Channel: آفرینش
✍امین سلطانخواه هنرمند گنابادی منتخب شورای جهانی صنایع دستی شد.
✍سلطانخواه هنرمند برجسته کشورمان از شهر بیدخت، در برنامه داوری استادان صنایع دستی منطقه آسیا و اقیانوسیه،که در کشور چین برگزار شد، با رای حداکثری کمیته داوران بهعنوان بهترین استاد منطقه آسیا و اقیانوسیه در رشتهٔ سوخت روی چوب انتخاب شد.
💢مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت کشور با ارسال پیامی موفقیت هنرمند پیشکسوت گنابادی را تبریک گفت.
هنرمند گرامی استاد امین سلطانخواه
افتخار آفرینی شما را در عرصه بینالمللی که باعث غرور ملی و معرفی فرهنگ و هنر ایرانی به جهانیان است را تبریک عرض مینمایم.
اینجانب و همکاران گرانقدرم از اینکه در مجموعه ای خدمت می کنیم که گنجینهای عظیم از فرهنگ و هنر ایران اسلامی است و بزرگانی چون شما به عضویت آن در آمده است بر خود میبالیم.
از خداوند منان برایتان توفیقات روز افزون در مسیر اعتلای فرهنگ و هنر ایران عزیزمان مسئلت دارم .
سیدعباس عظیمی
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
✍
✍سلطانخواه هنرمند برجسته کشورمان از شهر بیدخت، در برنامه داوری استادان صنایع دستی منطقه آسیا و اقیانوسیه،که در کشور چین برگزار شد، با رای حداکثری کمیته داوران بهعنوان بهترین استاد منطقه آسیا و اقیانوسیه در رشتهٔ سوخت روی چوب انتخاب شد.
💢مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت کشور با ارسال پیامی موفقیت هنرمند پیشکسوت گنابادی را تبریک گفت.
هنرمند گرامی استاد امین سلطانخواه
افتخار آفرینی شما را در عرصه بینالمللی که باعث غرور ملی و معرفی فرهنگ و هنر ایرانی به جهانیان است را تبریک عرض مینمایم.
اینجانب و همکاران گرانقدرم از اینکه در مجموعه ای خدمت می کنیم که گنجینهای عظیم از فرهنگ و هنر ایران اسلامی است و بزرگانی چون شما به عضویت آن در آمده است بر خود میبالیم.
از خداوند منان برایتان توفیقات روز افزون در مسیر اعتلای فرهنگ و هنر ایران عزیزمان مسئلت دارم .
سیدعباس عظیمی
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
✍
▪️نوروز بدون ماههای ایرانی!
سالار سیفالدینی، دکترای جغرافیای سیاسی
نوروز، بدون تقویم خیامی و ماههای ایرانی معنایی ندارد. وقتی میگوییم نوروز یعنی روز نخستِ فروردین، نه ۲٠ (یا ۲۱) مارس.
کوششِ [مصطفی کمال] آتاترک برای «ملّتسازی»، از اینرو موفّق بود که ملّتسازی او با تاریخسازی هم توأم شد. یعنی دستگاه فرهنگی رژیمِ او، با انکار ارزشهای دورهٔ عثمانی، تاریخی نسبتاً جدید را بدون اینکه به فرهنگ ملّتهای موجود دستبُردی بزند، دست و پا کرد.
اوجِ دستبرد تاریخنگاری رسمی در دورهٔ [مصطفی کمال] آتاتُرک این بود که به سومر و هیتیتها که هیچ دولتِ زندهای مدّعی آنان نبود ناخنکی کوتاه بزند که به هر حال، مشکلی غیرآکادمیکی ایجاد نمیکرد و آن هم پس از چند دهه فراموش شد. بهطور کلّی [مصطفی کمال] آتاتُرک، زبان و تاریخی را از نو تأسیس کرد و به همین دلیل به صفت «پدرِ تُرکها» شناخته میشود.
یعنی تُرکها بهعنوان یک ملیّت با [مصطفی کمال] آتاتُرک و با الغای خلافت، متولّد شدند. روشن است که درونِ دستگاهِ خلافت، فقط میتوان امّت بود نه ملّت. پس [مصطفی کمال] آتاتُرک در ۱۹۲۴ [میلادی] ملّتی نو با فرهنگ و تاریخی جدید ساخت.
امّا خاندانِ علیاف [در باکو] نسخهای کمهوش و مضحک در جعل و سرقتِ تاریخ است. شیوهٔ آنها برخلاف [مصطفی کمال] آتاتُرک، تأسیس نیست، سرقت است. انگار شاعری دورهگرد، غزلهای حافظ را دزدیده و به نام خود بخواند، همگان هم میدانند که غزلها، از آن حافظ است؛ امّا شاعر دورهگرد به قدری وقیح است که به کارش ادامه دهد.
این نوع نزدیک شدن به نوروز مثل آن است که کت و شلواری بر تَن میمون کنیم و از مردم انتظار داشته باشیم که به او احترام بگذارند، ولی نهتنها احترامی در کار نیست، بلکه موجب تفریح هم خواهد شد.
کشوری که مدّعی نوروز است، نخست باید گاهشماری ایرانی، مبتنی ماههای آن را بپذیرد، زیرا بدون پایان اسفند و آغاز فروردین، نوروز بیمعناست.
در اینجا (تصاویر پیوست) مایکل دورن، نویسنده خاندان علیاف که غرور امریکایی(!) را به چند دلار نفتی فروخته به کاملا هریس معترض شده که چرا نوروز را که جشنی غیرایرانی است به سبک ایرانی تبریک گفته [است]. یک ایرانشناس دانمارکی هم پاسخش را داده [است.]
@IranDel_Channel
@Jahan_Eshraghi
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
▪️نوروز بدون ماههای ایرانی!
سالار سیفالدینی، دکترای جغرافیای سیاسی
نوروز، بدون تقویم خیامی و ماههای ایرانی معنایی ندارد. وقتی میگوییم نوروز یعنی روز نخستِ فروردین، نه ۲٠ (یا ۲۱) مارس.
کوششِ [مصطفی کمال] آتاترک برای «ملّتسازی»، از اینرو موفّق بود که ملّتسازی او با تاریخسازی هم توأم شد. یعنی دستگاه فرهنگی رژیمِ او، با انکار ارزشهای دورهٔ عثمانی، تاریخی نسبتاً جدید را بدون اینکه به فرهنگ ملّتهای موجود دستبُردی بزند، دست و پا کرد.
اوجِ دستبرد تاریخنگاری رسمی در دورهٔ [مصطفی کمال] آتاتُرک این بود که به سومر و هیتیتها که هیچ دولتِ زندهای مدّعی آنان نبود ناخنکی کوتاه بزند که به هر حال، مشکلی غیرآکادمیکی ایجاد نمیکرد و آن هم پس از چند دهه فراموش شد. بهطور کلّی [مصطفی کمال] آتاتُرک، زبان و تاریخی را از نو تأسیس کرد و به همین دلیل به صفت «پدرِ تُرکها» شناخته میشود.
یعنی تُرکها بهعنوان یک ملیّت با [مصطفی کمال] آتاتُرک و با الغای خلافت، متولّد شدند. روشن است که درونِ دستگاهِ خلافت، فقط میتوان امّت بود نه ملّت. پس [مصطفی کمال] آتاتُرک در ۱۹۲۴ [میلادی] ملّتی نو با فرهنگ و تاریخی جدید ساخت.
امّا خاندانِ علیاف [در باکو] نسخهای کمهوش و مضحک در جعل و سرقتِ تاریخ است. شیوهٔ آنها برخلاف [مصطفی کمال] آتاتُرک، تأسیس نیست، سرقت است. انگار شاعری دورهگرد، غزلهای حافظ را دزدیده و به نام خود بخواند، همگان هم میدانند که غزلها، از آن حافظ است؛ امّا شاعر دورهگرد به قدری وقیح است که به کارش ادامه دهد.
