Channel: حسام الدین آشنا
اما همهی ما میدانستیم و میدانیم این نام، بسیار بزرگتر و ایده آل تر از آن چیزی بود که در عمل رخ داد: در سالهای پس از انقلاب فرهنگی تا به امروز همواره این چند خطر بزرگ، زیستِ طلبه گی و دانشجویی را تهدید کرده و میکند:
3- آیا دانشگاه و یا حوزه محلِ عضوگیریِ احزاب سیاسی ست؟ آیا دانشجوی جوانی که به تازگی دبیرستان را به اتمام رسانده، به محض ورود به این دونهاد، به آن اندازه بینش و آگاهیِ لازم دست یافته که یک گروه یا یک جریان سیاسی را برگزیند و کنشگرِ فعالِ آن باشد؟ آیا این سواستفاده ی نهاد سیاست از نهاد دانشگاه نبوده و نیست؟! آیا دانشجو قرار است از آنچه در فضای سیاسی و خبریِ بیرون دانشگاه تولید میشود تاثیر بگیرد؟ یا قرار است او خود، در حوزه و یا دانشگاه به درجه ای از آگاهی برسدکه خودش صاحب دیدگاه شود، و خودِ او بر جامعه اش و نهادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اش تاثیری شایسته و اصلاحگرانه بگذارد؟! و به راستی دانشجو و طلبه ی ما قرار است در روز فارغ التحصیلی خود چه فرقی با روز ورود اش کرده باشد؟ مگر قرارمان این نبوده و نیست که پرورش یافتگانِ حوزه و دانشگاهِ ما، هم صاحب نظر شده باشند، هم تواناییِ کُنش و عملِ درست را فراگرفته باشند؛ و هم به زنان و مردانی بدل شده باشند که به سرزمین خود عشق میورزند، و سودِ مردمِ سرزمینِ خود را بر سودِ شخصی و فردیِ خود ترجیح میدهند، و استقلال و آزادی های مشروع و قانویِ فردی و جمعیِ مردمِ خود را با هیچ چیز معامله نمیکنند؟! و مگر شانزدهم آذر همان روز «نه گفتن به استبدادِ داخلی و استعمارِ خارجی» نبوده و نیست؟! آری! اینگونه است و قرارما با هم از آن روز تا کنون همین بوده و هست! اما مگر میشود حرارت و اشتیاقِ پُرتاب و تبِ روزهای جوانی را نادیده گرفت؟! آن آتشِ سوزانِ عاطفه های زلال! آن حرارت و گرمای ایستادن ها و نه گفتن ها و پرسیدن ها از هرکسی و از هرچیزی که حس میکردیم و حس میکنید قدیمی و کهنه و ساکن و ایستاست! آری! ذاتِ دانشجو و طلبه ی جوان با این گرما و حرارت آمیخته است و این آتش را نمیشود انکار کرد و نادیده گرفت! اما شوربختانه همین آتشِ سوزان بود که در طول این ده ها سال، بعضی دانشجویان را در ابتدای مسیر، نیم پخته و کال از درختِ حوزه و دانشگاه چیده است، و مگر ندیده ایم و نمی بینیم که برخی دیگر را نیز در میانه ی راه در آتشِ خود سوزانده است و از دانشجویی و دانشگاه، برای آنان خاطره ای تلخ رقم زده است و رقم میزند؟!!.. پس مگر قرار ما پخته شدن و رسیده شدن نبود؟ امروز و پس از چهل سال که از عمر انقلاب میگذرد، تا چه اندازه میتوانیم ادعاکنیم که حوزه و دانشگاهِ ما زن و مردِ رسیده و ورزیده ای تربیت کرده، که آماده است با اراده ای جوان و تازه نفس، اصلاح را و تغییر را و رشد را و پیراستن و آراستنِ جامعه اش را با دستهای پرتوانش، و با اراده ی گرم و پرحرارت اش رقم بزند؟! دانشجویی که نیم پخته از درخت دانشگاه چیده شده، از دانشگاه نه به سوی جامعه بلکه مستقیم به سمت قدرت پل میزند. چنین قدرتجویی را زود میشود راضی کرد، و از او استقلال طلبی، آزادی خواهی، اصلاحگری اش را گرفت، و در عوض به او نامی داد! عنوانی داد! و به او گفت که باید اینگونه که تشخیص داده شده نظر بدهی، دست به عمل بزنی و حتی هزینه بدهی! به آن دانشجوی ناپخته و کال، آسان میتوان میانبُر زدن را، پایان نامه خریدن را، و پژوهش جعل کردن را، و زد و بندکردن را، در ازای رشد یک شبه و رفتن ره ده ساله در یک سال آموخت!
..و اما داستان آن دانشجوی دیگری را که در میانه ی راه، شعله های عاطفه و دردمندی اش، او را به انکارِ هر ساختار و هر فرهنگ و هرشخصیت و هویتی میکشاند که بوده و هست و اکنون برقرار است؛ داستان او تلخ تر است! عاطفه زلالِ او، دردمندیِ ناب و جوانِ او، راه را برصبوریِ آموختنِ پیچیدگی ها و دشواریِ واقعیت ها، و صبوریِ یافتنِ خردمندانه ی راهِ حل ها بسته است! و باز او چه ابزار و صید خوبی ست برای آن دسته از جریانها، گروه ها و بنگاه هایی که بیرونِ دانشگاه نشسته اند، اما اکنون در صندلی های انتخابی و انتصابی حضور ندارند و هدفشان تنها بازپس گرفتنِ صندلی هاست، به بهای آتش زدن در عاطفه های زلال و نابی که جوان است و تحملِ کوچکترین خطا و سستی و کژی و تیرهگی را ندارد! و کدام ساختار در جهان بوده و هست که ایراد نداشته باشد و نشود اندازه ای از نابخردی، تیرهگی و الودگیِ حتی کوچک را در گوشه و کنار آن ندید و حس نکرد؟! براحتی میشود آن نقطه های تیره را ثبت و ضبط کرد، و از لای صفحاتِ روزنامه ی جامعه برید و با تیترهای بزرگ و اندازه های درشت آنها را برای ذهن ها و روح های جوان و حساس به نمایش گذاشت!
4- آری! کالی و ناپختگی از یک سو، و سوختگی و زدگی از سوی دیگر، آفت های همچنان زنده ی این درختِ تنومندِ چهل ساله است!!!.. و براستی پس در کِی و کجا میتوان از پختگی سراغ گرفت؟ آیا دررسیدن
3- آیا دانشگاه و یا حوزه محلِ عضوگیریِ احزاب سیاسی ست؟ آیا دانشجوی جوانی که به تازگی دبیرستان را به اتمام رسانده، به محض ورود به این دونهاد، به آن اندازه بینش و آگاهیِ لازم دست یافته که یک گروه یا یک جریان سیاسی را برگزیند و کنشگرِ فعالِ آن باشد؟ آیا این سواستفاده ی نهاد سیاست از نهاد دانشگاه نبوده و نیست؟! آیا دانشجو قرار است از آنچه در فضای سیاسی و خبریِ بیرون دانشگاه تولید میشود تاثیر بگیرد؟ یا قرار است او خود، در حوزه و یا دانشگاه به درجه ای از آگاهی برسدکه خودش صاحب دیدگاه شود، و خودِ او بر جامعه اش و نهادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اش تاثیری شایسته و اصلاحگرانه بگذارد؟! و به راستی دانشجو و طلبه ی ما قرار است در روز فارغ التحصیلی خود چه فرقی با روز ورود اش کرده باشد؟ مگر قرارمان این نبوده و نیست که پرورش یافتگانِ حوزه و دانشگاهِ ما، هم صاحب نظر شده باشند، هم تواناییِ کُنش و عملِ درست را فراگرفته باشند؛ و هم به زنان و مردانی بدل شده باشند که به سرزمین خود عشق میورزند، و سودِ مردمِ سرزمینِ خود را بر سودِ شخصی و فردیِ خود ترجیح میدهند، و استقلال و آزادی های مشروع و قانویِ فردی و جمعیِ مردمِ خود را با هیچ چیز معامله نمیکنند؟! و مگر شانزدهم آذر همان روز «نه گفتن به استبدادِ داخلی و استعمارِ خارجی» نبوده و نیست؟! آری! اینگونه است و قرارما با هم از آن روز تا کنون همین بوده و هست! اما مگر میشود حرارت و اشتیاقِ پُرتاب و تبِ روزهای جوانی را نادیده گرفت؟! آن آتشِ سوزانِ عاطفه های زلال! آن حرارت و گرمای ایستادن ها و نه گفتن ها و پرسیدن ها از هرکسی و از هرچیزی که حس میکردیم و حس میکنید قدیمی و کهنه و ساکن و ایستاست! آری! ذاتِ دانشجو و طلبه ی جوان با این گرما و حرارت آمیخته است و این آتش را نمیشود انکار کرد و نادیده گرفت! اما شوربختانه همین آتشِ سوزان بود که در طول این ده ها سال، بعضی دانشجویان را در ابتدای مسیر، نیم پخته و کال از درختِ حوزه و دانشگاه چیده است، و مگر ندیده ایم و نمی بینیم که برخی دیگر را نیز در میانه ی راه در آتشِ خود سوزانده است و از دانشجویی و دانشگاه، برای آنان خاطره ای تلخ رقم زده است و رقم میزند؟!!.. پس مگر قرار ما پخته شدن و رسیده شدن نبود؟ امروز و پس از چهل سال که از عمر انقلاب میگذرد، تا چه اندازه میتوانیم ادعاکنیم که حوزه و دانشگاهِ ما زن و مردِ رسیده و ورزیده ای تربیت کرده، که آماده است با اراده ای جوان و تازه نفس، اصلاح را و تغییر را و رشد را و پیراستن و آراستنِ جامعه اش را با دستهای پرتوانش، و با اراده ی گرم و پرحرارت اش رقم بزند؟! دانشجویی که نیم پخته از درخت دانشگاه چیده شده، از دانشگاه نه به سوی جامعه بلکه مستقیم به سمت قدرت پل میزند. چنین قدرتجویی را زود میشود راضی کرد، و از او استقلال طلبی، آزادی خواهی، اصلاحگری اش را گرفت، و در عوض به او نامی داد! عنوانی داد! و به او گفت که باید اینگونه که تشخیص داده شده نظر بدهی، دست به عمل بزنی و حتی هزینه بدهی! به آن دانشجوی ناپخته و کال، آسان میتوان میانبُر زدن را، پایان نامه خریدن را، و پژوهش جعل کردن را، و زد و بندکردن را، در ازای رشد یک شبه و رفتن ره ده ساله در یک سال آموخت!
..و اما داستان آن دانشجوی دیگری را که در میانه ی راه، شعله های عاطفه و دردمندی اش، او را به انکارِ هر ساختار و هر فرهنگ و هرشخصیت و هویتی میکشاند که بوده و هست و اکنون برقرار است؛ داستان او تلخ تر است! عاطفه زلالِ او، دردمندیِ ناب و جوانِ او، راه را برصبوریِ آموختنِ پیچیدگی ها و دشواریِ واقعیت ها، و صبوریِ یافتنِ خردمندانه ی راهِ حل ها بسته است! و باز او چه ابزار و صید خوبی ست برای آن دسته از جریانها، گروه ها و بنگاه هایی که بیرونِ دانشگاه نشسته اند، اما اکنون در صندلی های انتخابی و انتصابی حضور ندارند و هدفشان تنها بازپس گرفتنِ صندلی هاست، به بهای آتش زدن در عاطفه های زلال و نابی که جوان است و تحملِ کوچکترین خطا و سستی و کژی و تیرهگی را ندارد! و کدام ساختار در جهان بوده و هست که ایراد نداشته باشد و نشود اندازه ای از نابخردی، تیرهگی و الودگیِ حتی کوچک را در گوشه و کنار آن ندید و حس نکرد؟! براحتی میشود آن نقطه های تیره را ثبت و ضبط کرد، و از لای صفحاتِ روزنامه ی جامعه برید و با تیترهای بزرگ و اندازه های درشت آنها را برای ذهن ها و روح های جوان و حساس به نمایش گذاشت!
4- آری! کالی و ناپختگی از یک سو، و سوختگی و زدگی از سوی دیگر، آفت های همچنان زنده ی این درختِ تنومندِ چهل ساله است!!!.. و براستی پس در کِی و کجا میتوان از پختگی سراغ گرفت؟ آیا دررسیدن
و براستی پس در کِی و کجا میتوان از پختگی سراغ گرفت؟ آیا دررسیدن به شکوهِ پختگی، و آرامشِ رسیدگی وجهِ غالبِ خروجی های امروز حوزه های ودانشگاه های ماست؟ و مسیر رسیدن به این رسیدگی از کدام کوره راه های سخت و آسان میگذرد؟ آیا در های و هوی نپخته ها و سوخته ها، چهره ی رسیده ها اصلاً دیده میشود و صدایشان به گوش ها میرسد؟! بقول آن شاعر معاصرمان:
رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند، به پای هرزه علف های باغِ کال پرست..!!...
5- آن طلبه و دانشجوی جوانِ انقلابی و هم نسلانش، اکنون درست مثلِ من، هفتادساله و یا شصت و پنجاه ساله اند، و به حکمِ قانون باید به احترامِ نسلِ جوان و تازه نفسِ شما، ازصندلی هایشان برخیزند و شما و هم نسلانِ شما را دعوت به نشستن در جایگاه های خود کنند!!و.. و اما یک سوال بزرگ: شما و نسلِ شما چقدر آماده و رسیده و پخته اید تا بر روی این صندلی ها بنشینید؟ آیا آماده ی حمله ی ناگهانیِ یک دشمنِ ناجوانمردِ خارجی هستید؟ با کال ها و نپخته ها از یک طرف، و با روح های شعله ور و سوزانی که شیوه هایشان را نمی پسندید میخواهید چگونه رفتار کنید؟ آیا آماده ی شنیدنِ سخنان تند و گاه آزاردهنده ی شان هستید؟ آنقدر مدارا و تحمل را آموخته اید که با مخالفان خود با شیوهی خودِ آنها رفتار نکنید؟ با بلاهای ناگهانیِ طبیعی چه خواهید کرد؟ با بیماری های کهنه و مزمن در ساختارهای غلط و فراگیر اما پیچیده ی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که هر روز پیش پایتان سنگی و چاله ای خواهند گذاشت چه خواهید کرد؟ آیا آنقدر دانش و تجربه دارید که فرایندِ طولانی و سختِ اصلاح و ترمیمِ آرام و کم خطر را، با صبوری و مدارا به جلو ببرید؟ ...و سخن آخرم در روز دانشجوی سال هزار و سیصد و نود و هفت با شما تنها و تنها یک جمله بیشتر نیست:
« صندلی های گذشتگان آماده است؛ اگر به حق، خود را رسیده و پخته میبینید و حاضرید مسئولیت بپذیرید.»
رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند، به پای هرزه علف های باغِ کال پرست..!!...
5- آن طلبه و دانشجوی جوانِ انقلابی و هم نسلانش، اکنون درست مثلِ من، هفتادساله و یا شصت و پنجاه ساله اند، و به حکمِ قانون باید به احترامِ نسلِ جوان و تازه نفسِ شما، ازصندلی هایشان برخیزند و شما و هم نسلانِ شما را دعوت به نشستن در جایگاه های خود کنند!!و.. و اما یک سوال بزرگ: شما و نسلِ شما چقدر آماده و رسیده و پخته اید تا بر روی این صندلی ها بنشینید؟ آیا آماده ی حمله ی ناگهانیِ یک دشمنِ ناجوانمردِ خارجی هستید؟ با کال ها و نپخته ها از یک طرف، و با روح های شعله ور و سوزانی که شیوه هایشان را نمی پسندید میخواهید چگونه رفتار کنید؟ آیا آماده ی شنیدنِ سخنان تند و گاه آزاردهنده ی شان هستید؟ آنقدر مدارا و تحمل را آموخته اید که با مخالفان خود با شیوهی خودِ آنها رفتار نکنید؟ با بلاهای ناگهانیِ طبیعی چه خواهید کرد؟ با بیماری های کهنه و مزمن در ساختارهای غلط و فراگیر اما پیچیده ی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که هر روز پیش پایتان سنگی و چاله ای خواهند گذاشت چه خواهید کرد؟ آیا آنقدر دانش و تجربه دارید که فرایندِ طولانی و سختِ اصلاح و ترمیمِ آرام و کم خطر را، با صبوری و مدارا به جلو ببرید؟ ...و سخن آخرم در روز دانشجوی سال هزار و سیصد و نود و هفت با شما تنها و تنها یک جمله بیشتر نیست:
« صندلی های گذشتگان آماده است؛ اگر به حق، خود را رسیده و پخته میبینید و حاضرید مسئولیت بپذیرید.»
Forwarded from شهید عمار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فيلم⚫️ پاسخ استادشهيد مطهري به يك سوال مهم :
چرا حضرت فاطمه زهرا(س) با چنان مقام قدسی برای بازپسگیری فدک اقدام کردند؟ (از اندک فیلمهای باقیمانده از شهید مطهری)
◾️سالروز شهادت پاره تن رسولالله(ص) حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها تسلیت باد!
@shahidammar
چرا حضرت فاطمه زهرا(س) با چنان مقام قدسی برای بازپسگیری فدک اقدام کردند؟ (از اندک فیلمهای باقیمانده از شهید مطهری)
◾️سالروز شهادت پاره تن رسولالله(ص) حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها تسلیت باد!
@shahidammar
Forwarded from نوروزنامه | حسین دهباشی
مهارتهای تاریخ شفاهی
تاریخ شفاهی شیوهای در تاریخپژوهی براساس گزارش شاهدان مستقیم رویدادها است که نخستینبار در سال ۱۳۲۷ در دانشگاه کلمبیا مطرح شد و در ایران با دوبرنامه «تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد» به مدیریت دکتر حبیبالله لاجوردی و «تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات ایران» به مدیریت دکتر غلامرضا افخمی محبوبیت یافت.
حسین دهباشی سابقه پژوهشهایی از جمله «تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم» و مجموعه «خشتخام» در کارنامه خود دارد.
دورهی «مهارتهای تاریخشفاهی»، شامل پنج درسگفتار حضوری شامل روشها، پژوهش، گفتگو، گویاسازی و چالشها است. که آشنایی با آنها علاوه بر پژوهشگران علوم انسانی، برای آنها که مثلا میخواهند تجارب اطرافیان خود را ثبت نمایند مفید است.
تعداد شرکتکنندگان حداکثر ۲۵ نفر و شهریه ۱,۵۰۰,۰۰۰ تومان است و پنجشنبهها از ساعت ۱۹تا ۲۱ در موزهی تصاویر معاصر برگزار شده و از طریق تیوال به نشانی ذیل ثبتنام میشود:
https://www.tiwall.com/p/tarikh.shafahi
و بسیار سپاسگزار خواهم بود اگر لطف کرده و این مطلب را به اشتراک گذاشته یا برای دوستان احتمالا علاقمند خود ارسال نمایید.
Channel | @Norooznameh
تاریخ شفاهی شیوهای در تاریخپژوهی براساس گزارش شاهدان مستقیم رویدادها است که نخستینبار در سال ۱۳۲۷ در دانشگاه کلمبیا مطرح شد و در ایران با دوبرنامه «تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد» به مدیریت دکتر حبیبالله لاجوردی و «تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات ایران» به مدیریت دکتر غلامرضا افخمی محبوبیت یافت.
حسین دهباشی سابقه پژوهشهایی از جمله «تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم» و مجموعه «خشتخام» در کارنامه خود دارد.
دورهی «مهارتهای تاریخشفاهی»، شامل پنج درسگفتار حضوری شامل روشها، پژوهش، گفتگو، گویاسازی و چالشها است. که آشنایی با آنها علاوه بر پژوهشگران علوم انسانی، برای آنها که مثلا میخواهند تجارب اطرافیان خود را ثبت نمایند مفید است.
تعداد شرکتکنندگان حداکثر ۲۵ نفر و شهریه ۱,۵۰۰,۰۰۰ تومان است و پنجشنبهها از ساعت ۱۹تا ۲۱ در موزهی تصاویر معاصر برگزار شده و از طریق تیوال به نشانی ذیل ثبتنام میشود:
https://www.tiwall.com/p/tarikh.shafahi
و بسیار سپاسگزار خواهم بود اگر لطف کرده و این مطلب را به اشتراک گذاشته یا برای دوستان احتمالا علاقمند خود ارسال نمایید.
Channel | @Norooznameh
Forwarded from دکتر نعمت الله فاضلی
📚معرفی کتاب:
🔶 65) نوروزنوشت؛ نگاهی اندیشهورزانه به نوروز امروز
🔻نوشته دکتر نعمت الله فاضلی
🔹 انتشارات همرخ، اسفند 1402
✅ نوروزنوشت، یادداشتهای نوروزی دکتر نعمتالله فاضلی، انسانشناس و جامعهشناس ایرانی است. این جستارهای کوتاه و جذاب، روایتی اندیشهورزانه از نوروز در ایران معاصر هستند و نوروزی را روایت میکنند که عمیقا با مفاهیم فردی و اجتماعی همچون آزادی، برابری، زیبایی، توسعه، فرهنگ و حوزه عمومی گره خوردهاند. دکتر فاضلی در این کتاب، به نوروز از زاویهی کاملا بدیعی نگاه کرده است و جنبههای مختلف آن را از نقطه نظر مطالعات فرهنگی آشکار کرده است. نویسنده در این کتاب به بدنمندی، زیباییشناسی، آگاهیبخشی، پویایی، و … نوروز پرداخته و نسبت این جشن ملی را نه تنها با فرهنگ و تاریخ ایران، بلکه با جامعه امروز و فردا نیز بحث کرده است.
🔻پیشفروش کتاب نوروزنوشت اثر دکتر نعمتالله فاضلی (همراه با تخفیف نوروزی) آغاز گردید.
🔻 تاریخ ارائه: نیمه اول اسفند
✅ سفارش با تخفیف ویژه:
📞 09103303882
🛒 https://hamrokh.com/kala/nowruz-nevesht/
🔶 65) نوروزنوشت؛ نگاهی اندیشهورزانه به نوروز امروز
🔻نوشته دکتر نعمت الله فاضلی
🔹 انتشارات همرخ، اسفند 1402
✅ نوروزنوشت، یادداشتهای نوروزی دکتر نعمتالله فاضلی، انسانشناس و جامعهشناس ایرانی است. این جستارهای کوتاه و جذاب، روایتی اندیشهورزانه از نوروز در ایران معاصر هستند و نوروزی را روایت میکنند که عمیقا با مفاهیم فردی و اجتماعی همچون آزادی، برابری، زیبایی، توسعه، فرهنگ و حوزه عمومی گره خوردهاند. دکتر فاضلی در این کتاب، به نوروز از زاویهی کاملا بدیعی نگاه کرده است و جنبههای مختلف آن را از نقطه نظر مطالعات فرهنگی آشکار کرده است. نویسنده در این کتاب به بدنمندی، زیباییشناسی، آگاهیبخشی، پویایی، و … نوروز پرداخته و نسبت این جشن ملی را نه تنها با فرهنگ و تاریخ ایران، بلکه با جامعه امروز و فردا نیز بحث کرده است.
🔻پیشفروش کتاب نوروزنوشت اثر دکتر نعمتالله فاضلی (همراه با تخفیف نوروزی) آغاز گردید.
🔻 تاریخ ارائه: نیمه اول اسفند
✅ سفارش با تخفیف ویژه:
📞 09103303882
🛒 https://hamrokh.com/kala/nowruz-nevesht/
همرخ
نوروزنوشت: نگاهی اندیشهورزانه به نوروز امروز - همرخ
نورزنوشت، عید نوروز، دکتر نعمتالله فاضلی، نوروزانه، یادداشتهای نوروزی، هدیه نوروزی
میزان/پشتوانهای قابل اتکا برای ذخایر ارزی کشور با همکاریهای صمیمانه گروه مشترک قضایی و دستگاههای اطلاعاتی/اطلاعیه تبیینی مرکز رسانه قوه قضاییه در خصوص آخرین وضعیت بازگشت اموال به بیتالمال در یکی از مهمترین پروندههای اقتصادی دهه گذشته کشور:در پی تعامل سازنده ایجاد شده بین دستگاه قضایی و سازمان اطلاعات سپاه، اموال بابک زنجانی با همکاری خودش در خارج از کشور شناسایی و اطلاعات جدیدی از داراییهای او در اختیار مسئولین پرونده قرار گرفت/در نتیجه این اقدامات شبانهروزی، محمولهای معادل بدهیهای ارزی بابک زنجانی در بهمن ماه ۱۴۰۲، در چند مرحله توسط سازمان اطلاعات سپاه وارد کشور شده و در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت/این تجربه و الگو در به نتیجه رساندن تمامی پروندههای مفاسد اقتصادی ادامه خواهد داشت.
تجربه سه دولت:
۱۰: پیدایش شبکه
۱۱: دستگیری سر شبکه و درخواست کمنتیجه دولت از قوه برای بازجویی واجا از سرشبکه
۱۳: تعامل/معامله قوه و اط سپاه با سرشبکه و همکاری وی
نتیجه:بازگشت اصل و فرع پول به خزانه
پیدا کنید؛
زمینههای شکلگیری شبکه
اعضای شبکه
ساز و کار شبکه
پدرخوانده شبکه
تجربه سه دولت:
۱۰: پیدایش شبکه
۱۱: دستگیری سر شبکه و درخواست کمنتیجه دولت از قوه برای بازجویی واجا از سرشبکه
۱۳: تعامل/معامله قوه و اط سپاه با سرشبکه و همکاری وی
نتیجه:بازگشت اصل و فرع پول به خزانه
پیدا کنید؛
زمینههای شکلگیری شبکه
اعضای شبکه
ساز و کار شبکه
پدرخوانده شبکه
از صندوق قهر نکنید؛ با صندوق اعتراض کنید.
هدف از بستن فضای انتخاباتی رأی آوردن اقلیت در غیاب اکثریت است.
اگر ۱۰ درصد دیگر از مردم از حق خود استفاده کنند و #رأی_اعتراضی بدهند، همه فهرستهای رنگارنگ #آنان به باد هوا خواهد رفت و راه برای گشایشهای بیشتر باز خواهد شد.
هدف از بستن فضای انتخاباتی رأی آوردن اقلیت در غیاب اکثریت است.
اگر ۱۰ درصد دیگر از مردم از حق خود استفاده کنند و #رأی_اعتراضی بدهند، همه فهرستهای رنگارنگ #آنان به باد هوا خواهد رفت و راه برای گشایشهای بیشتر باز خواهد شد.
Forwarded from S.Jamal Hadian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خبرگان در گزینشها و انتخابهای خود باید مراقبت بکند که کدام اصول ثابت و مسلمات نظام جمهوری اسلامی مورد غفلت قرار نگیرد؟
رسالهمحبتنامه.سوم.بابشوق
<unknown>
محبتنامه خواجه عبدالله انصاری
قسمت سوم
رضا بهشتی معز
قسمت دوم
قسمت اول
مقدمه
#محبت_نامه
#رمضان
#فرهیختگان راهی به رهایی
قسمت سوم
رضا بهشتی معز
قسمت دوم
قسمت اول
مقدمه
#محبت_نامه
#رمضان
#فرهیختگان راهی به رهایی
توصیههای کمیته ویژه منتخب رئیس جمهور برای بررسی ناآرامیهای سال ۱۴۰۱
با توجه به خسارات بالا به اموال و اماکن عمومی و خصوصی و همچنین آسیب های جسمی و فیزیکی به برخی از مردم و نیروهای مجری قانون و ضرورت جبران تمامی این خسارات، هرچند مبالغی توسط برخی دستگاه ها پرداخت شده است، اما پیشنهاد می شود یک سازوکار متمرکز با تامین اعتبار لازم ایجاد تا در صورت احراز حق، به پرداخت خسارات یا دیه اقدام نماید.
با توجه به اینکه در جریان اغتشاشات تعداد قابل توجهی از نیروهای مجری قانون و برخی از مردم شهید و یا مجروح شدند، پیشنهاد می شود بنیاد شهید و امور ایثارگران در فرایند احراز شهادت و جانبازی آنان تسریع لازم را به عمل آورد.
تقویت آموزش مأموران مجری قانون در ایفای وظایف قانونی مورد توجه ویژه قرار گیرد. ارتقاء تجهیز پلیس به امکانات و ملزومات مورد نیاز برای انجام وظایف قانونی و مأموریتهای محوله، نظیر لباس های دوربین دار ماموران یا نصب دوربین در خودروهای گشت، از جمله ضرورت ها است.
با توجه به دخالت تعدادی از کشورهای عمدتا غربی در جریان اغتشاشات، حمله به تعدادی از سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، نقش مخرب شبکههای ماهواره ای ضد ایرانی و شبکه های اجتماعی و هدایت برخی اقدامات خرابکارانه و تروریستی از سوی افرادی که در خارج از کشور مقیم هستند، ضروری است وزارت امور خارجه برنامه فعالی را برای پیگیری سیاسی، حقوقی و قضائی با همکاری معاونت حقوقی ریاست جمهوری طراحی و اجرا نماید.
رویکرد حمایتی از زنان و دختران در فرایند وضع قوانین و مقررات تقویت و توسعه یابد.
در راستای اجرای کامل اصل ۲۷ قانون اساسی، طرح ها و لوایح مرتبط با تجمعات و راهپیمایی ها در مجلس شورای اسلامی هرچه سریعتر تعیین تکلیف شوند.
کرسی های آزاد اندیشی در مجامع علمی و تداوم و تقویت گفتگو میان صاحبان دیدگاههای مختلف در رسانه ملی، محیط های اجتماعی و دانشگاهی توسعه یابد.
با توجه به خسارات بالا به اموال و اماکن عمومی و خصوصی و همچنین آسیب های جسمی و فیزیکی به برخی از مردم و نیروهای مجری قانون و ضرورت جبران تمامی این خسارات، هرچند مبالغی توسط برخی دستگاه ها پرداخت شده است، اما پیشنهاد می شود یک سازوکار متمرکز با تامین اعتبار لازم ایجاد تا در صورت احراز حق، به پرداخت خسارات یا دیه اقدام نماید.
با توجه به اینکه در جریان اغتشاشات تعداد قابل توجهی از نیروهای مجری قانون و برخی از مردم شهید و یا مجروح شدند، پیشنهاد می شود بنیاد شهید و امور ایثارگران در فرایند احراز شهادت و جانبازی آنان تسریع لازم را به عمل آورد.
تقویت آموزش مأموران مجری قانون در ایفای وظایف قانونی مورد توجه ویژه قرار گیرد. ارتقاء تجهیز پلیس به امکانات و ملزومات مورد نیاز برای انجام وظایف قانونی و مأموریتهای محوله، نظیر لباس های دوربین دار ماموران یا نصب دوربین در خودروهای گشت، از جمله ضرورت ها است.
با توجه به دخالت تعدادی از کشورهای عمدتا غربی در جریان اغتشاشات، حمله به تعدادی از سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، نقش مخرب شبکههای ماهواره ای ضد ایرانی و شبکه های اجتماعی و هدایت برخی اقدامات خرابکارانه و تروریستی از سوی افرادی که در خارج از کشور مقیم هستند، ضروری است وزارت امور خارجه برنامه فعالی را برای پیگیری سیاسی، حقوقی و قضائی با همکاری معاونت حقوقی ریاست جمهوری طراحی و اجرا نماید.
رویکرد حمایتی از زنان و دختران در فرایند وضع قوانین و مقررات تقویت و توسعه یابد.
در راستای اجرای کامل اصل ۲۷ قانون اساسی، طرح ها و لوایح مرتبط با تجمعات و راهپیمایی ها در مجلس شورای اسلامی هرچه سریعتر تعیین تکلیف شوند.
کرسی های آزاد اندیشی در مجامع علمی و تداوم و تقویت گفتگو میان صاحبان دیدگاههای مختلف در رسانه ملی، محیط های اجتماعی و دانشگاهی توسعه یابد.
Forwarded from کانال عبدالناصر همتی (A-H)
این روزها روند قیمت #دلار در دولتها ی مختلف با هم مقایسه می شوند.
برای قضاوت بهتر،خوب است نمودار درآمد ارزی وصولی نفت و گاز ۱۳ ساله کشور را ببینید.
باید تلاش و دعا کرد که شرایط #فشار_حداکثری تحریم و آثار بحران جهانی #کرونا در ۹۸ و ۹۹، تکرار نشود.
در آن دو سال ایران و جهان یک بحران بزرگ را تحمل کردند.
🆔@Ahemmati
برای قضاوت بهتر،خوب است نمودار درآمد ارزی وصولی نفت و گاز ۱۳ ساله کشور را ببینید.
باید تلاش و دعا کرد که شرایط #فشار_حداکثری تحریم و آثار بحران جهانی #کرونا در ۹۸ و ۹۹، تکرار نشود.
در آن دو سال ایران و جهان یک بحران بزرگ را تحمل کردند.
🆔@Ahemmati
مناسب است محتوای برخی منابر تلویزیونی با دقت بیشتری مورد بررسی نهادهای حوزوی قرارگیرد.
برخی تعابیر،تحلیلها و رویکردهای این منابر در مسائل کلامی،اخلاقی و فرهنگی بیشتر ذوقی و کمتر مستند است.
سبک بیانِ جوانپسنددر خطابه دینی مستحسن است اما جای قول سدید و قویم را پر نمیکند.
برخی تعابیر،تحلیلها و رویکردهای این منابر در مسائل کلامی،اخلاقی و فرهنگی بیشتر ذوقی و کمتر مستند است.
سبک بیانِ جوانپسنددر خطابه دینی مستحسن است اما جای قول سدید و قویم را پر نمیکند.
مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری چند سال پیش گزارشی راهبردی در مورد هماهنگی میان جی سی سی و ناتو برای یکپارچه سازی و فرماندهی واحدِ سیستمهای دفاع هوایی کشورهای منطقه تهیه کرده بود. حالا دیگر اهمیت، نحوه کارکرد و میزان کارآمدی این سیستم پیچیده رهگیری و پدافند قابل ارزیابی است.
https://issuu.com/atlanticcouncil/docs/improvinggulfsec_031023_444
https://issuu.com/atlanticcouncil/docs/improvinggulfsec_031023_444
Issuu
Improving Gulf Security: A Framework to Enhance Air, Missile, and Maritime Defenses
Read Improving Gulf Security: A Framework to Enhance Air, Missile, and Maritime Defenses by Atlantic Council on Issuu and browse thousands of other...
JINSA-DEFEND-Act-Report-1-2.pdf
3.4 MB
طرح دفاع مشترک هوایی در خاورمیانه
دیسرتاسیون چیست؟
🔻نعمت الله فاضلی، 29 فروردین 1403
✅ اما دیسرتاسیون چیست که دولت فرانسه شرط اشتغال در هر مقام دولتی را نوشتن دیسرتاسیون می داند؟ ماساکو واتانابه فصل آخر کتاب "نوشتن به مثابه زیستن" را به " سبک اندیشه و نگارش در فرانسه" اختصاص می دهد و نوشتن دیسرتاسیون را بنیاد اهمیت نگارش در فرانسه می داند.
🔻نخست بگویم که واتانابه استدلال می کند که "اندیشه در نظام آموزشی فرانسه" شباهت کامل با تفکر حاکم بر اروپا دارد ( واتانابه ۱۴۰۰: ۳۱۱). بنابر این، قانون دیسرتاسیون بیان کننده شیوه تفکر اروپایی است. دوم این که واتانابه می نویسد فرانسه بعد از انقلاب کبیر ۱۷۸۹ صد سال "صرف خلق قالب مقاله و به عبارت صحیح تر قالب تفکر" کرد( همان ۳۱۴).
✅ دیسرتاسیون همان مقاله است؛ اما این "مقاله" چیست که نوشتنش چنین جایگاه رفیعی دارد که شرط اصلی کسب هر مقام مهم دولتی است؟
🔻واتانابه که پانزده سال درباره فرانسه کار پژوهشی مردم نگارانه میدانی کرده می نویسد دیسرتاسیون مقاله ای است که نشان دهنده ی " توانایی علمی" فرد است. اما این توانایی چه گونه توانایی است؟ و مقصود و مراد از علمی در اینجا چیست؟
🔻این توانایی دو شاخص دارد: ۱) تسلط عالی و خلاق به زبان فرانسه؛ ۲) تسلط فرد در زمینه ی علوم انسانی و اجتماعی ( همان ۳۲۰). به این دو شاخص تامل جدی کنید لطفا.
🔻واتانابه می نویسد: "دیسرتاسیون به عنوان سبکی فراتر از الگو و قاعده نوشتن" است ( همان). در این سبک نوشتن، نویسنده باید ابتدا موضوعی را طرح کند به شیوه ای که "ذات مساله" را نشان دهد( همان ۳۲۵). در کتابم " زندگی سراسر فهم مساله است"( فاضلی ۱۳۹۹) شرح کاملی از مساله ارایه کرده ام.
🔻دوم به صورت تز و آنتی تز یعنی "شیوه دیالکتیک" ذات مساله بحث شده را نشان می دهد. ساده تر بگویم، "دیدگاه های رقیب" درباره مساله و موضوع را به "صورت واضح"، "کافی بودن استدلال ها برای اثبات آنها" و "نبودن عناصر و عوامل اضافه در لابلای متن" را ( همان ۳۲۲) بحث می کند. لطفا به این ویژگی ها هم دقت کافی بنمایید.
🔻اما قسمت دشوار و اصلی دیسرتاسیون، نوشتن "دیدگاه ثالث" است. نویسنده باید از تز و آنتی تز، به سنتز برسد. این سنتز دیدگاه نویسنده محسوب می شود. نویسنده فقط گزارش نمی دهد بلکه خود نیز صاحب نظر و تحلیل کننده است.
🔻 دیسرتاسیون مقاله ای مساله محور و جدلی و مباحثه ای است و به جای نشان دادن " فصاحت و ابهت کلام" نویسنده باید نشان دهنده ی "دقت، شفافیت و ساده گویی" باشد (همان ۳۴۲). اساس کار این است که نویسنده "با استفاده از روش دیالکتیک ذات مساله را مشخص می کند" ( همان ۳۴۷).
🔻اینجا دقت کنید. نمی گوید فصاحت و ابهت کلام نباشد، بلکه می خواهد نوشتن به "بازی بلاغی" تقلیل نیابد.
✅ هر فردی که بخواهد در فرانسه مقام دولتی مهمی تصاحب کند باید بتواند در علوم انسانی و اجتماعی در حد نگارش دیسرتاسیون مسلط باشد حال او چه متخصص پزشکی، مهندسی، علوم پایه یا هر چیز دیگر باشد. و این شیوه ی تفکر اروپایی است و منحصر به فرانسه نیست.
🔻با این محک و معیار، صاحب منصبان مملکت ما تا چه میزان توانایی و تسلط به نگارش مقاله ای به زبان فارسی و به شیوه ای دقیق، شفاف، ساده و بدون حشو و اضافه و با منطق دیالکتیک و قدرت توضیح "ذات مساله" ای را دارند؟
🔻مبالغه نیست که بگویم گاه نه تنها نوشته ها فاقد مساله و بحث اند، بلکه حتی فضاحت و ابتذال جای فصاحت و ابهت کلام می نشیند.
✅ " بی سوادی سیستمی" حاکم چنین مطالبه ای از صاحب منصبان نمی خواهد. معیارهای تصاحب پست و مقام های دولتی در ایران بر هر چیز استوار است جز تسلط و توانایی در دیسرتاسیون و بهتر بگویم در نوشتن دقیق و عمیق و خلاق به زبان فارسی.
🔻جای دارد این سخن ابولفضل بیهقی در "تاریخ بیهقی" در بخش نامه به قدرخان را با هم به صدای بلند چند مرتبه بخوانیم: "و مرد آنگاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند پهنای کار چیست."
🔻و تمام قصه این است که ما هنوز نمی دانیم "پهنای کار" چیست! و مسوولیت ها و مقام ها را شوخی پنداریم و این گونه است که ملک و مملکت سامان ندارد و نمی یابد. مگر آن که الفبا را خوب بیاموزیم و زیستن با الفبا را هم جدی بگیریم. کتابم "الفبای زندگی" را نوشته ام تا پهنای کار دست مان بیاید.
🔻نعمت الله فاضلی، 29 فروردین 1403
✅ اما دیسرتاسیون چیست که دولت فرانسه شرط اشتغال در هر مقام دولتی را نوشتن دیسرتاسیون می داند؟ ماساکو واتانابه فصل آخر کتاب "نوشتن به مثابه زیستن" را به " سبک اندیشه و نگارش در فرانسه" اختصاص می دهد و نوشتن دیسرتاسیون را بنیاد اهمیت نگارش در فرانسه می داند.
🔻نخست بگویم که واتانابه استدلال می کند که "اندیشه در نظام آموزشی فرانسه" شباهت کامل با تفکر حاکم بر اروپا دارد ( واتانابه ۱۴۰۰: ۳۱۱). بنابر این، قانون دیسرتاسیون بیان کننده شیوه تفکر اروپایی است. دوم این که واتانابه می نویسد فرانسه بعد از انقلاب کبیر ۱۷۸۹ صد سال "صرف خلق قالب مقاله و به عبارت صحیح تر قالب تفکر" کرد( همان ۳۱۴).
✅ دیسرتاسیون همان مقاله است؛ اما این "مقاله" چیست که نوشتنش چنین جایگاه رفیعی دارد که شرط اصلی کسب هر مقام مهم دولتی است؟
🔻واتانابه که پانزده سال درباره فرانسه کار پژوهشی مردم نگارانه میدانی کرده می نویسد دیسرتاسیون مقاله ای است که نشان دهنده ی " توانایی علمی" فرد است. اما این توانایی چه گونه توانایی است؟ و مقصود و مراد از علمی در اینجا چیست؟
🔻این توانایی دو شاخص دارد: ۱) تسلط عالی و خلاق به زبان فرانسه؛ ۲) تسلط فرد در زمینه ی علوم انسانی و اجتماعی ( همان ۳۲۰). به این دو شاخص تامل جدی کنید لطفا.
🔻واتانابه می نویسد: "دیسرتاسیون به عنوان سبکی فراتر از الگو و قاعده نوشتن" است ( همان). در این سبک نوشتن، نویسنده باید ابتدا موضوعی را طرح کند به شیوه ای که "ذات مساله" را نشان دهد( همان ۳۲۵). در کتابم " زندگی سراسر فهم مساله است"( فاضلی ۱۳۹۹) شرح کاملی از مساله ارایه کرده ام.
🔻دوم به صورت تز و آنتی تز یعنی "شیوه دیالکتیک" ذات مساله بحث شده را نشان می دهد. ساده تر بگویم، "دیدگاه های رقیب" درباره مساله و موضوع را به "صورت واضح"، "کافی بودن استدلال ها برای اثبات آنها" و "نبودن عناصر و عوامل اضافه در لابلای متن" را ( همان ۳۲۲) بحث می کند. لطفا به این ویژگی ها هم دقت کافی بنمایید.
🔻اما قسمت دشوار و اصلی دیسرتاسیون، نوشتن "دیدگاه ثالث" است. نویسنده باید از تز و آنتی تز، به سنتز برسد. این سنتز دیدگاه نویسنده محسوب می شود. نویسنده فقط گزارش نمی دهد بلکه خود نیز صاحب نظر و تحلیل کننده است.
🔻 دیسرتاسیون مقاله ای مساله محور و جدلی و مباحثه ای است و به جای نشان دادن " فصاحت و ابهت کلام" نویسنده باید نشان دهنده ی "دقت، شفافیت و ساده گویی" باشد (همان ۳۴۲). اساس کار این است که نویسنده "با استفاده از روش دیالکتیک ذات مساله را مشخص می کند" ( همان ۳۴۷).
🔻اینجا دقت کنید. نمی گوید فصاحت و ابهت کلام نباشد، بلکه می خواهد نوشتن به "بازی بلاغی" تقلیل نیابد.
✅ هر فردی که بخواهد در فرانسه مقام دولتی مهمی تصاحب کند باید بتواند در علوم انسانی و اجتماعی در حد نگارش دیسرتاسیون مسلط باشد حال او چه متخصص پزشکی، مهندسی، علوم پایه یا هر چیز دیگر باشد. و این شیوه ی تفکر اروپایی است و منحصر به فرانسه نیست.
🔻با این محک و معیار، صاحب منصبان مملکت ما تا چه میزان توانایی و تسلط به نگارش مقاله ای به زبان فارسی و به شیوه ای دقیق، شفاف، ساده و بدون حشو و اضافه و با منطق دیالکتیک و قدرت توضیح "ذات مساله" ای را دارند؟
🔻مبالغه نیست که بگویم گاه نه تنها نوشته ها فاقد مساله و بحث اند، بلکه حتی فضاحت و ابتذال جای فصاحت و ابهت کلام می نشیند.
✅ " بی سوادی سیستمی" حاکم چنین مطالبه ای از صاحب منصبان نمی خواهد. معیارهای تصاحب پست و مقام های دولتی در ایران بر هر چیز استوار است جز تسلط و توانایی در دیسرتاسیون و بهتر بگویم در نوشتن دقیق و عمیق و خلاق به زبان فارسی.
🔻جای دارد این سخن ابولفضل بیهقی در "تاریخ بیهقی" در بخش نامه به قدرخان را با هم به صدای بلند چند مرتبه بخوانیم: "و مرد آنگاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند پهنای کار چیست."
🔻و تمام قصه این است که ما هنوز نمی دانیم "پهنای کار" چیست! و مسوولیت ها و مقام ها را شوخی پنداریم و این گونه است که ملک و مملکت سامان ندارد و نمی یابد. مگر آن که الفبا را خوب بیاموزیم و زیستن با الفبا را هم جدی بگیریم. کتابم "الفبای زندگی" را نوشته ام تا پهنای کار دست مان بیاید.
HTML Embed Code: