TG Telegram Group Link
Channel: مهارتهای زندگی
Back to Bottom
Forwarded from شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
تخت جمشید؛ معبدِ اعظمِ هخامنشی


هر حکومتی که به خودکامگی پردازد و خود را مستحق سلطنتی ابدی بداند و رقیبی نشناسد سرانجام به فساد می‌گراید و پا به پای رشد فساد سستی می‌گیرد و توان و قدرتش از دست می‌رود و آنگاه چون پیکری بزرگ اما بی‌روح از پای در می‌آید.
این قانونِ تاریخ بر هخامنشیان که خود را استثنایی در تاریخ سقوط خودکامگان می‌دیدند جاری شد و گروهی بیگانه بر ما درآمد و سرانجام به این مرکز مقدس، به این معبد اعظم هخامنشی پای گذاشت.
هنوز پگاه بود که اسکندر با سپاه سوارۀ خود به کنار رود کُر رسید. بر رود پلی زدند و به شهری در پای تخت جمشید رسیدند.
محتملاً بخش عظیمی از ثروت تخت جمشید هدایای متبرکی بود که هر ساله به تخت جمشید آورده می‌شد و جزء اموال آن به شمار می‌آمد و سپرده می‌شد. نزدیک به دویست سال ظرف‌های نقره، ظرف‌های طلا، پارچه‌های زربفت و سیم‌بافت و دیگر اشیاء گرانبها در آنجا گرد آمده بود.

به هر حال اسکندر خواست این گنجینه را تماماً حمل کند و ببرد و چون چارپا به اندازه کافی نبود دستور داد تا از بابل و شوش چارپا آورند. اسکندر بعد از این پیروزی‌ها جشنی عظیم گرفت و قربانی‌های بسیار کرد. روسپیان نیز به این جشن فرا خوانده شدند. همه سرگرم میگساری بودند و عربده‌هایی مستانه از این بنای مقدس بر می‌خاست.
در این میان یکی از روسپیان به نام تائیس | (Thais) که در اتیک تولد یافته بود پیشنهاد کرد که تخت جمشید را به آتش کشند. سرانجام، اسکندر برخاست، مشعل‌های بسیار افروخته شد، همه به راه افتادند، آواز سر داده بودند. نخست اسکندر و پس از او تائیس مشعل‌ها را بر پرده‌ها و شاید فرش‌ها افکندند و دیگران نیز این کار «شاهانه» را دنبال کردند.
بنای مقدس می‌سوخت و بیست هزار قاطر و پنج هزار شتر گنجینهٔ تخت جمشید را برای اسکندر حمل می‌کردند و می‌بردند با این آتش‌سوزی و با رفتن این کاروان سلطنتی که از ۵۵۹ .پ. م تا ۳۳۱ پ.م. به طول انجامیده بود، نیز سوخت و رفت.

از اسطوره تا تاریخ
شادروان دکتر مهرداد بهار
صص ۱۸۸-۱۸۷
#تخت_جمشید
#اسکندر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سندروم آتیلا ؛ شتردزدان مردم را تخم مرغ دزد می کنند

✍️محمد فاضلی
آتیلا آمبروش (Attila Ambrus) معروف به دزد ویسکی، آدم کم‌سواد، ناتوان و درمانده‌ی یه‌لاقبایی بود که در رومانی کمونیستی و فقیر دوران چائوشسکو با بدبختی به‌شکل غیرقانونی از مرز گذشت و به امید زندگی بهتر راهی مجارستان شد. آتیلا بدن ورزیده‌ای داشت. آتیلا در زمان فروپاشی کمونیسم و شیرتوشیر شدن اوضاع مملکت که مقامات رژیم سابق و رژیم بعد از فروپاشی هر کدام به نحوی داشتند فساد و اختلاس و دزدی می‌کردند، استعداد خاص خودش را کشف می‌کند؛ استفاده از قابلیت و توانمندی بدنی برای دزدی از بانک‌ها، دفاتر پست و هر جایی که در آن پول نقد وجود داشت. به این ترتیب او راه دزدی از این مراکز را پیش می‌گیرد و بعد از چند دزدی به مجرم سریالی سرقت بانک‌ها، بیمه‌ها، دفاتر پست و ... تبدیل می‌شود.

نکته جامعه‌شناختی جالب داستان این است که وقتی پلیس مجارستان در مقطعی، تصویری بازسازی‌شده از او را منتشر می‌کند تا مردم هر اطلاعی درباره او را به پلیس منتقل کنند، با بازخورد منفی مردم مواجه می‌شود. روایتی در بین مردم شکل گرفته بود مبنی بر این‌که شاید این دزد ناشناخته، رابین‌هودی عمل می‌کند و پول‌ها را بین فقرا تقسیم می‌کند. گروه‌هایی از مردم می‌گفتند باز هم دم این دزد گرم که مردانه می‌دزدد، مقامات که خیلی شیک و مجلسی اختلاس می‌کنند. خلاصه، پلیس نتوانست از حمایت مردمی برای مقابله با آتیلا آمبروش برخوردار شود. آتیلا حتی به گونه‌ای قهرمان مردمی هم می‌شود.

نتیجه جامعه‌شناختی داستان آتیلا آمبروش را با عبارت سندروم آتیلا می‌توان نشان داد؛ وقتی جامعه‌ای بر اثر شدت‌گرفتن "ادراک فساد" یا "مشاهده فساد" رهبران سیاسی، مقامات دولتی و کارگزاران حکومت، به ستایش دزدی و فساد شهروندان عادی روی می‌آورند. شاید این ستایش را آشکارا بیان نکنند، اما پیش خود می‌گویند مقامات که با ناجوانمردی، در مقیاس کلان، از جیب میلیون‌ها نفر، در پناه حمایت قانونی و بدون پاسخ‌گویی دزدی می‌کنند، پس من چرا باید از برداشتن سهم‌ام از منابع کشور خجالت بکشم؟

سندروم آتیلا می‌تواند به نقطه‌ای برسد که دزدان خرده‌پا مثل آتیلا را تقدیس و ستایش کند، و حتی افسانه‌هایی حول خیرخواهی و شجاعت آن‌ها بسازد. دستگیری آتیلا معلوم کرد که همه پول‌های دزدی را برای قمار و مشروب‌ مصرف می‌کرده و هیچ کنش رابین‌هودی هم نداشته است، اما افسانه‌های رابین‌هودی حول او شکل گرفته بود.

جامعه وقتی دچار سندروم آتیلا می‌شود که بر اثر شدت مشاهده کردار ناشایست حاکمان، هر فردی شروع می‌کند توانایی ذهنی تبدیل‌شدن به یک آتیلا را در خود تقویت کند. سندروم آتیلا نقطه آغاز و البته بخشی از فرایند فروپاشی اخلاقی، کارآمدی و همه‌گیر‌شدن فساد است؛ لحظه‌ای است که اخلاق انسجام‌بخش رو به نابودی می‌رود.

سندروم آتیلا نقطه بی‌بازگشت نیست اما بازگشتن از آن هم دشوار است. سندروم آتیلا بیان معکوسی از یک ضرب‌المثل هم هست؛ تخم‌مرغ دزد شتر دزد می‌شود.روایت معکوس و جامعه‌شناختی‌تر این است: "شتردزدها مردم را تخم‌مرغ دزد می‌کنند." وقتی شتردزدی پدیده رایج قدرتمندان شود، آن‌چه به ذهن شهروند درمانده‌ای در سطح آتیلا می‌رسد، تخم‌مرغ دزدی است. خودش و بقیه نیز تار و پود ذهنی توجیه آن‌را فراهم خواهند کرد. مراقب باشیم به دام سندرم آتیلا نیفتیم!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دانه‌ خوردن پرنده از نمای نزدیک.!
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نوروز مبارک

کلیات شمس را واکرده نوروز آمده
پرچم از آلاله بالا کرده نوروز آمده

یکم فروردین ۱۴۰۳
کانال بازنگری، امیر ترکاشوند
https://hottg.com/baznegari/1353

ویدئو، کانال افغانستانی‌ها "اینجا"
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
HTML Embed Code:
2024/04/27 14:06:53
Back to Top