TG Telegram Group Link
Channel: نُقطِه
Back to Bottom
دیگر میخواهم از اینجا بروم؛
یک صبح،
از پی ابری آبیِ آبی،
به جایی
که دیگر نتوانم برگردم...
تنگ شد
از غمِ دل جای به من
یک دل و این همه غم !؟
وای به من
همه ما تو چرخ و فلک زندگی جایی واسه خودمون داریم؛
جایی که ثابت نیست و تغییر پذیره!
بعضی وقتا تو بالاترین نقطه ممکن و تو اوجیم،
بعضی وقتا هم جامون اون پایین ماییناست.
ولی قسمت خوبش اینه که میچرخه این چرخِ فلک!
میچرخه و هر لحظه جامونو عوض میکنه؛
اصلا براش مهم نیست که فقیری یا پولدار،زنی یا مرد،خانواده داری یا نه و...
اون کارشو انجام میده و این تویی که باید بسازی باهاش و خودتو باهاش وفق بدی!
یهو از فرش به عرش میبرتت و برعکس...
مهم اینِ که هروقت هرجای این چرخ و فلک بودی،
از تک تک لحظه هات نهایت استفاده رو ببری و غم به دلت راه ندی!
نزار قبانی همینقدر قشنگ میگه :
به تمامِ سلول‌هایم وارد شدی …
محبوب من
وقتی دلم نمی‌خواهد هیچکس را در این دنیا ببینم ، به سمت خانه‌ی شما راه می‌افتم ...
ای کاش صورتگری ماهر بودم
تا قسمتی از زندگی ام
که به انتظار تو گذشت را به تصویر کشم
نگاره ای مغموم و سراسر حزن
شاهکاری از هنر را خلق می کردم
با چینشی مرتب از رنگ های سرد
تا با نگاه کردن به آن
اندوهی ابدی را درک کنی
به سخنانی که این سالها
در روحم مدفون گشته اند پی ببری
کاش هنرمند بودم
که با زبان هنر با تو سخن می گفتم
ای کاش...!
مبتلا به عارضه ضبط و نگهداری وقایع ،
الکل،دراگ و حرف زدن با تو...
دکترم‌گفته اگه بازم ادامه بدم باید قید زندگیو بزنم.
میدونی...
اینا فکر کردن چون با تو حرف میزنم دیوونه‌م.
خودت بگو...
مگه‌نمیشه آدم با یه نفر تو قلب و ذهنش زندگی کنه؟!
درسته پیش من‌ نیستی اما...
من‌ هنوز با یادِ توه که زنده‌م.
مست‌ که میشم...
حرفات،
صدات،
خنده هات
وجودمو می‌گیرن.
من از الکل متنفرم بودم یادته؟!
اما الان هر شب از قبل بیشتر سر میکشم تا بیشتر با تو باشم...
من‌اندازه دوتامون دوست دارم.
پیکِ آخری‌ که منو برای همیشه بندازه
آخرین‌ نفسیه که تو دلم میکشی.
#سینا_اسدی
@noqteehh
دیگه باید دست بکشیم از آرزوهامون...
موندیم وسط و عمرمون گذشت.
آدم نکرد مارو دردا...
دیدیم رفتنِ همه اونایی‌که دوسشون داشتیم؛
قد کشیدیم بینِ طعنه و تحقیر.
کی به ما باور داشت جز خودمون؟!
شبا تا خود صبح بیدار و به فکر تغییر...
تنها تغییرم سفید شدن موهامون شد.
الانم که میبینی نای حرکت نداریم از بی جنم بودنمون نیست؛
شما یه روزنه نور نشون بده ما تا آخرین نفس میدویم‌ سمتش.
اما این ظلمتی که زندگیمون رو گرفته...
حس زنده بودن رو ازت می‌گیره.
قبلا گفتم و بازم میگم:
امید صد هزار مرتبه دردناک تر از مرگه!
ما از امیدِ رسیدن به روزای خوب؛
رسیدیم به امیدِ روز و نفس آخر.
دست کشیدیم از همه و امیدواریم.
ما حالمون خوبه!
#سینا_اسدی
@noqteehh
جان را گر بگرفتید...
امیدِ آزادی را چه خواهید کرد؟!
می‌توان تن آزاده‌ای را دفن کرد؛
اما امیدِ آنچه فراتر از جان است؛
در دل های ما با هیچ تیری به کام مرگ نمی‌رود‌.
روح نیمه جانِ ما ز مرگ نمی‌هراسد.
آنچه ما را ز پا می‌اندازد؛
نفسی دگر در اسارت است.
#سینا_اسدی
@noqteehh
هجرت درد از کالبد به روح را میتوان درمان بخشید؛
اما هجرت درد از روح به کالبد را هرگز.


@noqteehh
یه شبایی خدا تنها کسیه که میتونی باهاش حرف بزنی؛
ولی بعضی وقتا حس میکنی حواسش به کل جهانه و تو یادش رفتی،حتی دیگه نای حرف زدن نمیمونه برات!
یه جا میشینی و زل میزنی به رو‌به‌رو، منتظری خودش از حالت بفهمه و دستتو بگیره؛
با خودت میگی اگه منو یادشه،لیاقتش رو دارم که حواسش بهم باشه چون هیچکدوم از ما خودشو آدم بدی نمیبینه.
کاش میتونستم دلگرم باشم...
به خدا
به خانواده
به آدما
ولی نمیشه چون زندگی من رو از خودم دلسرد کرده.
خدایا میبینی مارو؟

@noqteehh
انگیزه چند سال پیشمو میخوام؛
امیدی که به نتیجه تلاش کردن داشتم رو لازمش دارم.
بعضی وقتا بهم برمیخوره که نقطه مقابل چیزی شدم که بهش فکر می‌کردم و امید داشتم.
آدمارو با اسم نمیشه شناخت؛
آدم مجموعه ی از دردای ناگفتنیه،
حسرت تلاشای بی فایده
پشیمونیه بی راهه ها
و امیدی که با تمام کم بودنش تو روی نابودی وایساده.

@noqteehh
دردِ اینکه آدمی نباشه تا حال بدتو بهش بگی زیاده؛
ولی درد اصلی اونجاست که آدمای شنوا زیاد داری اما این دفعه توی که حرف از گلوت بالا نمیاد.
گذشته تو نگاه می‌کنی از آدمای‌ زندگیت چیزایی دیدی که هیچوقت انتظارشو نداشتی؛
قضاوت میشی،
ترک میشی،
و برای نابودیت بیشترین تلاششون رو میکنن.
درست اونجاست که لال ترین آدم این کره ی خاکی میشی.


@noqteehh
معشوقِ چشمان سیه شدن؛
سیه روزگاری دارد و بس!

#سینا_اسدی
@noqteehh
صد ها سال یک دم است؛
گر به تماشای تو بنشینم...
و یک دم عمریست؛
گر ز تو دور باشم.

#سینا_اسدی
@noqteehh
HTML Embed Code:
2024/04/24 16:02:06
Back to Top