TG Telegram Group Link
Channel: 💔 حرف دل 💔
Back to Bottom
شب، پلک های بسته بر حجمی دروغ است...


#فرامرز_احمری
از خاموشی
به خاموشی رفتن
راه درازی است
زمانش را هنوز نمی‌دانم
رنج‌ها زود
پژمرده نمی‌شوند
اما
گل‌های بنفشه
عمر کوتاهی دارند...

#احمدرضا_احمدی
دیری به شوق دیدن فردا گریستم





فردا چو شدبه حسرت دیروز زیستم

#شفیعی_کدکنی
از همہ سوے جهان جلوہ او می‌بینم





جلوہ اوست جهان ڪز همہ سو می‌بینم

#شهریار
نذر کردم گر ز دست محنت هجران نمیرم






آستانت را ببوسم آستینت را بگیرم...

#فروغی
.
چه پروا
بادبان از ورق پاره‌‌ها کرده‌ایم
و ورق پاره پر شعر
شعر پر اندیشه
و اندیشه از نفس ما که شرطه دریاهای ظلمانی است
می وزد
نفسی که توفان ها را
آرام می‌کند
و دریا را
به خلیج های خلوت
یدک می کشد
چه پروا
باد گو بنالد و بپیچد بر خود
دریا در دفترهای ماست

#منوچهر_آتشی
.
  در خاڪ هم دلـم به هـوای تو می تپـد

  چیزی کـم از بهشـت نـدارد هـوای تو ...
   #قیصر_امین_پور......
در انتظار توام
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد
تو
تمام تنهایی‌هایم را
از من گرفته‌ای
خیابان‌ها
بی حضور تو
راه‌های آشکار جهنم‌اند…

#شمس_لنگرودی
از خاموشی
به خاموشی رفتن
راه درازی است
زمانش را هنوز نمی‌دانم
رنج‌ها زود
پژمرده نمی‌شوند
اما
گل‌های بنفشه
عمر کوتاهی دارند...

#احمدرضا_احمدی
ما سکوتِ سختِ‌ این‌همه راه را
به دندان شکسته‌ایم
پس تو...
تنفسِ ناتمامِ من
کی، کی پروانه خواهی شد؟

#سید_علی_صالحی
صداها رفته‌اند
واژه‌ها رفته‌اند
لب‌ها رفته‌اند
و در ذائقه‌ام
طعمی شور مانده
از آن چه دمی پیش شیرین بود

#منوچهر_آتشی
اگر از حال ما پرسی ، بپرس از طرّهٔ جانان

پریشانان نکو دانند احوال پریشانان

#طبیب_اصفهانی
می‌گذرند
زودتر از آنچه که فکر می‌کنی میگذرند،
عشق‌ها، اضطراب‌ها، هیجان‌ها
باد و باران‌های یک تابستانند.

#رسول_یونان
ربود هوش مرا چشم او به سر#مستی

که چشم بد نرسد مست هوشیار مرا

#فروغی_بسطامی
تو بهار همه‌ى فصل‌هاى من بودى
تو بهارِ همه‌ى دفترچه‌هايى كه
چيزى درشان ننوشتم
بگذار پاسخ دهم
همچنان كه دوستانه مى‌گريم
هر چه بلور است به فصل پيش بسپاريم
بگذار تا با رنگ‌هاى تنت
دوست بدارمت:

تو را با رنگ گل‌هاى بِه
با رنگ‌هاى بلوط
تو را دوست خواهم داشت

#بیژن_الهی
عشق با سر مدارا می‌کند
و دل را
از پا در ‌می‌آورد

دلم
پرتقال خونی وسط میدان جنگ
گردوی نارسی که دست را سیاه می‌کند
شاخه‌ای که پرندگان را رنج می‌دهد
دلم
باران دیوانه در پناه دو کوه

#غلامرضا_بروسان
هرکه حلاّج صفت کرد سری بر سرِ دار

در ره عشق به هرجا که رود منصور است

#خیالی_بخارایی
صد حسن تو را رغبت یڪ چنڪَ زدن نیست
ای پیرهن یوسف در دست جذامی!

ای جام می غصبی، ڪم وسوسه ام ڪن
من لب به حلالش نزدم، تو ڪه حرامی!


#حسین_زحمتڪش
سر دیوانگی را مژده ده، ای سنگ بدنامی

که باز آن فتنه بهر عقل دوراندیش می آید

#امیر_خسرو_دهلوی
از بس‌که خورد نیش خموشی بیان ما

خون شد به رنگ غنچه زبان در دهان ما

#اسیر_شهرستانی
HTML Embed Code:
2024/05/21 07:23:31
Back to Top