TG Telegram Group Link
Channel: کافه هنر
Back to Bottom
دست نوشته آندری تارکوفسکی از فیلم های مورد علاقه اش:
Diary of a Country Priest, 1951
Winter Light, 1963
Nazarin, 1959
Wild Strawberries, 1957
City Lights, 1931
Ugetsu Monogatari, 1953
Seven Samurai, 1954
Persona, 1966
Mouchette, 1967
Woman in the Dunes, 1964

Join 👉 @honar7modiran
بیشتر فیلم «زن در ریگ روان» داخل یا نزدیک خانه ی زن اتفاق می افتد، به شکلی که انگار برای نمایش روی صحنه نوشته شده است. گفتنی است آبه از آوازه ای بین المللی به عنوان یک نمایشنامه نویس و شاعر نیز برخوردار بود. ریگ روان بی جان است؛ جاودان؛ چیزی است که ما را در بر می گیرد و محاصره می کند؛ چیزی که تحملش ممکن نیست. شن مثل شخصیت اصلی سوم به رمان نفوذ می کند. شن وارد غذا، خانه، لباس ها و ساعت ها می شود. دانه های این ریگ های روان، مملو از رطوبت است، به هر چیزی که برخورد می کند آن را فاسد می کند: چوب، چرم، پارچه، «اخلاقیات».
مثل زمان «شن نه تنها جریان دارد بلکه خودِ جریان است».
مقابله با حرص و درندگی شن، مسئله ای است که از همان ابتدا باعث می شود مرد بیچاره اسیر گرفته شود. شن، زندان است: هم به معنای واقعی کلمه و هم به شکل نمادین؛ و نه فقط برای مرد.
ما هم درون این گودال سوزان هستیم. ما هم عمری را صرف انجام کاری می کنیم که به اندازه ی ریختن شن و ماسه ی بی پایان درون سطل بی معنی است (اگر برای خودمان بی معنی نباشد برای کلیت دنیا هست) و در مقابل درد و رنجمان هم چیزی جز ملزومات، نصیبمان نمی شود. همین طور که در مورد مخمصه ی مرد میبینیم، به شکلی هستی گرایانه در حال مطالعه درباره ی زندگی خودمان هستیم.
سخن کنایه آمیز آغازین، «بدون تهدید مجازات، لذتی در مهاجرت نبود»، اشارات مبهمی دارد:
آیا این توجیه یک ظالم است یا مایه ی تسلی یک فراری؟
از نظر آبه، همه انسان‌ها ناخواسته اسیر زندگی شده‌اند. همانطور که نیکی جومپی (شخصیت مرد) ناخواسته وارد دره‌ای شنی می‌شود که دیگر امکان خروج از آن نیست. گویی خلقت انسان بیهوده ست. مهم نیست اهدافمان چقدر بزرگ و مهم باشند، آبه به ما نشان می‌دهد که در چرخه‌ای معیوب و تکراری به نام «زندگی» گرفتار آمده‌ایم و هر چه تلاش می‌کنیم (یا فکر می‌کنیم که داریم تلاش می‌کنیم) خروج از این چرخه امکان پذیر نیست.
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
عشق به زادوبوم و تعهد، فقط در صورتی معنا می دهد که آدم با دست کشیدن از آن چیزی را از دست بدهد.



📽 زن در ریگ روان 1964

join 👉 @honar7modiran
از نظر بودا زندگی سراسر رنج است و درد؛ داستان فیلم «زن در ریگ روان» هم به زیبایی به بیان رنج زیستن به همراه تلاش بیهوده‌ی انسان برای رسیدن به آرزوهای بی‌سرانجام‌اش می‌پردازد.


📽 زن در ریگ روان 1964

join 👉 @honar7modiran
زن در ریگ روان نگاهیست به زندگی روز مره بشر جستجو و کنکاش و رسیدن به یک هدف که در پی رسیدن به  آن با یک تصمیم گیری شاید اشتباه هدف اصلی فراموش می شود و یک جستجوی دیگر که با آن دیگری فاصله ای دور دارد.

تقریبا ۶۰ سال از ساخت فیلم گذشته ولی بعد از شصت سال، زندگی بشر از لحاظ هدف و رسیدن به مقصودی  هیچ تفاوتی ندارد تنها مدرنیته شده است. مثلاً جای اون نردبان طنابی الان آسانسور جایگزین شده است.

#مجید_سنجری
.
🎬 Woman in the dunes 1964

join 👉 @honar7modiran
چقدر باید در این دو متر جا ماند تا تحلیل جسم حد زبان را رعایت کند؟

#محمد_مختاری


🎥 Woman in the dunes 1964

join 👉 @honar7modiran
به این نماها توجه کنید؛ از لنز های با فاصله کانونی باز خبری نیست. میدان صحنه عمق ندارد و تفکیک پیش زمینه با پس زمینه واضح نیست. با اصرار لجوجانه ای نه تنها از لنزهای بلند تله فوتو بلکه از لنزهای مایکرو هم برای نماهای خیلی نزدیک استفاده می شود و نماهای نزدیک و خیلی نزدیک مدام به هم کات می خورند آن هم در یک لوکیشن بسته. این یعنی به کار گیری یک فرم غیر معمول در راستای روایت یک محتوای غیر معمول. یک راهکار ریاضی: منفی در منفی که در نهایت یک شاکله قابل فهم هر چند دیر هضم را ارائه می دهد.

🎬 Woman in the dunes 1964

join 👉 @honar7modiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#Gif

برخلاف فیلم پاپیون که یک فیلم اگزیستی است این فیلم تنهایی خود خواسته را انتخاب میکند. جدا ماندن از انسانها.

#سعید_صراف_معیری


🎥 Woman in the dunes 1964

join 👉 @honar7modiran
اثری با درون مایه اگزیستانسیالیستی، نمایش رنج زیستنِ انسان که مسئول سرنوشت خودش است. اما در نهایت خود اوست که باید تصمیم بگیرد چگونه زندگی کند. ماجرایی پر از تعلیق و ملال. شخصیت اصلی اصولا شباهت زیادی با یوزف کا ی محاکمه(کافکا) دارد. او هم در پی معنا بخشیدن به رفتاری است که محکوم به شکست و بیهودگی است.

📽 زن در ریگ روان 1964

join 👉 @honar7modiran
در فیلم به شن هویت و شخصیتى مستقل داده شده. ذاتاً ریگ روان و شن طبیعتى بی‌ثمر و در عین حال جنبشى بی‌امان دارد. نمادى از حرکتى دائم و در عین حال بیهودگی دائم. اما مرد در تلاشى دائم و خسته‌کننده برای بیرون آمدن از این گودال و این دور تکراری است. درحالی که زن این سرنوشت را به پذیرفته و با آرامش مشغول تکرارِ موجودیتِ خود در همین روزمرگی هاست.
در صحنه‌ای، زن در ریگ روان نیکی ساعت‌ها شن را با بیل جا به جا می‌کند تا راه خروج خود را هموار کند، اما در نهایت متوجه می‌شود که از جایش تکان نخورده و فقط خود را خسته کرده است. این صحنه می‌تواند هسته اصلی رمان باشد: بیهودگی. تلاش برای خروج از چرخه تکراری زندگی. تلاش برای خروج از گودالِ شنیِ زیستن. هرکسى که در این گودال بیفتد باید به‌طور پیش فرض و ماشین‌وار درگیر کارِ جابجایی شن‌ها شود؛ فقط برای اینکه بیشتر از این فرو نرود و زیر این شن دفن نشود. این؛ کارِ هدفمندی نیست که نتیجه بهتری را به دست بدهد یا تغییری در شرایط ایجاد کند. بلکه صرفاً آن‌ها را از بیشتر فرو رفتن و نمردن نجات می‌دهد. درست مانند زندگى که تمام تلاش‌ها و دستاویزها فقط برای بیشتر فرو نرفتن دوام آوردن است. انسان‌ها خواه ناخواه تبدیل به مهره‌ها در مسیر این چرخ‌دنده و این روال تکراری می‌شوند. زن در ریگ روان تمرکز ویژه‌ای روی مساله آمیزش نیز دارد. میتوان رابطه جنسی در میان این چاله بی‌معنا را به مثابه لذت در میان یک پوچی دائم دانست. نوعى نیرنگ و سرخوشى که لحظه‌ای ما را از دل این روند بیرون بکشد و بعد دوباره با شدت بیشتری به عمق واقعیت ما را فرو برد. برای همین کوبو آبه معتقد است انسان‌های عمیق، بعد از آمیزش بیشتر در یأس فرو می‌روند. چرا که بعد از فروکش کردن میل، انسان باز به خویشتن برمی‌گردد.
در واقع حتی عشق نیز نوعی نیرنگ و حیله است که ما بنا بر لذتِ سکرآورِ آن بتوانیم همچنان در این بازی بمانیم و این رنجِ دائم را تاب بیاوریم. فیلم حامل این پیام است که زندگی با تمام بار بى‌معنایی‌اش پذیرفته شده و کسى نمی‌تواند برای فرار از این تکرار بی‌معنا کاری کند. شاید نقطه اوج داستان، زمانی است که مرد بعد از تلاشى بى‌وقفه از گودال رها می‌شود، اما در آزادی پیش روی خود آنقدر خود را ناتوان و گم‌شده حس می‌کند که او را دوباره به گودال می‌اندازند.

کافکا: 
«تو آزاد هستى، و برای همین است که گم شده‌اى!»
🎬 Woman in the dunes 1964
join 👉 @honar7modiran
ما اینجا جمع شدیم تا نرم افزار مدل سازی Blender رو هرچه ساده تر و سریع تر یاد بگیریم.

🔰روش یادگیری ما پروژه محوره که سریع تره و در طول آموزش به این روش خسته نمی‌شید و مشتاق به ادامه دادن خواهید شد چون نتیجه کارمون رو هر بار مشاهده میکنیم(خوراک افراد کمال گرا 😉)

🟢هنر آموزانی که در طول دوره پروژه های تمرینی رو به خوبی انجام دهند درصورت تمایل جهت انجام پروژه کاری به عضویت مجموعه در خواهند آمد(تعداد محدود)

🔸هزینه ورود به دوره از مبتدی تا پیشرفته:
هزینه دوره به صورت یک مرحله است(یکبار برای همیشه) به طوری که لازم نیست برای دوره مبتدی، متوسط و پیشرفته هزینه جداگانه پرداخت شود‌.

🟡ارزش کل دوره :
1 میلیون تومان

مبلغ ثبت نام دوره با تخفیف نوروزی 50% تا انتهای فروردین ماه:
1.000.000=500هزار تومان

بورسیه دانشجویی:
مبلغ دوره با احتساب بورسیه دانشجویی 200هزار تومان
دانشجویانی که در حال تحصیل می‌باشند با ارائه انتخاب واحد ترم جاری از بورسیه دوره بهره مند خواهند شد.

🟣جهت ثبت نام دوره به کانال زیر مراجعه فرمایید

@mnidcBlender

رشد اتفاقی نخواهد بود پس تلاش کنیم🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞

سکانس معروف از فیلم زن در ریگ روان.


🎥 Woman in the dunes 1964

join 👉 @honar7modiran
طبعا حضور یک زن و مرد تنها در مکانی اجباری و بسته، اروتیسمی حیوانی را هم به دنبال دارد (کوری از ساراماگو)، منظورم از حیوانی غیر اخلاقی و غیر انسانی نیست بلکه #ناتورالیستی است. این صحنه ها به همان شیوه فرمالیستی گفته شده در بالا طوری با اکستریم کلوزآپ و بسته روایت شده اند که فیلم های بی پرده دهه هفتاد به بعد مانند یک شوخی هوس بازانه نوجوانانه در مقابل آن به نظر می آیند هر چند که منظورم  به هیچ عنوان تخطئه فیلم های آنچنانی نیست (به عنوان مثال فیلم تامل برانگیز امپراطوری احساس از ناگیسا اوشیما). این سکانس ها دوربین روی دست هم هستند تا هیجانی ورای پورنوگرافی را ثبت کنند تا آنجا که حتی سایه فیلمبردار هم دیده می شود! ( آیا این نوعی فاصله گذاری #برشتی ست؟)

🎬 Woman in the dunes 1964

join 👉 @honar7modiran
HTML Embed Code:
2025/04/08 05:27:55
Back to Top