Channel: فرهنگ و منش پارسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شانزدهم اردیبهشت، روز ملی مراغه، شهر تاریخی و کهن ایران و باغشهر زیبای خطهی آذربایجان
🔹شانزدهم اردیبهشت سال ۶۳۸ خورشیدی که آغاز ساخت رصدخانه مراغه است در تقویم ملی ایران به عنوان روز مراغه نامگذاری شده است.
🔹هدف از نامگذاری این روز بنام روز مراغه، شناساندن فرهنگ، تاریخ و تمدن این شهر کهن است.
مراغه دومین شهر بزرگ استان آذربایجانشرقی است. این شهر در کنار رودخانه صوفیچای در دامنه جنوبی کوه سهند و در ۱۳۰ کیلومتری جنوب تبریز واقع شده است.
مراغه که به باغشهر ایران و پایتخت نجوم ایران شهرت دارد، با ۳۰۰ اثر ثبت شده ملی، جزو ۱۰ شهر تاریخی ایران میباشد که سالانه هزاران گردشگر خارجی و ایرانی از این شهر دیدن میکنند
رصدخانه مراغه تحت نظارت خواجه نصیرالدین توسی، دانشمند بزرگ ایرانی در زمان فرمانروایی هلاکوخان ایلخانی ساخته شد. این رصدخانه، فقط رصدخانه ستارگان نبود بلکه یک سازمان علمی گسترده بود که بیشتر شاخههای دانش در آن تدریس میشد و بزرگترین دانشمندان ایرانی و تعدادی از دانشمندان چینی و یونانی در آن جمع شده بودند و هدف از آن پیشبرد علمی کشور پس از حملات اعراب و مغولان به ایران بود.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹شانزدهم اردیبهشت سال ۶۳۸ خورشیدی که آغاز ساخت رصدخانه مراغه است در تقویم ملی ایران به عنوان روز مراغه نامگذاری شده است.
🔹هدف از نامگذاری این روز بنام روز مراغه، شناساندن فرهنگ، تاریخ و تمدن این شهر کهن است.
مراغه دومین شهر بزرگ استان آذربایجانشرقی است. این شهر در کنار رودخانه صوفیچای در دامنه جنوبی کوه سهند و در ۱۳۰ کیلومتری جنوب تبریز واقع شده است.
مراغه که به باغشهر ایران و پایتخت نجوم ایران شهرت دارد، با ۳۰۰ اثر ثبت شده ملی، جزو ۱۰ شهر تاریخی ایران میباشد که سالانه هزاران گردشگر خارجی و ایرانی از این شهر دیدن میکنند
رصدخانه مراغه تحت نظارت خواجه نصیرالدین توسی، دانشمند بزرگ ایرانی در زمان فرمانروایی هلاکوخان ایلخانی ساخته شد. این رصدخانه، فقط رصدخانه ستارگان نبود بلکه یک سازمان علمی گسترده بود که بیشتر شاخههای دانش در آن تدریس میشد و بزرگترین دانشمندان ایرانی و تعدادی از دانشمندان چینی و یونانی در آن جمع شده بودند و هدف از آن پیشبرد علمی کشور پس از حملات اعراب و مغولان به ایران بود.
💎
🆔 @maneshparsi
Forwarded from بدانیم🌏
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کهنسال ترین موجود زنده جهان
در مسیر جاده چالوس به کرج
تاریخ و دانشنامه شمال ایران
وجود درخت اورس در مسیر جاده چالوس،
و در شهرستانک به عنوان مسن ترین موجود زنده ایران با سن 2800 سال.
این درخت اُرس از نظر قطر نسبت به تمام درختان اُرس در جهان برتری دارد ، همچنین از نظر سن و سال کهنسال ترین درختی است که تاکنون در ایران توسط پژوهشگران موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور شناسایی و معرفی شده است.
این درخت در مسیر جاده کرج به چالوس در ارتفاعات شهرستانک و در دامنه مشرف به "بسال دره " واقع شده است . این در خت با عرض 14 متر و ارتفاع 17 متر و تنه با عظمت که محیط آن بیش از 9 متر است از دور خود نمایی میکند و چشم هر بیننده ای را می نوازد.
امیدواریم با همت البرزپژوهان گرانقدر مان نسبت به ثبت ملی و جهانی این درخت کهنسال اقدامات لازم صورت گیرد
•🍃☘ @didYouKonw
در مسیر جاده چالوس به کرج
تاریخ و دانشنامه شمال ایران
وجود درخت اورس در مسیر جاده چالوس،
و در شهرستانک به عنوان مسن ترین موجود زنده ایران با سن 2800 سال.
این درخت اُرس از نظر قطر نسبت به تمام درختان اُرس در جهان برتری دارد ، همچنین از نظر سن و سال کهنسال ترین درختی است که تاکنون در ایران توسط پژوهشگران موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور شناسایی و معرفی شده است.
این درخت در مسیر جاده کرج به چالوس در ارتفاعات شهرستانک و در دامنه مشرف به "بسال دره " واقع شده است . این در خت با عرض 14 متر و ارتفاع 17 متر و تنه با عظمت که محیط آن بیش از 9 متر است از دور خود نمایی میکند و چشم هر بیننده ای را می نوازد.
امیدواریم با همت البرزپژوهان گرانقدر مان نسبت به ثبت ملی و جهانی این درخت کهنسال اقدامات لازم صورت گیرد
•🍃☘ @didYouKonw
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۷ اردیبهشت سالروز درگذشت مهرداد اوستا
(زاده ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ بروجرد -- درگذشته ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۰ تهران) شاعر و نویسنده
او در سال ۱۳۲۷ با ورود بهدانشکده معقول و منقول "الهیات" دانشگاه تهران لیسانس گرفت و سپس با مدرک فوق لیسانس در رشته فلسفه از این دانشگاه فارغالتحصیل شد و یکی از استادانش، بدیع الزمان فروزانفر بود. وی همزمان با تحصیل در دانشگاه، در چندین دبیرستان تهران بهتدریس پرداخت و در سالهای ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۹ همراه با تحصیل نزد ذسباستین مونه فیلسوف و شرقشناس فرانسوی، عرفان مشرق زمین آموخت. او در تابستان ۱۳۴۶ به کشورهای فرانسه، انگلیس، ایتالیا رفت و در انگلستان با برتراند راسل دیدار کرد. در سال ۱۳۴۹ بهمدت یک ماه بهفرانسه و سوییس رفت و با ژان پلسارتر دیدار کرد. در تابستان ۱۳۵۶ نیز سفری یکماهه بهفرانسه و سویس داشت که بهدیدار محمدعلی جمالزاده در ژنو شتافت. در شهریور ۱۳۵۹ بهسفری یکماهه در فرانسه و ایراد چندین سخنرانی در مراکز فرهنگی و دانشگاهی پرداخت. در زمستان سال ۱۳۶۲ برای درمان بیماری قلبی و بازگرداندن چندکتاب دستنویس ارزشمند بهمدت یک ماه بهفرانسه رفت. در زمستان ۱۳۶۷ به پاکستان رفت و به ایراد سخنرانی درباره شعر و شخصیت حافظ پرداخت. در سال ۱۳۶۹ دوباره به پاکستان رفت و در مراسم بزرگداشت خلیلاله خلیلی شاعر افغانستان سخنرانی کرد. سال ۱۳۶۹–۱۳۷۰ سالهای آخر تدریس او در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بهشمار میرفت.
وی كتابى به نام "شراب خانگى ترس محتسب خورده" دارد كه بنا به نوشته دكتر بقايی ماكان در كتاب تصحيف غربزدگى آن را با خط زيباى خود به "پيشگاه منيع شاهنشاه فرهنگ گستر" تقديم کرد. وى پس از سال ٥٧ سرپرست مميزى آثار ترانه سرايان در وزارت ارشاد شد.
.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مهرداد_اوستا، د
۱۷ اردیبهشت سالروز درگذشت مهرداد اوستا
(زاده ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ بروجرد -- درگذشته ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۰ تهران) شاعر و نویسنده
او در سال ۱۳۲۷ با ورود بهدانشکده معقول و منقول "الهیات" دانشگاه تهران لیسانس گرفت و سپس با مدرک فوق لیسانس در رشته فلسفه از این دانشگاه فارغالتحصیل شد و یکی از استادانش، بدیع الزمان فروزانفر بود. وی همزمان با تحصیل در دانشگاه، در چندین دبیرستان تهران بهتدریس پرداخت و در سالهای ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۹ همراه با تحصیل نزد ذسباستین مونه فیلسوف و شرقشناس فرانسوی، عرفان مشرق زمین آموخت. او در تابستان ۱۳۴۶ به کشورهای فرانسه، انگلیس، ایتالیا رفت و در انگلستان با برتراند راسل دیدار کرد. در سال ۱۳۴۹ بهمدت یک ماه بهفرانسه و سوییس رفت و با ژان پلسارتر دیدار کرد. در تابستان ۱۳۵۶ نیز سفری یکماهه بهفرانسه و سویس داشت که بهدیدار محمدعلی جمالزاده در ژنو شتافت. در شهریور ۱۳۵۹ بهسفری یکماهه در فرانسه و ایراد چندین سخنرانی در مراکز فرهنگی و دانشگاهی پرداخت. در زمستان سال ۱۳۶۲ برای درمان بیماری قلبی و بازگرداندن چندکتاب دستنویس ارزشمند بهمدت یک ماه بهفرانسه رفت. در زمستان ۱۳۶۷ به پاکستان رفت و به ایراد سخنرانی درباره شعر و شخصیت حافظ پرداخت. در سال ۱۳۶۹ دوباره به پاکستان رفت و در مراسم بزرگداشت خلیلاله خلیلی شاعر افغانستان سخنرانی کرد. سال ۱۳۶۹–۱۳۷۰ سالهای آخر تدریس او در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بهشمار میرفت.
وی كتابى به نام "شراب خانگى ترس محتسب خورده" دارد كه بنا به نوشته دكتر بقايی ماكان در كتاب تصحيف غربزدگى آن را با خط زيباى خود به "پيشگاه منيع شاهنشاه فرهنگ گستر" تقديم کرد. وى پس از سال ٥٧ سرپرست مميزى آثار ترانه سرايان در وزارت ارشاد شد.
.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مهرداد_اوستا، د
✅ دانه و تخم ... 👇
از کهنترین واژگان زبانهای ایرانی هستند که برخی از کشورهای نوبنیاد همسایه نیز از آنها استفاده میکنند ! گفتم تا این دو واژه اصیل ایرانی را هم مصادره نکردهاند، ریشهشناسی علمی آنها را اینجا بگذارم ...
این دو واژه در نوشتههای کهن اوستایی، هخامنشی، اشکانی، ساسانی و ... بکار رفته و در اتیمولوژی، تکریشه اصیل ایرانی دارند
🔹 دانه بیشتر برای #گیاهان بکار میرود و تخم بیشتر برای #جانداران ؛ به همین دلیل است که تخمه ( taumā ) در کتیبههای هخامنشی مفهوم خانواده، دودمان، اصل و ریشه تباری دارد
🔺 جالبه که هنوز در برخی زبانهای ایرانی مانند دوره باستان، تخم را تُوم تلفظ میکنند. تا جایی که میدانم در لری « خ میانی واژگان » را تلفظ نمیکنند. شخم، شُم / زخم، زَم / تخم، تُوم / و ...
💎
🆔 @maneshparsi
از کهنترین واژگان زبانهای ایرانی هستند که برخی از کشورهای نوبنیاد همسایه نیز از آنها استفاده میکنند ! گفتم تا این دو واژه اصیل ایرانی را هم مصادره نکردهاند، ریشهشناسی علمی آنها را اینجا بگذارم ...
این دو واژه در نوشتههای کهن اوستایی، هخامنشی، اشکانی، ساسانی و ... بکار رفته و در اتیمولوژی، تکریشه اصیل ایرانی دارند
🔹 دانه بیشتر برای #گیاهان بکار میرود و تخم بیشتر برای #جانداران ؛ به همین دلیل است که تخمه ( taumā ) در کتیبههای هخامنشی مفهوم خانواده، دودمان، اصل و ریشه تباری دارد
🔺 جالبه که هنوز در برخی زبانهای ایرانی مانند دوره باستان، تخم را تُوم تلفظ میکنند. تا جایی که میدانم در لری « خ میانی واژگان » را تلفظ نمیکنند. شخم، شُم / زخم، زَم / تخم، تُوم / و ...
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۸ اردیبهشت سالروز درگذشت غلامرضا رشیدیاسمی
(زاده ۲۹ آبان ۱۲۷۵ کرمانشاه -- درگذشته ۱۸ اردیبهشت ۱۳۳۰ تهران) شاعر، نویسنده، مورخ و مترجم
او تحصیلات متوسطه را در دبیرستان سنلویی گذراند و از همان هنگام به تشویق نظام وفا که معلم ادبیات او بود، به سرودن شعر پرداخت. وی فلسفه و رموز عرفان را نزد الهی قمشهای و کیوان قزوینی فراگرفت و به کار در وزارت معارف، مالیه و دربار پرداخت. در همان زمان جرگه دانشوری را تأسیس کرد که بعدها بههمت ملکالشعرا بهار به انجمن دانشکده تبدیل شد. او ضمن همکاری با مجله دانشکده، با نویسندگان و شعرای آن دوره، محمدتقی بهار، سعید نفیسی، عباس اقبال، ابراهیم الفت و دیگران همکاری میکرد. وی عضو "انجمن ادبی ایران" شد و نخستین تألیف خود را در احوال "ابن یمین فریومدی" شاعر سلسله سربداران، انتشار داد.