این نوع نزدیک شدن به نوروز مثل آن است که کت و شلواری بر تَن میمون کنیم و از مردم انتظار داشته باشیم که به او احترام بگذارند، ولی نهتنها احترامی در کار نیست، بلکه موجب تفریح هم خواهد شد.
کشوری که مدّعی نوروز است، نخست باید گاهشماری ایرانی، مبتنی ماههای آن را بپذیرد، زیرا بدون پایان اسفند و آغاز فروردین، نوروز بیمعناست.
در اینجا (تصاویر پیوست) مایکل دورن، نویسنده خاندان علیاف که غرور امریکایی(!) را به چند دلار نفتی فروخته به کاملا هریس معترض شده که چرا نوروز را که جشنی غیرایرانی است به سبک ایرانی تبریک گفته [است]. یک ایرانشناس دانمارکی هم پاسخش را داده [است.]
@IranDel_Channel
@Jahan_Eshraghi
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
Telegram
ایراندل + | + IranDel
▫️ویژهنامه نوروزی یکهزار و چهارصد و سه "مرور | بررسی ادبیات معاصر ایران و جهان" منتشر شد:
: همکاران این شماره
جواد اسحاقیان | پروین سلاجقه | امیر مرعشی | میترا داور | امیر حسین تیکنی | بهرام اردبیلی | خونائو اوبالدو ریبیرو | علیرضا ذیحق | نعمت مرادی | پویا میرچی | ایرج عبادی | مه آ محقق | کیمیا بهاری | شهریار یعقوبیان | مانی خسروشاهی | مینا غلام نژاد | سمیه امینی راد | فهیمه جهانآبادی | آندره شنیه | پرسی بیش شلی
▫️شما میتوانید ویژهنامه نوروزی مجله مرور را از طریق این لینک مطالعه بفرمایید
▪️آستراخان کافه | مجالی برای همهوایی | کانالی برای راه یافتن به جهان سیال موسیقی و ادبیات
🌀| @astrakancafe
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
: همکاران این شماره
جواد اسحاقیان | پروین سلاجقه | امیر مرعشی | میترا داور | امیر حسین تیکنی | بهرام اردبیلی | خونائو اوبالدو ریبیرو | علیرضا ذیحق | نعمت مرادی | پویا میرچی | ایرج عبادی | مه آ محقق | کیمیا بهاری | شهریار یعقوبیان | مانی خسروشاهی | مینا غلام نژاد | سمیه امینی راد | فهیمه جهانآبادی | آندره شنیه | پرسی بیش شلی
▫️شما میتوانید ویژهنامه نوروزی مجله مرور را از طریق این لینک مطالعه بفرمایید
▪️آستراخان کافه | مجالی برای همهوایی | کانالی برای راه یافتن به جهان سیال موسیقی و ادبیات
🌀| @astrakancafe
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
خوشگلید امّا خالی هستید، برایتان نمیشود مُرد.
گفتگو ندارد که گل مرا هم فلان رهگذر گلی میبیند مثل شما. امّا او به تنهایی از همهی شما سر است چون فقط اوست که آبش دادهام، چون فقط اوست که زیر حبابش گذاشتهام، چون فقط اوست که با تجیر برایش حفاظ درست کردهام، چون فقط اوست که حشراتش را کشتهام (جز دو سهتایی که میبایست پروانه بشوند)، چون فقط اوست که پای گله گزاریها با خودنماییها و حتّا گاهی پی بُغ کردن و هیچی نگفتنهاش نشستهام، 'چون که او گل من است.'
📕 شازده کوچولو
👤 #آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@ajhvvan
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
گفتگو ندارد که گل مرا هم فلان رهگذر گلی میبیند مثل شما. امّا او به تنهایی از همهی شما سر است چون فقط اوست که آبش دادهام، چون فقط اوست که زیر حبابش گذاشتهام، چون فقط اوست که با تجیر برایش حفاظ درست کردهام، چون فقط اوست که حشراتش را کشتهام (جز دو سهتایی که میبایست پروانه بشوند)، چون فقط اوست که پای گله گزاریها با خودنماییها و حتّا گاهی پی بُغ کردن و هیچی نگفتنهاش نشستهام، 'چون که او گل من است.'
📕 شازده کوچولو
👤 #آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@ajhvvan
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
.
در تئوری میدانیم که زمین میچرخد، اما در عمل این را نمیبینیم و آسوده زندگیمان را میکنیم، چون زمینی که رویش گام میزنیم نمیجنبد. زمانِ زندگی نیز چنین است.
مارسل #پروست
کتاب: در جستجوی زمان از دست رفته
(در سایهی دوشیزگان شکوفا)
ترجمه: مهدی #سحابی
.#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
در تئوری میدانیم که زمین میچرخد، اما در عمل این را نمیبینیم و آسوده زندگیمان را میکنیم، چون زمینی که رویش گام میزنیم نمیجنبد. زمانِ زندگی نیز چنین است.
مارسل #پروست
کتاب: در جستجوی زمان از دست رفته
(در سایهی دوشیزگان شکوفا)
ترجمه: مهدی #سحابی
.#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
۱۰ کتابی که توسط ناشران رد شدند اما نویسندگانشان را میلیاردر کردند :
1.بر باد رفته اثر مارگارت میچل
به گفته نویسنده نوشتن این کتاب ۱۰ سال طول کشیده است. دستنوشتهی ۱۰۰۰ صفحهای میچل توسط بیش از ۳۸ ناشر رد شد اما سرانجام در سال ۱۹۳۶ توسط ناشری که از دوستان شوهرش بود به چاپ رسید و ظرف ۶ ماه پس از چاپ ۱ میلیون نسخه از آن به فروش رفت. مارگارت میچل توانست به خاطر این کتاب جایزه پولیتزر را از آن خود کند.
2.لولیتا اثر ولادیمیر نابوکوف
ناباکوف ۲ سال با مخالفت ناشرین روبهرو شد. سرانجام این کتاب در فرانسه به چاپ رسید و به عنوان بهترین کتاب قرن بیستم شناخته شد.
3. خدمتکار اثر کاترین استاکت
دستنویس رمان خدمتکار که توسط بیش از ۶۰ ناشر وآژانس ادبی رد شد. اما یک ناشر کوچک پذیرفت کتاب را چاپ کند و پس از سه هفته به عنوان پرفروشترین کتاب شناخته شد. تا به امروز بیش از ۵ میلیون نسخه از کتاب خدمتکار به فروش رسیده است.
4.سالار مگس ها اثر ویلیام گلدینگ
کتاب ویلیام گلدینگ با مخالفت ۲۱ ناشر روبهرو شد اما پس از چاپ موفق شد برنده جایزه نوبل شود. در ابتدا تنها ۳۰۰۰ نسخه از آن به فروش رفت اما دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۶ به یکی از پرفروشترین کتابها بدل شد و مجله تایم از آن به عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب موفق نام برد.
5.خاطرات آن فرانک اثر آن فرانک
این کتاب امروزه در لیست آثار حافظهی جهانی یونسکو به ثبت رسیده است؛ اما در زمان انتشار با مخالفت ۱۵ ناشر روبهرو شد. پدر آنه با هزینه شخصی کتاب را چاپ کرد و خیلی زود به یکی از پرفروشترین کتابهای عصر خود بدل شد.
6.کری اثر استفان کینگ
استفان کینگ در اکثر مواقع چنین پاسخی را از ناشران دریافت میکرد: ” ما هیچ علاقهای به انتشار داستانهای علمی تخیلی که آرمانشهرهای منفی را به تصویر میکشند نداریم.” اما کمی بعد کتابش چاپ شد و توانست بیش از یک میلیون نسخه بفروشد.
7.جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ
باخ ۱۸ مرتبه با مخالفت ناشران روبهرو شد. آنها میگفتند: ”کسی حاضر به خواندن کتابی دربارهی یک مرغ دریایی نمی شود، سوژه ی این کتاب احمقانه است.” اما پس از انتشار کتاب تنها در سال اول ۱ میلیون نسخه از آن به فروش رفت و ریچارد باخ را از یک خلبان سابق نیروی هوایی به یک نویسنده مشهور و خوشآوازه بدل کرد.
8.دفتر خاطرات نیکولاس اسپارکس
این داستان عاشقانه ۲۴ بار مورد مخالفت قرار گرفت. سرانجام در سال ۱۹۹۶ به چاپ رسید و در اولین هفته در صدر فهرست کتابهای تخیلی نیویورک تایمز قرار گرفت.
9. سرگذشت نارنیا اثر سی. اس لوئیس
لوئیس برای چاپ این مجموعه رمان تخیلی ۳۷ بار با مخالفت ناشران روبه رو شد تا اینکه یک کارگزار ادبی به نام جوفری بلیس به او کمک کرد تا کتابش را به چاپ برساند. تا به امروز بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه کتاب از این مجموعه به ۴۷ زبان دنیا ترجمه و به فروش رسیده است.
10. هری پاتر و سنگ جادو اثر جی. کی رولینگ
خانم رولینگ ۱۲ بار قبل از چاپ کتاب رمان خود با مخالفت رو به رو شد. بد نیست بدانید چاپ اول این کتاب در ۱۰۰۰ نسخه منتشر شد اما خیلی زود به یکی از پرفروش ترین کتاب های کودک و نوجوان دنیا بدل شد.
#جامعه_مدنی👇
@jamey_e_madani
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
1.بر باد رفته اثر مارگارت میچل
به گفته نویسنده نوشتن این کتاب ۱۰ سال طول کشیده است. دستنوشتهی ۱۰۰۰ صفحهای میچل توسط بیش از ۳۸ ناشر رد شد اما سرانجام در سال ۱۹۳۶ توسط ناشری که از دوستان شوهرش بود به چاپ رسید و ظرف ۶ ماه پس از چاپ ۱ میلیون نسخه از آن به فروش رفت. مارگارت میچل توانست به خاطر این کتاب جایزه پولیتزر را از آن خود کند.
2.لولیتا اثر ولادیمیر نابوکوف
ناباکوف ۲ سال با مخالفت ناشرین روبهرو شد. سرانجام این کتاب در فرانسه به چاپ رسید و به عنوان بهترین کتاب قرن بیستم شناخته شد.
3. خدمتکار اثر کاترین استاکت
دستنویس رمان خدمتکار که توسط بیش از ۶۰ ناشر وآژانس ادبی رد شد. اما یک ناشر کوچک پذیرفت کتاب را چاپ کند و پس از سه هفته به عنوان پرفروشترین کتاب شناخته شد. تا به امروز بیش از ۵ میلیون نسخه از کتاب خدمتکار به فروش رسیده است.
4.سالار مگس ها اثر ویلیام گلدینگ
کتاب ویلیام گلدینگ با مخالفت ۲۱ ناشر روبهرو شد اما پس از چاپ موفق شد برنده جایزه نوبل شود. در ابتدا تنها ۳۰۰۰ نسخه از آن به فروش رفت اما دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۶ به یکی از پرفروشترین کتابها بدل شد و مجله تایم از آن به عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب موفق نام برد.
5.خاطرات آن فرانک اثر آن فرانک
این کتاب امروزه در لیست آثار حافظهی جهانی یونسکو به ثبت رسیده است؛ اما در زمان انتشار با مخالفت ۱۵ ناشر روبهرو شد. پدر آنه با هزینه شخصی کتاب را چاپ کرد و خیلی زود به یکی از پرفروشترین کتابهای عصر خود بدل شد.
6.کری اثر استفان کینگ
استفان کینگ در اکثر مواقع چنین پاسخی را از ناشران دریافت میکرد: ” ما هیچ علاقهای به انتشار داستانهای علمی تخیلی که آرمانشهرهای منفی را به تصویر میکشند نداریم.” اما کمی بعد کتابش چاپ شد و توانست بیش از یک میلیون نسخه بفروشد.
7.جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ
باخ ۱۸ مرتبه با مخالفت ناشران روبهرو شد. آنها میگفتند: ”کسی حاضر به خواندن کتابی دربارهی یک مرغ دریایی نمی شود، سوژه ی این کتاب احمقانه است.” اما پس از انتشار کتاب تنها در سال اول ۱ میلیون نسخه از آن به فروش رفت و ریچارد باخ را از یک خلبان سابق نیروی هوایی به یک نویسنده مشهور و خوشآوازه بدل کرد.
8.دفتر خاطرات نیکولاس اسپارکس
این داستان عاشقانه ۲۴ بار مورد مخالفت قرار گرفت. سرانجام در سال ۱۹۹۶ به چاپ رسید و در اولین هفته در صدر فهرست کتابهای تخیلی نیویورک تایمز قرار گرفت.
9. سرگذشت نارنیا اثر سی. اس لوئیس
لوئیس برای چاپ این مجموعه رمان تخیلی ۳۷ بار با مخالفت ناشران روبه رو شد تا اینکه یک کارگزار ادبی به نام جوفری بلیس به او کمک کرد تا کتابش را به چاپ برساند. تا به امروز بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه کتاب از این مجموعه به ۴۷ زبان دنیا ترجمه و به فروش رسیده است.
10. هری پاتر و سنگ جادو اثر جی. کی رولینگ
خانم رولینگ ۱۲ بار قبل از چاپ کتاب رمان خود با مخالفت رو به رو شد. بد نیست بدانید چاپ اول این کتاب در ۱۰۰۰ نسخه منتشر شد اما خیلی زود به یکی از پرفروش ترین کتاب های کودک و نوجوان دنیا بدل شد.
#جامعه_مدنی👇
@jamey_e_madani
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
#روایت_خبر
آشنایی با اسطوره های یونان
مدرس :حسین عباس زاده
نویسنده و منتقد
🔷ده جلسه
برای اطلاع از نحوه ثبت نام لطفا به شماره زیر فقط پیامک
۰۹۱۵۲۳۰۸۱۰۴
و یا به تلگرام
@cheshmehdelshodeganpv
پیام بدهید.
🕰شروع دوره از فروردین ۱۴۰۳
چهارشنبه ها ساعت ۱۷
مکان :حاشیه بلوار وکیل آباد بین ۱۸ و ۲۰ پ ۳۸۶ مجموعه فرهنگی چشمهی دلشدگان
ما را دنبال کنید در:
@adabi_revayat
http://revayatedastan.ir
https://instagram.com/anjoman_revayat?igshid=r5pq8xt5gtxm
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
آشنایی با اسطوره های یونان
مدرس :حسین عباس زاده
نویسنده و منتقد
🔷ده جلسه
برای اطلاع از نحوه ثبت نام لطفا به شماره زیر فقط پیامک
۰۹۱۵۲۳۰۸۱۰۴
و یا به تلگرام
@cheshmehdelshodeganpv
پیام بدهید.
🕰شروع دوره از فروردین ۱۴۰۳
چهارشنبه ها ساعت ۱۷
مکان :حاشیه بلوار وکیل آباد بین ۱۸ و ۲۰ پ ۳۸۶ مجموعه فرهنگی چشمهی دلشدگان
ما را دنبال کنید در:
@adabi_revayat
http://revayatedastan.ir
https://instagram.com/anjoman_revayat?igshid=r5pq8xt5gtxm
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
خودت را بشناس!
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکی نبود. توی ده شلمرودِ غربی، مردی بود به نام خداداد. جونم براتون بگه که خداداد از بچگی آرزو داشت بزرگترین فیلسوف دنیا بشه. نشست کتاب خوند، مدرک گرفت، زبان یاد گرفت، استاد شد، مدتی از استادی خود شاد شد، اما نشد. بزرگترین فیلسوف که سهله کوچیکترین هم نشد. هی نمیفهمید. فقط چیزایی حفظ کرده بود و تحویل بقیه میداد که حفظ کنن. این مطالب آخرش چی میخوان بگن؟ نفهمید. هر کی یه جور توضیحشون میداد. متن زیاد بود. مسائل فراوون. چشم باز کرد دید هی دل غافل پنجاه سالگیو رد کرد. مشکلی تو قفسه سینهاش داشت و دردش که دیگه شدید میشد فهمید به زودی ریق رحمتم سر میکشه. نشست رو مبلش با خودش گفت «هیییی! دیدی خداداد! چیزی نفهمیدی خداداد!». بعد رفت تو فکر. سئوالی مخ خداداد رو مشغول کرد: «من چرا نمیفهمم؟ اصلاً فهمیدن چیه؟ چیو میشه میفهمید؟ چیو نمیشه فهمید؟ با چی میشه فهمید؟ تا کجا میشه فهمید؟ و ...». همینجوری خداداد قلمو برداشت شروع کرد به نوشتن درباره خود فهمیدنش. دیگه نمیخواست برای دنیا بنویسه. فقط برای خودش مینوشت که بفهمه چرا نمیفهمه. دیگه حتی دربارهی دنیا هم ننوشت دربارهی خودش نوشت. نوشت نوشت نوشت نوشت نوشت. تموم که شد روشون نوشت: "نقد عقل محض". به خودش که اومد تازه فهمید که دنیایی اون بیرون فهمیده که یک نفر خودشو فهمید.
.........................
«هیچ کس از مرگ زیان نیافت، جز آنکس که جهانی او را در مقام کسی که نتوانست خودش را بشناسد، خوب میشناخت» (رنه دکارت، جملهاش برای سنگ مزارش)
علینجات غلامی
https://hottg.com/marzockacademy
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکی نبود. توی ده شلمرودِ غربی، مردی بود به نام خداداد. جونم براتون بگه که خداداد از بچگی آرزو داشت بزرگترین فیلسوف دنیا بشه. نشست کتاب خوند، مدرک گرفت، زبان یاد گرفت، استاد شد، مدتی از استادی خود شاد شد، اما نشد. بزرگترین فیلسوف که سهله کوچیکترین هم نشد. هی نمیفهمید. فقط چیزایی حفظ کرده بود و تحویل بقیه میداد که حفظ کنن. این مطالب آخرش چی میخوان بگن؟ نفهمید. هر کی یه جور توضیحشون میداد. متن زیاد بود. مسائل فراوون. چشم باز کرد دید هی دل غافل پنجاه سالگیو رد کرد. مشکلی تو قفسه سینهاش داشت و دردش که دیگه شدید میشد فهمید به زودی ریق رحمتم سر میکشه. نشست رو مبلش با خودش گفت «هیییی! دیدی خداداد! چیزی نفهمیدی خداداد!». بعد رفت تو فکر. سئوالی مخ خداداد رو مشغول کرد: «من چرا نمیفهمم؟ اصلاً فهمیدن چیه؟ چیو میشه میفهمید؟ چیو نمیشه فهمید؟ با چی میشه فهمید؟ تا کجا میشه فهمید؟ و ...». همینجوری خداداد قلمو برداشت شروع کرد به نوشتن درباره خود فهمیدنش. دیگه نمیخواست برای دنیا بنویسه. فقط برای خودش مینوشت که بفهمه چرا نمیفهمه. دیگه حتی دربارهی دنیا هم ننوشت دربارهی خودش نوشت. نوشت نوشت نوشت نوشت نوشت. تموم که شد روشون نوشت: "نقد عقل محض". به خودش که اومد تازه فهمید که دنیایی اون بیرون فهمیده که یک نفر خودشو فهمید.
