نوشتن برای خردسالان نه تنها برای نویسنده اعتباری نمی‌آورد که در مورد من از اعتبار نداشته‌ام هم کم می‌کند، اما من دوستش دارم!
چند باری کسانی نصیحتم کرده‌اند که وقتی برای بچه‌های خیلی کوچولو بنویسی، حرف‌ها و مقاله‌هایت را جدی نمی‌گیرند. چند روز پیش هم یکی پس از مقداری نصیحت کردن، با لحن دلسوزانه‌ای از هزینه‌ی زندگی گفت و گفت که متوجه است که درآمد این جور کتاب‌ها (منظورش کتاب‌های زیر سه‌سال بود) بیشتر است. وقتی برایش توضیح دادم که اتفاقا در کتاب‌های ساخت‌وسازی به این دلیل که کتاب را درصدی قرارداد نمی‌بندند، یک بار پولی می‌گیری و تمام، جوری نگاهم کرد که انگار بلانسبت شما یا ساده‌ام یا ساده گیر آورده‌ام.
از این‌ها گذشته در این کتاب‌ها ایده خیلی مهم است و کل کتاب و قصه و کنش(در کتاب‌های تعاملی) بر محور ایده می‌چرخد و برای بعضی این سوال پیش می‌آید که خجالت نمی‌کشی برای چهار خط اسمت را روی کتاب می‌گذاری؟ البته من شخصا علاقه‌ای به اسمم روی کتاب ندارم و لذتش را موقع نوشتن می‌برم و - دروغ است اگر اضافه نکنم- موقع گرفتن حق‌التالیف، اما ناشر گرامی فکر می‌کند اگر اسم خودم روی کتاب نیاید، لابد کم گذاشته‌ام و خوب از کار در نیامده است.
من سال‌هاست برای بچه‌های زیر سه‌سال نوشته‌ام‌ و درباره‌شان خوانده‌ام و برای خودم مثل سر و کله زدن با این بچه‌هاست که هم خوشحالم می‌کند و هم خوشحالشان. هر کدام از شما ممکن است برای سرگرمی و خنداندن و خوشحال کردن آن‌ها هنری به کار ببندید. من هم این کار را می‌کنم، بویژه که از ۹۰ درصد شما در سر و‌کله زدن با بچه‌ها با تجربه‌ترم چون پدر، دایی و عموی ۲۷ نفرم و مگر چند نفر در ایران چنین خوشبختی دارند؟
آهان یک عیب دیگر هم این‌که هر کدام از این کتاب‌ها فوق فوقش ۲۰۰ کلمه متن دارد و تعداد کتاب‌های آدم زیاد می‌شود و مردم که تعداد کتاب‌ها را می‌بینند، خیال می‌کنند، آب بسته‌ام و شب و روز می‌نویسم بدون خواندن و زندگی کردن و تجربه کردن. قبلا نوشته بودم که هر کدام از مجموعه‌ها سه-چهارسالی منتظر تصویرگری و صفحه‌آرایی و طراحی جلد و در این مورد به‌خصوص صحافی بوده‌اند.
با همه‌ی این عیب‌ها، وقتی یکی از این فسقلی‌ها را که می‌بینم کتابم را ورق می‌زند یا با آن سر و کله می‌زند، دلم روشن می‌شود.
آهان همه‌ی این‌ها را گفتم که بگم دو مجموعه کتاب برای خردسالان منتشر کرده‌ام به تازگی. دوست داشتم در مجموعه مهمانی آخرش پازلی باشد که مهمان‌ها جمع شوند. حالا شما به بچه‌ها بگویید نقاشی کنند.
معرفی‌شان در صفحه‌ی ناشر نوشته شده.

#خبرتجدیدچاپ

چه شد؟ داستان افول اجتماع در ایران / عبدالمحمد کاظمی‌پور و محسن گودرزی / نشر اگر، ۲۷۲ صفحه، ۲۲۰ هزار تومن

از صفحه ناشر:
«اين كتاب داستان هشداردهنده‌ی افول اجتماع در ايران است. اين كتاب بازتاب صدايی است كه از جامعه به گوش می‌رسد. دردودلی درباره‌ی وضعيتی كه در آن اعتماد عمومی از دست رفته، بنيان‌ها اخلاقی سست و متزلزل شده و ارتباطات رو به سردی و بی رمقی گذاشته‌اند. در چنين جامعه‌ای نهادها و انجمن‌ها پا نمی گيرند و پيوندهای ميان افراد و گروه‌ها و حكومت گسسته‌اند.»