از سال ۱۳۰۰ مقالههایش را در روزنامه شفق سرخ به سردبیری علی دشتی انتشار داد و همین مقالات موجب شهرت ادبی او شد. در این بین به یادگیری زبانهای عربی و انگلیسی و تکمیل زبان فرانسوی پرداخت و زبان پهلوی را نزد هرتسفلد آموخت. از سال ۱۳۱۲ با سمت استادی به تدریس در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول شد و بعدها عضویت فرهنگستان ایران را یافت. در سال ۱۳۲۲ جزو هیئتی از استادان ایرانی همراه با علیاصغر حکمت و ابراهیم پورداوود بههند سفر کرد. در سال ۱۳۲۴ به منظور مطالعه به فرانسه رفت و دو سال در آن کشور اقامت داشت. وی تا پایان زندگی به عنوان استاد در دانشگاه تهران تدریس کرد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#غلامرضا_رشید_یاسمی، د
۱۸ اردیبهشت سالروز درگذشت غلامرضا رشیدیاسمی
(زاده ۲۹ آبان ۱۲۷۵ کرمانشاه -- درگذشته ۱۸ اردیبهشت ۱۳۳۰ تهران) شاعر، نویسنده، مورخ و مترجم
او تحصیلات متوسطه را در دبیرستان سنلویی گذراند و از همان هنگام به تشویق نظام وفا که معلم ادبیات او بود، به سرودن شعر پرداخت. وی فلسفه و رموز عرفان را نزد الهی قمشهای و کیوان قزوینی فراگرفت و به کار در وزارت معارف، مالیه و دربار پرداخت. در همان زمان جرگه دانشوری را تأسیس کرد که بعدها بههمت ملکالشعرا بهار به انجمن دانشکده تبدیل شد. او ضمن همکاری با مجله دانشکده، با نویسندگان و شعرای آن دوره، محمدتقی بهار، سعید نفیسی، عباس اقبال، ابراهیم الفت و دیگران همکاری میکرد. وی عضو "انجمن ادبی ایران" شد و نخستین تألیف خود را در احوال "ابن یمین فریومدی" شاعر سلسله سربداران، انتشار داد.
از سال ۱۳۰۰ مقالههایش را در روزنامه شفق سرخ به سردبیری علی دشتی انتشار داد و همین مقالات موجب شهرت ادبی او شد. در این بین به یادگیری زبانهای عربی و انگلیسی و تکمیل زبان فرانسوی پرداخت و زبان پهلوی را نزد هرتسفلد آموخت. از سال ۱۳۱۲ با سمت استادی به تدریس در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول شد و بعدها عضویت فرهنگستان ایران را یافت. در سال ۱۳۲۲ جزو هیئتی از استادان ایرانی همراه با علیاصغر حکمت و ابراهیم پورداوود بههند سفر کرد. در سال ۱۳۲۴ به منظور مطالعه به فرانسه رفت و دو سال در آن کشور اقامت داشت. وی تا پایان زندگی به عنوان استاد در دانشگاه تهران تدریس کرد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#غلامرضا_رشید_یاسمی، د
پیشکش به #فردوسی بزرگ - سرودهٔ نادره بدیعی
توای سرفرازجهان وزمان
ستیهنده و از بزرگی نشان
بزرگی چنان روح مزدای ما
توپیرمغانی ودانای ما
به پاس خردمندی راستین
هزاران درودوهزارآفرین
بنامیزدای مردبشکوه ما
درخشنده،پاینده،نستوه ما
چکادی زدانش ،خرد،جای تو
چه گویم زفرهنگ مانای تو
بلندای آیین یزدان تویی
ابرآگه رازایران تویی
اشویی،خردمندی ورازدان
فروزنده ی راه آزادگان
نشان بزرگی ودانش تویی
خردمنددرکاربینش تویی
زاستوره هابس سخن گفته ای
که در خردراچه سان سفته ای
که بیش ازهزاری گذشت وچنان
تویی دردل وجان ما جاودان
که شهنامه ات،این خردنامه است
زتاریخ ودانش چه هنگامه است
تراجان شیرین همین پارسی
عجم زنده کردی بدین پارسی
که فرهنگ وآیین همه راه توست
خردمندآگه ،هواخواه توست
نه تنهازبان ،بل،هویت زتوست
ره ورسم نیک،آدمیت زتوست
به هردوسرای وبه هردوجهان
خردراهبرشدبه آزادگان
که این راه مهروخردراه توست
بزرگا،بزرگی همه جاه توست
توخودپوردستانی وپهلوان
که ایران به توزنده شدجاودان
تو آنی که ایران به توزنده است
که ایران من زنده، پاینده است
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/14980-pishkesh-be-ferdosi-bozorg.html
💎
🆔 @maneshparsi
توای سرفرازجهان وزمان
ستیهنده و از بزرگی نشان
بزرگی چنان روح مزدای ما
توپیرمغانی ودانای ما
به پاس خردمندی راستین
هزاران درودوهزارآفرین
بنامیزدای مردبشکوه ما
درخشنده،پاینده،نستوه ما
چکادی زدانش ،خرد،جای تو
چه گویم زفرهنگ مانای تو
بلندای آیین یزدان تویی
ابرآگه رازایران تویی
اشویی،خردمندی ورازدان
فروزنده ی راه آزادگان
نشان بزرگی ودانش تویی
خردمنددرکاربینش تویی
زاستوره هابس سخن گفته ای
که در خردراچه سان سفته ای
که بیش ازهزاری گذشت وچنان
تویی دردل وجان ما جاودان
که شهنامه ات،این خردنامه است
زتاریخ ودانش چه هنگامه است
تراجان شیرین همین پارسی
عجم زنده کردی بدین پارسی
که فرهنگ وآیین همه راه توست
خردمندآگه ،هواخواه توست
نه تنهازبان ،بل،هویت زتوست
ره ورسم نیک،آدمیت زتوست
به هردوسرای وبه هردوجهان
خردراهبرشدبه آزادگان
که این راه مهروخردراه توست
بزرگا،بزرگی همه جاه توست
توخودپوردستانی وپهلوان
که ایران به توزنده شدجاودان
تو آنی که ایران به توزنده است
که ایران من زنده، پاینده است
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/14980-pishkesh-be-ferdosi-bozorg.html
💎
🆔 @maneshparsi
www.iranboom.ir
پیشکش به فردوسی بزرگ - سرودهٔ نادره بدیعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ شاهنامه سرتاسر پند و اندرز است، کودکان خود را با شاهنامه بزرگ کنیم :
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
چنین است کردار گردنده دهر
نگه کن کزو چند یابی تو بهر
بخور هرچ داری به فردا مپای
که فردا مگر دیگر آیدش رای
ستاند ز تو دیگری را دهد
جهان خوانیش بیگمان بر جهد
بخور هرچ داری فزونی بده
تو رنجیدهای بهر دشمن منه
هرآنگه که روز تو اندر گذشت
نهاده همه باد گردد به دشت
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💎
🆔 @maneshparsi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
چنین است کردار گردنده دهر
نگه کن کزو چند یابی تو بهر
بخور هرچ داری به فردا مپای
که فردا مگر دیگر آیدش رای
ستاند ز تو دیگری را دهد
جهان خوانیش بیگمان بر جهد
بخور هرچ داری فزونی بده
تو رنجیدهای بهر دشمن منه
هرآنگه که روز تو اندر گذشت
نهاده همه باد گردد به دشت
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۹ اردیبهشت روز اسناد ملی و میراث مکتوب
۱۹ اردیبهشت همزمان با روز بزرگداشت شیخ کلینی به عنوان «روز اسناد ملی و میراث مکتوب» نامگذاری شده است. روزی که قرار است در آن اهمیت حفظ اسناد به مردم و مسئولان یادآوری شود. اینکه در فلان روز در فلان سال ایران و عثمانی صلح کردند، زمینهای قلهک در فلان تاریخ فروخته شد یا جد بزرگ خانواده احمدی کیست؟
اسناد ملی هر کشور به منزله گنجینهای گرانبها است که به پلی ارتباطی بین گذشته و آینده آن سرزمین می ماند و می بایست از آن محافظت به عمل آید.
رسم نگهداری و حفاظت از اسناد و مدارک دولتی در ایران از دیرباز رایج بوده است. در دوران هخامنشیان هسته مرکزی و زیربنای تشکیلات اداری امپراطوری را "بایگانی سلطنتی" تشکیل می داد. در حقیقت مغز متفکر سازمان اداری، رئیس بایگانی سلطنتی بود که فرمان های شاه را به زیردستان ابلاغ می کرد.
ایرانیان در میانه قرن پنجم پیش از میلاد از موادی مانند: چرم و پاپیروس برای نوشتن استفاده میکردند. اما به سبب آسیب پذیری این مواد، اسناد و مدارک دوره هخامنشی دوام زیادی نیاورد و بیشتر آنها از بین رفت.
پس از تسلط یونانیان بر ایران، اسکندر با بهرهگیری از شیوهها و بنیادهای آرشیوی ایرانیان، سازمان آرشیوی سلطنتی ایران را توسعه داد و حتی هنگامی که نسخههای اصلی اسنادش دریک آتش سوزی از بین رفت، بیدرنگ دستور داد با استفاده از رونوشت اسناد که در اختیار فرماندهان نظامی بود، اسناد از بین رفته را بازنویسی کنند.
در دوره صفویه رونوشت تمام ارقام مربوط به امورمالی و احکام و نشانهها و نامهها و اسناد در دفاتر مخصوصی ثبت میشد. محل نگهداری این دفترها که "انبار دفترخانه دیوان اعلا" نام داشت ظاهراً عمارت چهلستون بود.
در دوره قاجاریه از زمان فتحعلیشاه، اسناد و مکاتبات و سواد فرمانها در دربار نگهداری میشد و آرشیو جزو اداره بیوتات بهشمار میرفت. از زمان ناصرالدینشاه، علاوه بر بخش نگهداری اسناد دربار، اسناد سیاسی در وزارت امورخارجه و اسناد مالی در دستگاه میرزا یوسفخان مستوفیالممالک گردآوری میشد، اما روش صحیحی برای نگهداری اسناد و نوشتهها وجود نداشت. سرانجام در سال ۱۲۷۸ وزارت خارجه به پیروی از روش بایگانی کشورهای اروپایی، بایگانیخود را مرتب کرد.
پس از انقلاب مشروطه و در طی سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۳۰۹ اقدامهایی برای به کاربردن روشهای نوین بایگانی با استفاده از دانش و تجارت هیئتهای فرانسوی و بلژیکی انجام گرفت. در اردیبهشت ماه ۱۳۰۹ تاسیس مرکزی برای حفظ اسناد دولتی در جلسه هیئت وزیران به تصویب رسید. به این ترتیب تا سال ۱۳۴۶ که لایحه تاسیس "سازمان اسناد ملی ایران" به هیئت دولت ارائه شد، هرچند وقت، یک بار لوایحی در این باره مورد بررسی قرار میگرفت. سرانجام مجلس شورای ملی در جلسه هفدهم اردیبهشت ماه ۱۳۴۹ قانون تاسیس سازمان اسناد ملی ایران را به تصویب رساند.
تاریخ شفاهی:
شاید برایتان قابل توجه باشد که بدانید در اداره اسناد آستان قدس رضوی بخشی بنام "تاریخ شفاهی" وجود دارد. در این بخش هر یک از افراد هنرمند، سیاستمدار، دانشمند، پزشک، مهندس، میتوانند تجربیات، مشاهدات و خاطرات خود را برای آیندگان باز گویند. این اسناد شفاهی نیز حامل پیام های فرهنگی و اجتماعی هستند که تمامی آحاد مردم و نه تنها پژوهشگران میتوانند پیشینه فرهنگی خود را در آن کشف کنند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#روز_اسناد_ملی_و_میراث_مکتوب
۱۹ اردیبهشت روز اسناد ملی و میراث مکتوب
۱۹ اردیبهشت همزمان با روز بزرگداشت شیخ کلینی به عنوان «روز اسناد ملی و میراث مکتوب» نامگذاری شده است. روزی که قرار است در آن اهمیت حفظ اسناد به مردم و مسئولان یادآوری شود. اینکه در فلان روز در فلان سال ایران و عثمانی صلح کردند، زمینهای قلهک در فلان تاریخ فروخته شد یا جد بزرگ خانواده احمدی کیست؟
اسناد ملی هر کشور به منزله گنجینهای گرانبها است که به پلی ارتباطی بین گذشته و آینده آن سرزمین می ماند و می بایست از آن محافظت به عمل آید.
رسم نگهداری و حفاظت از اسناد و مدارک دولتی در ایران از دیرباز رایج بوده است. در دوران هخامنشیان هسته مرکزی و زیربنای تشکیلات اداری امپراطوری را "بایگانی سلطنتی" تشکیل می داد. در حقیقت مغز متفکر سازمان اداری، رئیس بایگانی سلطنتی بود که فرمان های شاه را به زیردستان ابلاغ می کرد.
ایرانیان در میانه قرن پنجم پیش از میلاد از موادی مانند: چرم و پاپیروس برای نوشتن استفاده میکردند. اما به سبب آسیب پذیری این مواد، اسناد و مدارک دوره هخامنشی دوام زیادی نیاورد و بیشتر آنها از بین رفت.
پس از تسلط یونانیان بر ایران، اسکندر با بهرهگیری از شیوهها و بنیادهای آرشیوی ایرانیان، سازمان آرشیوی سلطنتی ایران را توسعه داد و حتی هنگامی که نسخههای اصلی اسنادش دریک آتش سوزی از بین رفت، بیدرنگ دستور داد با استفاده از رونوشت اسناد که در اختیار فرماندهان نظامی بود، اسناد از بین رفته را بازنویسی کنند.
در دوره صفویه رونوشت تمام ارقام مربوط به امورمالی و احکام و نشانهها و نامهها و اسناد در دفاتر مخصوصی ثبت میشد. محل نگهداری این دفترها که "انبار دفترخانه دیوان اعلا" نام داشت ظاهراً عمارت چهلستون بود.
در دوره قاجاریه از زمان فتحعلیشاه، اسناد و مکاتبات و سواد فرمانها در دربار نگهداری میشد و آرشیو جزو اداره بیوتات بهشمار میرفت. از زمان ناصرالدینشاه، علاوه بر بخش نگهداری اسناد دربار، اسناد سیاسی در وزارت امورخارجه و اسناد مالی در دستگاه میرزا یوسفخان مستوفیالممالک گردآوری میشد، اما روش صحیحی برای نگهداری اسناد و نوشتهها وجود نداشت. سرانجام در سال ۱۲۷۸ وزارت خارجه به پیروی از روش بایگانی کشورهای اروپایی، بایگانیخود را مرتب کرد.
پس از انقلاب مشروطه و در طی سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۳۰۹ اقدامهایی برای به کاربردن روشهای نوین بایگانی با استفاده از دانش و تجارت هیئتهای فرانسوی و بلژیکی انجام گرفت. در اردیبهشت ماه ۱۳۰۹ تاسیس مرکزی برای حفظ اسناد دولتی در جلسه هیئت وزیران به تصویب رسید. به این ترتیب تا سال ۱۳۴۶ که لایحه تاسیس "سازمان اسناد ملی ایران" به هیئت دولت ارائه شد، هرچند وقت، یک بار لوایحی در این باره مورد بررسی قرار میگرفت. سرانجام مجلس شورای ملی در جلسه هفدهم اردیبهشت ماه ۱۳۴۹ قانون تاسیس سازمان اسناد ملی ایران را به تصویب رساند.
تاریخ شفاهی:
شاید برایتان قابل توجه باشد که بدانید در اداره اسناد آستان قدس رضوی بخشی بنام "تاریخ شفاهی" وجود دارد. در این بخش هر یک از افراد هنرمند، سیاستمدار، دانشمند، پزشک، مهندس، میتوانند تجربیات، مشاهدات و خاطرات خود را برای آیندگان باز گویند. این اسناد شفاهی نیز حامل پیام های فرهنگی و اجتماعی هستند که تمامی آحاد مردم و نه تنها پژوهشگران میتوانند پیشینه فرهنگی خود را در آن کشف کنند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#روز_اسناد_ملی_و_میراث_مکتوب
Telegram
attach 📎
Forwarded from بدانیم🌏
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۱۹ اردیبهشت زادروز جبار باغچهبان
(زاده ۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ ایروان -- درگذشته ۴ آذر ۱۳۴۵ تهران) بنیانگذار مدارس ناشنوایان
او بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در تبریز و همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران بود.
وی ابتدا کودکستانی را باعنوان «باغچه اطفال» دایر کرد و بههمان خاطر خود را باغچهبان نامید.
او مدرسه ناشنوایان را در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفتهای زیاد از جمله رئیس فرهنگ وقت، دکتر محسنی در تبریز دایر کرد. این کلاس جنب باغچه اطفال باغچهبان در کوچه انجمن در ساختمان معروف بهعمارت انجمن تأسیس شد.
وی از سال ۱۳۰۷ با دشواریهای وسیع چاپ و کلیشه، چاپ کتابهای ویژه کودکان را با نقاشیهایی که خود میکشید آغاز کرد. یکی از کتابهای او باعنوان «بابا برفی» توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهچاپ رسید و شورای جهانی کتاب کودک آن را بهعنوان بهترین کتاب کودک انتخاب کرد. ثمین باغچهبان، آهنگساز و نویسنده، یکی از فرزندان جبار باغچهبان است.
ابتکارهای ویژه باغچهبان در آموزش عبارت بودند از:
روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان
آموزش روش حساب ذهنی بهناشنوایان
گاهنجار "گاهنما" وسیلهای برای نشان دادن پستی و بلندیهای اقیانوسها روی نقشه بهکودکان
الفبای گویا
گوشی استخوانی یا تلفن گنگ
•🍃☘ @didYouKonw
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#جبار_باغچه_بان، ز
۱۹ اردیبهشت زادروز جبار باغچهبان
(زاده ۱۹ اردیبهشت ۱۲۶۴ ایروان -- درگذشته ۴ آذر ۱۳۴۵ تهران) بنیانگذار مدارس ناشنوایان
او بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در تبریز و همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران بود.
وی ابتدا کودکستانی را باعنوان «باغچه اطفال» دایر کرد و بههمان خاطر خود را باغچهبان نامید.
او مدرسه ناشنوایان را در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفتهای زیاد از جمله رئیس فرهنگ وقت، دکتر محسنی در تبریز دایر کرد. این کلاس جنب باغچه اطفال باغچهبان در کوچه انجمن در ساختمان معروف بهعمارت انجمن تأسیس شد.
وی از سال ۱۳۰۷ با دشواریهای وسیع چاپ و کلیشه، چاپ کتابهای ویژه کودکان را با نقاشیهایی که خود میکشید آغاز کرد. یکی از کتابهای او باعنوان «بابا برفی» توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهچاپ رسید و شورای جهانی کتاب کودک آن را بهعنوان بهترین کتاب کودک انتخاب کرد. ثمین باغچهبان، آهنگساز و نویسنده، یکی از فرزندان جبار باغچهبان است.
ابتکارهای ویژه باغچهبان در آموزش عبارت بودند از:
روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان
آموزش روش حساب ذهنی بهناشنوایان
گاهنجار "گاهنما" وسیلهای برای نشان دادن پستی و بلندیهای اقیانوسها روی نقشه بهکودکان
الفبای گویا
گوشی استخوانی یا تلفن گنگ
•🍃☘ @didYouKonw
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#جبار_باغچه_بان، ز
به مناسبت زادروز شادروان جبار باغچهبان - نقاش ِ دنیای سکوت
فرینوش اکبرزاده
پاشیدن ِ رنگ ِ کلمات به دنیایی که سرشار از سکوت بوده، کاری است که باغچهبان باغچه اطفال با دل و جان انجام داده و اکنون دنیایی رنگین تر را برای فرزندان این سرزمین موجب شده است.
امروز، یادآور روزی است که ما مردم ایران زمین را در سوگ از دست دادن یکی از نوابغ پر مهر خود نشاند؛ هرچند «جبار باغچهبان (میرزا جبار عسگرزاده)» همواره در میان حرکات و اصوات بی صدایی که خلق کرده، زنده و جاوید خواهد ماند.
باغچه بان را خیلی ها در حد اسم می شناسند، اما برای کودکان ناشنوا، او پدری مهربان بوده و تا همیشه یادش با کلماتش گرامی می ماند.
این را وقتی خیلی خوب لمس کردم که وارد حیاط مدرسه باغچهبان شدم، مدرسهای قدیمی و بسیار ساکت تر از تصویری که از یک مدرسه ابتدایی در ذهن دارید؛ با حیاطی نه چندان بزرگ و کودکانی که مشتقانه به صورت و دستهایت نگاه می کنند.
مدرسه باغچهبان اگرچه در همان مکان قدیمی و اولیه بنیان گذاریاش توسط جبار باغچه بان قرار ندارد، اما محلی است برای آموزش کودکانی که دنیای ساکتشان را با کلماتی از جنس حرکت دستان مشتاق و پر توانشان، رنگ و رویی دیگر بخشیدهاند.
هرچند صحبت با این کودکان برای ما که با زبان ارتباطی آنها آشنا نیستیم کمی دشوار می نماید، اما سخت نیست در گوشه گوشه حیاط و سالن مدرسه یافتن کودکانی که با حرکاتشان مفهومی را منتقل می کند؛ و ناگهان صدای خنده ای شادمانه و کودکانه آدم را به دنیایی که در آن قرار دارد باز می گرداند.
آموزش با حرکات دست و ایما و اشاره با تلاشهای او وارد نظام آموزشی ایران شد و وسایل کمک آموزشی متفاوتی که امروز کودکان ناشنوا برای یادگرفتن مفاهیم مختلف از آنها بهره می گیرند هم ثمره تلاشهای این مرد خوش قلب و مهربان است. هرچند این تنها دغدغه باغچه بان نبود و امروز فعالیت صدها مهدکودک و مرکز پیش دبستانی را نیز مدیون همین تلاشگر آموزش کودکان هستیم. اعتقاد وی به اهمیت آموزشهای قبل از دبستان، کودکانی را که در سالهای اول دبستان به دلیل کمبود آموزش مفاهیم مختلف با مشکل مواجه می شدند، یاری رساند و اکنون شاهد توسعه گسترده این مراکز و آموزشهای ارائه شده در آنها برای کودکان خردسال هستیم.
مولف کتاب «بابا برفی» اولین نویسنده و ناشر کتاب کودک در ایران نیز است. او از سال 1307 علیرغم دشواری های فراوان چاپ و کلیشه، چاپ کتابهای مخصوص کودکان را با تصاویری که خود آنها را ترسیم می کرد آغاز نمود و در نهایت بابا برفی باغچه بان، از سوی شورای جهانی کتاب کودک به عنوان بهترین کتاب کودک انتخاب شد.
نگارش کتاب حساب ویژه و کتاب آموزش کر و لال ها، تنظیم روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان، اختراع گوشی استخوانی یا تلفن گنگ، کشف خواص اصوات و تقسیم بندی آنها تهیه وسایل مختلف بصری برای تدریس ناشنوایان و اختراع گاهنما از دیگر خدماتی است که باغچه بان باغچه اطفال طی سالهای زندگی اش برای تسهیل زندگی ناشنوایان انجام داده و به یادگار گذاشته است.
اگر امروز کودک ناشنوا و ناگویایی را میبینیم که قادر به صحبت کردن هست، بی شک به دلیل تلاشها و اقدامات باغچه بان در طراحی و به کار گیری روش آموزشی شفاهی برای این افراد است؛ روشی مبتنی بر صحبت کردن و لب خوانی که توانسته تاثیر زیادی در زندگی ناشنوایان بگذارد.
82 سال زندگی پرثمر این قهرمان ملی، او را به معلم همیشگی کودکان ناشنوای ایران و بسیاری کشورهای دیگر تبدیل کرده است؛ مردی که به کودکان ناشنوا یاد داد از چشم به جای گوش خود بهره بگیرند و دنیای خود را با ارتباطی بسیار گسترده تر از قبل بسازند.
چهارم آذرماه سالروز درگذشت بنیانگذار آموزش ناشنوایان در ایران، باغچهبان باغچۀ اطفال و نقاش دنیای سکوت، جبار باغچه بان است
آثار
برنامه کار آموزگار - ۱۳۰۲
الفبای آسان - ۱۳۰۳
الفبای دستی مخصوص ناشنوایان - ۱۳۰۳
زندگی کودکان - ۱۳۰۸
گرگ و چوپان - ۱۳۰۸
خانم خزوک - ۱۳۱۱
پیر و ترب - ۱۳۱۱
بازیچه دانش - ۱۳۱۱
دستور تعلیم الفبا - ۱۳۱۴
علم آموزش برای دانشسراها - ۱۳۲۰
بادکنک - ۱۳۲۴
الفبای خودآموز برای سالمندان - ۱۳۲۶
الفبا - ۱۳۲۷
اسرار تعلیم و تربیت یا اصول تعلیم الفبا - ۱۳۲۷
الفبای گویا - ۱۳۲۹
برنامهٔ یکساله - ۱۳۲۹
کتاب اول ابتدایی - ۱۳۳۰
حساب - ۱۳۳۴
کتاب اول ابتدایی - ۱۳۳۵
آدمی اصیل و مقیاس واحد آدمی - ۱۳۳۶
درخت مروارید - ۱۳۳۷
رباعیات باغچهبان - ۱۳۳۷
روش آموزش کر و لالها - ۱۳۴۳
من هم در دنیا آرزو دارم - ۱۳۴۵
بابا برفی - ۱۳۴۶
عروسان کوه - ۱۳۴۷
زندگینامهٔ باغچهبان به قلم خودش - ۱۳۵۶
شب به سر رسید - ۱۳۷۳
کبوتر من - ۱۳۷۳
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10986-jabar-baghche-ban.html
💎
🆔 @maneshparsi
فرینوش اکبرزاده
پاشیدن ِ رنگ ِ کلمات به دنیایی که سرشار از سکوت بوده، کاری است که باغچهبان باغچه اطفال با دل و جان انجام داده و اکنون دنیایی رنگین تر را برای فرزندان این سرزمین موجب شده است.
امروز، یادآور روزی است که ما مردم ایران زمین را در سوگ از دست دادن یکی از نوابغ پر مهر خود نشاند؛ هرچند «جبار باغچهبان (میرزا جبار عسگرزاده)» همواره در میان حرکات و اصوات بی صدایی که خلق کرده، زنده و جاوید خواهد ماند.
باغچه بان را خیلی ها در حد اسم می شناسند، اما برای کودکان ناشنوا، او پدری مهربان بوده و تا همیشه یادش با کلماتش گرامی می ماند.
این را وقتی خیلی خوب لمس کردم که وارد حیاط مدرسه باغچهبان شدم، مدرسهای قدیمی و بسیار ساکت تر از تصویری که از یک مدرسه ابتدایی در ذهن دارید؛ با حیاطی نه چندان بزرگ و کودکانی که مشتقانه به صورت و دستهایت نگاه می کنند.
مدرسه باغچهبان اگرچه در همان مکان قدیمی و اولیه بنیان گذاریاش توسط جبار باغچه بان قرار ندارد، اما محلی است برای آموزش کودکانی که دنیای ساکتشان را با کلماتی از جنس حرکت دستان مشتاق و پر توانشان، رنگ و رویی دیگر بخشیدهاند.
هرچند صحبت با این کودکان برای ما که با زبان ارتباطی آنها آشنا نیستیم کمی دشوار می نماید، اما سخت نیست در گوشه گوشه حیاط و سالن مدرسه یافتن کودکانی که با حرکاتشان مفهومی را منتقل می کند؛ و ناگهان صدای خنده ای شادمانه و کودکانه آدم را به دنیایی که در آن قرار دارد باز می گرداند.
آموزش با حرکات دست و ایما و اشاره با تلاشهای او وارد نظام آموزشی ایران شد و وسایل کمک آموزشی متفاوتی که امروز کودکان ناشنوا برای یادگرفتن مفاهیم مختلف از آنها بهره می گیرند هم ثمره تلاشهای این مرد خوش قلب و مهربان است. هرچند این تنها دغدغه باغچه بان نبود و امروز فعالیت صدها مهدکودک و مرکز پیش دبستانی را نیز مدیون همین تلاشگر آموزش کودکان هستیم. اعتقاد وی به اهمیت آموزشهای قبل از دبستان، کودکانی را که در سالهای اول دبستان به دلیل کمبود آموزش مفاهیم مختلف با مشکل مواجه می شدند، یاری رساند و اکنون شاهد توسعه گسترده این مراکز و آموزشهای ارائه شده در آنها برای کودکان خردسال هستیم.
مولف کتاب «بابا برفی» اولین نویسنده و ناشر کتاب کودک در ایران نیز است. او از سال 1307 علیرغم دشواری های فراوان چاپ و کلیشه، چاپ کتابهای مخصوص کودکان را با تصاویری که خود آنها را ترسیم می کرد آغاز نمود و در نهایت بابا برفی باغچه بان، از سوی شورای جهانی کتاب کودک به عنوان بهترین کتاب کودک انتخاب شد.
نگارش کتاب حساب ویژه و کتاب آموزش کر و لال ها، تنظیم روش شفاهی در تعلیم ناشنوایان، اختراع گوشی استخوانی یا تلفن گنگ، کشف خواص اصوات و تقسیم بندی آنها تهیه وسایل مختلف بصری برای تدریس ناشنوایان و اختراع گاهنما از دیگر خدماتی است که باغچه بان باغچه اطفال طی سالهای زندگی اش برای تسهیل زندگی ناشنوایان انجام داده و به یادگار گذاشته است.
اگر امروز کودک ناشنوا و ناگویایی را میبینیم که قادر به صحبت کردن هست، بی شک به دلیل تلاشها و اقدامات باغچه بان در طراحی و به کار گیری روش آموزشی شفاهی برای این افراد است؛ روشی مبتنی بر صحبت کردن و لب خوانی که توانسته تاثیر زیادی در زندگی ناشنوایان بگذارد.
82 سال زندگی پرثمر این قهرمان ملی، او را به معلم همیشگی کودکان ناشنوای ایران و بسیاری کشورهای دیگر تبدیل کرده است؛ مردی که به کودکان ناشنوا یاد داد از چشم به جای گوش خود بهره بگیرند و دنیای خود را با ارتباطی بسیار گسترده تر از قبل بسازند.
چهارم آذرماه سالروز درگذشت بنیانگذار آموزش ناشنوایان در ایران، باغچهبان باغچۀ اطفال و نقاش دنیای سکوت، جبار باغچه بان است
آثار
برنامه کار آموزگار - ۱۳۰۲
الفبای آسان - ۱۳۰۳
الفبای دستی مخصوص ناشنوایان - ۱۳۰۳
زندگی کودکان - ۱۳۰۸
گرگ و چوپان - ۱۳۰۸
خانم خزوک - ۱۳۱۱
پیر و ترب - ۱۳۱۱
بازیچه دانش - ۱۳۱۱
دستور تعلیم الفبا - ۱۳۱۴
علم آموزش برای دانشسراها - ۱۳۲۰
بادکنک - ۱۳۲۴
الفبای خودآموز برای سالمندان - ۱۳۲۶
الفبا - ۱۳۲۷
اسرار تعلیم و تربیت یا اصول تعلیم الفبا - ۱۳۲۷
الفبای گویا - ۱۳۲۹
برنامهٔ یکساله - ۱۳۲۹
کتاب اول ابتدایی - ۱۳۳۰
حساب - ۱۳۳۴
کتاب اول ابتدایی - ۱۳۳۵
آدمی اصیل و مقیاس واحد آدمی - ۱۳۳۶
درخت مروارید - ۱۳۳۷
رباعیات باغچهبان - ۱۳۳۷
روش آموزش کر و لالها - ۱۳۴۳
من هم در دنیا آرزو دارم - ۱۳۴۵
بابا برفی - ۱۳۴۶
عروسان کوه - ۱۳۴۷
زندگینامهٔ باغچهبان به قلم خودش - ۱۳۵۶
شب به سر رسید - ۱۳۷۳
کبوتر من - ۱۳۷۳
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10986-jabar-baghche-ban.html
💎
🆔 @maneshparsi
www.iranboom.ir
به یاد هشتاد و هفتمین سالروز درگذشت جبار باغچهبان - نقاش ِ دنیـــــای سکوت
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۰ اردیبهشت زادروز شاهین سپنتا
(زاده ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۳ اصفهان)
دامپزشک، نویسنده، شاعر، روزنامهنگار، فعالِ مدنی، میراث فرهنگی و محیطزیست ایران.
او دانشآموخته دکترای دامپزشکی در کنار فعالیت حرفهای در شاخە بهداشت و موادغذایی است. وی در ۲۵ سال گذشته بهطور پیوسته به روزنامهنگاری، نگارش و پژوهش در موضوعات میراث فرهنگی و طبیعی اصفهان و جشنهای ایرانی مشغول است.
فعالیت روزنامهنگاری:
از آغاز به کار روزنامهنگاری در سال ۱۳۷۵ تاکنون، در کنار نام شناسنامهای "علی حیدری" از نام نویسندگی شاهین سپنتا استفاده کرده و در مجامع فرهنگی و اجتماعی به این نام مشهور است.
او به عنوان عضو انجمن صنفی روزنامهنگاران اصفهان، سه سال دبیر صفحه NGO و دبیر صفحه «ایراننو» در هفتهنامه صدا بود. مقالات و مطالب وی در زمینههای ادبی، تاریخی و فرهنگی در برخی از نشریات از جمله ایرانمهر، حافظ، فروهر، وهومن، صدا، چهرهنمای زرتشتیان کالیفرنیا، زایندهرود، نسلفردا، زندهرود، گردشگری مثبت و همچنین در تارنگارش «ایراننامه» منتشر شده است.
فعالیتهای مدنی:
عضویت در شورای مرکزی جبههملی ایران، انجمن مثنوی پژوهان ایران، انجمن حمایت از حیوانات، انجمن دوستداران اصفهان، گروه فرهنگی ایرانشهر و چند نهاد دیگر از فعالیتهای مدنی اوست.
پیشنهاد نامگذاری روز اصفهان و روز ملی حمایت از حیوانات و روز ملی پاسداشت جنگل از ایدههای اوست.
پیشنهاد او برای نامگذاری روز اصفهان در سال ۱۳۸۳ با استقبال سازمانهای مردمنهاد و اصفهانشناسان روبرو شد و در اردیبهشتماه ۱۳۸۴ شورای اصفهانشناسان پس از بررسی همه دیدگاهها، روز یکم آذرماه را به عنوان روز نکوداشت اصفهان گزینش و تصویب کرد و شمایل نجومی منقوش بر سردر بازار قیصریه اصفهان را به نشانه طلیعه شهر اصفهان در ماه آذر(برج قوس) به عنوان نماد اصفهان برگزید.
گسترش جشنهای ایرانی:
وی از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸ مسئولیت کمیتە جشنهای ایرانی در بنیاد جهانی حفظ میراث فرهنگی پاسارگاد را برعهده داشت و تلاشهایش در سال ۱۳۸۶ برای ثبت جشن یلدا در تقویم رسمی کشور موثر مواقع شد و از سال ۱۳۸۸ برای نخستین بار پس از انقلاب، شب یلدا به تقویم رسمی کشور راه یافت.
در نامهای به مدیرکل یونسکو به تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۰۷ به همراه پروندهای که برای جشن یلدا آماده کرد، خواستار ثبت «یلدا» در فهرست میراث معنوی جهانی شد و همچنین در سال ۱۳۸۸ پیشنویس طرح تشکیل «اتحادیه نوروز» یا Nowruz Union در گسترە فرهنگی ایرانشهر را منتشر کرد.
او در پژوهشهایش در زمینە جشنها و آیینهای ایرانی به موضوعاتی همچون گلنار پارسی، حاجی فیروز، نیایش نوگشت سال، گلهای نماد جشنهای ایرانی، ماهی قرمز سفره هفتسین، میلە گلسرخ، آیین گلیگشو، آیین پیرشهریار، و استورە آدم برفی نگاهی متفاوت داشته است.
در سالهای اخیر نیز برای زندهکردن جشنهای فراموششده ایرانی همچون سیرسور، جشن گلدان، جشن نیلوفر و سمنوپزان تلاشهایی را آغازکرده است.
پاسداشت زبانفارسی:
تلاشهایی نیز در واژهگزینی داشته و واژههایی همچون پیامک، کالاپرداز، ایستخند، گامچرخ، پویانگاری و چندین واژه دیگر از پیشنهادهای اوست.
ثبت میراث ناملموس:
تهیه و تدوین پرونده ثبت «پولک و نبات اصفهان» «نی هفتبند و شیوە نینوازی اصفهان» و «نماد نجومی اصفهان» در فهرست ملی میراث ناملموس کشور از فعالیتهای اوست.
پژوهشها:
از آثارش، کتاب ایراننامه (مجموعهای از سرودههای ملی و میهنی) و ترجمه قارچشناسی و بیماریهای قارچی در دامپزشکی (پیجیکویین و همکاران) منتشر شده و کتابهای نماد اصفهان، جشنهای ایرانی، اصفهاننامه، اصفهان شهر گلسرخ و نصفجهان در ستایش اصفهان، در دست نگارش یا انتشار است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شاهین_سپنتا، ز
۲۰ اردیبهشت زادروز شاهین سپنتا
(زاده ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۳ اصفهان)
دامپزشک، نویسنده، شاعر، روزنامهنگار، فعالِ مدنی، میراث فرهنگی و محیطزیست ایران.
او دانشآموخته دکترای دامپزشکی در کنار فعالیت حرفهای در شاخە بهداشت و موادغذایی است. وی در ۲۵ سال گذشته بهطور پیوسته به روزنامهنگاری، نگارش و پژوهش در موضوعات میراث فرهنگی و طبیعی اصفهان و جشنهای ایرانی مشغول است.
فعالیت روزنامهنگاری:
از آغاز به کار روزنامهنگاری در سال ۱۳۷۵ تاکنون، در کنار نام شناسنامهای "علی حیدری" از نام نویسندگی شاهین سپنتا استفاده کرده و در مجامع فرهنگی و اجتماعی به این نام مشهور است.
او به عنوان عضو انجمن صنفی روزنامهنگاران اصفهان، سه سال دبیر صفحه NGO و دبیر صفحه «ایراننو» در هفتهنامه صدا بود. مقالات و مطالب وی در زمینههای ادبی، تاریخی و فرهنگی در برخی از نشریات از جمله ایرانمهر، حافظ، فروهر، وهومن، صدا، چهرهنمای زرتشتیان کالیفرنیا، زایندهرود، نسلفردا، زندهرود، گردشگری مثبت و همچنین در تارنگارش «ایراننامه» منتشر شده است.
فعالیتهای مدنی:
عضویت در شورای مرکزی جبههملی ایران، انجمن مثنوی پژوهان ایران، انجمن حمایت از حیوانات، انجمن دوستداران اصفهان، گروه فرهنگی ایرانشهر و چند نهاد دیگر از فعالیتهای مدنی اوست.
پیشنهاد نامگذاری روز اصفهان و روز ملی حمایت از حیوانات و روز ملی پاسداشت جنگل از ایدههای اوست.
پیشنهاد او برای نامگذاری روز اصفهان در سال ۱۳۸۳ با استقبال سازمانهای مردمنهاد و اصفهانشناسان روبرو شد و در اردیبهشتماه ۱۳۸۴ شورای اصفهانشناسان پس از بررسی همه دیدگاهها، روز یکم آذرماه را به عنوان روز نکوداشت اصفهان گزینش و تصویب کرد و شمایل نجومی منقوش بر سردر بازار قیصریه اصفهان را به نشانه طلیعه شهر اصفهان در ماه آذر(برج قوس) به عنوان نماد اصفهان برگزید.
گسترش جشنهای ایرانی:
وی از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸ مسئولیت کمیتە جشنهای ایرانی در بنیاد جهانی حفظ میراث فرهنگی پاسارگاد را برعهده داشت و تلاشهایش در سال ۱۳۸۶ برای ثبت جشن یلدا در تقویم رسمی کشور موثر مواقع شد و از سال ۱۳۸۸ برای نخستین بار پس از انقلاب، شب یلدا به تقویم رسمی کشور راه یافت.
در نامهای به مدیرکل یونسکو به تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۰۷ به همراه پروندهای که برای جشن یلدا آماده کرد، خواستار ثبت «یلدا» در فهرست میراث معنوی جهانی شد و همچنین در سال ۱۳۸۸ پیشنویس طرح تشکیل «اتحادیه نوروز» یا Nowruz Union در گسترە فرهنگی ایرانشهر را منتشر کرد.
او در پژوهشهایش در زمینە جشنها و آیینهای ایرانی به موضوعاتی همچون گلنار پارسی، حاجی فیروز، نیایش نوگشت سال، گلهای نماد جشنهای ایرانی، ماهی قرمز سفره هفتسین، میلە گلسرخ، آیین گلیگشو، آیین پیرشهریار، و استورە آدم برفی نگاهی متفاوت داشته است.
در سالهای اخیر نیز برای زندهکردن جشنهای فراموششده ایرانی همچون سیرسور، جشن گلدان، جشن نیلوفر و سمنوپزان تلاشهایی را آغازکرده است.
پاسداشت زبانفارسی:
تلاشهایی نیز در واژهگزینی داشته و واژههایی همچون پیامک، کالاپرداز، ایستخند، گامچرخ، پویانگاری و چندین واژه دیگر از پیشنهادهای اوست.
ثبت میراث ناملموس:
تهیه و تدوین پرونده ثبت «پولک و نبات اصفهان» «نی هفتبند و شیوە نینوازی اصفهان» و «نماد نجومی اصفهان» در فهرست ملی میراث ناملموس کشور از فعالیتهای اوست.
پژوهشها:
از آثارش، کتاب ایراننامه (مجموعهای از سرودههای ملی و میهنی) و ترجمه قارچشناسی و بیماریهای قارچی در دامپزشکی (پیجیکویین و همکاران) منتشر شده و کتابهای نماد اصفهان، جشنهای ایرانی، اصفهاننامه، اصفهان شهر گلسرخ و نصفجهان در ستایش اصفهان، در دست نگارش یا انتشار است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شاهین_سپنتا، ز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمایی از دژِ شاپورخواست (قلعۀ فلکالافلاک) و زیباییهای شهر خرمآباد
بیستم اردیبهشت، روز #خرمآبادِ ایران
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
از ایوان خویش انجمن دور کرد
ورا نام دستور شاپور کرد
ورا نام شاپور کردم زِ مهر
که از بختِ تو شاد بادا سپهر
بدو گفت شاها انوشه بُدی
روان را به اندیشه توشه بُدی
زمین هفت کشور سراسر تُراست
جهان یکسر از دادِ تو گشت راست
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
حکیم #فردوسی_توسی🌹
ویدئو از عارف زیودار
💎
🆔 @maneshparsi
بیستم اردیبهشت، روز #خرمآبادِ ایران
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
از ایوان خویش انجمن دور کرد
ورا نام دستور شاپور کرد
ورا نام شاپور کردم زِ مهر
که از بختِ تو شاد بادا سپهر
بدو گفت شاها انوشه بُدی
روان را به اندیشه توشه بُدی
زمین هفت کشور سراسر تُراست
جهان یکسر از دادِ تو گشت راست
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
حکیم #فردوسی_توسی🌹
ویدئو از عارف زیودار
💎
🆔 @maneshparsi
موبد کورش نیکنام، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ ایران باستان، نماینده زرتشتیان در هفتمین دوره مجلس در پی بیماری سرطان در فرانسه درگذشت.
موبد کورش نیکنام شامگاه پنجشنبه بیست اردیبهشتماه ۱۴۰۳، به روز رام ایزد از ماه اردیبهشتماه ۳۷۶۲ زرتشتی دور از زادگاهش دیده فروبست.
موبد نیکنام نوشتهها و پژوهش در زمینه تاریخ ایران و دین زرتشتی، به عنوان یکی از چهرههای سرآمد در حوزه مطالعات تاریخ و فرهنگ زرتشتیان شناخته میشود. به روز دی به دین از ماه تیر، بیستم تیر ماه ١٣٣٣ خورشیدی در یزد زاده شد. پدرش خدارحمِ اسفندیارِ مهرِ آدر شهریار اهل خرمشاه بود و به گفتهی نیاكان او از جنوب خراسان به یزد كوچ كردهاند. مادرش؛ سیمینِ مهربان اسفندیارِ خسروی اهل قاسمآباد و فرزند دهموبد این روستا بود. آموزش ابتدایی را دبستان دینیاری و متوسطه را دبیرستان ماركار گذراند، سپس دیپلم طبیعی را در سال ١٣٥١ از دبیرستان ایرانشهر یزد دریافت كرد. در سال ١٣٥٤ در رشته علوم تجربی از دانشسرای یزد فارغ التحصیل شد. خدمت نظام وظیفه خود را به مدت دو سال در شهرهای تهران و اهواز گذراند. از سال ١٣٥٧ به استخدام رسمی وزارت آموزش و پرورش درآمده و در آموزشگاههای شهرستانهای مختلف تفت، یزد، اصفهان و در پایان دبیرستان فیروزبهرام تهران تدریس داشت. درسال ١٣٥٩با پریمرز روانیان از خانواده موبدان پیوند زناشویی داشتم.
در سا ل ١٣٦٠ به مدت ١٠ ماه در جبهه نبرد با عراق شركت كرد، چون با بینش فردوسی در پاسداری ازایران افتخار میكرد” چو ایران نباشد تن من مباد”. از سال ۱۳۶۱ دوره آموزش موبدی را به استادی موبدان زندهیاد فیروزآذرگشسب، مهربان فروهر و بهمن اهورایی گذرانده وگواهینامه آن را از انجمن موبدان ایران دریافت داشت. از سال ١٣٧٤ با کارشناسی زبان انگلیسی در دانشكده دینی زرتشتیان هندوستان ثبت نام و به فراگیری آموزشهای دینی وفلسفه زرتشت پرداخت. در سال ١٣٧٨ در رشته علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال پذیرفته شد. در سال ١٣٨٠ پس از ارایه پایان نامه آداب و رسوم سنتی و دینی زرتشتیان ایران، درجه دكتری فلسفه زرتشت را از دانشكده زرتشتیان هندوستان دریافت كرد.
کانال اخبار زرتشتیان جهان درگذشت بهشتیروان موبد کورش نیکنام را به خانواده و بازماندگان ایشان آرامش باد میگوید
https://amordadnews.com/204669/
💎
🆔 @maneshparsi
موبد کورش نیکنام شامگاه پنجشنبه بیست اردیبهشتماه ۱۴۰۳، به روز رام ایزد از ماه اردیبهشتماه ۳۷۶۲ زرتشتی دور از زادگاهش دیده فروبست.
موبد نیکنام نوشتهها و پژوهش در زمینه تاریخ ایران و دین زرتشتی، به عنوان یکی از چهرههای سرآمد در حوزه مطالعات تاریخ و فرهنگ زرتشتیان شناخته میشود. به روز دی به دین از ماه تیر، بیستم تیر ماه ١٣٣٣ خورشیدی در یزد زاده شد. پدرش خدارحمِ اسفندیارِ مهرِ آدر شهریار اهل خرمشاه بود و به گفتهی نیاكان او از جنوب خراسان به یزد كوچ كردهاند. مادرش؛ سیمینِ مهربان اسفندیارِ خسروی اهل قاسمآباد و فرزند دهموبد این روستا بود. آموزش ابتدایی را دبستان دینیاری و متوسطه را دبیرستان ماركار گذراند، سپس دیپلم طبیعی را در سال ١٣٥١ از دبیرستان ایرانشهر یزد دریافت كرد. در سال ١٣٥٤ در رشته علوم تجربی از دانشسرای یزد فارغ التحصیل شد. خدمت نظام وظیفه خود را به مدت دو سال در شهرهای تهران و اهواز گذراند. از سال ١٣٥٧ به استخدام رسمی وزارت آموزش و پرورش درآمده و در آموزشگاههای شهرستانهای مختلف تفت، یزد، اصفهان و در پایان دبیرستان فیروزبهرام تهران تدریس داشت. درسال ١٣٥٩با پریمرز روانیان از خانواده موبدان پیوند زناشویی داشتم.
در سا ل ١٣٦٠ به مدت ١٠ ماه در جبهه نبرد با عراق شركت كرد، چون با بینش فردوسی در پاسداری ازایران افتخار میكرد” چو ایران نباشد تن من مباد”. از سال ۱۳۶۱ دوره آموزش موبدی را به استادی موبدان زندهیاد فیروزآذرگشسب، مهربان فروهر و بهمن اهورایی گذرانده وگواهینامه آن را از انجمن موبدان ایران دریافت داشت. از سال ١٣٧٤ با کارشناسی زبان انگلیسی در دانشكده دینی زرتشتیان هندوستان ثبت نام و به فراگیری آموزشهای دینی وفلسفه زرتشت پرداخت. در سال ١٣٧٨ در رشته علوم پایه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال پذیرفته شد. در سال ١٣٨٠ پس از ارایه پایان نامه آداب و رسوم سنتی و دینی زرتشتیان ایران، درجه دكتری فلسفه زرتشت را از دانشكده زرتشتیان هندوستان دریافت كرد.
کانال اخبار زرتشتیان جهان درگذشت بهشتیروان موبد کورش نیکنام را به خانواده و بازماندگان ایشان آرامش باد میگوید
https://amordadnews.com/204669/
💎
🆔 @maneshparsi
با اندوهی ژرف و دریغی تلخ از این خبر دردناک...😢
روان نازنین و پاک موبد نیکنام گرانمایه به سرای گروسمان،سرای نور و روشنایی باد.
گرانمایه موبدی پر آزرم و دل آگاه که پاسدار فروزه های اهورایی بود و آیین و منش نیکش از او اَشَوَنِ راستین و باورمندی ساخته بود.
با دلی پر اندوه از پروازِ روان پاکش، به خانواده و هم کیشان و یاران فراوانش دل آرامی می دهم و از درگاه اهورامزدا برای او آرامش و شادمانی در سرای جاوید آرزو دارم
هما ارژنگی 😔
💎
🆔 @maneshparsi
روان نازنین و پاک موبد نیکنام گرانمایه به سرای گروسمان،سرای نور و روشنایی باد.
گرانمایه موبدی پر آزرم و دل آگاه که پاسدار فروزه های اهورایی بود و آیین و منش نیکش از او اَشَوَنِ راستین و باورمندی ساخته بود.
با دلی پر اندوه از پروازِ روان پاکش، به خانواده و هم کیشان و یاران فراوانش دل آرامی می دهم و از درگاه اهورامزدا برای او آرامش و شادمانی در سرای جاوید آرزو دارم
هما ارژنگی 😔
💎
🆔 @maneshparsi
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲۱ اردیبهشت زادروز فرنگیس یگانِگی "شاهرخ"
(زاده ۲۱ اردیبهشت ۱۲۹۵ تهران – درگذشته ۲۴ بهمن ۱۳۸۸ امریکا) بنیانگذار سازمان صنایع دستی، دبیر شورایعالی زنان و معاون دبیرکل سازمان زنان ایران
او دختر ارباب کیخسرو، همسر اردشیر یگانگی، از پیشکسوتان مبارزه برای پیشبرد حقوق زنان بود. از کالج آمریکاییها دیپلم گرفت و مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی و انگلیسی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد در رشته مددکاری اجتماعی از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی دریافت کرد.
در سال ۱۳۱۲ با اردشیر یگانگی ازدواج کرد و صاحب سه فرزند به نامهای فیروزه، پرویز و کامبیز شدند.
کتابخانه یگانگی در سال ۱۳۳۷ با کمک مالی خانواده یگانگی توسط او در محوطه انجمن زرتشتیان تهران ساخته شد و پس از بازسازی در سال ۱۳۸۶ بازگشایی شد. در این کتابخانه بیش از ۱۴۰۰۰ کتاب تخصصی فرهنگ و تمدن ایران باستان و نیز فرهنگ زرتشتی وجود دارد. او همچنین «کتابخانه یگانگی - کیخسرو شاهرخ» را در مرکز زرتشتیان کالیفرنیا احداث کرد.
در سال ۱۹۶۶ با حمایت دولت، سازمان صنایع دستی و یک مرکز تجاری وابسته بهنام مرکز صنایع دستی را در تهران تأسیس کرد و در طول ۶ ماه با سفرهایی که به روستاها و شهرهای گوناگون ایران انجام داد، صنایع دستی جاههای مختلف ایران را گردآوری کرد و به وزارت اقتصاد ارائه داد.
او برای زنان ایران اقداماتی انجام داد که از میان آنها تأسیس سازمان زنان زرتشتی و بهبود زندان زنان با انجام آموزشهای لازم به مدد کاران و کارمندان آن بود.
افتخارات:
وی در آمریکا بهعنوان یکی از بنیانگذاران و نخستین رئیس مرکز و عضو هیئت امناء مرکز زرتشتیان در کالیفرنیای جنوبی برگزیده شد.
در سال ۱۹۹۴ به دلیل کارهای بسیاری که در طول زندگیاش انجام داد، به عنوان زن شایسته سال برگزیده شد و با مراسمی در دانشگاه UCLA لسآنجلس از وی تقدیر شد.
در سال ۱۹۹۶ از سوی اتحادیه انجمنهای زرتشتی قاره آمریکای شمالی (FEZANA) بهعنوان یک زن زرتشتی با خدمات عالی موفق بهدریافت «لوح تقدیر» از سوی این اتحادیه شد.
در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۸۹ همایشی با عنوان سپاسداری از اندیشههای تأثیرگذار زرتشتی در جشنگاه خسروی با کوشش گروه پویندگان اشا برگزار شد. این همایش که بهمنظور قدردانی از کیخسرو شاهرخ، فرنگیس یگانگی، اسفندیار یگانگی و اردشیر یگانگی برگزار شد دارای بخشهای متنوعی بود و در آن تموچین شاهرخ و کامبیز یگانگی بهعنوان نوههای کیخسرو شاهرخ حضور داشتند و در مورد خانواده یگانگی و تأثیرگذاری کیخسرو شاهرخ گفتگو کردند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فرنگیس_یگانگی، ز
۲۱ اردیبهشت زادروز فرنگیس یگانِگی "شاهرخ"
(زاده ۲۱ اردیبهشت ۱۲۹۵ تهران – درگذشته ۲۴ بهمن ۱۳۸۸ امریکا) بنیانگذار سازمان صنایع دستی، دبیر شورایعالی زنان و معاون دبیرکل سازمان زنان ایران
او دختر ارباب کیخسرو، همسر اردشیر یگانگی، از پیشکسوتان مبارزه برای پیشبرد حقوق زنان بود. از کالج آمریکاییها دیپلم گرفت و مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی و انگلیسی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد در رشته مددکاری اجتماعی از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی دریافت کرد.
در سال ۱۳۱۲ با اردشیر یگانگی ازدواج کرد و صاحب سه فرزند به نامهای فیروزه، پرویز و کامبیز شدند.
کتابخانه یگانگی در سال ۱۳۳۷ با کمک مالی خانواده یگانگی توسط او در محوطه انجمن زرتشتیان تهران ساخته شد و پس از بازسازی در سال ۱۳۸۶ بازگشایی شد. در این کتابخانه بیش از ۱۴۰۰۰ کتاب تخصصی فرهنگ و تمدن ایران باستان و نیز فرهنگ زرتشتی وجود دارد. او همچنین «کتابخانه یگانگی - کیخسرو شاهرخ» را در مرکز زرتشتیان کالیفرنیا احداث کرد.
در سال ۱۹۶۶ با حمایت دولت، سازمان صنایع دستی و یک مرکز تجاری وابسته بهنام مرکز صنایع دستی را در تهران تأسیس کرد و در طول ۶ ماه با سفرهایی که به روستاها و شهرهای گوناگون ایران انجام داد، صنایع دستی جاههای مختلف ایران را گردآوری کرد و به وزارت اقتصاد ارائه داد.
او برای زنان ایران اقداماتی انجام داد که از میان آنها تأسیس سازمان زنان زرتشتی و بهبود زندان زنان با انجام آموزشهای لازم به مدد کاران و کارمندان آن بود.
افتخارات:
وی در آمریکا بهعنوان یکی از بنیانگذاران و نخستین رئیس مرکز و عضو هیئت امناء مرکز زرتشتیان در کالیفرنیای جنوبی برگزیده شد.
در سال ۱۹۹۴ به دلیل کارهای بسیاری که در طول زندگیاش انجام داد، به عنوان زن شایسته سال برگزیده شد و با مراسمی در دانشگاه UCLA لسآنجلس از وی تقدیر شد.
در سال ۱۹۹۶ از سوی اتحادیه انجمنهای زرتشتی قاره آمریکای شمالی (FEZANA) بهعنوان یک زن زرتشتی با خدمات عالی موفق بهدریافت «لوح تقدیر» از سوی این اتحادیه شد.
در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۸۹ همایشی با عنوان سپاسداری از اندیشههای تأثیرگذار زرتشتی در جشنگاه خسروی با کوشش گروه پویندگان اشا برگزار شد. این همایش که بهمنظور قدردانی از کیخسرو شاهرخ، فرنگیس یگانگی، اسفندیار یگانگی و اردشیر یگانگی برگزار شد دارای بخشهای متنوعی بود و در آن تموچین شاهرخ و کامبیز یگانگی بهعنوان نوههای کیخسرو شاهرخ حضور داشتند و در مورد خانواده یگانگی و تأثیرگذاری کیخسرو شاهرخ گفتگو کردند.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فرنگیس_یگانگی، ز
Telegram
attach 📎
#فردوسی و اهمیت #شاهنامه- محمدعلی فروغی
#شاهنامه فردوسی هم از حیث کمیت هم از جهت کیفیت بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است، بلکه می توان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است، و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمی زدم، می گفتم که شاهنامه معظم ترین یادگار ادبی نوع بشر است.
تاریخ ملی ایرانیان
🔹نخستین منت بزرگی که فردوسی بر ما دارد احیا و ابقای تاریخ ملی ماست. هرچند جمع آوری این تاریخ را فردوسی نکرده و عمل او تنها این بوده است که کتابی را که پیش از او فراهم آمده بود بنظم آورده است ولیکن همین فقره کافیست که او را زنده کننده آثار گذشته ایرانیان بشمار آورد.
🔹چنانکه خود او این نکته را متوجه بوده و فرموده است: "عجم زنده کردم بدین پارسی" و پس از شماره ی اسامی بزرگانی که نام آنها را ثبت جریده ی روزگار ساخته می گوید:
چون عیسی من این مردگان را تمام
سراسر همه زنده کردم بنام
ایرانی بی شاهنامه: چرخ چنبر
🔹اگر فردوسی شاهنامه را نظم نکرده بود این روایات بحالت تاریخ بلعمی و نظایر آن در می آمد که از صدهزار نفر یک نفر آنها را نخوانده بلکه ندیده است، و شکی نیست در اینکه اگر سخن دلنشین فردوسی نبود، وسیله ی ابقای تاریخ ایران همانا منحصر بکتب امثال مسعودی و حمزه بن حسن و ابوریحان میبود که همه بزبان عرب نوشته شده و اکثریت عظیم ایرانی ها از فهم آن عاجزند. شاهنامه فردوسی از بدو امر نزد فارسی زبانان چنان دلچسب واقع شده که عموما فریفته آن گردیده اند. هرکس خواندن می توانست، شاهنامه را می خواند و کسی که خواندن نمی دانست در مجالس شاهنامه خوانی برای شنیدن و تمتع یافتن از آن حاضر می شد. کمتر ایرانی بود که آن داستان ها را نداند و اشعار شاهنامه را از بر نخواند و رجال احیا شده ی فردوسی را نشناسد.
وظیفه هر ایرانی
🔹بعقیده ی من وظیفه هر ایرانی است که اولا خود با شاهنامه مانوس شود، ثانیا ابناء وطن را بموانست این کتاب ترغیب نماید و اسباب آن را فراهم آورد. مختصر، فردوسی قباله و سند نجابت ملت ایران را تنظیم فرموده، و همین کلمه مرا بی نیاز می کند از اینکه در توضیح مطلب و پافشاری در اثبات مقام فردوسی از این جهت بطول کلام بپردازم.
وقایع تاریخی و اعتقاد به حقیقت
🔹بی موقع نمی دانم که جواب این اعتراض را بدهم که: غالب روایاتی که فردوسی در شاهنامه نقل کرده، یا تمام عاری از حقیقت است یا مشوب بافسانه می باشد و درین صورت چگونه میتواند سند تاریخ ما محسوب شود؟ غافل نباید شد از اینکه مقصود از تاریخ چیست و فواید آن کدام است. البته در هر رشته از تحقیقات و معلومات حقیقت باید وجهه و مقصود باشد و خلاف حقیقت مایه ی گمراهی است. اما در این مورد مخصوص، مطابق واقع بودن یا نبودن قضایا منظور نظر نیست. همه اقوام و ملل متمدن مبادی تاریخشان مجهول و آمیخته بافسانه است و هراندازه سابقه ی ورودشان بتمدن قدیمتر باشد این کیفیت در نزد آنها قویتر است، زیرا که در ازمنه ی باستانی تحریر و تدوین کتب و رسائل شایع و رایج نبود، و وقایع و سوانحی که بر مردم وارد می شد فقط در حافظه ی اشخاص نقش می گرفت و سینه به سینه از اسلاف باخلاف می رسید و ضعف حافظه یا قوت تخیل و غیرت و تعصب اشخاص، وقایع و قضایا را در ضمن انتقال روایات از متقدمین به متاخرین متبدل می ساخت و کم کم بصورت افسانه در می آورد. خاصه اینکه طبایع مردم عموما بر این است که در باره اشخاص یا اموری که در ذهن ایشان تاثیر عمیق می بخشد افسانه سرایی می کنند، و بسا که بحقیقت آن افسانه ها معتقد و نسبت بآنها متعصب می شوند.
مایه اتحاد: یادگار گذشته
🔹حاصل اینکه تاریخ باستانی کلیه ی اقوام و ملل بالضروره افسانه مانند است. هر قومی برای اینکه میان افراد و دسته های مختلف او اتفاق و اتحاد وهمدری و تعاون موجود باشد، جهت جامعه و مابه الاشتراک لازم دارد؛ و بهترین جهت جامعه در میان اقوام و ملل، اشتراک در یادگارهای گذشته است، اگر چه آن یادگارها حقیقت و واقعیت نداشته باشد. چه شرط اصلی آنست که مردم بحقیقت آنها معتقد باشند، و ایرانیان همواره معتقد بوده اند که پادشاهان عظیم الشان، مانند جمشید و فریدون و کیقباد و کیخسرو داشته و مردان نامی مانند کاوه و قارن و گیو و گودرز و رستم و اسفندیار میان ایشان بوده که جان و مال و عرض و ناموس اجدادشان را در مقابل دشمنان مشترک مانند ضحاک و افراسیاب وغیره محافظت نموده اند. به عبارت اخری، هر جماعتی که کاوه و رستم و گیو و بیژن و ایرج و منوچهر و کیخسرو و کیقباد و امثال آنان را از خود می دانستند. ، ایرانی محسوب بودند و این جهت جامعه، رشته ی اتصال و مایه ی اتحاد ملیت ایشان بوده است.
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/445-ferdosi-ahamiat-shahnameh.html
____
💎
🆔 @maneshparsi
#شاهنامه فردوسی هم از حیث کمیت هم از جهت کیفیت بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است، بلکه می توان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است، و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمی زدم، می گفتم که شاهنامه معظم ترین یادگار ادبی نوع بشر است.
تاریخ ملی ایرانیان
🔹نخستین منت بزرگی که فردوسی بر ما دارد احیا و ابقای تاریخ ملی ماست. هرچند جمع آوری این تاریخ را فردوسی نکرده و عمل او تنها این بوده است که کتابی را که پیش از او فراهم آمده بود بنظم آورده است ولیکن همین فقره کافیست که او را زنده کننده آثار گذشته ایرانیان بشمار آورد.
🔹چنانکه خود او این نکته را متوجه بوده و فرموده است: "عجم زنده کردم بدین پارسی" و پس از شماره ی اسامی بزرگانی که نام آنها را ثبت جریده ی روزگار ساخته می گوید:
چون عیسی من این مردگان را تمام
سراسر همه زنده کردم بنام
ایرانی بی شاهنامه: چرخ چنبر
🔹اگر فردوسی شاهنامه را نظم نکرده بود این روایات بحالت تاریخ بلعمی و نظایر آن در می آمد که از صدهزار نفر یک نفر آنها را نخوانده بلکه ندیده است، و شکی نیست در اینکه اگر سخن دلنشین فردوسی نبود، وسیله ی ابقای تاریخ ایران همانا منحصر بکتب امثال مسعودی و حمزه بن حسن و ابوریحان میبود که همه بزبان عرب نوشته شده و اکثریت عظیم ایرانی ها از فهم آن عاجزند. شاهنامه فردوسی از بدو امر نزد فارسی زبانان چنان دلچسب واقع شده که عموما فریفته آن گردیده اند. هرکس خواندن می توانست، شاهنامه را می خواند و کسی که خواندن نمی دانست در مجالس شاهنامه خوانی برای شنیدن و تمتع یافتن از آن حاضر می شد. کمتر ایرانی بود که آن داستان ها را نداند و اشعار شاهنامه را از بر نخواند و رجال احیا شده ی فردوسی را نشناسد.
وظیفه هر ایرانی
🔹بعقیده ی من وظیفه هر ایرانی است که اولا خود با شاهنامه مانوس شود، ثانیا ابناء وطن را بموانست این کتاب ترغیب نماید و اسباب آن را فراهم آورد. مختصر، فردوسی قباله و سند نجابت ملت ایران را تنظیم فرموده، و همین کلمه مرا بی نیاز می کند از اینکه در توضیح مطلب و پافشاری در اثبات مقام فردوسی از این جهت بطول کلام بپردازم.
وقایع تاریخی و اعتقاد به حقیقت
🔹بی موقع نمی دانم که جواب این اعتراض را بدهم که: غالب روایاتی که فردوسی در شاهنامه نقل کرده، یا تمام عاری از حقیقت است یا مشوب بافسانه می باشد و درین صورت چگونه میتواند سند تاریخ ما محسوب شود؟ غافل نباید شد از اینکه مقصود از تاریخ چیست و فواید آن کدام است. البته در هر رشته از تحقیقات و معلومات حقیقت باید وجهه و مقصود باشد و خلاف حقیقت مایه ی گمراهی است. اما در این مورد مخصوص، مطابق واقع بودن یا نبودن قضایا منظور نظر نیست. همه اقوام و ملل متمدن مبادی تاریخشان مجهول و آمیخته بافسانه است و هراندازه سابقه ی ورودشان بتمدن قدیمتر باشد این کیفیت در نزد آنها قویتر است، زیرا که در ازمنه ی باستانی تحریر و تدوین کتب و رسائل شایع و رایج نبود، و وقایع و سوانحی که بر مردم وارد می شد فقط در حافظه ی اشخاص نقش می گرفت و سینه به سینه از اسلاف باخلاف می رسید و ضعف حافظه یا قوت تخیل و غیرت و تعصب اشخاص، وقایع و قضایا را در ضمن انتقال روایات از متقدمین به متاخرین متبدل می ساخت و کم کم بصورت افسانه در می آورد. خاصه اینکه طبایع مردم عموما بر این است که در باره اشخاص یا اموری که در ذهن ایشان تاثیر عمیق می بخشد افسانه سرایی می کنند، و بسا که بحقیقت آن افسانه ها معتقد و نسبت بآنها متعصب می شوند.
مایه اتحاد: یادگار گذشته
🔹حاصل اینکه تاریخ باستانی کلیه ی اقوام و ملل بالضروره افسانه مانند است. هر قومی برای اینکه میان افراد و دسته های مختلف او اتفاق و اتحاد وهمدری و تعاون موجود باشد، جهت جامعه و مابه الاشتراک لازم دارد؛ و بهترین جهت جامعه در میان اقوام و ملل، اشتراک در یادگارهای گذشته است، اگر چه آن یادگارها حقیقت و واقعیت نداشته باشد. چه شرط اصلی آنست که مردم بحقیقت آنها معتقد باشند، و ایرانیان همواره معتقد بوده اند که پادشاهان عظیم الشان، مانند جمشید و فریدون و کیقباد و کیخسرو داشته و مردان نامی مانند کاوه و قارن و گیو و گودرز و رستم و اسفندیار میان ایشان بوده که جان و مال و عرض و ناموس اجدادشان را در مقابل دشمنان مشترک مانند ضحاک و افراسیاب وغیره محافظت نموده اند. به عبارت اخری، هر جماعتی که کاوه و رستم و گیو و بیژن و ایرج و منوچهر و کیخسرو و کیقباد و امثال آنان را از خود می دانستند. ، ایرانی محسوب بودند و این جهت جامعه، رشته ی اتصال و مایه ی اتحاد ملیت ایشان بوده است.
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/hakime-tos/445-ferdosi-ahamiat-shahnameh.html
____
💎
🆔 @maneshparsi
www.iranboom.ir
فردوسی و اهمیت شاهنامه- محمدعلی فروغی
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۲ اردیبهشت سالروز استقلال بحرين از ايران با تأييد سازمان مللمتحد
در ۲۲ ارديبهشت سال ۱۳۴۹ شورای امنيت سازمان مللمتحد، با صدور قطعنامه شماره ۲۷۸ نظرخواهی فرستاده سازمان ملل از مردم بحرين را تأييد كرد و به اين ترتيب، اين كشور جزيرهای مستقل شد.
فرستاده سازمان ملل بهبحرين در مدت دو هفته، از راه گفتگو با سران قبايل و افراد صاحب نفوذ در اين كشور، به اين نتيجه رسيده بود كه بحرين مستقل شود. جزيره بحرين در خليجفارس قبل از ظهور اسلام جزو قلمرو ايران بود و با تشكيل حكومت اسلامی، بهكنترل خلفای مسلمان درآمد. از اوايل قرن هفتم هجری، بار ديگر به ايران ضميمه شد تا اينكه پس از چندين بار جابجايی قدرت در اين جزيره، بحرين در آستانه جنگ جهانی اول، تحتالحمايه انگلستان شد. با اين حال، ايران همواره بر حاكميت خود بر بحرين تأكيد داشت و به انگليس بهخاطر اشغال بحرين اعتراض میكرد. در اوايل دهه ۱۳۴۰ انگليس بهدليل ناتوانی در اداره مستعمراتش، تصميم بهعقب نشينی از خليجفارس گرفت، لذا با توافق ایران، زمينهسازی برای يك نظرخواهی در بحرين، زير نظر سازمان ملل، برای تعيين تكليف اين جزيره فراهم شد كه به استقلال آن انجاميد و حاكميت چند قرنی ايران بر بحرين در ۲۲ ارديبهشت ۱۳۴۹ پايان پذيرفت.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#استقلال_بحرین
۲۲ اردیبهشت سالروز استقلال بحرين از ايران با تأييد سازمان مللمتحد
در ۲۲ ارديبهشت سال ۱۳۴۹ شورای امنيت سازمان مللمتحد، با صدور قطعنامه شماره ۲۷۸ نظرخواهی فرستاده سازمان ملل از مردم بحرين را تأييد كرد و به اين ترتيب، اين كشور جزيرهای مستقل شد.
فرستاده سازمان ملل بهبحرين در مدت دو هفته، از راه گفتگو با سران قبايل و افراد صاحب نفوذ در اين كشور، به اين نتيجه رسيده بود كه بحرين مستقل شود. جزيره بحرين در خليجفارس قبل از ظهور اسلام جزو قلمرو ايران بود و با تشكيل حكومت اسلامی، بهكنترل خلفای مسلمان درآمد. از اوايل قرن هفتم هجری، بار ديگر به ايران ضميمه شد تا اينكه پس از چندين بار جابجايی قدرت در اين جزيره، بحرين در آستانه جنگ جهانی اول، تحتالحمايه انگلستان شد. با اين حال، ايران همواره بر حاكميت خود بر بحرين تأكيد داشت و به انگليس بهخاطر اشغال بحرين اعتراض میكرد. در اوايل دهه ۱۳۴۰ انگليس بهدليل ناتوانی در اداره مستعمراتش، تصميم بهعقب نشينی از خليجفارس گرفت، لذا با توافق ایران، زمينهسازی برای يك نظرخواهی در بحرين، زير نظر سازمان ملل، برای تعيين تكليف اين جزيره فراهم شد كه به استقلال آن انجاميد و حاكميت چند قرنی ايران بر بحرين در ۲۲ ارديبهشت ۱۳۴۹ پايان پذيرفت.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#استقلال_بحرین
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۲ اردیبهشت سالروز درگذشت پرویز شهریاری
(زاده ۲ آذر ۱۳۰۵ کرمان — درگذشته ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ تهران) ریاضیدان، نویسنده، مترجم، معلم ریاضیات، روزنامهنگار و فعال سیاسی
او در محلهای فقیرنشین زاده شد و دوران کودکیاش بهلحاظ مالی بسیار سخت گذشت آنچنان که در آن زمان برای امرار معاش بهکارهای سنگین بدنی و کارگری همچون کوزهگری، بنایی، آجرپزی و کار در راهآهن پرداخت.
در خرداد ۱۳۲۳ از دانشسرای مقدماتی کرمان فارغالتحصیل شد و دبیر بسیار سرشناسی در رشته ریاضیات بود.
وی بهچهره ماندگار آموزش نوین ریاضیات در ایران تبدیل شد و در سال ۱۳۳۲ از دانشکده علوم دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت معلم بهفارغالتحصیلی رسید.
در سال ۱۳۳۹ اولین کلاس کنکور در ایران با نام "گروه فرهنگی خوارزمی" و کمی بعد "دبیرستان پسرانه خوارزمی" را تاسیس کرد. در سال ۱۳۴۰ "دبیرستان مرجان" را تاسیس کرد. در سال ۱۳۴۲ با همکاری ۱۷۰ نفر از معلمان "انتشارات خوارزمی" را بنیان نهاد. در سال ۱۳۵۰ "گروه فرهنگی مرجان" را با همکاری ۷۰۰ نفر معلم راه اندازی کرد. در سال ۱۳۵۳ "انتشارات توکا" را با جمعی از دوستان تاسیس کرد و "مدرسه عالی علوم اراک" را با کمک دکتر عبدالکریم قریب و دکتر حسین گلگلاب راهاندازی کرد.
استاد شهریاری بهزبان فرانسه مسلط بود و زبان روسی را در مدت کوتاه ۹ ماه و آنهم بهصورت خودآموز فراگرفت و آنگاه دست بهتالیف و ترجمه علاوه بر تدریس ریاضیات زد. نخستین ترجمهای که از او بهچاپ رسید، کتاب تاریخ حساب، نوشته رنهتانون فرانسوی در سال ۱۳۲۹ بود که بسیار سلیس و روان بود.
وی سردبیری و راهاندازی بیش از ۵ نشریه از جمله "سخن علمی" "چیستا" "دانش و مردم" "آشتی با ریاضیات" و "آشنایی با دانش" را در کارنامه خود داشت.
از دیگر افتخارات او موارد زیر است:
در سال ۱۳۴۵ دریافت نشان درجه یک علمی.
در سال ۱۳۸۰ دریافت نشان افتخارملی از سوی انجمن آثار و مفاخر ملیایران.
در سال ۱۳۸۱ دریافت دکترای افتخاری ریاضیات از سوی دانشگاه کرمان.
در سال ۱۳۸۴ برگزیده مراسم چهرههای ماندگار در رشته آموزش ریاضیات.
در سال ۱۳۸۷ دریافت عنوان برترین ریاضیدان زنده ایران از سوی انجمن ریاضی ایران. ( این انجمن با انجمنهای ریاضی ایالات متحده آمریکا و فرانسه همکاری دارد.)
او ۴۰۰ کتاب تالیف و ترجمه کرد. بیش از ۱۰۰۰ مقاله از او در نشریههای علمی و فرهنگی به چاپ رسید.
آرامگاه وی در قصر فیروزه زرتشتیان واقع در شرق تهران است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پرویز_شهریاری، د
۲۲ اردیبهشت سالروز درگذشت پرویز شهریاری
(زاده ۲ آذر ۱۳۰۵ کرمان — درگذشته ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ تهران) ریاضیدان، نویسنده، مترجم، معلم ریاضیات، روزنامهنگار و فعال سیاسی
او در محلهای فقیرنشین زاده شد و دوران کودکیاش بهلحاظ مالی بسیار سخت گذشت آنچنان که در آن زمان برای امرار معاش بهکارهای سنگین بدنی و کارگری همچون کوزهگری، بنایی، آجرپزی و کار در راهآهن پرداخت.
در خرداد ۱۳۲۳ از دانشسرای مقدماتی کرمان فارغالتحصیل شد و دبیر بسیار سرشناسی در رشته ریاضیات بود.
وی بهچهره ماندگار آموزش نوین ریاضیات در ایران تبدیل شد و در سال ۱۳۳۲ از دانشکده علوم دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت معلم بهفارغالتحصیلی رسید.
در سال ۱۳۳۹ اولین کلاس کنکور در ایران با نام "گروه فرهنگی خوارزمی" و کمی بعد "دبیرستان پسرانه خوارزمی" را تاسیس کرد. در سال ۱۳۴۰ "دبیرستان مرجان" را تاسیس کرد. در سال ۱۳۴۲ با همکاری ۱۷۰ نفر از معلمان "انتشارات خوارزمی" را بنیان نهاد. در سال ۱۳۵۰ "گروه فرهنگی مرجان" را با همکاری ۷۰۰ نفر معلم راه اندازی کرد. در سال ۱۳۵۳ "انتشارات توکا" را با جمعی از دوستان تاسیس کرد و "مدرسه عالی علوم اراک" را با کمک دکتر عبدالکریم قریب و دکتر حسین گلگلاب راهاندازی کرد.
استاد شهریاری بهزبان فرانسه مسلط بود و زبان روسی را در مدت کوتاه ۹ ماه و آنهم بهصورت خودآموز فراگرفت و آنگاه دست بهتالیف و ترجمه علاوه بر تدریس ریاضیات زد. نخستین ترجمهای که از او بهچاپ رسید، کتاب تاریخ حساب، نوشته رنهتانون فرانسوی در سال ۱۳۲۹ بود که بسیار سلیس و روان بود.
وی سردبیری و راهاندازی بیش از ۵ نشریه از جمله "سخن علمی" "چیستا" "دانش و مردم" "آشتی با ریاضیات" و "آشنایی با دانش" را در کارنامه خود داشت.
از دیگر افتخارات او موارد زیر است:
در سال ۱۳۴۵ دریافت نشان درجه یک علمی.
در سال ۱۳۸۰ دریافت نشان افتخارملی از سوی انجمن آثار و مفاخر ملیایران.
در سال ۱۳۸۱ دریافت دکترای افتخاری ریاضیات از سوی دانشگاه کرمان.
در سال ۱۳۸۴ برگزیده مراسم چهرههای ماندگار در رشته آموزش ریاضیات.
در سال ۱۳۸۷ دریافت عنوان برترین ریاضیدان زنده ایران از سوی انجمن ریاضی ایران. ( این انجمن با انجمنهای ریاضی ایالات متحده آمریکا و فرانسه همکاری دارد.)
او ۴۰۰ کتاب تالیف و ترجمه کرد. بیش از ۱۰۰۰ مقاله از او در نشریههای علمی و فرهنگی به چاپ رسید.
آرامگاه وی در قصر فیروزه زرتشتیان واقع در شرق تهران است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پرویز_شهریاری، د
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲۲ اردیبهشت زادروز مریم میرزاخانی
(زاده ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ تهران -- درگذشته ۲۳ تیر ۱۳۹۶ امریکا) ریاضیدان و استاد دانشگاه
او در دوران تحصیل در دبیرستان فرزانگان تهران، برنده مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی در سالهای ۱۹۹۴ "هنگکنگ" و ۱۹۹۵ "کانادا" شد و در آن سال به عنوان نخستین دانشآموز ایرانی، نمره کامل را بهدست آورد. وی نخستین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت و به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت و نخستین دانشآموز ایرانی بود که دو سال مدال طلا گرفت.
در سال ۱۹۹۹ مدرک کارشناسی در رشته ریاضی از دانشگاه شریف و دکتری در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مکمولن، از برندگان مدال فیلدز، گرفت. از مریم میرزاخانی به عنوان یکی از ده ذهن جوان برگزیده سال ۲۰۰۵ از سوی نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشته ریاضیات تجلیل شد.
او برنده جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳ و جایزه کلی شد و از ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۷ "اول سپتامبر ۲۰۰۸" در دانشگاه استنفورد استاد دانشگاه و پژوهشگر رشته ریاضیات شد. پیش از این، او استاد دانشگاه پرینستون بود.
در سال ۱۹۹۹ موفق شد راهحلی برای یک مشکل ریاضی پیدا کند. ریاضیدانان مدتهای طولانی است که به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرمهای هندسی هذلولوی بودهاند و در این میان وی در دانشگاه پرینستون نشان داد که با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را بهسوی دست یافتن به راهحلی روشن در اختیار داشت.
او در سال ۲۰۰۹ بهخاطر دستاوردهایش در ریاضیات برنده جایزه بلومنتال شد.
نامگذاریهای افتخاری:
* به افتخار پروفسور میرزاخانی دانشمند ایرانی کتابخانه اصلی دانشکده ریاضیات شریف بهنام ایشان نامگذاری شدهاست.
* ساختمان آمفیتئاتر و کتابخانه دبیرستان فرزانگان ۱ تهران به افتخار وی، دانشآموخته این مرکز، بهساختمان پروفسور مریم میرزاخانی تغییر یافت.
* خانه ریاضیات اصفهان، به افتخار این دانشمند بلندپایه ایرانی، نامگذاری شد.
خارج از ایران :
* در ۲ فوریه ۲۰۱۸ استلاجیک، شرکتی فعال در زمینه تصویربرداری و تحلیل دیدبانی زمین، میکروماهوارهای از سری گنوست را بهفضا پرتاب کرد که به افتخار مریم میرزاخانی نامگذاری شده بود.
* سیارک ۳۲۱۳۵۷ میرزاخانی بهیاد او نامگذاری شد. نامگذاری افتخاری رسمی توسط مرکز بررسی ریزسیارهها منتشر شد.
* زادروز مریم میرزاخانی ۲۲ اردیبهشت "۱۲ مه" از سوی اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران بهعنوان روز جهانی زن در ریاضیات نامگذاری شد.
* در چهارم نوامبر ۲۰۱۹ بنیاد جایزه بریکترو اعلام کرد که جایزه جدیدی بهنام مریم میرزاخانی مرزهاینو را ایجاد کردند که بهزنان پیشتاز در علم ریاضی تقدیم خواهد شد. این جایزه بهمبلغ ۵۰٬۰۰۰ دلار هرساله بهزنان ریاضیدان تازهکار که دکترای خود را در دوسال قبل از تقدیم جایزه گرفتهاند پرداخت میشود.
* در ۸ مارس و بهمناسبت روز زن، نام «مریم میرزاخانی» دانشمند ایرانی به پیشنهاد دانشجویان «دانشگاه فنی برلین» بر یکی از خیابانهای این شهر گذاشته شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مریم_میرزاخانی، ز
۲۲ اردیبهشت زادروز مریم میرزاخانی
(زاده ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ تهران -- درگذشته ۲۳ تیر ۱۳۹۶ امریکا) ریاضیدان و استاد دانشگاه
او در دوران تحصیل در دبیرستان فرزانگان تهران، برنده مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی در سالهای ۱۹۹۴ "هنگکنگ" و ۱۹۹۵ "کانادا" شد و در آن سال به عنوان نخستین دانشآموز ایرانی، نمره کامل را بهدست آورد. وی نخستین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت و به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت و نخستین دانشآموز ایرانی بود که دو سال مدال طلا گرفت.
در سال ۱۹۹۹ مدرک کارشناسی در رشته ریاضی از دانشگاه شریف و دکتری در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد به سرپرستی کورتیس مکمولن، از برندگان مدال فیلدز، گرفت. از مریم میرزاخانی به عنوان یکی از ده ذهن جوان برگزیده سال ۲۰۰۵ از سوی نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشته ریاضیات تجلیل شد.
او برنده جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳ و جایزه کلی شد و از ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۷ "اول سپتامبر ۲۰۰۸" در دانشگاه استنفورد استاد دانشگاه و پژوهشگر رشته ریاضیات شد. پیش از این، او استاد دانشگاه پرینستون بود.
در سال ۱۹۹۹ موفق شد راهحلی برای یک مشکل ریاضی پیدا کند. ریاضیدانان مدتهای طولانی است که به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرمهای هندسی هذلولوی بودهاند و در این میان وی در دانشگاه پرینستون نشان داد که با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را بهسوی دست یافتن به راهحلی روشن در اختیار داشت.
او در سال ۲۰۰۹ بهخاطر دستاوردهایش در ریاضیات برنده جایزه بلومنتال شد.
نامگذاریهای افتخاری:
* به افتخار پروفسور میرزاخانی دانشمند ایرانی کتابخانه اصلی دانشکده ریاضیات شریف بهنام ایشان نامگذاری شدهاست.
* ساختمان آمفیتئاتر و کتابخانه دبیرستان فرزانگان ۱ تهران به افتخار وی، دانشآموخته این مرکز، بهساختمان پروفسور مریم میرزاخانی تغییر یافت.
* خانه ریاضیات اصفهان، به افتخار این دانشمند بلندپایه ایرانی، نامگذاری شد.
خارج از ایران :
* در ۲ فوریه ۲۰۱۸ استلاجیک، شرکتی فعال در زمینه تصویربرداری و تحلیل دیدبانی زمین، میکروماهوارهای از سری گنوست را بهفضا پرتاب کرد که به افتخار مریم میرزاخانی نامگذاری شده بود.
* سیارک ۳۲۱۳۵۷ میرزاخانی بهیاد او نامگذاری شد. نامگذاری افتخاری رسمی توسط مرکز بررسی ریزسیارهها منتشر شد.
* زادروز مریم میرزاخانی ۲۲ اردیبهشت "۱۲ مه" از سوی اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران بهعنوان روز جهانی زن در ریاضیات نامگذاری شد.
* در چهارم نوامبر ۲۰۱۹ بنیاد جایزه بریکترو اعلام کرد که جایزه جدیدی بهنام مریم میرزاخانی مرزهاینو را ایجاد کردند که بهزنان پیشتاز در علم ریاضی تقدیم خواهد شد. این جایزه بهمبلغ ۵۰٬۰۰۰ دلار هرساله بهزنان ریاضیدان تازهکار که دکترای خود را در دوسال قبل از تقدیم جایزه گرفتهاند پرداخت میشود.
* در ۸ مارس و بهمناسبت روز زن، نام «مریم میرزاخانی» دانشمند ایرانی به پیشنهاد دانشجویان «دانشگاه فنی برلین» بر یکی از خیابانهای این شهر گذاشته شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مریم_میرزاخانی، ز
Telegram
attach 📎
یادداشت های شاهنامه: چراغ راهنمایی به هزارتوهای حماسه ی ایران
دکتر جلیل دوستخواه
#شاهنامه ی فردوسی، گنج شایگان حماسه ی ملّی ی ایران و بزرگترین نمایشگاه فرهنگ ایرانی، به گفته ی درست ِ استاد دکتر جلال خالقی مطلق، ویراستار ِ بهترین و رساترین چاپ ِ تاکنون نشریافته ی آن، متنی است "دشوار ِ آسانْ نما". این سخن ِاستاد خالقی، برآیند ِ آزمون ِ دشوار ِ چند ده ساله ی ایشان در کار ِ ویرایش ِ این اثر ِ گرانْ سنگ است و هرکس که سر و کاری جدّی با این متن داشته باشد، درستی ی آن را گواهی می کند.
🔹بخش یکم ِ این یادداشتها (ویژه ی دفترهای یکم و دوم متن) پیش از این در دو دفتر نشریافته بود و اکنون بخش دوم (ویژه ی دفترهای سوم تا پنجم متن) در دسترس دوستداران شاهنامه قرارگرفته است. درباره ی این یادداشتهای کلیدی و بسیار ارجمند، می توان و باید به گستردگی سخن گفت و جزء به جزء آنها را در کارگاه نقد بازشکافت و عیارسنجید. این کاری است بایسته که همانا زمان و مجالی فراخ می خواهد. امّا اکنون، بانوی فرهیخته و پژوهنده ی ایران شناس نوشین شاهرخی،نخستین گام را در این راه برداشته و به بررسی و تحلیل بخش اخیر یادداشت ها پرداخته است. آنچه در پی می آورم، متن بررسی ی اوست که می تواند برای جویندگان کلیدهای گنجینه ی بزرگ شاهنامه، آگاهی دهنده و نویدبخش باشد. این بررسی را با سپاس از نگارنده، به گُفتاوَرد از تارنمای خبری ی ِ اخبار ِ روز بدین صفحه می آورم.
معرّفی ی ِ کتاب: بخش دوم یادداشتهای شاهنامه
اثر جلال خالقی مطلق
نوشین شاهرخی
🔹بخش یکم یادداشتهای شاهنامه در سال 1380 منتشر شد که گزارش بیتهای دفترهای یکم و دوم شاهنامه را دربرداشت. بخش دوم به دفترهای سوم، چهارم و پنجم میپردازد. (شش دفتر از هشت دفتر شاهنامه تاکنون به چاپ رسیدهاند و دو دفتر دیگر نیز به همراه یادداشتهای دفتر هشتم بزودی منتشر خواهند شد). این یادداشتها نه تنها به توضیح برخی واژگان و بیتهای دشوار شاهنامه میپردازد، بلکه حاوی بررسیهای ارزنده از داستانهای شاهنامه است. دکتر جلال خالقی مطلق حدود چهل سال زندگی خود را صرف پیرایش شاهنامه نمودهاند و این یادداشتها بازتاب دانش گسترده و آگاهی ایشان از این حماسهی بزرگ ملّی است.
🔹این یادداشتها سرشار از آگاهیهای گونهگون میباشد. اهمیت موضوع درگیری در سراسر شاهنامه، مفاهیم اسطورهای چون فرّه و مشروعیت (پادشاهی و یا نیز پهلوانی)، رابطهی پسر با پدر و نیا، آیین خسروان، اساطیر و تاریخ، آیینهای ایران کهن، تعبیر اسطورهها و آیینهای پیش و پس از دین زرتشتی، ادبیات و توضیح ریشهی واژگان، صنایع قصیدهسرایی و نیز نگاه فردوسی در زمینههای گوناگون، از جمله به زن، مورد کنکاش قرار گرفته و با رمزگشایی زبان در زمان شاعر، خواننده با نگاهی نو به پیشباز این اثر ارزنده میرود.
🔹در این یادداشتها نهتنها روایت فردوسی با روایت مورخان پیش از فردوسی مقایسه گشته، بلکه در پایان برخی از داستانها نقدی فشرده و کوتاه نیز ارائه شده است. از یکسو درگیریهایی که هستهی اصلی داستانهای شاهنامه را تشکیل میدهند (نهتنها تضادهای اسطورهای چون نیک و بد، بلکه درگیریهای عقیدتی که در این دو قطب نیک و بد نمیگنجند، همچون "داستان رستم و اسفندیار" و یا "فرود")، با نگاهی تیزبین و شفاف و نیز نو مورد بررسی قرار گرفتهاند و از سوی دیگر زبان شاعر در بیان این درگیریها و ارتباط آنان با طبیعت با دیگر شاعران سنجیده شده است. در اینجا نمونهای از تفسیر سخن فردوسی و مقایسهی آن با سخن نظامی میآید که نشان از دمیدن روح در طبیعت دارد.
"… ولی توصیف شب در خطبۀ داستان "بیژن و منیژه" یک توصیف ذهنی است. در اینجا سراینده به میان دو مرحلۀ بالا، یعنی عکس گرفتن از طبیعت و نقاشی کردن آن عکس، یک مرحلۀ دیگر نیز افزوده است و آن این که عکسها نخست در تاریکخانۀ خیال تغییر ماهیت دادهاند و سپس نقاشی شدهاند. البته در توصیفهای طبیعت درشاهنامه، جاندادن به عناصر طبیعت و مردمسازی آنها نمونههای بسیار دارد. ولی در این جا نه مردمسازی، بلکه دیوسازی، و یا اگر در چارچوب بزرگتری بررسی کنیم، اسطورهسازی از طبیعت انجام گرفته است. خواننده هنگام خواندن توصیف شب در این خطبه، نهتنها به تفاوت آشکار سبک فردوسی با توصیفهای دیگر او از طبیعت پی میبرد، بلکه از سوی دیگر شباهتی که در اینجا میان سبک فردوسی و سبکنظامی است نظر او را جلب میکند. در واقع نظامی که برخلاف فردوسی، بیشتر به توصیفهای ذهنی و تزئینی از طبیعت میپردازد و اصولاً میتوان گفت که در شعر فارسی چنین توصیفهایی ویژۀ نظامی در هنر نگارهپردازی است، از سخن فردوسی در این خطبه تأثیر پذیرفته است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2210-yaddasht-shahnameh-cheragh.html
💎
🆔 @maneshparsi
دکتر جلیل دوستخواه
#شاهنامه ی فردوسی، گنج شایگان حماسه ی ملّی ی ایران و بزرگترین نمایشگاه فرهنگ ایرانی، به گفته ی درست ِ استاد دکتر جلال خالقی مطلق، ویراستار ِ بهترین و رساترین چاپ ِ تاکنون نشریافته ی آن، متنی است "دشوار ِ آسانْ نما". این سخن ِاستاد خالقی، برآیند ِ آزمون ِ دشوار ِ چند ده ساله ی ایشان در کار ِ ویرایش ِ این اثر ِ گرانْ سنگ است و هرکس که سر و کاری جدّی با این متن داشته باشد، درستی ی آن را گواهی می کند.
🔹بخش یکم ِ این یادداشتها (ویژه ی دفترهای یکم و دوم متن) پیش از این در دو دفتر نشریافته بود و اکنون بخش دوم (ویژه ی دفترهای سوم تا پنجم متن) در دسترس دوستداران شاهنامه قرارگرفته است. درباره ی این یادداشتهای کلیدی و بسیار ارجمند، می توان و باید به گستردگی سخن گفت و جزء به جزء آنها را در کارگاه نقد بازشکافت و عیارسنجید. این کاری است بایسته که همانا زمان و مجالی فراخ می خواهد. امّا اکنون، بانوی فرهیخته و پژوهنده ی ایران شناس نوشین شاهرخی،نخستین گام را در این راه برداشته و به بررسی و تحلیل بخش اخیر یادداشت ها پرداخته است. آنچه در پی می آورم، متن بررسی ی اوست که می تواند برای جویندگان کلیدهای گنجینه ی بزرگ شاهنامه، آگاهی دهنده و نویدبخش باشد. این بررسی را با سپاس از نگارنده، به گُفتاوَرد از تارنمای خبری ی ِ اخبار ِ روز بدین صفحه می آورم.
معرّفی ی ِ کتاب: بخش دوم یادداشتهای شاهنامه
اثر جلال خالقی مطلق
نوشین شاهرخی
🔹بخش یکم یادداشتهای شاهنامه در سال 1380 منتشر شد که گزارش بیتهای دفترهای یکم و دوم شاهنامه را دربرداشت. بخش دوم به دفترهای سوم، چهارم و پنجم میپردازد. (شش دفتر از هشت دفتر شاهنامه تاکنون به چاپ رسیدهاند و دو دفتر دیگر نیز به همراه یادداشتهای دفتر هشتم بزودی منتشر خواهند شد). این یادداشتها نه تنها به توضیح برخی واژگان و بیتهای دشوار شاهنامه میپردازد، بلکه حاوی بررسیهای ارزنده از داستانهای شاهنامه است. دکتر جلال خالقی مطلق حدود چهل سال زندگی خود را صرف پیرایش شاهنامه نمودهاند و این یادداشتها بازتاب دانش گسترده و آگاهی ایشان از این حماسهی بزرگ ملّی است.
🔹این یادداشتها سرشار از آگاهیهای گونهگون میباشد. اهمیت موضوع درگیری در سراسر شاهنامه، مفاهیم اسطورهای چون فرّه و مشروعیت (پادشاهی و یا نیز پهلوانی)، رابطهی پسر با پدر و نیا، آیین خسروان، اساطیر و تاریخ، آیینهای ایران کهن، تعبیر اسطورهها و آیینهای پیش و پس از دین زرتشتی، ادبیات و توضیح ریشهی واژگان، صنایع قصیدهسرایی و نیز نگاه فردوسی در زمینههای گوناگون، از جمله به زن، مورد کنکاش قرار گرفته و با رمزگشایی زبان در زمان شاعر، خواننده با نگاهی نو به پیشباز این اثر ارزنده میرود.
🔹در این یادداشتها نهتنها روایت فردوسی با روایت مورخان پیش از فردوسی مقایسه گشته، بلکه در پایان برخی از داستانها نقدی فشرده و کوتاه نیز ارائه شده است. از یکسو درگیریهایی که هستهی اصلی داستانهای شاهنامه را تشکیل میدهند (نهتنها تضادهای اسطورهای چون نیک و بد، بلکه درگیریهای عقیدتی که در این دو قطب نیک و بد نمیگنجند، همچون "داستان رستم و اسفندیار" و یا "فرود")، با نگاهی تیزبین و شفاف و نیز نو مورد بررسی قرار گرفتهاند و از سوی دیگر زبان شاعر در بیان این درگیریها و ارتباط آنان با طبیعت با دیگر شاعران سنجیده شده است. در اینجا نمونهای از تفسیر سخن فردوسی و مقایسهی آن با سخن نظامی میآید که نشان از دمیدن روح در طبیعت دارد.
"… ولی توصیف شب در خطبۀ داستان "بیژن و منیژه" یک توصیف ذهنی است. در اینجا سراینده به میان دو مرحلۀ بالا، یعنی عکس گرفتن از طبیعت و نقاشی کردن آن عکس، یک مرحلۀ دیگر نیز افزوده است و آن این که عکسها نخست در تاریکخانۀ خیال تغییر ماهیت دادهاند و سپس نقاشی شدهاند. البته در توصیفهای طبیعت درشاهنامه، جاندادن به عناصر طبیعت و مردمسازی آنها نمونههای بسیار دارد. ولی در این جا نه مردمسازی، بلکه دیوسازی، و یا اگر در چارچوب بزرگتری بررسی کنیم، اسطورهسازی از طبیعت انجام گرفته است. خواننده هنگام خواندن توصیف شب در این خطبه، نهتنها به تفاوت آشکار سبک فردوسی با توصیفهای دیگر او از طبیعت پی میبرد، بلکه از سوی دیگر شباهتی که در اینجا میان سبک فردوسی و سبکنظامی است نظر او را جلب میکند. در واقع نظامی که برخلاف فردوسی، بیشتر به توصیفهای ذهنی و تزئینی از طبیعت میپردازد و اصولاً میتوان گفت که در شعر فارسی چنین توصیفهایی ویژۀ نظامی در هنر نگارهپردازی است، از سخن فردوسی در این خطبه تأثیر پذیرفته است.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2210-yaddasht-shahnameh-cheragh.html
💎
🆔 @maneshparsi
www.iranboom.ir
یادداشت های شاهنامه: چراغ راهنمایی به هزارتوهای حماسه ی ایران
HTML Embed Code: