#الف
🏷️ یاغی، مشیر،...و دلقک !
🖊️ شورای سردبیری: کشمکش نیروهای سیاسی خارج از حکومت بر سر انتخابات پیش رو ، پیش از شروع به ابتذال آلوده شده است. پس از اینکه حاضر شدگان برای همراهی با رایگیری در برابر جبهه اصلاحات موضع گرفتند و تقریبا بلافاصله پس از اعلامیه آن استدلالهای خود را زیر عنوان "روزنه گشایی سیاسی" اعلام و آمادگی مشارکت را قطعی کردند ، حاشیه نشینان نان خور و پارازیت عرصه سیاست هم از راه تمسخر آنها سهم خود را بابازی کلامی با کلمه"روزنه" در عنوان اطلاعیه جماعت یاد شده بازی کردند. صدای این دارودسته توییتری و اینستا گرامی بیشتر از همه در این کشور فلکزده شنیده میشود، زیرا اشخاص محترمی که حداقل به شناختهشدگان آنها اتهام عطش میز و مقام نمیچسبد (چه کسی میگوید محمدفاضلی و خانواده جلایی پور و همگنانشان را میشود با مقام و میز خرید؟ هرچند ممکن است قاذوراتی هم با آنها همراهی کنند) مجبورند برای توضیح ایده خود ده صفحه تحلیل بنویسند (به درستی یا نادرستی آن کاری نداریم فعلا)، اما پارازیتهای خودنما با یکی دانستن کلمه روزنه با سوراخ و شکاف و فرج و سوراخ دعا و.... موضع بخشی از طرفداران تغییر در کشور را به ابتذال آلوده و فضا را مسدود میکنند. تفاوت ذهنی و سیاسی این پارازیتهای سیاسی با مداحان حکومتی به اندازه طول ریششان نیست؟
اما اصل داستان در فصل پیش رو از این حاشیه بسیار مهمتر است: بین جناح وسیع و پر سابقه تحولخواهان این کشور، یک اختلاف نظری اکنون عمیق وجود دارد که به عشق به میز و مقام هیچ ارتباطی ندارد. بین آنها این اختلاف وجود ندارد که کاربرد خشونت و شورشهای کور علیه حکومت راه به جایی نمیبرد، ولی این اختلاف هست که آیا برای نگه داشتن مخالفت با نظام و عملکرد فعلی آن در محدوده مسالمت آمیز ، وارد شدن به هر انتخاباتی لازم هست یا میتوان به اعتراض در عملکرد حکومت از مشارکت در انتخابات خودداری رسمی کرد؟ مساله این است!
درعرصه کنونی سیاست ایران و بخش تحولخواه جامعه، فعلا پرسش جدی این هست و همین دوپارگی هست که در اعلامیههای اخیر بازتاب یافته است. این بازتابی است از پرسشی که در همه کشورهای رویارو با استبداد فردی مطرح است: آیا در شرایط استبداد فردی باید نهادهای زرد را بکلی رها کرد و یا از آنها نیز در جریان مخالفت بهره جست؟ ایرانی ها باید در بحث پیرامون این پرسش ، آن را به ابتذال آلوده نکنند.
البته میتوان انتقاداتی از مواضع اعلام شده و اشخاص داشت. میتوان نقد کرد و مثلا این ایراد را گرفت که این چه احزابی هستند که اعضای آنها میتوانند موضع سیاسی متفاوت از حزب خود داشته باشند و صحنه سیاست را به ابتذال شناوری آدمها آلوده کنند: عضو حزبی که در جبهه اصلاحطلبان اعلامیه داده نمیتواند لیست بدهد(یعنی کسی را به عنوان نامزد ندارد) چگونه میتواند در اعلامیه با گروهی دیگر مردم را به شرکت در انتخابات و انتخاب اشخاص مفید دعوت کند؟ میتوان هم اعلامیه و موضع جبهه اصلاحات و هم دعوت گروهی را که دعوت به مشارکت در رای دهی به اشخاص نسبتا مفید داشتهاند به چالش کشید و این کاری هست که باید اشخاص آگاه وجدی در روزهای آینده انجام دهند، اما این کار بر شبه فعالان سیاسی که اهداف بسیار سخیفتری از میز و مقام در عرصه سیاست دارند حرام است: جویدن گوشتی که برتو حرام است برای گرفتن شیره آن ، تف کردن تفاله ، و سپس در آوردن ادای آدم معتقد به حلال و حرام کار کثیفی هست . عرصه سیاست هم حلال و حرام جدی خودش را دارد !
ما در جامعهنو در هفتههای اخیر دوبار بدون وارد شدن به سوگیری در باره این مساله سخن گفتهایم (الف "دوپاره شو!" و آخرین در کرانه روز ) . یک موضوع و بحث جدی ملی است که برکنار ماندن از محتوا و غفلت از نتایج آن به همان اندازه غیرمسئولانه است که به سخره گرفتنش . میتوان مخالف منطقی مشارکت در انتخابات بود و میتوان مخالف استدلالهای جبهه اصلاحطلبان بود، و میتوان در سمت دعوت کنندگان ایستاد، اگر بتوان حوصله کرد، استدلالشان را خواند و احتمالا پذیرفت، اما مسخرگی پیشه کردن برای ستاندن دادخود از کهتر و مهتر را باید به فرصت طلبان و عقبماندهترین آدمهایی سپرد که بعد جنبش سال ۱۴۰۱ در زوایای تاریخ گم شدند.
🆔@jameeno
>>Click here to continue<<