فهرست و مقدمه کتاب را می‌توانید اینجا بخوانید.

سفارش به @bahmanbooks یا خرید حضوری از کتابفروشی دماوند.
.

#خبرانتشارکتاب

گنجور؛ قدرت‌ بی‌نهایتْ ‌کوچک‌ها / مهدی سلیمانیه / نشر آرمان، ۱۹۳ صفحه، ۱۶۰ هزار تومن

وب‌سایت گنجور یکی از پروژه‌های منحصربه‌فرد وب فارسی است، مجموعه‌ای عظیم از آثار سخنسرایان پارسی‌گو که به همت یک فرد راه افتاد و با مشارکتی جمعی به یکی از معتبرترین منابع ادبی فارسی تبدیل شد. مهدی سلیمانیه، دارای دکترای جامعه‌شناسی، در این پژوهش روایتی تحلیلی از شکل‌گیری و گسترش این وب‌سایت ارائه داده است.

از پشت جلد:
««گنجور» فقط یک وبسایت ساده‌ی ادبی نیست: کاری که حمیدرضا محمدی، بانی گمنام گنجور آغاز کرد، یک حماسه‌ی اجتماعی است: بازکردن مسیری برای گردهم‌آمدن ما بی‌قدرت‌شدگان. ما بی‌صدامانده‌ها. ما مردم. در گنجور، در بستر ادبیات عزیز فارسی، ما به‌هم پیوند خوردیم. و به گذشته‌مان. به داشته‌هایمان. در گنجور، ما دوباره، به صورتی جمعی، با هم به دردانه‌های ادب فارسی، حتی فراتر از مرزهای ملی فکر کردیم، گفتگو کردیم و حتی گاه سنت‌مان را نقد کردیم. گنجور ما را دوباره، بی‌صدا، قدم‌قدم، دور هم جمع کرد. حالا وقت آن بود که گنجور را نه به‌عنوان یک سایت ادبی، که به عنوان یک «نهاد فرهنگی مستقل» بشناسیم. داستانش را بدانیم. داستان هیجان‌انگیز نهاد دیگری که نشان داد ما بی‌نهایت‌ْ کوچک‌ها، وقتی که به‌هم پیوند می‌خوریم، چقدر قوی می‌شویم. این داستان گنجور است: قدرت بی‌نهایتْ کوچک‌ها.»

سفارش به @bahmanbooks یا خرید حضوری از کتابفروشی دماوند
.

آغاز به کار صفحه مخصوص کتاب‌های کودک و نوجوان کتابفروشی دماوند در اینستاگرام

لینک صفحه

از بیست‌ویک‌سال پیش که نوشتن در اینترنت را شروع کردم، همیشه معرفی کتاب بخش ثابتی از نوشته‌هایم بوده. از پنج‌سال‌ونیم پیش فروش کتاب را هم به این معرفی‌ها اضافه کردم و این کار کم‌کم تبدیل شد به شغل اصلی‌ام. از وقتی فروش کتاب را شروع کردم مرتب پیغام‌هایی می‌گرفتم که چرا کتاب کودک معرفی نمی‌کنی. با راهنمایی چند نفر از اعضای خانواده و دوستانم که سابقه سال‌ها کار با بچه‌ها را داشتند شروع کردم به معرفی کتاب‌های باکیفیت کودک و البته با حساسیتی بیشتر از کتاب‌های بزرگسال.

حدود یک سال بعد، خواهرزاده‌ام به دنیا آمد و فرایند انتخاب و خواندن کتاب برای او باعث شد خودم هم بتوانم نظری درباره کتاب‌ها داشته باشم. همان موقع‌ها بود که قرار شد نفیسه میرائی برای کارهای فروش کتاب کمکم کند و تجربه او در کار با کودکان و علاقه زیادی که به دنیای بچه‌ها داشت بخش معرفی کتاب کودک را به بخش جدی‌تری در کارمان تبدیل کرد.

بعد هم که کتابفروشی دماوند را راه انداختیم، بخش نسبتا بزرگی را به کتاب کودک و نوجوان اختصاص دادیم و سعی کردیم در انتخاب کتاب‌ها به کیفیتشان توجه کنیم نه محبوبیت و فروششان.

با زیادشدن تعداد معرفی‌های کتاب کودک و البته فعالیت بیشتر صفحه‌های اینترنتی کتابفروشی، کم‌کم به این نتیجه رسیدیم که برای راحت‌ترشدن دسترسی مخاطب‌ها به معرفی‌های کتاب‌های کودک‌ونوجوان بهتر است صفحه جداگانه‌ای برای این کار داشته باشیم. در نهایت بعد از چند ماه زحمات نفیسه و نیکان خالصی‌فرد (که کار طراحی لوگو و پست‌ها را انجام داد) بالاخره در اغاز زمستان صفحه آماده شد.

اگر بچه دارید یا به هر دلیل کتاب کودک برایتان جالب است سری به این صفحه بزنید. اگر پیشنهادی برای بهترشدن صفحه هم داشتید ممنون می‌شویم برایمان بنویسید.
.

در دهۀ اخیر در مورد مدارس استعدادهای درخشان و مزیت‌ها و معایب آن بحث‌هایی در گرفته و متفکران حوزۀ آموزش، متولیان و سیاستگذاران نظام آموزش و نهادهای قانون‌گذار هر یک از جنبه‌ای به آن پرداخته‌اند.

نشست بیست‌ویکم خیروخرد با حضور دکتر فاطمه مهاجرانی به تجربه این مدارس پرداخته و تلاش می‌کند به سؤالات زیر پاسخ دهد:

۱- چگونه باید با دانش آموزان دارای استعداد خاص مواجه شد و تجربیات موفق جهانی در این مورد چیست؟
۲- چه استدلال‌هایی له یا علیه جداسازی دانش‌آموزان خاص وجود دارد؟
۳- با توجه به پاسخ‌های داده شده به دو سؤال اول، نظام آموزش و پرورش ایران باید چه تغییری در رویکردش به مدارس استعداد درخشان ایجاد کند؟
۴- گام‌های اولیه در حرکت به سمت رویکرد جدید چه باید باشد؟

زمان: دوشنبه ۱۱ دی ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶
نشست حضوری: خیابان وزرا، کوچه بیستم، پلاک ۶، طبقه دوم
مشاهده آنلاین در الفبای فردا: alefbayefarda.ir/kheyrokherad-21

⬅️ «به مهربانی» سامانه آنلاین حمایت از آموزشِ کودکان و نوجوانانِ در معرض خطر ترکِ تحصیل است. در این مسیر همراه ما باشید: اینجا را کلیک کنید.


🆔 instagram.com/alefbayefarda
🆔 @alefbayefarda

این کانال تاریخ ایران معاصر را نسبتا بی‌طرفانه و جذاب تعریف می‌کند.
موضوع‌های شماره‌های قبلی عبارتند از:
کنفرانس گوادلوپ
مقاله استعمار سرخ و سیاه
شورای سلطنت
خروج شاه از ایران

https://youtu.be/1GPt7msOaTU?feature=shared

.
این موسیقی تحت تاثیرم قرار داده است. موسیقی ساده با پیامی ساده. فحش نمی‌دهد، رجز نمی‌خواند، لحن حماسی و «حماس»ی ندارد، اما به روشنی توصیف می‌کند که چرا آدم‌ها در وضعیتی قرار می‌گیرند که پاره‌های تنشان را از زیر آوار جمع می‌کنند و گلوی قاتلشان را می‌گیرند. اگرچه درباره آمریکا و فلسطین و اسراییل است، اما اینجا و‌همه جا کار می‌کند، هرجایی که قدرت با استاندارد دو گانه رفتارش را توجیه می‌کند، هرجایی که آدمیزاد دلش برای لاکپشت‌های دریایی و گربه‌ها و سگ‌های خیابانی به حق می‌سوزد اما کشتار و‌ اعدام آدم‌ها را قضیه‌ای دیگر می‌بیند و می‌داند.

معناهای اعتراضی آرای ظاهرا بی‌ثمر

هنوز آمار دقیق و رسمی رای دهندگان و غایبان سر صندوق‌ها اعلام نشده است, اما با هر تقریبی می‌توان اطمینان داشت که حدود ۶۰ درصد از مردم ایران رای نداده‌اند. این دومین بار است که تعداد شرکت‌کنندگان کمتر از نیمی از جمعیت ایران است و اکثریت با کسانی است که به دلایل مختلف رای نداده‌اند., اما بخش بزرگی در اعتراض به بی‌ثمر بودن یا نبودن افراد مناسب در میان منتخبان شورای نگهبان رای نداده‌اند.

از سوی دیگر گروه‌های سیاسی از جمله جبهه اصلاح طلبان نیز از معرفی و تشویق مردم به حضور در انتخابات خودداری کرد و برخی چهره‌های سیاسی به صراحت اعلام کردند که رای نخواهند داد. رای دادن چهره‌های مشهور سیاسی معمولا خبری می‌ شود و رای ندادنشان پنهان می‌ماند, اما  این بار رای ندادن سید محمدخاتمی به مثابه رویدادی نمادین خبرساز شده است. او در همه‌ی دوره‌های پیش – حتی در دوره‌هایی که بیشتر اصلاح طلبان به رای دادن مایل نبودند- رای داده بود. خاتمی معمولا بدون اسیر شدن در جو سیاسی روز – و احتمالا با مشورت با گروه‌هایی از نزدیکانش- تصمیم می‌گیرد, تصمیم‌هایی که گاهی در میان هواداران حال و پیشینش و اغلب میان مخالفان همیشگی‌اش واکنش‌برانگیز است. رای ندادن چهره‌هایی مثل خاتمی و خاموش شدن کورسوی امید آنان رویدادی مهم است که تاثیرش را باید در آینده دید.
با این حال آیا همه‌ی شرکت کنندگان در رای‌گیری از وضعیت رضایت دارند؟ برخی از رای دهندگان که پیش‌تر اعلام کرده‌اند رایشان اعتراضی است, اما افزون بر آنان کیفیت آرای بسیاری دیگر معناهای اعتراضی دارد. افزون برکاهش تعداد شرکت کنندگان در رای‌گیری, کیفیت و تحلیل آرای صندوق‌ها نیز اهمیت دارد و پیام‌هایی را آشکار می‌کند. با توجه به اینکه آمارهای غیر رسمی (تاکنون اعلام شده) رای دهندگان این دوره نزدیک به دوره‌ی پیش است, به نظر می رسد

https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-921555

نشست خبری یازدهمین و دوازدهمین دوره‌ی آیین اهدای نشان‌های طلایی و نقره‌ای لاک‌پشت پرنده با حضور خبرنگاران، کارشناسان و مروجان کتاب برگزار خواهد شد

در این دو دوره، ۱۶ عنوان کتاب کودک و نوجوان شامل رمان، کتاب تصویری، ناداستان و کتاب‌های علمی به عنوان نامزد معرفی شده‌اند که عبارت‌اند از:

نامزدهای نشان نقره‌ای و طلایی لاک‌پشت پرنده در سال ۱۴۰۰ 


📖 آماده باش هلولا!
📖 ادریس و مترسک‌های تاری‌کلا
📖 جنگل‌های مانگرو (حرا)، جنگل‌های زاگرس و جنگل‌های هیرکانی از مجموعه‌ی زیست ایران
📖 خوان اول، عاشقی
📖 زمانی برای معجزه 
📖 مجموعه‌ی ۳ جلدی تماشای پرندگان
📖 موسیقی استخوان
📖 یک بغل گرم برفی


نامزدهای نشان نقره‌ای و طلایی لاک‌پشت پرنده در سال ۱۴۰۱ 

📖 آذر در زهره (زهره اندامی) از مجموعه‌ی زنان و مردانی که ایران را ساخته‌اند
📖 پرنده‌ی سیاه بزرگ
📖 دانشنامه‌ی هیولاها | آیا ممکن است هیولاها در دنیای واقعی زنده بمانند و دوام بیاورند؟!
📖 راهنمای اسپوتنیک برای نجات کره‌ی زمین
📖 رختخواب بچه‌های دنیا
📖 سرخ بر فراز درختان
📖 نه مثل هر روز
📖 یادداشت‌های شبانه‌ی نیشا


🐢 @lakposhtparandeh

کتاب به کالای لوکس تبدیل و از سبد هزینه‌ی خانوار ایرانی حذف شده است

*در همه‌ی این سال‌ها کوشیده‌ایم نگذاریم پرهای پروازش چیده شود، حتی در آن سال‌های دشواری که بوی مرگ در شهرها پیچیده بود و گرد هم آمدن ناممکن بود. سال گذشته که لاک‌پشت پرنده‌ی ما پای به سن نوجوانی گذاشت، با همه‌ی سال‌ها فرق داشت و تنها سالی بود که دل و دماغ جشن برگزار کردن نداشتیم.

*متأسفانه افزایش هزینه‌های تولید، به‌ویژه گرانی کاغذ و هزینه‌های مربوط به چاپ به افزایش قیمت تمام‌شده‌ی کتاب کودک و نوجوان، مخصوصاً کتاب‌های چهاررنگ و ساخت‌وسازی کودکان انجامیده و با توجه به نابسامانی‌های اقتصادی و پایین آمدن قدرت خرید مردم، کتاب عملاً از سبد هزینه‌ی بسیاری از خانوارهای ایرانی حذف و به کالای لوکس تبدیل شده است. این اتفاق دسترسی به کتاب‌های تازه و باکیفیت را برای بسیاری از کودکان و نوجوانان ایرانی ناممکن یا دست‌کم دشوار کرده است.

*در چنین شرایطی گروه داوران لاکپشت پرنده ضمن ارج نهادن به فعالیت‌های داوطلبانه در سراسر ایران، امیدوار است در آستانه‌ی سال نو با اهدای مردمیِ کتاب به کتابخانه‌های عمومی در مناطق روستایی، حاشیه شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک دسترسی همه‌ی‌ کودکان و نوجوانان ایرانی به کتاب‌های باکیفیت فراهم شود.

*بااین‌حال در این دو سال گروه داوران لاک‌پشت پرنده طلیعه‌هایی از تحولی مثبت در کتاب‌های کودک و نوجوان ایران شاهد بوده‌ است….توجه به ادبیات غیرداستانی با گرایش به ایران، محیط‌زیست و طبیعت ایران، شخصیت‌های تأثیرگذار ایرانی و تاریخ و آیین‌های ایران را به فال نیک می‌گیریم، به‌ویژه که این تحول با تلاش‌های تصویرگران، عکاسان و طراحان گرافیک ایرانی در خلق تصویرهایی واقع‌گرایانه از ایران برای کودکان و نوجوانان همراه شده و تجربه‌های تازه‌ای را پدید آورده که با استقبال کودکان و نوجوانان و خانواده‌ها رو‌به‌رو شده است. امسال نخستین سالی است که تمام برگزیدگان ما آثار تألیفی و همه‌ی آن‌ها درباره‌ی ایران هستند.

*امیدواریم که در ماه‌ها و سال‌های آینده هیچ کودک و نوجوانی از حقوق خود، از جمله حق دسترسی به کتاب خوب و باکیفیت محروم نشود و زندگی همه‌ی ایرانیان با سربلندی و شادی همراه باشد.


https://hottg.com/lakposhtparandeh/2108

گفت‌وگوی اینستاگرامی درباره‌ی شاهنامه‌ی فردوسی و نوبت شاهنامه‌خوانی

با حضور حمزه خوشبخت و علی‌اصغر سیدآبادی

البته این گفتگو دقایق بیشتر از این ها داشت که تا همینجا اینترنت وطن گویا اجازه ثبت شدن را داده
مسئله یی که مهم تر از این می بود و جایش خالی ست .اشاره به این مقوله است که حذف بزرگانی چون مهرداد بهار ،بهرام بیضایی ، سیروس طاهباز و کسانی از این دست ماجرای بازنویسی را دچار رکود مشخص و معلومی کرده که عمدتن دوباره نویسی ست اولن
و دوم امر مهم اینکه از درک شرایط روانی اجتماعی فرهنگی زمانه دور نگه داشته است دوستان نویسنده و بازنویسان شاهنامه
زود بنویسم که اثر آقای سیدآبادی یعنی نوبت شاهنامه خوانی تلاش کرده است خود را به مسائل روان شناختی امروزین نزدیک کند .نشان به آن نشان که مثلن در جلد پسری که پیر به دنیا آمد .به مقوله مهم عدم درک تفاوت ها توسط سام مفصل تر از متن اصلی پرداخته می شود. و این همه در قصه نویسی سیدآبادی ست

دیگر مسئله مورد بحث نمودهای اجرایی شاهنامه بود که خب من علیرغم نفی نکردن هنر ارزشمند نقالی .گمان می‌کنم همان گونه که خود نقالی مناسبت ها و مناسبات خاص اجرایی خودش را دارد نیازمند تحول جدی ست. که این تحول طبیعتن از صورت سازی های ناکارآمد می بایستی فراتر باشد.گاه به نظر می رسد برخی از فعالان در حوزه نقالی تحول را فقط در استفاده از میکروفون بی سیم دیده اند و لباس بی ربط قجری
تاکید کردم و می کنم که مقادیری از هنرمندان حوزه های غیر از ادبیات بوده اند که کارشان اجرای ادبیات در فرم هنر خود بوده است
ناصر تقوایی در سینما
بهرام بیضایی در تئاتر
پرویز کلانتری در نقاشی
محمدرضا شجریان در موسیقی
و دیگرانی که اگر بخواهم سیاهه کنم و لیست .به انسان های باارزشی می‌رسیم که از قضا و جفای روزگار همگی مطرود سیستم فرهنگی موجود بوده اند.نتیجه چه شده؟ همین که از اجرای شاهنامه یک نقالی را گرفته اند و آن در مبتذل ترین و بی مایه ترین شکل اجرا . اجرای نقالی یک کودک هفت ساله.شش ساله که به لحاظ شخصیتی و اولویت های روانی و ذهنی تقریبن هیچ ربطی به مواجه شدن اش با متن اصلی شاهنامه ندارد هیچگونه ذوق زدگی که ندارد ، شرم دارد و دریغ از این میزان آسیب زدن به جهان کودکانه آن کودک
بنابراین به نظر می رسد که هر کس در گوشه ی خود باید که به میراث هنرمندانی چون تقوایی.بیضایی.دکتر غلامحسین ساعدی و امثالهم نگاهی بیندازد تا خود نشان و راه خود را خلق کند

تا چه پیش آید

حمزه خوشبخت

@sang7hamzeh

.
این سفره‌ی هفت‌سین امسال ماست در جایی که امکاناتی نبود. تصورمان این بود که فروشگاه‌هایی باز خواهند بود و کمبودهای سفره‌ی هفت‌سینمان را پر خواهیم کرد. ما این جور آدم‌هایی هستیم و در هرحال از سفره‌ی هفت‌سین نمی‌گذریم. کمبودهای سفره را روی کاغذ نوشتیم و گذاشتیم. کیان( پسرم) به سفره‌ی هفت‌سینمان می‌خندد و مثلا دلداری‌مان می‌دهد و می‌گوید: عوضش فقر ما را به هم‌ نزدیک‌تر می‌کند!
عوضش تمام دیشب با صدای باران خوابیدیم و صبح خیلی زود با صدای گنجشک‌ها و پرندگانی که نمی‌شناسیم بیدار شدیم در میان دو کوه که محل چوگان‌بازی شاهان ساسانی بوده.
به هر حال عیدتان مبارک
دست ستمکاران از زندگی‌تان کوتاه و سقف آرزوهایتان بلند و دستتان بلندتر. با آرزوی تندرستی و شادکامی و سربلندی برای همه‌ی ایرانیانی که ایران و مردم ایران برایشان مهم است.

«این خانه دور است»
🔆یکی از چالش‌های مهم این‌روزها، مسکن است. برای ما از این چالش خود، مثل سال گذشته داستانی بنویسید و برای ما بفرستید.

🔹️شرایط شرکت در مسابقه
۱. مهم‌ترین شرط رعایت مضمون داستان است که باید با مضامینی مرتبط با آن بیان شود.
۲. اندازه داستان حداکثر ۲۰۰۰ کلمه باشد.
۳. داستان ارسالی پیش از این نباید در مسابقه‌ای شرکت کرده یا جایی منتشر شده باشد.
۴. مشخصات کامل خود را به‌ترتیب زیر، در انتهای داستان بنویسید.

نام و نام خانوادگی، تاریخ تولد، تحصیلات، شهر محل سکونت، شماره همراه، ای‌میل، روش آشنایی با مسابقه.
۵. داستان‌های خود را ازطریق ای‌میل روشنای امید برای ما ارسال کنید.
[email protected]

🔗 برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید
یا به صفحه اینستاگرام ما با نشانی زیر سر بزنید
roshanayeomid