TG Telegram Group Link
Channel: ❤•.¸✿¸.ٍحًٍیًٍاًٍتً ٍطًٍیًٍبًٍهً.¸✿¸.•❤
Back to Bottom
سلام
صبح زیباتون بخیر🌸

بیایید از امروز عاشقانه عاشقی کنیم...❤️
از بودن کنار هم لذت ببریم
از لحظه لحظه های زندگیمون...

@hayatetayebe110
انشاء یک دانش آموز دبستانی با موضوع آیا تلگرام خوب است؟

به نظر من تلگرام چیز خوبی است. در تلگرام همه آدم ها خوبند. همه چیزهای خوب و با مزه می نویسند. من فامیل های تلگرامی خود را بیشتر از فامیل های واقعی ام دوست دارم. مثلا دایی عزت که به قول بابایم اخلاقش خیلی گند است و زورکی جواب سلام ما را می دهد کلی جوک های خنده دار در تلگرام می گذارد و ما را می خنداند یا عمه ناهید که چشم دیدن هیچکدام ما را ندارد یک پا شاعر شده است و مرتب از مهربانی و گذشت حرف می زند. من نوشته های عمه ناهید را خیلی دوست دارم. بابایم می گوید مردم در تلگرام متفاوتند اما من معنی متفاوت را نمی دانم. به نظر من بهشت جایی مثل تلگرام است همه با هم خوبند و حرف های خوب می زنند. وقتی بزرگ شدم می خواهم با یکی در تلگرام عروسی کنم و صبح تا شب با او در تلگرام زندگی کنم. ای کاش همه بتوانیم با هم در جایی مثل تلگرام زندگی کنیم. این بود انشای من درباره تلگرام.

@hayatetayebe110
🌸🍃🌸🍃

از حضرت امام حسين (ع) معناى ادب را پرسيدند؟ حضرت فرمودند:

هُوَ اَنْ تَخْرُجَ مِنْ بَیْتِکَ، فَلا تُلْقِىَ اَحَداً اِلاّ رَأَیْتَ لَهُ الْفَضْلَ عَلَیْکَ.

ادب عبارت است از این که وقتى که از خانه خارج مى شوى به هرکسى برخورد مى‌کنى او را برتر از خود بینى.


#منبع:
موسوعة کلمات الامام الحسين عليه السلام، ص 910
🌸🌿🌸🌿

خیییلی زیباست حتما بخونید 😍

مادر شوهر بعد از اتمام ماه عسل 🏖 با تبسم به عروسش گفت :
تو توانستی در عرض سی روز پسرم را ملتزم به انجام نمازهایش در مسجد بکنی .. کاری که من طی سی سال در انجام آن تلاش کردم و موفق نشدم ! و اشک در چشمانش جمع شد ..

عروس جواب داد : مادر داستان سنگ و گنج را شنیده ای ؟
🌷🌸🌷
می گویند سنگ بزرگی راه رفت و آمد مردم را سد کرده بود ، مردی تصمیم گرفت آن را بشکند و از سر راه بردارد ..
با پتکی سنگین نود و نه ضربه به پیکر سنگ وارد کرد ... و خسته شد .. مردی از راه رسید و گفت : تو خسته شده ای ، بگذار من کمکت کنم ..
مرد تنها صدمین ضربه را وارد کرد و سنگ بزرگ شکست ، اما ناگهان چیزی که انتظارش را نداشتند توجه هر دو را جلب کرد.
طلای زیادی زیر سنگ بود ..
مرد دوم که فقط یک ضربه زده بود گفت : من پیدایش کردم ، کار من بود ، پس مال من است ..
مرد گفت : چه می گویی من نود و نه ضربه زدم دیگر چیزی نمانده بود که تو آمدی !
مشاجره بالا گرفت و بالاخره دعوای خویش را نزد قاضی بردند .. و ماجرا را برای قاضی تعریف کردند ،

مرد اول گفت : باید مقداری از طلا را به من بدهد ، زیرا که من نود ونه ضربه زدم و سپس خسته شدم...
و دومی گفت : همه ی طلا مال من است ، خودم ضربه زدم و سنگ را شکستم ...

قاضی گفت: مرد اول نود و نه جزء آن طلا از آن اوست ، و تو که یک ضربه زدی یک جزء آن از آن توست .. اگر او نود ونه ضربه را نمیزد ، ضربه صدم نمی توانست به تنهایی سنگ را بشکند ...
🌷🌸🌷
و تو مادر جان سی سال در گوش فرزند خواندی که #نماز بخواند بدون خستگی .. ، و اکنون من فقط ضربه آخر را زدم !!😉

🔸 چه عروس خوش بیان و خوبی، که نگذاشت مادر در خود بشکند و حق را تمام و کمال به صاحب حق داد ..
و نگفت : بله مادر من چنینم و چنانم ، تو نتوانستی و من توانستم ...

🌹 اخلاق اصیل و زیبا از انسان اصیل و با اخلاق سرچشمه می گیرد ...


@hayatetayebe110
Forwarded from نَبضِ قَلْبِی یَا حُسَیْنْ⁦♡ (♡ ؏َطرِ یاس حرم♡)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۞﴾﷽﴿۞

السَّلامُ عَلَيْڪَ يا عَيْنَ الْحَــياةِ... ༄

سلام بر ٺو ♡︎
اے مولایی ڪه یادٺ زنده ڪننده‌ے قلب‌ها
و ظهورٺ سرآغاز حیاٺِ طیبہ اسٺ....
#استوری


@ashegh_hosein_ir
🌸🌿🌸🌿

اثر لقمه حرام

سومین خلیفه عباسی به فردی سه پیشنهاد داد:

1. قضاوت کند

2. تعلیم فرزندان خلیفه را بر عهده گیرد

3. در خوردن یک وعده غذا با خلیفه هم سفره شود.

آن فرد که از همکاری با دستگاه خلافت، احتراز داشت، فقط غذا را قبول کرد

غذا آماده شد و دیوان سالار گفت: جناب شیخ بعد از این دیگر آن معنویت را نخواهند داشت.

فضل بن ربیع گفت: به خدا قسم بعد از صرف غذا آن دو را هم تدریجاً پذیرفت و حتی از ارتباط و نشست و برخاست نیز ابائی نداشت.

مروج الذهب ج 3 ص 320

@hayatetayebe110
همیشه اونقدر مهربون باش که
بد اخـلاقها هم مهربونی رو ازت یاد بگیرن

@hayatetayebe110
🌸🌸🌸
🌸از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم.
🌸در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی ناراحتیم.
🌸تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم
و
آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس!

🌸ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ..

🌸ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!

🌸ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ بهترین لحظات ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ...

@hayatetayebe110
🌸🌿🌸🌿


گـفتم آهــن دلی کـنم چـندی ندهم دل به هیچ دلبندی

وانکه را دیده در جمال تو رفت هرگزش گوش نشنود پندی

خاصه ما را که در ازل بوده‌ست با تـو آمیزشی و پیـوندی

به دلت کـز دلت به درنکنم سخت تر زین مخواه سوگندی

یک دم آخر حجاب یک سو نه تا برآسـاید آرزومندی

همچنان پیر نیست مادر دهر که بیاورد چون تو فرزندی

ریش فرهاد بهترک می‌بود گر نه شیرین نمک پراکندی

کاشکی خاک بودمی در راه تا مگر سایه بر من افکندی

چه کند بنده‌ای که از دل و جان نکند خدمت خداوندی

سعدیا دور نیک نامی رفت نوبت عاشقیست یک چندی

#سعدی

@hayatetayebe110
Forwarded from •[ مدافعـان حـرم‌ ]•
#تلنگر

هرچہ‌زمٰان‌میگذرد
مردم‌افسرده‌ترمی‌شوند
این‌خاصیت‌دل‌بستن‌به‌زمانه‌است!
خوشابحال‌آن‌که‌به‌جای‌زمان‌به
[صاحب‌الزمـان]
دل‌می‌بندد... :)

+العجل‌العجل‌العجل..🌱
#‌اللهم‌عجل‌الولیڪ‌الفرج
@Modafeean_harami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
*
عشق یعنی به یکی قدرتی بدی که نابودت کنه ،
اما باور داشته باشی که نابودت نمی کنه ..!



♥️ ℒℴνℯ ♥️
🌸🍃🌸🍃

ناصرالدین شاه در بازدید از اصفهان با کالسکه سلطنتی از میدان کهنه عبور می‌کرد که چشمش به ذغال‌فروشی افتاد. مرد ذغال‌فروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغال‌ها بود و در نتیجه گرد ذغال با بدن عرق کرده و عریان او منظره وحشتناکی را بوجود آورده بود. ناصرالدین‌شاه سرش را از کالسکه بیرون آورده و ذغال‌فروش را صدا کرد. ذغال فروش بدو آمد جلو و گفت: «بله قربان.»

ناصرالدین شاه با نگاهی به سر تا پای او گفت: «جنهم بوده‌ای؟»

ذغال فروش زرنگ گفت: «بله قربان!»

شاه از برخورد ذغال‌فروش خوشش آمده و گفت: «چه کسی را در جهنم دیدی؟»

ذغال‌فروش حاضرجواب گفت: «اینهائیکه در رکاب اعلاحضرت هستند همه را در جهنم دیدم.»

شاه به فکر فرورفته و بعد از مکث کوتاهی گفت: «مرا آنجا ندیدی؟»

ذغال‌فروش فکر کرد اگر بگوید شاه را در جهنم دیده که ممکن است دستور قتلش صادر شود، اگر هم بگوید که ندیدم که حق مطلب را اداء نکرده است. پس گفت: «اعلاحضرتا، حقیقش این است که من تا ته جهنم نرفتم!»


@hayatetayebe110
🌸🍃🌸🍃

#فضايل_اميرالمومنين

حضرت رسول الله (صلی الله علیه وآله) در منقبت مولا علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمودند؛
یَا عَلي (علیه السلام) ، لَولاَ أَنْ تَقُولَ فِيكَ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي ، مَا قَالَتِ اَلنَّصَاٰرَى فِي اَلْمَسِيحِ اِبْنِ مَريَمَ ، لَقُلْتُ فِيكَ اَلْيَومَ مَقَالاً لاَ تَمُرُّ بِمَلَإٍ إِلاَّ أَخَذُوا اَلتُّرَابَ مِنْ تَحتِ قَدَمَيْك .

یا علی (علیه السلام) ، اگر نگران این موضوع نبودم که عده‌ای از امت من، آنچه را که مسیحیان در مورد حضرت مسیح می‌گویند (که عیسی خدا ست)، درباره شما هم بگویند ، امروز در وصف شما سخنی می‌گفتم ، که از هرجا گذر کنی ، خاک زیر پای تو را برای تبرک و طلب شفا برگیرند .

#منابع :
کنوز الحقائق ، ص ۱۸۸ .
الإنتصار ، ج ۶ ، ص ۲۲۹ .
کفایة الطالب ، ص ۲۳۲ .
کنز العمال ، ج ۶ ، ص ۴۰۰ .
المناقب (الخوارزمی) ، ص ۳۱۱ .
ینابیع المودة ، ج ۱ ، ص ۳۹۱ .
مجمع الزوائد ، ج ۹ ، ص ۱۳۱ .
المناقب (ابن المغازلی) ، ص ۳۰۴ .
بلوغ الارب و کنوز الذهب ، ص ۶۶ .
المعجم الکبیر (الطبرانی) ، ج ۱ ، ص ۳۲۰ .
مسند أحمد بن حنبل ، ج ۱ ، ص ۱۶۰ .
شرح نهج‌البلاغه (ابن‌أبي الحدید) ، ج ۱۸ ، ص ۲۸۲

@hayatetayebe110
💫💫
حتماً بخونید


بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد:

حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.

این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.

آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد.

در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد، اما...

اما بیشترین آمار مرگ زندانیان
در این اردوگاه گزارش شده بود.

عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی میمردند.

با این که حتی امکانات فرار وجود داشت اما زندانیان فرار نمیکردند.

بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند.

آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،

و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.

دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:

در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.

هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.

هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.

در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.

تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.

با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.

با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.

و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.

⭐️⭐️نتيجه :

اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنويم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نيستيم و اگر همگي در فکر زدن پنبه همدیگر هستيم،
به سندرم «شکنجه خاموش» مبتلا شده ايم.

این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...
دلار گران شده ...
طلا گران شده ...
کار نیست ...
مدرسه ای آتش گرفت ...
زورگیری در ملاءعام...

این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
شما چطور فکر میکنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است.
ما ایرانیها هیچی نیستیم!
ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم!
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک انسان میتواند داشته باشد داریم!

توی همین محیطای مجازی چقدر با دلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.

به خودمان فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.

اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را !

بزرگان علمی، هنری، ادبی و دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.

این همان جنگ نرم است.

این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟

این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟

این روزها همه شبیه زندانیان جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟

بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی‌‌ فاصله بگیریم و تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، احترام بگذاریم و در هرشرایطی شاد زندگی کنیم.


@hayatetayebe110
امتحـان کـنید..
واقعاً این اتفاق میوفته ها...


@hayatetayebe110
خستگی و حوصله نداشتن که به معنای دوست نداشتن نیست. آدمها حق دارند گاهی کلافه باشند و دلشان تنهایی بخواهد؛ مگر مادرها وقتی از شیطنت و لجبازی بچه هایشان خسته میشوند و میگویند دیگر دوستت ندارم، چیزی از دوست داشتنشان کم میشود؟! یا پدرها که گاهی یادشان میرود با بچه هایشان بازی کنند و آنها را ببوسند دوست داشتنشان تمام شده است؟!
من هم دوستت دارم، حتی وقتی یادم میرود در طول روز با پیام های عاشقانه حالت را خوب کنم، یا گاهی که چایت را داغ میخوری فراموش میکنم چشم غره بروم و مجبورت کنم برای سرد شدنش صبر کنی، یا وقتی لباس جدیدت را نشانم میدهی و نمیگویم چرا بی من برای خودت خرید کرده ای...
تمام عصرهایی که آمدی و در آغوش نگرفتمت، بد اخلاق بودم و دلم تنهایی میخواست، تمام شب هایی که برایت شعر نخواندم و بیدار نماندم که بخوابی و نگاهت کنم...
تمام این وقت ها عشقت مثل باران بر سرم میبارید،
اما جان دلم...
آدم گاهی یادش میرود عاشقی کند.
نه اینکه عاشق نباشدها، اتفاقا خیلی عاشق است؛ اما حال حوصله اش ابریست و ترجیح میدهد عشق را پشت ابر اندوهش پنهان کند تا آفتاب سرزندگی و نشاط دوباره بتابد.
اینجور روزها برای همه آدمها اتفاق می افتد. چون هیچکس آنقدر قدرتمند نیست که حالش همیشه خوب باشد و دوست داشتن را مدام زمزمه کند.
کاش حال بد هم را درک کنیم و خستگی و بی حوصلگی را پای بی علاقگی نگذاریم...

راستی جان دلم
حتی وقتی حال حوصله ات ابریست
دوستت دارم

[ #نازنین‌عابدین‌پور ]

@halekh0o0b
یه راهی پیدا کن که از طریق اون بتونی به آدمهای زیادی کمک کنی
چون خدمت کردن به آدم های زیاد، شما رو به سمت بزرگی و عظمت هدایت میکنه

@halekh0o0b🌼
چـه خـوش اسـت راز گفـتن به حـریف نکته سنجی
کـه سـخن نگفـته باشـی بـه سخـن رسـیده باشــد

@hayatetayebe110
The owner of this channel has been inactive for the last 11 months. If they remain inactive for the next 8 days, they may lose their account and admin rights in this channel. The contents of the channel will remain accessible for all users.
HTML Embed Code:
2024/04/25 22:30:15
Back to Top