Channel: واهمه!
باور ناپذیر است اما، ما دیگر در این مملکت هیچ شادی و هیچ حزن دستهجمعی را تجربه نخواهیم کرد. گمانم تراژدی این است که در هر سوگ عدهای بر سر بکوبند و عدهای پایکوبان باشند...
تولدت مبارک عزیزِ دلم.
تو مهمترینی. تو اصولیترینی. تو درستترینی. ما ضعیفیم. ما کدریم. ماییم که بدیم. تو هنوز مستقیمترین راهی هستی که میشناسم. تو آخرین کسی هستی که حتا وقتی خراب دوعالمم، بینقاب بهش پناه میبرم. حرم تو تنها جاییه که بیپروا و بیخجالت گریه میکنم. من بدم، خستهام، زندگی شکسته منو، گوشهی رینگ افتادم؛ اما تا تو هستی هستم. نفس میکشم، میافتم اما چون تو هستی پامیشم، دستمو میذارم روی زانوم، خاک از لباسم میتکونم، پامیشم. پامیشم و ادامه میدم، به زندگی، به درد کشیدن، به دوییدن توی ماراتنِ سختی...
ادامه میدم چون تو هستی. فقط چون تو هستی.
تو مهمترینی. تو اصولیترینی. تو درستترینی. ما ضعیفیم. ما کدریم. ماییم که بدیم. تو هنوز مستقیمترین راهی هستی که میشناسم. تو آخرین کسی هستی که حتا وقتی خراب دوعالمم، بینقاب بهش پناه میبرم. حرم تو تنها جاییه که بیپروا و بیخجالت گریه میکنم. من بدم، خستهام، زندگی شکسته منو، گوشهی رینگ افتادم؛ اما تا تو هستی هستم. نفس میکشم، میافتم اما چون تو هستی پامیشم، دستمو میذارم روی زانوم، خاک از لباسم میتکونم، پامیشم. پامیشم و ادامه میدم، به زندگی، به درد کشیدن، به دوییدن توی ماراتنِ سختی...
ادامه میدم چون تو هستی. فقط چون تو هستی.
خدا ما را با تریبونهایمان امتحان خواهد کرد.
کاش از حقیقت بگوییم، ولو با دو دنبالکننده.
_ فلسطین.
کاش از حقیقت بگوییم، ولو با دو دنبالکننده.
_ فلسطین.
از روزی که میخواستم با گریه وارد بخش زایمان شوم تا تو را ببینم، سالهای زیادی گذشت.
حالا تو دیگر قد کشیدهای و داری قاطی آدمگندهها میشوی. تو را با تمام غمم میبوسم، و سخت در آغوش میفشارمت؛ چرا که برای این دنیا، هنوز زیادی کوچکی. تو برای این دنیا زیادی پاکی. تمام ویژگیهای خوبت از سر این دنیا زیاد است...
تو را نگاه میکنم، که چهطور میخندی، چهطور غمگینی، چهطور ذوق میکنی و چهطور پایت را به آرامی در مرز بزرگسالی میگذاری. تو را نگاه میکنم و خاطرات بچگیت را به یاد میآورم. آنوقت که با گریه، تورا که نوزاد بودی و بوی شیر میدادی، کشاندم بیرونِ بخش تا ببینمت. آنوقت که با پت و متی دوبرابرِ خودت، تورا به خانه آوردند و گفتند اینهارا از توی شکم مامان برایم آوردهای. آنوقت که برای اولین بار اسمم را صدا زدی، و راه رفتی، و غذا خوردی، و تمام اولینهای زندگیت را به یاد میآورم، در حالیکه دیگر از دنیای تاتیتاتی بیرون آمدهای و پانزدهمین سالِ حضورت را جشن میگیریم.🤍
حالا تو دیگر قد کشیدهای و داری قاطی آدمگندهها میشوی. تو را با تمام غمم میبوسم، و سخت در آغوش میفشارمت؛ چرا که برای این دنیا، هنوز زیادی کوچکی. تو برای این دنیا زیادی پاکی. تمام ویژگیهای خوبت از سر این دنیا زیاد است...
تو را نگاه میکنم، که چهطور میخندی، چهطور غمگینی، چهطور ذوق میکنی و چهطور پایت را به آرامی در مرز بزرگسالی میگذاری. تو را نگاه میکنم و خاطرات بچگیت را به یاد میآورم. آنوقت که با گریه، تورا که نوزاد بودی و بوی شیر میدادی، کشاندم بیرونِ بخش تا ببینمت. آنوقت که با پت و متی دوبرابرِ خودت، تورا به خانه آوردند و گفتند اینهارا از توی شکم مامان برایم آوردهای. آنوقت که برای اولین بار اسمم را صدا زدی، و راه رفتی، و غذا خوردی، و تمام اولینهای زندگیت را به یاد میآورم، در حالیکه دیگر از دنیای تاتیتاتی بیرون آمدهای و پانزدهمین سالِ حضورت را جشن میگیریم.🤍
بناست هر غدیر نوری باشیم برای ظلمتها.
مثل خودِ صاحبِ این روز که "نور علی نور" هستن...
پس بیاید هرکدوممون به وسعِ خویش، روزنهای باشیم برای آدمهایی که فاصلهشون با زندگی، به اندازهی یه روزنهی نوره.
حتا دههزارتومن از کمکهای شما، جایی خرج میشه که موجبات شادیِ آدمها فراهم بشه.✨
-
یاعلی.
مثل خودِ صاحبِ این روز که "نور علی نور" هستن...
پس بیاید هرکدوممون به وسعِ خویش، روزنهای باشیم برای آدمهایی که فاصلهشون با زندگی، به اندازهی یه روزنهی نوره.
حتا دههزارتومن از کمکهای شما، جایی خرج میشه که موجبات شادیِ آدمها فراهم بشه.✨
-
5892101483178113
- مریم اتحادپور.یاعلی.
بچهها شعارِ ما به اندازهی یه چیپسه!
آره. بیاید به اندازهی چیپس موردعلاقهتون کمک کنید توی شاد شدن آدمهایی که واقعا به شادی نیاز دارن.🤍🚶🏻♀
آره. بیاید به اندازهی چیپس موردعلاقهتون کمک کنید توی شاد شدن آدمهایی که واقعا به شادی نیاز دارن.🤍🚶🏻♀
واقعا دارکه. یه روز ما میمیریم و کانالهامون تبدیل میشن به یه متروکه. شبیه کلبهی یه جادوگر وسط جنگلِ راز... دور، فراموششده، قدیمی، موریانهزده، با محتوای خاکگرفته و احتمالا نامحبوب...
HTML Embed Code: