......

چرا اینقدر میترسم از دستت بدم در حالی که تو اصلا مال من نیستی؟

در خیالم
با خیالت
بی خیالِ عالمم
تا که هستی
در خیالم،
خوش خیالِ
عالمم

خواب نمیبرد مرا مرگ اگر اثر کند :)

گر بی همگان به سر شود
بی تو به سر نمیشود

نمیدونم اسم این حالت چیه
اما حالت بدیه :)

ولی شنیدن «بهت افتخار میکنم» درحالیکه داری روزای سختی رو میگذرونی یه چیز دیگه ست.

ما آدما حتی واسه نگهداری حیوان ها هم خودخواهیم

خودمون میخریمش و ازش نگهداری میکنیم
بعد بدون اینکه نظر اونو بپرسیم ولش میکنیم🥲

یه روز باز نشد این در دیگه
داستان تلخ شدو نیستم پیشت
برات نوشتم یه نامه زیر تخته
بخونش شبایی که من نیستم پیشت🦋


@arghhand

همه ی ما در هویت های خودمان مخفی شدیم

آرامشو کسی برات نمیاره شاید یه چیزی شبیه آرامش رو پیدا کنی توسط اون شخص.....
اما خالص ترین آرامش وقتیه که خودت یاد بگیری فرمولشو

من دیگه بزرگ شدنم تموم شده
از اینجا به بعد فقط سنم بیشتر میشع

کمی سخن حق از آلبرکامو


کتاب سقوط

از غرور نمیشه آغوش خرید

در مورد زندان تف اندازی که شنیده اید که متعلق به یکی از ملت های است که اخیراً تصمیم گرفته تا خودش را به عنوان بهترین ملت روی زمین ثابت کند ؟

یک محفظه ی کاملا بسته
که در آن زندانی میتواند بدون حرکت بایستد.
در محکم سیمانی که او را محکم نگه می دارد
تا چانه ی اوست .
بنابراین تنها صورتش معلوم است و هر زندان بان که رد میشود، با شدت فراوان روی صورت او تف می اندازد .
زندانی که در سلولش چپانده شده ،نمیتواند صورتش را پاک کند
اگرچه قیقت دارد که اجازه ی بستن چشمانش را دارد .
خب دوست عزیز
این ابداع انسان هاست .

آن ها به خدا برای چنین شاهکاری نیازی نداشتند.......

تکه ایی از کتاب سقوط

...