Channel: مهارتهای زندگی
🟢با خودمان صادق باشیم !
برای نگرانی از فکری که آدمهای دیگر دربارهمان میکنند چهقدر وقت صرف میکنیم؟
همهی ما تا حدودی به فکری که آدمهای اطرافمان دربارهی ما میکنند اهمیت میدهیم. چون ما ذاتا موحوداتی اجتماعی هستیم، این تمایلی کاملا طبیعی و انسانی است که بخواهیم آدمها به خاطر شخصیتمان ما را بپذیرند و دوست بدارند.
🔴اما مقولهای با عنوان "اهمیت بیش از حد "وجود دارد.
آیا کنجکاو هستید بدانید کسی پشت سرتان حرف میزند یا نه؟
آیا میخواهید بدانید آدمهای دیگر دربارهی ظاهرتان، لباستان، شغلتان، یا تصمیمهایی که میگیرید چه فکری میکنند؟
آیا همیشه به دنبال تایید گرفتن از آدمهای اطرافتان هستید؟
وقتی تا این حد به فکری که آدمهای دیگر میکنند اهمیت میدهیم، داوطلبانه در دام یک زندگی پر از تشویش و نارضایتی میافتیم!
برای نگرانی از فکری که آدمهای دیگر دربارهمان میکنند چهقدر وقت صرف میکنیم؟
همهی ما تا حدودی به فکری که آدمهای اطرافمان دربارهی ما میکنند اهمیت میدهیم. چون ما ذاتا موحوداتی اجتماعی هستیم، این تمایلی کاملا طبیعی و انسانی است که بخواهیم آدمها به خاطر شخصیتمان ما را بپذیرند و دوست بدارند.
🔴اما مقولهای با عنوان "اهمیت بیش از حد "وجود دارد.
آیا کنجکاو هستید بدانید کسی پشت سرتان حرف میزند یا نه؟
آیا میخواهید بدانید آدمهای دیگر دربارهی ظاهرتان، لباستان، شغلتان، یا تصمیمهایی که میگیرید چه فکری میکنند؟
آیا همیشه به دنبال تایید گرفتن از آدمهای اطرافتان هستید؟
وقتی تا این حد به فکری که آدمهای دیگر میکنند اهمیت میدهیم، داوطلبانه در دام یک زندگی پر از تشویش و نارضایتی میافتیم!
نگران نباشید، حقیقت از زیر خروارها دروغ و پنهانکاری بازهم چهره نشان میدهد!
دربارهی دادگری انوشیروان حکایت کردهاند که او زنجیر عدلی داشت که یکسر آن در میدان شهر بود و سر دیگر به زنگهای بزرگی در کاخ وصل بود تا هر کس دادخواهی میخواهی آن را تکان دهد و شاه به دادش برسد؛ اما هفت سال هیچکس آن زنجیر را تکان نداد تا روزی خری خود را به زنجیر مالید و زنگها به صدا در آمدند. شاه خواست تا خر را بیاورند و ببینند از آن کیست. دیدند خری فرتوت است که صاحبش رهایش کرده، شاه گفت که خر برای همین دادخواهی کرده؛ روزی که جوان بوده و توان داشته، از او بهره گرفتهاند و در دوران پیری هم باید جا و غذایش را بدهند. به این ترتیب تنها شاکی متوسل به زنجیر عدل نوشیروانی به حقش رسید.
خدا رحمت کند استاد گرانقدر باستانی پاریزی را، که تیزبینی و ریزبینیهای شگرفی در تاریخ داشت. او دربارهی این حکایت نوشته که «اصلا ارزش این داستان زنجیر برای رلی است که خر در آن بازی می کند وگرنه نفس داستان زنجیر کششی برای کسی ندارد...». (به نقل از کتاب «نون جو و دوغ گو») آنچه از اشارهی استاد برمیآید این است که تاریخ هرقدر هم که سفارشی نوشته شده باشد، حقیقت را به گونهای ویژه بازگو میکند تا قرنها بعد مردمان بدانند که از میان همهی مردم آن دوران فقط خری عدل انوشیروان را باور کرده و از او دادخواهی خواسته است. نکتهی دیگر اینکه در ترکیب «زنجیر عدل» هم هزاران حرف نهفته است، که تناقض میان «زنجیر» و «عدل» چنان گویاست که باطن داستان را بازگو میکند.
