🔷 ترجمۀ گفتار یوسف الصدیق در ویدئو
🔹 نوعی فلسفۀ افلاطونیِ عمیق در قرآن وجود دارد که آن را متواضعانه نشان دادهام. از قرآن چیزهایی بیرون کشیدم که من را تحتتأثیر قرار داد.
🔹 اعجاز قرآن در الفاظ نیست. باید از اعجاز لفظی رها شویم. اعجاز قرآن در این است که یک شخص به نام محمد همۀ دانستههای عالم را دریافته است.
🔹 این نوع وحی قرآن نوعی وحی فلسفی عمیق است که تا امروز قابلیت فلسفهورزی داشته است. این حرف ژیل دلوز از بزرگترین فیلسوفان معاصر است.
🔹 چگونه مفسرانی در قرن بیستم میگویند ذوالفرنین مربوط به قبل از طوفان است و شاگرد ارسطو نیست؟
🔹 مسئلۀ انسان در قرآن امری جدید است. معاصران محمد این موضوع را درک نمیکردهاند، و نمیشود از آنها انتظار داشت که چنین چیزی را بفهمند.
🔹 ناگزیر باید گفت محمد فرزند زمانهاش بوده است. امکان ندارد خداوند ما را تا سه هزار سال به قوانین قرن هفتم میلادی ارجاع دهد. باید موضع نهاییمان را دربارۀ این موضوع روشن کنیم.
🔹 تاریخ اسلام همواره بر ضد «متن مؤسِس» و بر ضد قرآن بوده است./ منظور از «سنت خدا» در قرآن قوانین حاکم بر عالم و طبیعت و کهکشانهاست.
🔹 در مطالعۀ انسانشناسانۀ قرآن، باید در الفاظ و مفاهیم متن دقت کنیم.
🔹 در قرآن نیرویی هست و بافت متن قرآن وجود این نیرو را نشان میدهد.
🔹 جوانان ما و بلکه همۀ مؤمنان به دین اسلام باید تحقیق کنند که راویان حدیث چه کسانیاند.
برخی آیات قرآن تا کنون هرگز «قرائت» نشدهاند و بهلحاظ فلسفی هنوز آنها را نفهمیدهایم.
🔹 چند دهه است که با گروهی از همکارانم، کوشیدیم به غرب بگوییم که متن قرآن قابلیت بحث و گفتوگو با آرای بزرگان فلسفه از افلاطون تا امروز را دارد، اما قبل از این کار باید متن قرآن را از میراث تفسیری زدود.
@drmehrdadabbasi
>>Click here to continue<<