باسلام ب دوستان خوبم
امروزتنهامشرب خواری یامصرف دیگران نیست بلکه خیلی ازرفتارهای دیگران رابایدبپذیریم متاسفانه میبینم خانم حسادت میکنه باپرویی جلوی انسان وایمسته باپرویی درویی میکنه کارشون میکنه این هم پذیرش میخواد
خیلی سخت هست اینهاک معتادنبودن
من امروزمعتادپذیرفتم
اماامروزفهیدم افراد اطرافم چقدرنادان بی فرهنگ اماچه میشودک بایدبپذیرم بایدمراقبم باشم بایدفکرم رادرگیرشون نکنم انشالله بتوانم این جورادماراهم بپذیرم وروی خودم انقدرکارکنم ک
دیگرهیچ رفتاری برایم مهم نباشد
خداراشکرک توانستم مشارکت کنم ب جرات میگم حالم خراب نیست ولی فکرم درگیرهست ک چگونه راه درستی پیداکنم تابیشترازدیگران ضربه نخورم
خدایاشکرت خدایاشکرت امروزکنارهستی باابزارهای خوب انجمن
امروزنمیگم بی کس هستم
امروزخداراشکرمیکنم دوستتون باعشق😘😘❤❤❤🤲🤲🤲🤲🤲🤲

سلام دوستان فتانه هستم درگذشته نه .زمانی که همه راهها رابرروی همسرم امتحان کردم وتغییر نکرد چون خواست خودش نبود من می خواستم باب میل من باشه چون جای خدا نشسته بودم وبرای اطرافیانم خدای میکردم.اما زمانی که وارد جلسات شدم وعجزم روپذیرفتم وسعی کردم بجای تغییردیگران سعی کنم خودم راکنترل ویا تغییر بدم خدارو شکر با تغییر من همسرم هم تغییر کردن وباکمک خداوند واین برنامه شش ساله که پاک هستند .این حال خوب روباتمام وجودم برای همه ی دوستانی که بیمار درحال عذاب دارندآرزو میکنم .

سلام دوستان

گذشته که اصلا پذیرش نمیدونستم چی هست ومفهموش رو بلد نبودم.
خداروشکر با ورود با جلسه پذیرش رو بلد شدم

گرچه با ورود من به جلسه بیمار من پاک شد.
ولی بعداز پاکی شروع کرد به خوردن قهوه ،من اصلا پذیرشش رو نداشتم ،ومدام باخودم میگفتم که یه چیزی دیگه جاگزینش کرده واصلا پذیرش قهوه وقهوه جوش همسرم رو نداشتم.

خداروشکر با وجود جلسات وراهنما من هم کم کم پذیرش قهوه خوردن همسرم رو پذیرفتم .
وطوری شد که خودم براش درست میکردم والان اصلا ناراحت نیستم وحتی از بوی قهوه هم خوشم میاد .

خداروشکر چیزی به نام پذیرش وجود دارد.

امروز من رفتار بیمار گونه بیمارم ،اطرافیانم رو پذیرفتم وبه خاطر پذیرفتنم ،آرامش هم دارم

سلام دوستان عزیزم.
عجز من چیزی هست که باید هر روز و در برابر همه کس و همه چیز اعلامش کنم.
در گذشته عحز برای من معنا نداشت چون فکر میکردم حتما راهی هست که بشه عزیزم رو تغیرش بدم و بشه اون چیزی که من دوست دارم.
برای همین هر روزم رو با یک نقشه جدید بدای تغیر دادن عزیزم شروع میکردم.
همه راه ها دو رفته بودم ولی نتونستم به خواستم برسم چون خواسته من در حیطه قدرت و توان من نبود.
خدا رو شکر جلسه رو خداوند سر راهم قرار داد و با کار کرد قدم فهمیدم که سعیده تو در برابر نه تنها بیمارت، مصرف موادش، دوستانش، رفت و آمدنش عاجزی بلکه گاهی در برابر نواقصم خودم عاجز میشم.
خدا رو شکر میکنم که امروز در شرایطی قرار بگیرم که هر روز اعلام عجز کنم.

همینجا اعلام میکنم در برابر بیمارم، محبت کردن های افراطیش، قصدش از وابسته کردن من به خودش و از همه مهمتر مصرف موادش عاجزم.
التماس دعا دارم🙏🙏🙏

سلام دوستان 🌺🌺

قبل از جلسات من نمی تونستم ونمی

خواستم بپذیرم که در مقابل

همسرم ،موادش ،دیگران و رفتارهاشون

عاجزم و هر کاری رو انجام می دادم

برای ترک دادن همسرم و تغییر

دادنش ،چقدر جبهه می گرفتم در مقابل

رفتار اطرافیانم و خودمو عذاب می

دادم که چرا این رفتارو داشتند ؛همیشه

سعی داشتم همسر و بچه هامو وادار به

کاری کنم که خودم دوست دارم و می

خوام و مدام کنترلشون می کردم ،

من با کله بیمار خودم همه راه ها رو

رفتم ،رفتم و شکست خوردم ،رفتم و

بن بست بود ،رفتم و خسارت زدم و

خسارت خوردم،همه کاری رو انجام

دادم اما نه تونستم همسرمو تغییر بدم

و نه تونستم مصرفش رو قطع کنم و نه

رفتار دیگران رو عوض کنم

ولی وقتی وارد جلسات شدم فهمیدم که من عاجزم ،نه نیرو

و توانشو دارم و نه وظیفه اش که به

دنبال تغییر و کنترل همسرم و دیگران باشم
امروز تلاش می کنم تمرین می کنم که

روی خودم کار کنم و فقط خودمو تغییر

بدم و به جای صرف انرژی و وقت برای

تغییر در رفتار و کردار دیگران ،انرژیم رو صرف تمرکز روی خودم و تغییر

خودم کنم چون با تغییر من دنیای اطراف من هم تغییر می کنه 🌹🌹

سلام دوستان من درگذشته میخواستم همه طبق میل من رفتار کنند بیمارم شد بود نیروی برترمن حالش خوب بود من هم خوب بودم بعد بود من هم بعد وارد انجمن شدم باید کوله بارازنقص من ازبیمارم بیمارتربودم دوربین ا روی بیمارم برداشتم روی خودم کار کنم با قدم یک فهمیدم من دربرابرهمه عاجزم دست از کنترل کردن بردارم هرکسی برای خودش شخصیتی داره براش دعا میکنم وبقیش به نیروی برتر می سپارم من نمیتوانم درمان کنم من نمی توانم کنترل کنم خدا میدونه خدامیتونه

واقعا منم امروز باید هزار بار این دعا رو بخونم تا ب ارامش برسم چون داریم برا برادرم زن میگیریم و واقعا اختلاف فرهنگ داریم با خانواده عروس و هیج جوره بهم نمیخوریم ولی بخاطر ی دونه داداشم ک خودش دخترو میخاد کنار اومدیم البته مامانم این وصلتو جور کرده و ب هیچ چیز دیگه اش فک نکرده من و بابام و خاهرم اصلا راضی نیستیم ولی ب روی خودمونم نمیاریم چندشبه نتونستم درست بخابم خیلی ذوق دارم برا داداشم دنبال همه کاراشم دارم میرم ولی تا فکر میکنم ک چجوری میخام باهاشون رفت و امد کنیم کلا میریزم بهم میخام برامن و خانواده ام دعا کنید

🌼قدمهای الانان تجربه دوستان🌺
کار کرد قدمهای الانان .

مراقبه امروز :

امروز با خود عهد می بندم در هر کجا قدم بگذارم نهالی از محبت و مهربانی و شادمانی بیافشانم تا همه جا عطر خوش زندگی پراکنده گردد! من روح لطیف خدا در زمینم✌❤

سوال 2⃣قدم 1⃣الانان

🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃

چطور میتوانم تشخیص دهم که الکلی انسانی است با عادات و خصوصیات شخصیتی فردی خود و روشهایی برای واکنش در برابر اتفاقات روز مره دارد که با روش من متفاوت است؟


🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼

سلام خدمت دوستا ن گلم..وقتی قبول کنم که همه افراد باهم متفاوتن و هرفردی شخصیت منحصر بفرد خود رادارد..و جایگاه الکلی را بعنوان بیمار میپذیرم و قبول میکنم ک تمام شخصیت فردالکلی را بیماری تشکیل میده نه شخصیت حقیقی خودش..وراههای مقابله با مسایل و عادتهاش رو بیماری تعیین میکنه و بر اساس نقص های اوست..مثل لجبازی..دروغگویی..خشم ..احساس گناه و......تا به هدفهایش برسد..و خودش متوجه این رفتارها نیست..همانطوری که من متوجه رفتارهایم نبودم....پذیرش رفتارهایش...🙏🙏

باسلام وصبح ب خیر
هرانسانی باانسان دیگرفرق میکندهرانسانی رفتارخاصی داره پس امروزقرارنیست کنترل کنم پذیرشم پایین باشدبایدرابرای خودم حتماکرده ام وقتی من عملکردی درست داشته باشم با
کسانی درارتباط باشم ک تجربه دارند
ودرک کنم ک تنهانیستم
فضولی کردن درویی کردن حریص بودن
اینهاهم بیمارهستندمتاسفانه من نمیتونم انهارادرست کنم امامواظب اعمال ورفتارخودم هستم ک مباداخطری برایم داشته باشد
یک روزخانمی ازهمسرش جداشدفقط بخاطرمصرف همسرش خیلی تلاش کرد
اماروزی ک طلاق گرفت بامردی دیگرازدواج کرددقیقا خودش مصرف کننده شد
امروزانقدربایددعاکنیم ک ب ان روشن بینی برسیم سریع جبهه نگریم
خیلی ب رفتارهای خودمون توجه کنیم وقتی من درست عمل کنم حتمااطرافیان من هم درست میشودامازمان میبره

مایک شبه بیمارنشدیم ک
یک شبه بهبودپیدا کنیم

سلام دوستان عزیزم.
تشخیص این واقعیت که بیمار من کاملا با من متفاوته و نظرات و افکار خاص خودش رو داره در گذشته اصلا واسم امکان پذیر نبود.
به همین علت سعی میکردم اونطور رفتار کنه و در زندگی تصمیم بگیره که من دوست داشتم و انتخاب میکردم.

اما وقتی تلاش های زیاد من برای تغیر دادنش با شکست مواجه شد، کاملا به این باور رسیدم که مسیر حرکت من با بیمارم متفاوته.
اون میتونه با هر روشی که دوست داره زندگی کنه. میتونه در برابر افراد و موقعیت های مختلف زندگی واکنش های متفاوتی داشته باشه.
درست همونطور که من منحصر به فرد هستم او هم منحصر به فرد خودش هست.
البته پذیرش این واقعیت درد داشت، اما الان که به این باور رسیدم دیگه خودم رو به خاطر رفتارهای نامناسب او( از لحاظ خودم ) ناراحت نمیکنم.

الان در شرایطی هستم که بیمارم با رفتارهاش خانواده خودش رو آزار میده، مادرش از من خواست باهاش برخورد کنم ولی من با آگاهی امروزم که اولا نفر سوم نمیشم، دوما اون فردی مختار هست که حرف زدن من یا همون تلاش های من برای تغیر اون بی نتیجه هست و سوما اینکه من شخصیتم از اون جداست و قرار نیست به خاطر رفتارها و واکنش های او مورد قضاوت قرار بگیرم، به مادرشوهرم جواب رد دادم.

خدا رو شکر بابت آرامش امروزم🙏🙏🙏

به نظر من نه تنها بیمارم اخلاق به خصوصی دارد
بلکه همه انسانها اخلاق به خصوصی دارند
من نمیتوانم هیچ کس را مثل خودم کنم
من اگر کنترل نکنم هیچ وقت بر اخلاق دیگران
ریز نمی شوم.
ولی من بیمارم و بیماری همیشه بامن است
و گاهی ازمن جلو میزند
مثلا من گردش و تفریح رادوست دارم ولی بیمارم
بخاطر بیماریش میخواست ازهمه دور باشد
همسرم خیلی بی نظم بود ومن خیلی دوست داشتم
نظم داشت چون مواد دستور دهنده ی او بود
صبح هاتوان برخواست از خواب را نداشت
هرچند کار مهم داشت .
پس من درمقابل اوعاجز هستم وبه جای اونباید
کاری انجام دهم ویاقولی بدهم

سلام دوستان
اینکه خیلی تلاش کردم بیمارم بعضی عادات و رفتارها و حتی گفتارشو تغیر بده
چیزهایی ک ازنظر من کاملا اشتباه بودن اما هربار جزاینکه خودمو عصبی کردم اون تغیری نکرد
حتی دوقلوهایی هم ک ازنظر ظاهری کاملا شبیه هم هستن اخلاق های خاص خودشونو دارن
طبیعیه ک واکنش من نسبت ب یک موضوع با واکنش بیمارم و یا اطرافیانم کاملا متفاوته
هرکس از دایره دید خودش ب موضوع نگاه میکنه و من نمیتونم دید کسی را تغیر دهم.

سلام روزتون پر برکت وشاد، امروز من یاد گرفتم که نه تنها بیمارم ، بلکه تمام موجودات شخصییت های متفاوتی دارن از رسم ورسوم های مختلف از خانواده متفاوت وروش تربیتی متفاوت .در گذشته میخاستم دیگران مطابق میل من رفتار کنن هرچه من میگویم همان را انحام بدهن چه غدا ولباسی بپوشن .چگونه حرف بزنن وکیه برن وکی بیان خلاصه فکر میکردم من همه چیز دان هستم وهمه چیز رو میدونم اونقدر که به بیمارم واطرافیانم فکر میکردم اصلا خودمو فراموش کرده بودم که من چه کسی هستم وایا طرز برخورد من درسته ، ؟ خداروشکر با اومدنم به انجمن یاد گرفتم که من نمیتونم کسی رو تغییر بدم وبا کله خودم پیش نرم .وقتی شروع کردم به کار کرد قدم ها فهمیدم هرکسی خدای خودش رو داره ومن نباید برای کسی تصمیم بگیرم بیمارم رو پذیرفتم مانند کسیکه که بیماری مثلا فشار داره وباید دارو بخوره اونو سپردن به خداوندی که خودم درک کردم امروز من یاد گرفتم که کسی رو کنترل وقضاوت نکنم روی بیمارم وکاراش زووم نکنم .مراقبت از خودمو یاد گرفتم .ورزش میرم ، جلسه وراهنما ودوستان بهبودی واستفاده کردن از زندگی ومحبت های ان ، با کوچکترین کارا ، حتی با اب دادن به گل ، غذا دادن به یک حیوان ، صدای طبیعت وتمام نعمتهاییکه دارم شکر خدا رو بجا میارم وتمام زندگیمو میسپارم به کسیکه میدونم هوای من وزندگیمو داره ، برای همه وبیمارم دعا میکنم وبا او مانند یک انسان عالی برخورد که افریده خداوند هست برخورد میکنم دوستش دارم وبا محبت کردن ولبخند کسی بدی ندیده ، امیدوارم همه بنده های خدا در پناه او باشن وبه هم عشق بورزن ، بازم شکر برای ورودم به انجمن و، وجود تک تک شما دوستان نلزنینم . عذر خواهی میکنم طولانی شد

سلام مینا جون.
ر فتارهرکسی منحصر به فرده وبامن یاهرکس دیگه ای فرق میکنه..
حتی دوقلوهایی که ازهرلحاض شبیه هم هستن هم با هم فرق میکنن.
انسانها ازنظر شکل ..عقاید..مذهب..باهم فرق میکنن ..
فردالکلی هم رفتاروشخصیتش منحصر بفرده وباما فرق داره ومن باید بپذیرمش باهمه اخلاقها ورفتارهاش ..
من حق ندارم کنترل یا تغییرش بدم ..
من باید خودشوازبیماربهاش جداکنم امروزروپذیرش خودم کارمیکنم سعی میکنم سهم ونقشم به عنوان یه همسر با مادر انجام بدم ..امروز یادگرفتم بیمارزندگیمو رها کنم کنترلش نکنم تمرکزم روخودم باشه وزندگی کنم واجازه زندگی رو به ببمارزندگیم بدم.
قبلا اصلا پذیرشش نداشتم اما امروز خودواقعی ش ازببماریش جدا میکنم اینکه اون بیماره ودرنوع خودش منحصر بفرده..
براش دعا میکنم وتمرکزمو رورفتار ببمارگونه خودم میزارم ورهاش میکنم وبراش دعا میکنم

جواب سوال 2 قدم یک الانان
👇👇👇👇👇👇👇👇

همانطور که انسان ها در شکل قیافه اندازه سلیقه و علایق با هم تفاوت دارند به همان صورت در برخورد با مسائل نیز واکنش های متفاوت نشان میدهند اینکه من انتظار داشته باشم دیگران طبق استاندارد های من واکنش نشان دهند نشانه ی بیماری من است:بیماری ای که مرا در دام خود فریبی دچار میکند و به من می گوید تو بهتر از هرکسی میدانی و میتوانی ...
این فکر باعث می شود که من خدایی بکنم و زندگی انسان بیماری چون من که خدایی میکند همین از آب در می اید:پریشان خسته عصبی ناراضی ..... وقتی می پذیرم که در برابر دیگران عاجزم و دست از کنترل کردن و خدایی کردن بر می دارم واقعیت هایی که نمیدیدم را میبینم این واقعیت که من نیز بیمارم و نیازمند کمک حالا این بیمار چگونه می خواهد دیگران را ارشاد کند؟!!!!
دیگر واقعیت هایی که دوست نداشتم ببینم را میبینم:اینکه ما هر دو بیماریم و همانطور که هر کداممان طرز فکر و علایق ویژه ای داریم در برخورد با مسائل نیز واکنش هایی متفاوت انجام میدهیم قرار نیست همه مثل من باشند قرار است من خودم تغییر کنم پس از سر راه خدا کنار میروم و میگذارم دیگران نیز زندگی کنند.🌿🌼🌿🌼🌿🌼

فایل های صوتی تصویری👇❤️👇👇👇👇
@gadam12
نارانان
@payamenarana
جوادمحمدزاده
@gadamdvazdah
فروهر
@Froohar12
وابستگی
@Sobhbe1
حمیددنداساز
@carcardechdam12

کارکردقدمهای جهانی دنیا
@darkegadamha12
روح سنتها
@OSULE_RAHNAMA12
مفاهیم
@Manabcargahi

موزیک
@AfGboy0001

@toolooee
قدمهای سیگاری نکوتین قیلیون👆

هدایتگرروح سنت ها
@sonnatjhani

متن های جذاب
@Tagiratdaron

دعاومراقبه
@moraghbh1

کارکردقدمهای فروهری سنت های
@carcardechdam
ادرس جلسات
@adrskoljalasatiran

الانان
@ghadamhayealanan12

شبکه اعتیاد

@avnchannel2

#کانال_صوتی_تصویری #بیشتر_به_درد
#همه_میخور_وارد_اون
#کانال_بشید
@SEMAartop
#ارتباط باادمین کانالها👆