این را نوشتم که بگویم: حقیقت قدرتی دارد که از زیر خروارها دروغ و پنهانکاری بازهم چهره نشان میدهد و انوار تابناکش بر چشمهایی که در پس پرده نیستند، چون آفتابی فروزان جلوهگر میشود. تازه این حکایت مربوط به روزگاری است که قلم و خبر و تاریخنویسی دربست در اختیار قدرتمداران بوده است؛ اما در روزگار ما که گفتن و نوشتن و دیدن اجازه نمیخواهد و قدرت سانسور از دست قدرت خارج شده، دلخوش کردن به اینکه «یک روایت» تنها روایت از ماجرایی باشد، نهایت سادهلوحی است.
چنین است که هرکس دل در گروی بازگویی حقیقت دارد، نباید نگران روایتهای دروغین باشد و آنکه در پی روایت دروغ است نیز نمیتواند دلخوش باشد که حتی با زور و زر هم روایتش را به کرسی بنشاند.
محمدحسین روانبخش
دربارهی دادگری انوشیروان حکایت کردهاند که او زنجیر عدلی داشت که یکسر آن در میدان شهر بود و سر دیگر به زنگهای بزرگی در کاخ وصل بود تا هر کس دادخواهی میخواهی آن را تکان دهد و شاه به دادش برسد؛ اما هفت سال هیچکس آن زنجیر را تکان نداد تا روزی خری خود را به زنجیر مالید و زنگها به صدا در آمدند. شاه خواست تا خر را بیاورند و ببینند از آن کیست. دیدند خری فرتوت است که صاحبش رهایش کرده، شاه گفت که خر برای همین دادخواهی کرده؛ روزی که جوان بوده و توان داشته، از او بهره گرفتهاند و در دوران پیری هم باید جا و غذایش را بدهند. به این ترتیب تنها شاکی متوسل به زنجیر عدل نوشیروانی به حقش رسید.
خدا رحمت کند استاد گرانقدر باستانی پاریزی را، که تیزبینی و ریزبینیهای شگرفی در تاریخ داشت. او دربارهی این حکایت نوشته که «اصلا ارزش این داستان زنجیر برای رلی است که خر در آن بازی می کند وگرنه نفس داستان زنجیر کششی برای کسی ندارد...». (به نقل از کتاب «نون جو و دوغ گو») آنچه از اشارهی استاد برمیآید این است که تاریخ هرقدر هم که سفارشی نوشته شده باشد، حقیقت را به گونهای ویژه بازگو میکند تا قرنها بعد مردمان بدانند که از میان همهی مردم آن دوران فقط خری عدل انوشیروان را باور کرده و از او دادخواهی خواسته است. نکتهی دیگر اینکه در ترکیب «زنجیر عدل» هم هزاران حرف نهفته است، که تناقض میان «زنجیر» و «عدل» چنان گویاست که باطن داستان را بازگو میکند.
این را نوشتم که بگویم: حقیقت قدرتی دارد که از زیر خروارها دروغ و پنهانکاری بازهم چهره نشان میدهد و انوار تابناکش بر چشمهایی که در پس پرده نیستند، چون آفتابی فروزان جلوهگر میشود. تازه این حکایت مربوط به روزگاری است که قلم و خبر و تاریخنویسی دربست در اختیار قدرتمداران بوده است؛ اما در روزگار ما که گفتن و نوشتن و دیدن اجازه نمیخواهد و قدرت سانسور از دست قدرت خارج شده، دلخوش کردن به اینکه «یک روایت» تنها روایت از ماجرایی باشد، نهایت سادهلوحی است.
چنین است که هرکس دل در گروی بازگویی حقیقت دارد، نباید نگران روایتهای دروغین باشد و آنکه در پی روایت دروغ است نیز نمیتواند دلخوش باشد که حتی با زور و زر هم روایتش را به کرسی بنشاند.
محمدحسین روانبخش
Forwarded from م ح
سلام
این نیایش را جایی خواندم و گفتم بد نیست شما هم بخوانید:
این زاویه جدید از نیایش جالب است ....
*پروردگارا !!!!!*
دراین روزهای زیبا، مخترع اینترنت را که مقامش نزد تو والاست، والاتر بگردان که او پیامبر آگاهی است.
او خدمت بزرگی به بشریت کرد.
اگر اینترنت نبود نادانی ما همچنان بی شمار بود و عمرمان بسیار کوتاه.
*دادارا !!!!!*
به فیزیکدانها، دانشمندان و مهندسانی که گوشی همراه را اختراع کردند؛ درود میفرستیم، آنها جهان را برای ما زیباتر کردند و با بذل آگاهی جهالت را از بشریت زدودند و آرزوی دیرینه ما را برآورده ساختند.
*ای خدای بزرگ !!!!!*
ایلان ماسک با قرار دادن استارلینک در آسمان، به ما امید زندگی بهتر را داده، چرا که در آینده دست دولتها از تبادل اطلاعات بریده خواهد شد، او را در دنیا و آخرت از همه بلیات محفوظ بدار.
*آفریدگارا !!!!!*
پدید آوردنده تلگرام،
مبتکر واتساپ،
متفکر اینستاگرام،
و بسیاری اَپهای دیگر حق بزرگی به گردن ما دارند؛ آنها را برای موفقیتهای بیشتر کمک کن، تا بتوانند اَپهایشان را از فیلتر حکومتها رها کنند.
*ای یزدان پاک !!!!!*
دانشمندان حق بزرگی به گردن ما دارند،
ادیسون،
زکریای رازی،
خوارزمی،
مریم میرزاخانی،
گالیله،
انیشتین،
مادام کوری،
کانت،
دکارت،
و همه اندیشمندانی که رفاه امروزمان را مدیون آنها هستیم،
روحشان عالی است متعالی بگردان.
*ای خالق هستی !!!!!*
پیشگامان در علوم گوناگون از جمله:
علم پزشکی،
سازندگان واکسن کرونا،
پدید آورندگان آنهایی که با فقر جهانی میجنگند،
آنهایی که برای حفظ محیط زیست جهان و کاهش گرمایش زمین فعالیت میکنند،
سازندگان تلسکوپ جیمز وب،
همه به گردن ما حق بزرگی دارند؛
همه را در پناه خود سرافرازشان بدار و اگر نیستند روحشان را در آرامش قرار ده.
*ای دانا و ای توانا !!!!!*
مخترعان:
هواپیما،
تلفن،
تلگراف،
رادیو،
تلویزیون،
اشعه های ایکس و گاما،
رادیولوژی،
سی تی اسکن،
ام آر آی،
و کلیه دستگاههای:
تشخیص طبی و بیماری را مورد تفقد و عنایت اعلای خودت قرار بده که خدمات بزرگی در زندگی شون به بشریت و طبیعت و محیط زیست کرده اند.
*ای قادر متعال !!!!!*
شُکر که اندیشمندانی صالح از قبیل:
ویکتورهوگو،
منتسکیو،
داستایِفسکی،
هانس کریستین آندرسن،
گراهام بل،
شینتو،
جرج واشنگتن،
برهما،
عمرخیام،
فردوسی،
مولوی،
حافظ،
و و و ... برای فهم دقیق و واقعی زندگی و رفاه بشریت در جوامع انسانی پدید آوردی که انسانیت را تبلیغ کردند، از تو بی نهایت سپاسگزاریم.
*ای هستی بخش !!!!!*
ما زیباییهای زندگیمان را مدیون بسیاری انسانهای بزرگی از هنرمندان، دانشمندان و مردان و زنانی هستیم که خدماتشان را احساس نمیکنیم؛
ما را قدردان آن انسانهای بزرگ که روشنی بخش زندگی مان شده اند، قرار بده.....
*ای آگاه به همه احوالات بشر !!!!!*
تاریک اندیشان،
بدخواهان،
دزدان،
اختلاسگران،
رانتخواران،
دروغگویان،
ریاکاران،
رباخواران،
نااهلان،
را که امیدی به اصلاحشان نیست، هلاک کن
تا بشریت از دست این دیوسیرتانِ زالوسرشت و نماد جهل و نادانی، در امان باشند تا زندگی زیباتر شود.
همدلان نیک سرشت
*بیایید دست بر آسمان بریم و فریاد بر آریم: خرد یارمان باد*
این نیایش را جایی خواندم و گفتم بد نیست شما هم بخوانید:
این زاویه جدید از نیایش جالب است ....
*پروردگارا !!!!!*
دراین روزهای زیبا، مخترع اینترنت را که مقامش نزد تو والاست، والاتر بگردان که او پیامبر آگاهی است.
او خدمت بزرگی به بشریت کرد.
اگر اینترنت نبود نادانی ما همچنان بی شمار بود و عمرمان بسیار کوتاه.
*دادارا !!!!!*
به فیزیکدانها، دانشمندان و مهندسانی که گوشی همراه را اختراع کردند؛ درود میفرستیم، آنها جهان را برای ما زیباتر کردند و با بذل آگاهی جهالت را از بشریت زدودند و آرزوی دیرینه ما را برآورده ساختند.
*ای خدای بزرگ !!!!!*
ایلان ماسک با قرار دادن استارلینک در آسمان، به ما امید زندگی بهتر را داده، چرا که در آینده دست دولتها از تبادل اطلاعات بریده خواهد شد، او را در دنیا و آخرت از همه بلیات محفوظ بدار.
*آفریدگارا !!!!!*
پدید آوردنده تلگرام،
مبتکر واتساپ،
متفکر اینستاگرام،
و بسیاری اَپهای دیگر حق بزرگی به گردن ما دارند؛ آنها را برای موفقیتهای بیشتر کمک کن، تا بتوانند اَپهایشان را از فیلتر حکومتها رها کنند.
*ای یزدان پاک !!!!!*
دانشمندان حق بزرگی به گردن ما دارند،
ادیسون،
زکریای رازی،
خوارزمی،
مریم میرزاخانی،
گالیله،
انیشتین،
مادام کوری،
کانت،
دکارت،
و همه اندیشمندانی که رفاه امروزمان را مدیون آنها هستیم،
روحشان عالی است متعالی بگردان.
*ای خالق هستی !!!!!*
پیشگامان در علوم گوناگون از جمله:
علم پزشکی،
سازندگان واکسن کرونا،
پدید آورندگان آنهایی که با فقر جهانی میجنگند،
آنهایی که برای حفظ محیط زیست جهان و کاهش گرمایش زمین فعالیت میکنند،
سازندگان تلسکوپ جیمز وب،
همه به گردن ما حق بزرگی دارند؛
همه را در پناه خود سرافرازشان بدار و اگر نیستند روحشان را در آرامش قرار ده.
*ای دانا و ای توانا !!!!!*
مخترعان:
هواپیما،
تلفن،
تلگراف،
رادیو،
تلویزیون،
اشعه های ایکس و گاما،
رادیولوژی،
سی تی اسکن،
ام آر آی،
و کلیه دستگاههای:
تشخیص طبی و بیماری را مورد تفقد و عنایت اعلای خودت قرار بده که خدمات بزرگی در زندگی شون به بشریت و طبیعت و محیط زیست کرده اند.
*ای قادر متعال !!!!!*
شُکر که اندیشمندانی صالح از قبیل:
ویکتورهوگو،
منتسکیو،
داستایِفسکی،
هانس کریستین آندرسن،
گراهام بل،
شینتو،
جرج واشنگتن،
برهما،
عمرخیام،
فردوسی،
مولوی،
حافظ،
و و و ... برای فهم دقیق و واقعی زندگی و رفاه بشریت در جوامع انسانی پدید آوردی که انسانیت را تبلیغ کردند، از تو بی نهایت سپاسگزاریم.
*ای هستی بخش !!!!!*
ما زیباییهای زندگیمان را مدیون بسیاری انسانهای بزرگی از هنرمندان، دانشمندان و مردان و زنانی هستیم که خدماتشان را احساس نمیکنیم؛
ما را قدردان آن انسانهای بزرگ که روشنی بخش زندگی مان شده اند، قرار بده.....
*ای آگاه به همه احوالات بشر !!!!!*
تاریک اندیشان،
بدخواهان،
دزدان،
اختلاسگران،
رانتخواران،
دروغگویان،
ریاکاران،
رباخواران،
نااهلان،
را که امیدی به اصلاحشان نیست، هلاک کن
تا بشریت از دست این دیوسیرتانِ زالوسرشت و نماد جهل و نادانی، در امان باشند تا زندگی زیباتر شود.
همدلان نیک سرشت
*بیایید دست بر آسمان بریم و فریاد بر آریم: خرد یارمان باد*
Forwarded from مهارتهای زندگی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام دوستان همراه✋
صبح تون بخیر🍃🌸🍃🌸
امروز وهر روزتان مملواز آرامش وشادی ..🍃🌸🍃🌸
صبح تون بخیر🍃🌸🍃🌸
امروز وهر روزتان مملواز آرامش وشادی ..🍃🌸🍃🌸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جهان زیر آیین فرهنگ ماست
سپهر روان جوشن جنگ ماست
که خون ریختن نیست آیین ما
نه بد کردن، اندر خور دین ما
فردوسی🌺
سپهر روان جوشن جنگ ماست
که خون ریختن نیست آیین ما
نه بد کردن، اندر خور دین ما
فردوسی🌺
عدالت، نان مردمان است گاه فراوان است، گاه کمیاب
گاه خوشمزه است، گاه بدمزه.
وقتی نان نایاب شد، گرسنگی حکمفرما میشود
وقتی نان بد شد، نارضایتی حکمفرما میشود
عدالت بد را دور بیانداز !
که بی دانش و عشق آنرا ورز داده و پختهاند !
بی چاشنیست و لبهاش سوخته است !
عدالت بیات را دور بیانداز ! که بس دیر میرسد !
اگر نان مرغوب و فراوان باشد میشود بقیهی غذا را نادیده گرفت
نمیتوان همهچیز را یکباره و به فراوانی داشت
اگر از نان عدالت بخوریم کارها چنان انجام میگیرد که فراوانی ازقِبَلِ آن حاصل میآید.
همانگونه که به نان روزانه محتاجیم به عدالت روزانه نیز نیازمندیم ، حتی بارها در روز بدان نیازمندیم.
از بام تا شام، به وقت خوشی و به هنگام کار که بدل به لذت میشود به روزگار سختی و شادمانی .
مردمان به نان روزانه و سالم عدالت نیازمندند. پس اکنون که نان عدالت تا بدین حد اهمیت دارد دوستان !
چه کس باید آنرا بپزد؟ چه کس نان دیگر را میپزد؟ نان عدالت را نیز چون هر نان دیگری باید مردمان خود بپزند.
فراوان و دردسترس و روزانه ...
«برتولت برشت»
گاه خوشمزه است، گاه بدمزه.
وقتی نان نایاب شد، گرسنگی حکمفرما میشود
وقتی نان بد شد، نارضایتی حکمفرما میشود
عدالت بد را دور بیانداز !
که بی دانش و عشق آنرا ورز داده و پختهاند !
بی چاشنیست و لبهاش سوخته است !
عدالت بیات را دور بیانداز ! که بس دیر میرسد !
اگر نان مرغوب و فراوان باشد میشود بقیهی غذا را نادیده گرفت
نمیتوان همهچیز را یکباره و به فراوانی داشت
اگر از نان عدالت بخوریم کارها چنان انجام میگیرد که فراوانی ازقِبَلِ آن حاصل میآید.
همانگونه که به نان روزانه محتاجیم به عدالت روزانه نیز نیازمندیم ، حتی بارها در روز بدان نیازمندیم.
از بام تا شام، به وقت خوشی و به هنگام کار که بدل به لذت میشود به روزگار سختی و شادمانی .
مردمان به نان روزانه و سالم عدالت نیازمندند. پس اکنون که نان عدالت تا بدین حد اهمیت دارد دوستان !
چه کس باید آنرا بپزد؟ چه کس نان دیگر را میپزد؟ نان عدالت را نیز چون هر نان دیگری باید مردمان خود بپزند.
فراوان و دردسترس و روزانه ...
«برتولت برشت»
فغان ز جغد جنگ و مرغوای او
که تا ابد بریده باد نای او
بریده باد نای او و تا ابد
گسسته و شکسته پر و پای او...
ملک الشعرای بهار
که تا ابد بریده باد نای او
بریده باد نای او و تا ابد
گسسته و شکسته پر و پای او...
ملک الشعرای بهار
سلطان محمود از تلخک پرسید: فکر میکنی جنگ و نزاع چگونه بین مردم آغاز میشود؟
تلخک گفت: ای پدر سوخته!
سلطان گفت: توهین میکنی!؟ سر از بدنت جدا خواهم کرد!
تلخک خندید و گفت:
جنگ اینگونه آغاز میشود، کسی غلطی میکند و کسی به غلط جواب میدهد!
#عبید_زاکانی
تلخک گفت: ای پدر سوخته!
سلطان گفت: توهین میکنی!؟ سر از بدنت جدا خواهم کرد!
تلخک خندید و گفت:
جنگ اینگونه آغاز میشود، کسی غلطی میکند و کسی به غلط جواب میدهد!
#عبید_زاکانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به لطف این غضروف، آدمها با قورت دادن چیزی نمی میرند.
مشکل بزرگ حلق انسان این است که سیستم گوارشی و تنفسی همپوشانی دارند.
اما برای جلوگیری از ورود غذا به نای، اپی گلوت وجود دارد
اگر سعی کنید همزمان نفس بکشید و قورت دهید، موفق نخواهید شد، زیرا اپی گلوت نای را می پوشاند.برای همین می گویند موقع غذا خوردن حرف نزنید
صحبت کردن در حین غذا خوردن همچنین منجر به ورود غذا به نای و مسدود شدن راه های هوایی می شود و در خیلی موارد باعث مرگ افراد شده.
مشکل بزرگ حلق انسان این است که سیستم گوارشی و تنفسی همپوشانی دارند.
اما برای جلوگیری از ورود غذا به نای، اپی گلوت وجود دارد
اگر سعی کنید همزمان نفس بکشید و قورت دهید، موفق نخواهید شد، زیرا اپی گلوت نای را می پوشاند.برای همین می گویند موقع غذا خوردن حرف نزنید
صحبت کردن در حین غذا خوردن همچنین منجر به ورود غذا به نای و مسدود شدن راه های هوایی می شود و در خیلی موارد باعث مرگ افراد شده.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من به چشمهایِ بیقرارِ تو
قول میدهم
ریشههایِ ما
به آب
شاخههایِ ما
به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز می شویم!
قیصر امینپور
سلام دوستان
صبح بخیر ❤️
قول میدهم
ریشههایِ ما
به آب
شاخههایِ ما
به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز می شویم!
قیصر امینپور
سلام دوستان
صبح بخیر ❤️
Forwarded from سخنرانیها
✍️ نعمت الله فاضلی
🖊 بی سوادی سیستمی
🔻، ۲۸ فروردین ۱۴۰۳
✅ دوستم دکتر علی اصغر محکی تماس گرفتند و گفتند جمعی از دانشگاهیان می خواهند برای بهبود سیستم حاکمیتی و حکمرانی کاری کنند. شاخه ای از این گروه، در زمینه فرهنگ و ارتباطات است. پرسیدند نظرم درباره مبرم ترین مساله ی نظام حکمرانی چیست؟
🔻گفتم "بی سوادی سیستمی" که در کنار فساد سیستمی، موجب ناکارامدی حکمرانی شده است. بی سوادی سیستمی مفهمومی است که ندیده ام جایی بحث شده باشد و برای تان توضیح می دهم.
✅ از ساده ترین عوارض و جلوه های عینی شروع می کنم. سال هاست که رسانه ها و شبکه های اجتماعی انباشته از ناتوانی ها و خطاهای نوشتاری و گفتاری مدیران، نمایندگان مجلس، وزرا و حکمرانان است. این خطاها هم شامل سواد آماری و ریاضی است هم ناتوانی در روخوانی متن ها.
@sokhanranihaa
🔻گاه این ناتوانی ها و خطاها در نوشتن و خواندن چنان فاحش اند که موجب مضحکه عام می شوند و پاره ای از سرگرمی های مردم اند. مردم به درستی آنها را بی سوادی حکمرانان می دانند؛ چه، "سواد پایه" همین توانایی خواندن و نوشتن درست است. امروزه ده ها گونه سواد داریم: سواد رسانه ای، سواد هنری، سواد اقتصادی، سواد فرهنگی و ... اما مادر همه آنها سواد پایه است.
🔻حکمرانی کنونی ما با بحران بی سوادی درگیر است. این بی سوادی گسترده تر از آن است که در گفتار و کردار برخی مدیران و حاکمان بروز و ظهور دارد. با چیزی بیش از بی سوادی فردی روبروییم.
✅ اما این بی سوادی چیست و از کجا سرچشمه می گیرد؟
🔻بی سوادی سیستمی به معنای ناتوانی نظام اداری و مدیریتی در توسعه ارتباطات مکتوب و نوشتاری در عملکرد و فرهنگ سازمانی است. نظام اداری و سازمانی و حکمرانی مدرن، یعنی بروکراسی، بر خوانایی و نویسایی استوار است. قابلیت های خواندن و نوشتن فعال و موثر، ستون فقرات و بنیاد بروکراسی است. از اینرو کارکنان و مدیران بایسته است دارای حداکثر قابلیت خوانایی و نویسایی به زبان رسمی و حاکم باشند.کلیه امور اداری مبتنی بر قوانین و مقرارت مکتوب رسمی است. حتی گردش کار سازمانی نیز مکتوب است.
🔻شرط بنیادی کارآیی اداری تسلط به خواندن و نوشتن زبان رسمی در سطح عالی است. به ویژه برای مدیران. لازمه این کار تمرین مستمر آنان در نوشتن و خواندن است.
✅ ماساکو واتانابه در کتاب "نوشتن به مثابه زیستن" حاصل سال ها پژوهش میدانی اش درباره وضعیت نگارش در ژاپن و آمریکا و فرانسه را ارایه می کند. واتانابه می نویسد در فرانسه " از قبولی در امتحانات پایانی دوره متوسطه گرفته تا ورود به تحصیلات عالی و همچنین خروج از آن، امتحان استخدامی و مهم تر از آن امتحان استخدامی عالی رتبه دولت، که بیشترین ابهت اجتماعی را در فرانسه دارد، همه و همه به میزان مهارت در دیسرتاسیون بستگی دارد. بنابر این، اغراق نیست اگر بگوییم که مسیر زندگی افراد بر اساس میزان توانایی آن ها در نوشتن مطالب به این سبک تعیین می شود" (ص ۳۲۱).
🔻بله، توانایی نوشتن دیسرتاسیون معیار شایستگی تمام مقامات دولتی است. چون مدیریت و حکمرانی بدون توانایی عالی در نوشتن فاجعه بار می آورد.
✅ خودتان بگویید چقدر حکمرانان و مدیران ما این سطح نوشتن را می دانند؟!
🔻بی سوادی سیستمی یعنی نظام حکمرانی که شرط استخدام و نصب مدیرانش هر چیزی هست جز توانایی نوشتن عالی به زبان فارسی.
🔻چرا مبتلا به بی سوادی سیستمی شدیم؟ عوامل گوناگون دارد. سیطره فرهنگ شفاهی، سیطره فرهنگ منبری و تبلیغ، سیطره ارزش های ایدیولوژیک در انتصاب ها، بحران کیفیت نظام آموزشی و دانشگاهی، و عوامل دیگر.
✅ محکی در پایان صحبت مان گفت ما صد مساله در نظام حکمرانی را شناسایی کرده ایم اما به بی سوادی سیستمی تاکنون پرداخته نشده.
🔻گفتم کتاب "الفبای زندگی؛ نوشتن و خواندن به مثابه زیستن" را نوشته ام و بزودی منتشر می شود. این کتاب شرح همین بحران است.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
🖊 بی سوادی سیستمی
🔻، ۲۸ فروردین ۱۴۰۳
✅ دوستم دکتر علی اصغر محکی تماس گرفتند و گفتند جمعی از دانشگاهیان می خواهند برای بهبود سیستم حاکمیتی و حکمرانی کاری کنند. شاخه ای از این گروه، در زمینه فرهنگ و ارتباطات است. پرسیدند نظرم درباره مبرم ترین مساله ی نظام حکمرانی چیست؟
🔻گفتم "بی سوادی سیستمی" که در کنار فساد سیستمی، موجب ناکارامدی حکمرانی شده است. بی سوادی سیستمی مفهمومی است که ندیده ام جایی بحث شده باشد و برای تان توضیح می دهم.
✅ از ساده ترین عوارض و جلوه های عینی شروع می کنم. سال هاست که رسانه ها و شبکه های اجتماعی انباشته از ناتوانی ها و خطاهای نوشتاری و گفتاری مدیران، نمایندگان مجلس، وزرا و حکمرانان است. این خطاها هم شامل سواد آماری و ریاضی است هم ناتوانی در روخوانی متن ها.
@sokhanranihaa
🔻گاه این ناتوانی ها و خطاها در نوشتن و خواندن چنان فاحش اند که موجب مضحکه عام می شوند و پاره ای از سرگرمی های مردم اند. مردم به درستی آنها را بی سوادی حکمرانان می دانند؛ چه، "سواد پایه" همین توانایی خواندن و نوشتن درست است. امروزه ده ها گونه سواد داریم: سواد رسانه ای، سواد هنری، سواد اقتصادی، سواد فرهنگی و ... اما مادر همه آنها سواد پایه است.
🔻حکمرانی کنونی ما با بحران بی سوادی درگیر است. این بی سوادی گسترده تر از آن است که در گفتار و کردار برخی مدیران و حاکمان بروز و ظهور دارد. با چیزی بیش از بی سوادی فردی روبروییم.
✅ اما این بی سوادی چیست و از کجا سرچشمه می گیرد؟
🔻بی سوادی سیستمی به معنای ناتوانی نظام اداری و مدیریتی در توسعه ارتباطات مکتوب و نوشتاری در عملکرد و فرهنگ سازمانی است. نظام اداری و سازمانی و حکمرانی مدرن، یعنی بروکراسی، بر خوانایی و نویسایی استوار است. قابلیت های خواندن و نوشتن فعال و موثر، ستون فقرات و بنیاد بروکراسی است. از اینرو کارکنان و مدیران بایسته است دارای حداکثر قابلیت خوانایی و نویسایی به زبان رسمی و حاکم باشند.کلیه امور اداری مبتنی بر قوانین و مقرارت مکتوب رسمی است. حتی گردش کار سازمانی نیز مکتوب است.
🔻شرط بنیادی کارآیی اداری تسلط به خواندن و نوشتن زبان رسمی در سطح عالی است. به ویژه برای مدیران. لازمه این کار تمرین مستمر آنان در نوشتن و خواندن است.
✅ ماساکو واتانابه در کتاب "نوشتن به مثابه زیستن" حاصل سال ها پژوهش میدانی اش درباره وضعیت نگارش در ژاپن و آمریکا و فرانسه را ارایه می کند. واتانابه می نویسد در فرانسه " از قبولی در امتحانات پایانی دوره متوسطه گرفته تا ورود به تحصیلات عالی و همچنین خروج از آن، امتحان استخدامی و مهم تر از آن امتحان استخدامی عالی رتبه دولت، که بیشترین ابهت اجتماعی را در فرانسه دارد، همه و همه به میزان مهارت در دیسرتاسیون بستگی دارد. بنابر این، اغراق نیست اگر بگوییم که مسیر زندگی افراد بر اساس میزان توانایی آن ها در نوشتن مطالب به این سبک تعیین می شود" (ص ۳۲۱).
🔻بله، توانایی نوشتن دیسرتاسیون معیار شایستگی تمام مقامات دولتی است. چون مدیریت و حکمرانی بدون توانایی عالی در نوشتن فاجعه بار می آورد.
✅ خودتان بگویید چقدر حکمرانان و مدیران ما این سطح نوشتن را می دانند؟!
🔻بی سوادی سیستمی یعنی نظام حکمرانی که شرط استخدام و نصب مدیرانش هر چیزی هست جز توانایی نوشتن عالی به زبان فارسی.
🔻چرا مبتلا به بی سوادی سیستمی شدیم؟ عوامل گوناگون دارد. سیطره فرهنگ شفاهی، سیطره فرهنگ منبری و تبلیغ، سیطره ارزش های ایدیولوژیک در انتصاب ها، بحران کیفیت نظام آموزشی و دانشگاهی، و عوامل دیگر.
✅ محکی در پایان صحبت مان گفت ما صد مساله در نظام حکمرانی را شناسایی کرده ایم اما به بی سوادی سیستمی تاکنون پرداخته نشده.
🔻گفتم کتاب "الفبای زندگی؛ نوشتن و خواندن به مثابه زیستن" را نوشته ام و بزودی منتشر می شود. این کتاب شرح همین بحران است.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصویر بارش دیروز باران در ساحل سرخ جزیره هرمز
HTML Embed Code: