Channel: ایران فردا
🔴 گزارش تصویری ایران فردا -۱
از مراسم بزرگداشت ۲۲ امین سالگرد درگذشت دکتر یدالله سحابی
۲۳ فروردین ۱۴۰۳، تهران ، دبیرستان کوثر
#ایران_فردا
#یدالله_سحابی
#مدرسه_کوثر
#مهدی_زارع #محمدمهدی_جعفری #عباس_صاحبالزمانی
#مقصود_فراستخواه #ابوالفضل_بازرگان #فریدون_سحابی #لطفالله_میثمی
از مراسم بزرگداشت ۲۲ امین سالگرد درگذشت دکتر یدالله سحابی
۲۳ فروردین ۱۴۰۳، تهران ، دبیرستان کوثر
#ایران_فردا
#یدالله_سحابی
#مدرسه_کوثر
#مهدی_زارع #محمدمهدی_جعفری #عباس_صاحبالزمانی
#مقصود_فراستخواه #ابوالفضل_بازرگان #فریدون_سحابی #لطفالله_میثمی
Forwarded from گفتگوهای ملی
🔗لینک دعوت اتاق
🔴 یدالله سحابی؛ اسوهای از متانت و پایداری در دنیای مدرن
🔻 به مناسبت بیست و دومین سالگرد فوت دکتر یدالله سحابی
🔻 سخنرانان:
▫️محمد ترکمان (تاریخنگار و پژوهشگر)
▫️لطفالله میثمی (فعال سیاسی ملی-مذهبی)
▫️عبدالعلی بازرگان (عضو نهضت آزادی ایران و قرآنپژوه)
▫️فریدون سحابی (استاد دانشگاه و اولین رییس سازمان انرژی اتمی پس از انقلاب)
🔻 زمان برگزاری:
جمعه ۱۲ آپریل ۲۰۲۴ مورخ ۲۴ فروردینماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۰ به وقت ایران و ۱۹:۰۰ به وقت اروپای مرکزی
#یدالله_سحابی
🔗لینک دعوت اتاق
@goftegoha_melli
🔴 یدالله سحابی؛ اسوهای از متانت و پایداری در دنیای مدرن
🔻 به مناسبت بیست و دومین سالگرد فوت دکتر یدالله سحابی
🔻 سخنرانان:
▫️محمد ترکمان (تاریخنگار و پژوهشگر)
▫️لطفالله میثمی (فعال سیاسی ملی-مذهبی)
▫️عبدالعلی بازرگان (عضو نهضت آزادی ایران و قرآنپژوه)
▫️فریدون سحابی (استاد دانشگاه و اولین رییس سازمان انرژی اتمی پس از انقلاب)
🔻 زمان برگزاری:
جمعه ۱۲ آپریل ۲۰۲۴ مورخ ۲۴ فروردینماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۰ به وقت ایران و ۱۹:۰۰ به وقت اروپای مرکزی
#یدالله_سحابی
🔗لینک دعوت اتاق
@goftegoha_melli
🔴 گزارش تصویری ایران فردا -۲
از مراسم بزرگداشت ۲۲ امین سالگرد درگذشت دکتر یدالله سحابی
۲۳ فروردین ۱۴۰۳، تهران ، دبیرستان کوثر
#ایران_فردا
#یدالله_سحابی
#مدرسه_کوثر
#مهدی_زارع #محمدمهدی_جعفری #عباس_صاحبالزمانی
#مقصود_فراستخواه #ابوالفضل_بازرگان #فریدون_سحابی #لطفالله_میثمی
از مراسم بزرگداشت ۲۲ امین سالگرد درگذشت دکتر یدالله سحابی
۲۳ فروردین ۱۴۰۳، تهران ، دبیرستان کوثر
#ایران_فردا
#یدالله_سحابی
#مدرسه_کوثر
#مهدی_زارع #محمدمهدی_جعفری #عباس_صاحبالزمانی
#مقصود_فراستخواه #ابوالفضل_بازرگان #فریدون_سحابی #لطفالله_میثمی
🔴"سعید مدنی" صدای طردشدگان
🔷ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔸سعید مدنی را می توان روشنفکر- کنشگری نامید که صدای طردشدگان است، صدای طردشدگانی که به تعبیری از شهید هدی صابر از برنامهریزیها در ایران حذف شدهاند. صداي آنها که قربانی نابرابری های اجتماعی و اقتصادی شده اند. طردشدگان و آسیب دیدگانی اجتماعی که او حیات آنها را در یک جامعه نابرابر و نظمی نابرابری ساز مورد پژوهش قرار داد تا وضعیت آنها را مورد شناسایی قرار داده و و راه را برای برنامهریزان و سیاستگذاران گشوده سازد. او بر عینیت مادی تاریک جامعهی فراموششدگان نور تاباند و موقعیت آنها را برای کاربدستان و نخبگان آشکار ساخت و یادآور شد که در زیر پوست شهر، نه دیگر که در سیمای شهر چه جریان دارد و پیامد آن چیست. قربانیان اعتیاد و فقر و روسپیگری و خشونت و … آنها که او صدایشان بود در این شرایط بحرانی و حکمرانی نابرابری ساز در زیر خشن ترین گونه های فقر و آسیب قرار دارند و با سقوط هر خاکریز اقتصادی و طبقاتی، کمیت این قربانیان گستردهتر و کیفیت این آسیبها عمیقتر و زنجیرهی آنها وسیعتر خواهد شد و گلوی آنها را سخت خواهد فشرد. سعید مدنی جامعه شناس و روشنفکری بود که ذره ذره وجودش دغدغهی " نابرابری و پیامدهایش " بود و و از این رو برای کاهش این بحران اختاپوسی می کوشید. زندانی کردن او، محبوسکردن مضاعف چنین صدایی است. گرچه سیر تحولات در ایران چنان است که سوژهگی طردشدگان در آن تبلور یافته و وجهی تاثیرگذار به خود گرفته است.
🔹دشوارههای جامعه ایران از نظر سعید مدنی وجه بحرانی به خودگرفته است و تودرتویی بحرانها چنان است که نظم سیاسی موجود استعداد و قابلیت حل این بحرانها را نداشته و اقدامات آن بر بحرانها میافزاید. بحرانهایی که بر همدیگر تاثیر فزاینده گذارده و در هیئتی ساختاری بر نظمسیاسی فرود آمده و همچنین تاثیرات ویرانگری بر جامعه داشته است.
🔸سعید مدنی براین ساحت وجودی نظمسیاسی اشرافی محققانه دارد و علل ساختاری چنین بحران ساختاری را برآفتاب میکند و با فهمی جامعهشناسانه و انضمامی، آگاهی پیرامون وضعیت عینی را سنجش نظرورزانه نموده و آنرا به میدان سپهر عمومی وارد می کند.
🔹 او برای پاسخ به چنین وضعیتی و گذار از این بحران در ایران اندیشه و کنش خود را سامان داده است. البته تئوری و پراتیک او هر دو از سنخ کنش است و چنانچه دلوز می گويد در کار او کنشِ تئوری و کنشِ پراتیک داریم . بدین معنی که هر مرحله از تئوری که در آن متوقف شویم پراتیک دیوار موانع را میشکافد و راه را بر تئوری هموار میکند و افق میگشاید و هر جا که پراتیک با موانعی برای پیشبرد مواجه شد، کنشِ تئوریک، میدانی برای پراتیک میگشاید.
🔸سعید مدنی در چنین میدانی فعالیت ميکند و از روست که جنس فعالیت او آنچنان با حیاتش آمیخته است که با انفعال و توقف بیگانه است به قول شاملو" از خویشتن خویش بارویی پی افکنده". در سیل لرستان در فروردین ۹۸ حدود ۱۰ روز همراه ایشان بودم، جستجوگری ایده پرداز بود و امدادگری واقع گرا، تئوری و پراتیک شانه به شانه هم و همزمان با هم گام برمی داشتند با درونی سرشار از انگیزه های انسانی برای تقلیل مرارت در استانی بسیار پر امکان اما بینصیب از مدل توسعهی رانتی. او در آنجا برای پیشبرد سریع کار و مستندسازیِ فعالیت خود برای دستاوردهای نظری، هم فرم درست میکرد و هم در روستاهای کوهستانی که دسترسیهایشان در کوهدشت و پلدختر قطع شده بود آرد توزیع میکرد، هم امکانات شبکه ی دوستیاش را برای امداد در این مناطق فعال میکرد و هم برای نیروهای جامعه مدنی نحیف لرستان و هلال احمر ایده میداد.
🔹سعید مدنی با رصد مخاطرات و فرصتهای پیش روی جامعه ایرانی اندیشه ورزی کرده و جامعه ایران را جامعه جنبشی نامیده، بدین معنی که باید بر پایه تحلیلی پویش ها و جنبش های اجتماعی به وضعیت نظر کرد و وجه نظر خود را مصروف تشریح و ایضاح آن داشته است. منظرگاه انتقادی سعید مدنی بر وضعیت بحرانی ایران فقط وجه سلبی ندارد بلکه او بر این باور است که جنبش های اجتماعی در موقعیت کنونی ما، حاملِ سیاست رهایی اند.او با شناخت پروبلماتیک دورانی در دشواره هایی ساختاری نظر می کند که جامعه درگیری عینی با آن داشته و مانع تحول اجتماعی و سیاسی گشته است. ساختارهایی که از نظر او کژکارکردند. رهیافت او گذار به دموکراسی و نظمی مردمسالار است که با تغییر و دگرگونی در ساختارهای معیوب بتواند از نابرابری که دغدغهی وجودی اوست، بکاهد.
🔸به نظر، نظم دموکراتیک توسعه گرا که بتواند بر نابرابری فائق آید رویای سعید مدنیست تا در آن طردشدگان فرجامی عزتمند یابند و کرامت انسانی نه فقط در عرصه سیاست بلکه در همه ساحتهای زیست انسانی منتشر شود. رویایی که برای تحقق آن شوری در سر دارد.
#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#ابوطالب_آدینهوند
https://cutt.ly/vw7o56ce
🔷ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔸سعید مدنی را می توان روشنفکر- کنشگری نامید که صدای طردشدگان است، صدای طردشدگانی که به تعبیری از شهید هدی صابر از برنامهریزیها در ایران حذف شدهاند. صداي آنها که قربانی نابرابری های اجتماعی و اقتصادی شده اند. طردشدگان و آسیب دیدگانی اجتماعی که او حیات آنها را در یک جامعه نابرابر و نظمی نابرابری ساز مورد پژوهش قرار داد تا وضعیت آنها را مورد شناسایی قرار داده و و راه را برای برنامهریزان و سیاستگذاران گشوده سازد. او بر عینیت مادی تاریک جامعهی فراموششدگان نور تاباند و موقعیت آنها را برای کاربدستان و نخبگان آشکار ساخت و یادآور شد که در زیر پوست شهر، نه دیگر که در سیمای شهر چه جریان دارد و پیامد آن چیست. قربانیان اعتیاد و فقر و روسپیگری و خشونت و … آنها که او صدایشان بود در این شرایط بحرانی و حکمرانی نابرابری ساز در زیر خشن ترین گونه های فقر و آسیب قرار دارند و با سقوط هر خاکریز اقتصادی و طبقاتی، کمیت این قربانیان گستردهتر و کیفیت این آسیبها عمیقتر و زنجیرهی آنها وسیعتر خواهد شد و گلوی آنها را سخت خواهد فشرد. سعید مدنی جامعه شناس و روشنفکری بود که ذره ذره وجودش دغدغهی " نابرابری و پیامدهایش " بود و و از این رو برای کاهش این بحران اختاپوسی می کوشید. زندانی کردن او، محبوسکردن مضاعف چنین صدایی است. گرچه سیر تحولات در ایران چنان است که سوژهگی طردشدگان در آن تبلور یافته و وجهی تاثیرگذار به خود گرفته است.
🔹دشوارههای جامعه ایران از نظر سعید مدنی وجه بحرانی به خودگرفته است و تودرتویی بحرانها چنان است که نظم سیاسی موجود استعداد و قابلیت حل این بحرانها را نداشته و اقدامات آن بر بحرانها میافزاید. بحرانهایی که بر همدیگر تاثیر فزاینده گذارده و در هیئتی ساختاری بر نظمسیاسی فرود آمده و همچنین تاثیرات ویرانگری بر جامعه داشته است.
🔸سعید مدنی براین ساحت وجودی نظمسیاسی اشرافی محققانه دارد و علل ساختاری چنین بحران ساختاری را برآفتاب میکند و با فهمی جامعهشناسانه و انضمامی، آگاهی پیرامون وضعیت عینی را سنجش نظرورزانه نموده و آنرا به میدان سپهر عمومی وارد می کند.
🔹 او برای پاسخ به چنین وضعیتی و گذار از این بحران در ایران اندیشه و کنش خود را سامان داده است. البته تئوری و پراتیک او هر دو از سنخ کنش است و چنانچه دلوز می گويد در کار او کنشِ تئوری و کنشِ پراتیک داریم . بدین معنی که هر مرحله از تئوری که در آن متوقف شویم پراتیک دیوار موانع را میشکافد و راه را بر تئوری هموار میکند و افق میگشاید و هر جا که پراتیک با موانعی برای پیشبرد مواجه شد، کنشِ تئوریک، میدانی برای پراتیک میگشاید.
🔸سعید مدنی در چنین میدانی فعالیت ميکند و از روست که جنس فعالیت او آنچنان با حیاتش آمیخته است که با انفعال و توقف بیگانه است به قول شاملو" از خویشتن خویش بارویی پی افکنده". در سیل لرستان در فروردین ۹۸ حدود ۱۰ روز همراه ایشان بودم، جستجوگری ایده پرداز بود و امدادگری واقع گرا، تئوری و پراتیک شانه به شانه هم و همزمان با هم گام برمی داشتند با درونی سرشار از انگیزه های انسانی برای تقلیل مرارت در استانی بسیار پر امکان اما بینصیب از مدل توسعهی رانتی. او در آنجا برای پیشبرد سریع کار و مستندسازیِ فعالیت خود برای دستاوردهای نظری، هم فرم درست میکرد و هم در روستاهای کوهستانی که دسترسیهایشان در کوهدشت و پلدختر قطع شده بود آرد توزیع میکرد، هم امکانات شبکه ی دوستیاش را برای امداد در این مناطق فعال میکرد و هم برای نیروهای جامعه مدنی نحیف لرستان و هلال احمر ایده میداد.
🔹سعید مدنی با رصد مخاطرات و فرصتهای پیش روی جامعه ایرانی اندیشه ورزی کرده و جامعه ایران را جامعه جنبشی نامیده، بدین معنی که باید بر پایه تحلیلی پویش ها و جنبش های اجتماعی به وضعیت نظر کرد و وجه نظر خود را مصروف تشریح و ایضاح آن داشته است. منظرگاه انتقادی سعید مدنی بر وضعیت بحرانی ایران فقط وجه سلبی ندارد بلکه او بر این باور است که جنبش های اجتماعی در موقعیت کنونی ما، حاملِ سیاست رهایی اند.او با شناخت پروبلماتیک دورانی در دشواره هایی ساختاری نظر می کند که جامعه درگیری عینی با آن داشته و مانع تحول اجتماعی و سیاسی گشته است. ساختارهایی که از نظر او کژکارکردند. رهیافت او گذار به دموکراسی و نظمی مردمسالار است که با تغییر و دگرگونی در ساختارهای معیوب بتواند از نابرابری که دغدغهی وجودی اوست، بکاهد.
🔸به نظر، نظم دموکراتیک توسعه گرا که بتواند بر نابرابری فائق آید رویای سعید مدنیست تا در آن طردشدگان فرجامی عزتمند یابند و کرامت انسانی نه فقط در عرصه سیاست بلکه در همه ساحتهای زیست انسانی منتشر شود. رویایی که برای تحقق آن شوری در سر دارد.
#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#ابوطالب_آدینهوند
https://cutt.ly/vw7o56ce
Telegraph
🔴"سعید مدنی" صدای طردشدگان
🔷ابوطالب آدینهوند @iranfardamag 🔸سعید مدنی را می توان روشنفکر- کنشگری نامید که صدای طردشدگان است، صدای طرد شدگانی که به تعبیری از شهید هدی صابر از برنامهریزیها در ایران حذف شده اند. صداي آنها که قربانی نابرابری های اجتماعی و اقتصادی شده اند. طردشدگان و…
Audio
🔴 فراز و فرود تولد نخبه در ایران ؛ در باره دکتر یدالله سحابی و مهندس مهدی بازرگان
▪️فایل صوتی سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه در ۲۲ امین سالگرد درگذشت دکتر یدااله سحابی*
@iranfardamag
🔸توضیح موضوع در سه سطح کلان میانی و خرد
🔹فهم تاریخیت و زمانه بازرگان و سحابی
🔸رنسانس ناتمام ایرانی
🔹مدلهای مارپیچی و حلزونی ( اسپیرال) برای تبیین تاریخ تکاملی و پایداری ایران
🔸نقش واسطهای اجتماعی در انتقال مِمِتیک
🔹سعی وجودی و فعالیت بمعنای اسپینوزایی کلمه
🔸کشف مدام امکانها در خود
💢 ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ ِ دبیرستان کوثر تهران
#یدالله_سحابی
#دبیرستان_کوثر
#مقصود_فراستخواه
https://hottg.com/iranfardamag
▪️فایل صوتی سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه در ۲۲ امین سالگرد درگذشت دکتر یدااله سحابی*
@iranfardamag
🔸توضیح موضوع در سه سطح کلان میانی و خرد
🔹فهم تاریخیت و زمانه بازرگان و سحابی
🔸رنسانس ناتمام ایرانی
🔹مدلهای مارپیچی و حلزونی ( اسپیرال) برای تبیین تاریخ تکاملی و پایداری ایران
🔸نقش واسطهای اجتماعی در انتقال مِمِتیک
🔹سعی وجودی و فعالیت بمعنای اسپینوزایی کلمه
🔸کشف مدام امکانها در خود
💢 ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ ِ دبیرستان کوثر تهران
#یدالله_سحابی
#دبیرستان_کوثر
#مقصود_فراستخواه
https://hottg.com/iranfardamag
🔴عطار به روايت محمدرضا شفيعي كدكني*
▪️به مناسبت ۲۵ فروردین " روز عطار"
@iranfardamag
✅عطار از درون و از بيرون
🔸عطار و منظومه فرهنگي پيرامون او، از زندگي تاريخي تا افسانهها و از آثار مسلم او تا مجموعه وسيعي از مجعولات و منحولات دورههاي بعد، كه منسوب به اوست، بيشباهت به يك مذهب يا يك آيين نيست. در كنار هر مذهبي مشتي افسانه و اساطير و مجموعه متناقضي از آرا ميتوان ديد كه با همه تضادي كه در اصل، با مبادي مركزي آن آيين دارند، از جهاتي سبب حفظ و حراست از آن مذهباند و در لحظههايي همان حواشي و افزودهها، از نابودي آن اصول و مبادي مركزي جلوگيري ميكنند. يا بهتر بگوييم: بقاي هر مذهبي را تناقضهاي دروني آن تضمين ميكند.
🔹ارزش اين حواشي و افزودهها، در بعضي از شرايط تاريخي، از آن اصول و مبادي مركزي كمتر نيست. حتا در مواردي بسي مهمتر از اصل است. چهره قديسگونه عطار، درست مانند يك مذهب، در درون همين افسانهها و همين سخنان مجعول رشد كرده و بدينگونه كه امروز ميبينيم، درآمده است. تا وقتي كسي به اين مذهب نگرويده است، بسياري از اجزاي اين آيين در نظرش بيارزش و حتا مضحك جلوه ميكند؛ اما وقتي در داخل اين منظومه آييني قرار گرفت، همه آن حرفهاي ظاهرا سست و يا نامعقول، جلوه و جلاي خاصي پيدا ميكند و از هر جهت زيبا و استوار، سيطره خود را گسترش ميدهد. درك مباني جمالشناسي شعر عطار نيز چنين حالتي دارد، يعمي التذاد شعر او، براي كسي كه بيرون اين منظومه قرار گرفته است، بسيار دشوار و تقريبا محال است.
✅شعر عطار
🔸شعر عطار نماينده يكي از مراحل تكامل شعر عرفاني ايران است. وقتي از دور به اين دريا ـ كه يك ساحل آن را نخستين تجربههاي شعر زهد و اخلاق شاعران مذهب كرامي، در عصر ساماني، تشكيل ميدهد و يك ساحل ديگر را در زماني نزديك به عصر ما، تجربههاي امثال هاتف اصفهاني و حبيب خراساني ـ مينگريم، سه موج عمومي، سه خيزاب بلند در آن ديده ميشود: قله يكي از اين خيزابها سنايي است و قله دومين خيزاب، فريدالدين عطار است و سومين كوهموج و قله، كه بلندترين آنهاست، جلالالدين مولوي است. بعد از او هر چه هست، موجها و موجكها است و حتا ميتوان گفت كه دريا نيز ديگر دريا نيست، درياچه است و غدير و آبگير و در مواردي حوض و پاشوره.
✅آثار عطار
🔹عطار را بايد از نو شناخت، عطار راستين و عطار تاريخي را از عطارهاي مجعول در طول قرون و اعصار جدا كرد، آثار برساخته درويشان مهملسراي مبتذل و بيمايه را از قلمرو آثار او به دور كرد و كار را از آثار مسلم و قطعيالصدور او آغاز كرد؛ عطار در مقدمهاي كه خود و به احتمال قوي در اواخر عمر به نثر نوشته است و در آنجا به نام و نشان مجموعه آثار خويش پرداخته است، تصريح ميكند كه وي داراي اين آثار است: «الاهينامه» (= خسرونامه)، «اسرارنامه»، «مصيبتنامه»، «منطقالطير» (= مقامات طيور)، «ديوان» (غزليات و قصايد) و «مختارنامه» (مجموعه رباعيات). البته خود تصريح ميكند كه دو اثر منظوم خويش را به نام «جواهرنامه» و «شرحالقلب» از ميان برده و نابود كرده است. بنابراين، هر گونه اثري كه بدين نامها پيدا شود، ربطي به عطار ندارد و مجعول و منحول است. عطار از اين شش مجموعه شعري به نام دو مثلث ياد ميكند و گويا جدا از تذكره يك مثلث نثر نيز ميخواسته است ترتيب دهد، شامل زندگينامه پيامبران و صحابه و اهل بيت، كه گويا تأليف نشده يا اگر تأليف شده، اثري از آنها باقي نمانده است و در هيچ فهرست و كتابي هم اشارتي بدانها نرفته است.
🔸او علاوه بر داشتن يك منظومه ذهني خاص، داراي يك نظام زباني ويژه نيز هست؛ زباني كه به لحاظ ساختارآوايي كلمات بيش و كم از زبان استانداردشده سبك خراساني ـ كه عينا با تغييراتي اساس سبك سعدي و حافظ و ديگران را تشكيل ميدهد ـ متمايز است.
✅زندگي عطار
🔹در ميان بزرگان شعر عرفاني فارسي، زندگي هيچ شاعري به اندازه زندگي عطار در ابر ابهام نهفته نمانده است. اطلاعات ما در باب مولانا صدبرابر چيزي است كه در باب عطار ميدانيم. حتا آگاهي ما درباره سنايي، كه يك قرن قبل از عطار ميزيسته، بسي بيشتر از آن چيزي است كه در باب عطار مي دانيم. نه سال تولد او به درستي روشن است و نه حتا سال وفات او. اينقدر ميدانيم كه او در نيمه دوم قرن ششم و ربع اول قرن است. نه استادان او، نه معاصرانش و نه سلسله مشايخ او در تصوف، هيچ كدام، به قطع روشن نيست. از سفرهاي احتمالي او هيچ آگاهي نداريم و از زندگي شخصي و فردي او و زن و فرزند و پدر و مادر و خويشان او هم اطلاع قطعي وجود ندارد.
متن کامل:
https://cutt.ly/Iw7nsXPc
#عطار
#ایران_فردا
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#فریدالدین_ابوحامدمحمد_عطارنیشابوری
✅ تصویر: در اندیشه سيمرغ (شیخ عطار نیشابوری)،ُ نقاشی مینیاتور،ُ اثر فرهاد رفیعی ، اکرولیک روی مقوای ماکت
https://hottg.com/iranfardamag
▪️به مناسبت ۲۵ فروردین " روز عطار"
@iranfardamag
✅عطار از درون و از بيرون
🔸عطار و منظومه فرهنگي پيرامون او، از زندگي تاريخي تا افسانهها و از آثار مسلم او تا مجموعه وسيعي از مجعولات و منحولات دورههاي بعد، كه منسوب به اوست، بيشباهت به يك مذهب يا يك آيين نيست. در كنار هر مذهبي مشتي افسانه و اساطير و مجموعه متناقضي از آرا ميتوان ديد كه با همه تضادي كه در اصل، با مبادي مركزي آن آيين دارند، از جهاتي سبب حفظ و حراست از آن مذهباند و در لحظههايي همان حواشي و افزودهها، از نابودي آن اصول و مبادي مركزي جلوگيري ميكنند. يا بهتر بگوييم: بقاي هر مذهبي را تناقضهاي دروني آن تضمين ميكند.
🔹ارزش اين حواشي و افزودهها، در بعضي از شرايط تاريخي، از آن اصول و مبادي مركزي كمتر نيست. حتا در مواردي بسي مهمتر از اصل است. چهره قديسگونه عطار، درست مانند يك مذهب، در درون همين افسانهها و همين سخنان مجعول رشد كرده و بدينگونه كه امروز ميبينيم، درآمده است. تا وقتي كسي به اين مذهب نگرويده است، بسياري از اجزاي اين آيين در نظرش بيارزش و حتا مضحك جلوه ميكند؛ اما وقتي در داخل اين منظومه آييني قرار گرفت، همه آن حرفهاي ظاهرا سست و يا نامعقول، جلوه و جلاي خاصي پيدا ميكند و از هر جهت زيبا و استوار، سيطره خود را گسترش ميدهد. درك مباني جمالشناسي شعر عطار نيز چنين حالتي دارد، يعمي التذاد شعر او، براي كسي كه بيرون اين منظومه قرار گرفته است، بسيار دشوار و تقريبا محال است.
✅شعر عطار
🔸شعر عطار نماينده يكي از مراحل تكامل شعر عرفاني ايران است. وقتي از دور به اين دريا ـ كه يك ساحل آن را نخستين تجربههاي شعر زهد و اخلاق شاعران مذهب كرامي، در عصر ساماني، تشكيل ميدهد و يك ساحل ديگر را در زماني نزديك به عصر ما، تجربههاي امثال هاتف اصفهاني و حبيب خراساني ـ مينگريم، سه موج عمومي، سه خيزاب بلند در آن ديده ميشود: قله يكي از اين خيزابها سنايي است و قله دومين خيزاب، فريدالدين عطار است و سومين كوهموج و قله، كه بلندترين آنهاست، جلالالدين مولوي است. بعد از او هر چه هست، موجها و موجكها است و حتا ميتوان گفت كه دريا نيز ديگر دريا نيست، درياچه است و غدير و آبگير و در مواردي حوض و پاشوره.
✅آثار عطار
🔹عطار را بايد از نو شناخت، عطار راستين و عطار تاريخي را از عطارهاي مجعول در طول قرون و اعصار جدا كرد، آثار برساخته درويشان مهملسراي مبتذل و بيمايه را از قلمرو آثار او به دور كرد و كار را از آثار مسلم و قطعيالصدور او آغاز كرد؛ عطار در مقدمهاي كه خود و به احتمال قوي در اواخر عمر به نثر نوشته است و در آنجا به نام و نشان مجموعه آثار خويش پرداخته است، تصريح ميكند كه وي داراي اين آثار است: «الاهينامه» (= خسرونامه)، «اسرارنامه»، «مصيبتنامه»، «منطقالطير» (= مقامات طيور)، «ديوان» (غزليات و قصايد) و «مختارنامه» (مجموعه رباعيات). البته خود تصريح ميكند كه دو اثر منظوم خويش را به نام «جواهرنامه» و «شرحالقلب» از ميان برده و نابود كرده است. بنابراين، هر گونه اثري كه بدين نامها پيدا شود، ربطي به عطار ندارد و مجعول و منحول است. عطار از اين شش مجموعه شعري به نام دو مثلث ياد ميكند و گويا جدا از تذكره يك مثلث نثر نيز ميخواسته است ترتيب دهد، شامل زندگينامه پيامبران و صحابه و اهل بيت، كه گويا تأليف نشده يا اگر تأليف شده، اثري از آنها باقي نمانده است و در هيچ فهرست و كتابي هم اشارتي بدانها نرفته است.
🔸او علاوه بر داشتن يك منظومه ذهني خاص، داراي يك نظام زباني ويژه نيز هست؛ زباني كه به لحاظ ساختارآوايي كلمات بيش و كم از زبان استانداردشده سبك خراساني ـ كه عينا با تغييراتي اساس سبك سعدي و حافظ و ديگران را تشكيل ميدهد ـ متمايز است.
✅زندگي عطار
🔹در ميان بزرگان شعر عرفاني فارسي، زندگي هيچ شاعري به اندازه زندگي عطار در ابر ابهام نهفته نمانده است. اطلاعات ما در باب مولانا صدبرابر چيزي است كه در باب عطار ميدانيم. حتا آگاهي ما درباره سنايي، كه يك قرن قبل از عطار ميزيسته، بسي بيشتر از آن چيزي است كه در باب عطار مي دانيم. نه سال تولد او به درستي روشن است و نه حتا سال وفات او. اينقدر ميدانيم كه او در نيمه دوم قرن ششم و ربع اول قرن است. نه استادان او، نه معاصرانش و نه سلسله مشايخ او در تصوف، هيچ كدام، به قطع روشن نيست. از سفرهاي احتمالي او هيچ آگاهي نداريم و از زندگي شخصي و فردي او و زن و فرزند و پدر و مادر و خويشان او هم اطلاع قطعي وجود ندارد.
متن کامل:
https://cutt.ly/Iw7nsXPc
#عطار
#ایران_فردا
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#فریدالدین_ابوحامدمحمد_عطارنیشابوری
✅ تصویر: در اندیشه سيمرغ (شیخ عطار نیشابوری)،ُ نقاشی مینیاتور،ُ اثر فرهاد رفیعی ، اکرولیک روی مقوای ماکت
https://hottg.com/iranfardamag
Telegraph
🔴عطار به روايت محمدرضا شفيعي كدكني*
▪️به مناسبت ۲۵ فروردین " روز عطار" @iranfardamag ✅عطار از درون و از بيرون عطار و منظومه فرهنگي پيرامون او، از زندگي تاريخي تا افسانهها و از آثار مسلم او تا مجموعه وسيعي از مجعولات و منحولات دورههاي بعد، كه منسوب به اوست، بيشباهت به يك مذهب يا يك آيين…
HTML Embed Code: