در این معنا، انکار گفت‌وگو نیست، بلکه شرط امکان آن است. [...]

بازگشت به گفت‌وگو، در حقیقت، بازگشت به انسان بودن است؛ چرا که انسان، تنها در گفت‌وگو با دیگری است که خویشتن را می‌یابد. فهم دوباره یعنی احیای همان پیوند از‌دست‌رفته میان ذهن‌ها، و بازسازیِ جهانی که در آن، هر سخن نه پژواکی از تنهایی، بلکه دعوتی به هم‌زیستی است.

و شاید فلسفهٔ رهایی در زمانهٔ ما در یک جمله خلاصه شود: در جهانی پر از صدا، باید دوباره شنیدن را بیاموزیم، نه برای پاسخ دادن، بلکه برای فهمیدن.

©️ از: روزنامه اطلاعات روز (۱۴۰۴/۸/۲۲)

#⃣ #تحلیل_گفتمان #زبان_و_ارتباط
👍11
📚 معنی‎شناسی: رویکردی شناختی به معنی در زبان

✍🏻 ﻣﺆلف: زکی هموند (۲۰۱۶)

✍🏻 مترجمان: محمدرضا رضوی و مریم مسگر خویی (۱۴۰۴)

این کتاب می‎کوشد تا از منظر زبان‎شناسیِ شناختی، روایتی روشن و کاربردی از معنی‎شناسی به دست دهد و چندوچون معنای زبان را هم در سطح واژه و هم در سطح جمله توضیح دهد. مترجمان کتاب کوشیده‎اند تا نمونه‎های فارسیِ مناسب و گویایی را جایگزین مثال‎های انگلیسی کنند تا هم خوانندگان به درک روشن‎تر و ملموس‎تری از پیچیدگیِ نظام زبان و چگونگیِ عملکرد آن دست یابند و هم زمینه‎ای فراهم آورند برای تحقیق بیشتر دربارهٔ معنی‎شناسیِ زبان فارسی. (از: جلد پشت کتاب؛ نشر آگه)

#️⃣ #کتاب #زبان‌شناسی #معناشناسی
4
🍁 زبان اشاره یک زبان کامل است، نه ابزاری برای ترجمۀ فارسی

درک عمومی از زبان اشاره اغلب آن را به مجموعه‌ای از حرکات قراردادی تقلیل می‌دهد. اما زبان‌شناسیِ مدرن این زبان را نظامی پیچیده، مستقل و زنده می‌داند که حامل هویت فرهنگیِ یک جامعه است. این تفاوتِ درک فقط یک بحث آکادمیک نیست، بلکه مستقیماً بر هویت، تحصیل و حقوق اساسیِ شهروندان ناشنوا تأثیر می‌گذارد.

برای کالبدشکافیِ زبان اشارۀ ایرانی (اشارانی) و بررسیِ چالش‌های حقوقی و اجتماعی که جامعۀ ناشنوا با آن روبه‎رو است، با فرزانه سلیمان‌بیگی، زبان‌شناس ناشنوا، پژوهشگر و مدرس زبان اشاره، به گفت‎وگو نشستیم. سلیمان‌بیگی، که در مقطع دکتری زبان‌شناسی تحصیل کرده، از نویسندگان کتاب‌های مرجع در زمینۀ آموزش و مستندسازیِ زبان اشارۀ ایرانی است و سال‌هاست در زمینۀ حقوق زبانیِ جامعۀ ناشنوایان ایران فعالیت می‌کند. در این گفت‎وگو، از او دربارۀ ماهیت زبان اشاره، تفاوت آن با «فارسیِ اشاره‌ای» و موانع تحقق عدالت اجتماعی برای ناشنوایان پرسیدیم.

بسیاری گمان می‌کنند زبان اشاره فقط مجموعه‌ای از حرکات قراردادی و محدود است. به‎عنوان زبان‌شناس، توضیح دهید چه چیزی «اشارانی» را به یک زبان کامل و مستقل تبدیل می‌کند؟
زبان اشارۀ ایرانی (اشارانی) زبان طبیعی جامعۀ ناشنوای ایران است، زیرا این زبان به‌صورت خودجوش در میان اعضای این جامعه پدید آمده و رشد کرده است، نه اینکه برگرفته یا وابسته به زبان فارسی باشد. این زبان دستور، واژگان و ساختار ویژۀ خود را دارد و از نظر نحوی و معنایی، نظامی مستقل و پیچیده به‌شمار می‌آید.

زبان اشارۀ ایرانی در حوزۀ دیداری ــ حرکتی عمل می‌کند (یعنی بر خلاف زبان گفتاری، که شنیداری است، کاملاً به بینایی و حرکت وابسته است). درست مانند زبان‌های گفتاری، نظامی منظم و قانون‌مند دارد ، اما برخلاف تصور عمومی، واژگان آن ثابت و محدود نیستند. جامعۀ ناشنوا به‌طور مداوم واژه‌های تازه می‌آفریند و همین پویایی، سبب زنده و در حال تحول بودن این زبان می‌شود.

آیا زبان اشارۀ ایرانی هم مانند فارسی، در طول زمان یا در شهرهای مختلف دچار تغییر می‌شود؟
بله، زبان اشارۀ ایرانی مانند هر زبان طبیعی دیگر در طول زمان تغییر می‌کند. اشارات به‌روز می‌شوند تا با تحولات اجتماعی و فناوری هماهنگ باشند. برای نمونه، اشارۀ «تلفن» در گذشته به شکل گوشی‌های قدیمی (دست کنار گوش شبیه دستۀ تلفن ثابت) بود، اما امروزه بیشتر شبیه تلفن همراه نشان داده می‌شود. این تغییرات نشان می‌دهد که زبان اشاره سیستمی زنده و پویاست. در زبان اشاره نیز نسل‌های مختلف از اشاراتی متفاوتی استفاده می‌کنند.

این تفاوت‌ها در جغرافیا چگونه است؟ آیا ما چیزی به اسم لهجه‌های زبان اشاره هم داریم؟
بله، زبان اشارۀ ایرانی، مانند زبان‌های گفتاری، لهجه‌ها و گونه‌های محلی دارد. ناشنوای شهرهای مختلف ممکن است برای یک مفهوم از اشاره‌های متفاوت استفاده کنند. این تنوع اشاره ضعف نیست، بلکه نشان‌دهندۀ پویایی و گسترش زبان است؛ همان‌طور که فارسی در شهرهای گوناگون با لهجه‌های گوناگون ادا می‌شود. با این حال، ارتباط میان ناشنواها شهرهای مختلف معمولاً امکان‌پذیر است و فهم متقابل وجود دارد.

به‎عنوان کلام آخر، چشم‌انداز شما برای آیندۀ زبان اشارۀ ایرانی چیست؟
چشم‌انداز ما این است که زبان اشارۀ ایرانی (طبیعی) باید به رسمیت شناخته شود و جایگاه واقعیِ خود را به‌عنوان یکی از زبان‌های زندۀ کشور پیدا کند. آیندۀ مطلوب آن است که ناشنواها بتوانند با زبان خود در تمام عرصه‌ها ــ از آموزش و اشتغال تا دادگاه و بیمارستان ــ آزادانه و برابر حضور داشته باشند. رؤیای ما جامعه‌ای است که در آن زبان اشاره نه «ابزاری کمکی»، بلکه یک حق بنیادین شناخته شود. لازم است مرکز تحقیقات زبان اشارۀ ایرانی به‌طور گسترده و نظام‌مند ایجاد شود، مرکزی که در آن متخصصان و زبان‌شناسان این حوزه به شکل علمی و حرفه‌ای پژوهش کنند.

🔗 متن کامل را در اینجا بخوانید.

©️ از: آتیه‎آنلاین (۱۴۰۴/۸/۷)

#️⃣ #زبان_اشاره #ناشنوایان
👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍁 چیزهایی که دربارهٔ زبان اشاره نمی‌دانیم

🔇 «زبان ما صدا ندارد.»

فرزانه سلیمان‌بیگی، زبان‌شناس ناشنوا، توضیح می‌دهد:

01:01 بسیاری فکر می‌کنند یک زبان اشاره در کل دنیا وجود دارد، اما این‌طور نیست

01:29 دستور زبان اشارۀ ایرانی با دستور زبان فارسی فرق می‎کند

02:36 آیا زبان اشاره لهجه‎های مختلف دارد؟ بله دارد

04:10 تحول واژگان (زبان اشاره) در طول زمان

04:47 زبان‎های دیگر هم وارد زبان اشارۀ ایرانی شدند

07:22 ناشنوایان فرهنگ مخصوص به خودشان را دارند

08:05 مردم به‎اشتباه فکر می‎کنند زبان اشارۀ ناشنوایان را باغچه‎بان ساخته است، ولی اصلاً این‎طور نیست

10:32 زبان اشارۀ ایرانی درست است یا زبان اشارۀ فارسی؟

12:30 زبان اشارۀ ایرانی چیست؟

🎥 از: آتیه‌آنلاین (۱۴۰۴/۸/۶)

#️⃣ #زبان_اشاره #ناشنوایان
👍71
🍁 The Cambridge Dictionary Word of the Year 2025

Parasocial (adj)

“involving or relating to a connection that someone feels between themselves and a famous person they do not know, a character in a book, film, TV series, etc, or an artificial intelligence”

🎥 Cambridge Dictionary youtube (2025)
2
🍁 Collins Dictionary Word of the Year 2025

Vibe coding

an emerging software development that turns natural language into computer code using AI, has been named Collins’ Word of the Year 2025. The term was popularised by Andrej Karpathy, former Director of AI at Tesla and founding engineer at OpenAI, to describe how AI enables creative output while he could “forget that the code even exists”.

©️ Collins Dictionary blog (2025)
3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍁 سخنرانی علی‌اشرف صادقی دربارهٔ فرهنگستان و واژه‌گزینی و سابقهٔ این دو

این فایل برای نشست «فرایند و ضوابط واژه‌گزینی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی» ضبط شده است، که در دانشگاه علّامه طباطبائی، دانشکدهٔ ادبیّات فارسی و زبان‌های خارجی در ۲۵ آبان ۱۴۰۴ برگزار شده است.

🎥 از: کانال مقالات علی‌اشرف صادقی (۱۴۰۴)

🔗 فایل صوتی کم‌حجم‌تر را در اینجا گوش دهید.
3👎1
سخنرانی اختصاصی ضبط‌شده
علی‌اشرف صادقی
🍁 سخنرانی علی‌اشرف صادقی دربارهٔ فرهنگستان و واژه‌گزینی و سابقهٔ این دو

این فایل برای نشست «فرایند و ضوابط واژه‌گزینی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی» ضبط شده است، که در دانشگاه علّامه طباطبائی، دانشکدهٔ ادبیّات فارسی و زبان‌های خارجی در ۲۵ آبان ۱۴۰۴ برگزار شده است.

©️ از: کانال مقالات علی‌اشرف صادقی (۱۴۰۴)

🎥 فایل ویدیویی
4
دارم آخرین کتاب آندرو ردفورد را می‎خوانم: «تحلیل ساختار جمله در انگلیسی» (۲۰۲۴). آخرین کتاب؟ چون خودش می‎نویسد ۷۷ سالگی‎اش را در کنار خانواده‎اش در مراکش جشن گرفته و انتشار یک کتاب حدود سه سال زمان می‎برد و عمرش برای نگارش کتاب دیگری شاید کفاف ندهد.

او این کتاب را به همسر مراکشی‎اش، «خدیجه»، تقدیم کرده است، زنی که احتمالاً از ازدواج قبلی‎اش دو پسر به نام «کریم» و «مراد» دارد. ازدواج قبلی؟ چون آندرو از عبارت your two amazing sons استفاده کرده است.

کتاب رویکردی کمینه‎گرا دارد و کمی کسل‎کننده است. با این حال، این کتاب بینش خوبی به خواننده می‎دهد تا ساختار جملات انگلیسی را از زاویه‎ای دیگر نیز بنگرد.

حسین حسن‌زاده

📚 Radford, Andrew. (2024). Analysing English Sentence Structure: An Intermediate Course in Syntax. UK: Cambridge.
👍61
🍁 دو برداشت از گفتمان

✍🏻 فرهاد ساسانی:

پیش از پرداختن به عبارت‌های کمابیش همتراز «تحلیل کلام»، «تحلیل گفتمان»، «گفتمان‎کاوی» و «سخن‌کاوی»، لازم است گذر تاریخی ــ معناییِ واژهٔ discourse انگلیسی یا discours فرانسوی و صورت‌های گوناگون آن در زبان‌های اروپایی و تحولات شگرفی معنایی آن مرور شود. این واژه در متن‌های فلسفی و دینی معناهایی مانند «بحث و جدل»، «خطابه» یا «رساله» داشته است. در میانهٔ سدهٔ بیستم، آن را در برابر متنِ نوشتاری، در برابر روایتِ گذشته (امیل بنونیست، ۱۹۷۱)، فراتر از جمله و همچون متن (هریس، ۱۹۶۳) و مانند آنها نیز به‌کار برده‌اند. برابرنهادهای تازه‌تر پارسی آن، یعنی نوواژهٔ «گفتمان» و واژه‌های «کلام» و «سخن» نیز، که از دههٔ ۱۳۶۰ گسترش معنایی یافته‌اند، خود از پراکندگیِ معنایی بی‌بهره نبوده‌اند. این اصطلاح حتی در قالب معناهای جدید خود نیز همواره با ابهام همراه بوده، چون در چند دههٔ اخیر نیز نه تنها چندمعنایی‌اش حفظ شده، بلکه بر دامنهٔ معناهای آن نیز افزوده شده، به‌گونه‌ای که گاه معناهای بسیار متفاوت در حوزه‌های مختلف یافته است. سارا میلز (۲۰۰۴ : ۱) می‌نویسد:

اصطلاح discourse در رشته‌های گوناگونی مانند نظریهٔ انتقادی، جامعه‌شناسی، زبان‌شناسی، فلسفه، روان‌شناسیِ اجتماعی رواج عام پیدا کرده است. [....] شاید گسترده‌ترین دامنهٔ دلالت‌های ممکن یک اصطلاح در متن‌های ادبی و غیرادبی را داشته باشد و، در عین حال، در متن‌های نظری اصطلاحی است که کمتر از همه تعریف شده است.

میلز (۲۰۰۴: ۳) می‌افزاید «حتی در یک رشته هم دامنهٔ ارجاع اصطلاح discourse بسیار سیال است.» ولی ابهام‌آمیزتر آن است که اغلب کسانی که این واژه را به‌کار می‌برند یا تعریف مشخصی از آن در کار خود ارائه نمی‌دهند یا همزمان چندین تعبیر در نظر دارند. میلز (۲۰۰۴: ۷) نیز به همین نکته اشاره می‌کند: «اغلب نظریه‌پردازان هنگام کاربرد این اصطلاح مشخص نمی‌کنند از کدام‌یک از این معناهای خاص استفاده می‌کنند.» گاه می‌پندارم اگر چنین اصطلاحی پدیدار نمی‌شد، شاید نوشتن، بحث و گفت‌وگو و تبادل‌نظر آسان‌تر بود، چون نه تنها مشکلی را حل نکرده است که بار پردازشیِ بیشتری نیز با خود به همراه آورده است.

شاید بتوان امروزه دو برداشتِ فراگیرتر و رایج‌تر از این واژه را در مطالعات گوناگون برشمرد. یکی برداشتی قدیمی‌تر و زبان‌شناختی به معنای «زنجیرهٔ زبانی در کاربرد و ارتباط واقعی در بافت طبیعی اجتماعی ــ فرهنگی خاص» یا در به‌طور خلاصه «زبان در کاربرد» که شاید از دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ رایج شده باشد. به این تعبیر، گفتمان یک رخداد کلامی است در بیناکنش گویشوران که در قالب گفتار، نوشتار یا هر نمودِ زبانیِ دیگری پیوسته در ارتباط با عوامل پیرازبانی، غیرزبانی، بافتی و کاربران زبان و قواعد حاکم بر آنها قرار دارد. در این تعبیر، برابرنهادهای «کلام» یا «سخن» مناسب‌تر می‌نماید، اگرچه می‌توان همچنان از «گفتمان» نیز به همین تعبیر بهره برد. یان بلومرت (۲۰۰۵: ۲) می‌نویسد «گفتمان» یعنی «نمونه‌های واقعیِ کنش ارتباطی در رسانهٔ زبان، اگرچه برخی این اصطلاح را عام‌تر و به صورت "رفتار نمادین"» در هر نشانگانی تعریف می‌کنند.

برداشت دوم از گفتمان در برابر discours به تعبیر میشل فوکو است (برای نمونه فوکو، ۱۹۷۲: ۸۰). ابتدا فوکو در دههٔ ۱۹۷۰ discours را به‌جای idologie، که به دلیل دیدگاه‌های مارکسیستی بار منفی پیدا کرده بود، به‌کار برد. شاید بتوان گفت داریوش آشوری در بهار ۱۳۶۸ در شمارهٔ ۲۷ نشریهٔ ایران‌نامه در مقالهٔ «غرب‌زدگی و بحران تفکر در ایران» (صص ۴۵۴ ــ ۴۶۰) برای نخستین بار واژهٔ «گفتمان» را برای این برداشت در پارسی ساخته است.

گفتمان، با تعبیری برگرفته از فوکو، قواعد و ساختارهای نانوشته‌ایِ ناخودآگاهِ ناظر و حاکم بر تولید متن در هر دورهٔ تاریخی است. گفتمان را می‌توان معرفت و بینشی دانست که در دوره‌ای تاریخی در یک اجتماع، باورها، ارزش‌ها و چارچوب‌های خاصی را به شکلی نظام‌مند پدید می آورد. در نتیجه، باعث می‌شود به جهان از زاویهٔ خاصی نگاه شود. پس، ناخودآگاه بر ذهنیت مردم و تجربه، ارتباطات و بازنماییِ کلامی و غیرکلامی‌مان اثر می‌گذارد و آنها را سازماندهی می‌کند. از این رو، می‌توان از «گفتمان‌ها» سخن گفت و به گفتمان‌هایی مانند «گفتمان فمینیسم»، «گفتمان سرمایه‌داری»، «گفتمان دوم خرداد» گفتمان روزنامهٔ فلان و بهمان و یا گفتمان خانواده‌ای خاص اشاره کرد. (ساسانی، ۱۴۰۳: ۴۱ ــ ۴۴؛ تأکیدها به متن افزوده شده)

📚 ساسانی، فرهاد. (۱۴۰۳). معناشناسیِ خُرد. تهران : نشر لوگوس.

#️⃣ #تحلیل_گفتمان
👍51
HTML Embed Code:
2025/12/01 02:10:42
Back to Top