.........................
«هیچ کس از مرگ زیان نیافت، جز آنکس که جهانی او را در مقام کسی که نتوانست خودش را بشناسد، خوب میشناخت» (رنه دکارت، جملهاش برای سنگ مزارش)
علینجات غلامی
https://hottg.com/marzockacademy
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
Telegram
آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
کانال فلسفه وهنر مارزوک
داشتن دوست خوب
غم را از بین نمیبرد،
اما کمک می کند محکم سرپا باشیم
درست مثل چتر خوب که
باران را متوقف نمی کند
اما کمک میکند
راحت زیر باران قدم بزنیم.
✍🏽 #ویکتور_هوگو
#آفرینش را به دوستان خود معرفی کنید. 👇
@afarineshdastan
@afarineshdastan
غم را از بین نمیبرد،
اما کمک می کند محکم سرپا باشیم
درست مثل چتر خوب که
باران را متوقف نمی کند
اما کمک میکند
راحت زیر باران قدم بزنیم.
✍🏽 #ویکتور_هوگو
#آفرینش را به دوستان خود معرفی کنید. 👇
@afarineshdastan
@afarineshdastan
مجلهی مهری(ویژهنامهی ادبیات و روانکاوی آنتی مانتال) منتشر شد.
برای خرید این مجله به پیج نشر مهری پیام دهید یا از طریق ایمیل [email protected]
یا به شماره زیر در واتسآپ پیام دهید.
۰۰۴۴۷۴۷۵۴۶۲۰۶۴
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
برای خرید این مجله به پیج نشر مهری پیام دهید یا از طریق ایمیل [email protected]
یا به شماره زیر در واتسآپ پیام دهید.
۰۰۴۴۷۴۷۵۴۶۲۰۶۴
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
هلنا: از اینکه داری پیر میشی ناراحت نیستی؟
ایزاک: معلومه که نه، همه چیز داره بدتر میشه. آدمای بدتر، هوای بدتر، جنگ های بدتر و ...خوشحالم که دارم میمیرم.
●فانی و الکساندر
●نویسنده و کارگردان: اینگمار برگمان
#دیالوگ
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
ایزاک: معلومه که نه، همه چیز داره بدتر میشه. آدمای بدتر، هوای بدتر، جنگ های بدتر و ...خوشحالم که دارم میمیرم.
●فانی و الکساندر
●نویسنده و کارگردان: اینگمار برگمان
#دیالوگ
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
📖 تکه متن
بعد از هیتلر، همهی آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن آورده است؛ اما یک چیز نابود شدهی اساسی بود که هرکسی نمیفهمید و آن، خیانت هیتلر به کلمات بود.
خیلی از کلمات شریف، دیگر معنی خود را از دست داده بودند، پوچ و مسخره شده بودند. عوض شده بودند. آشغال شده بودند.
کلماتی مانندِ آزادی، آگاهی، پیشرفت و عدالت.
✍ هاینریش بل
از کتاب " آدم کجا بودی؟"
📚 @nostalgiq
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
بعد از هیتلر، همهی آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن آورده است؛ اما یک چیز نابود شدهی اساسی بود که هرکسی نمیفهمید و آن، خیانت هیتلر به کلمات بود.
خیلی از کلمات شریف، دیگر معنی خود را از دست داده بودند، پوچ و مسخره شده بودند. عوض شده بودند. آشغال شده بودند.
کلماتی مانندِ آزادی، آگاهی، پیشرفت و عدالت.
✍ هاینریش بل
از کتاب " آدم کجا بودی؟"
📚 @nostalgiq
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
Forwarded from آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
4_5765162286779996413.pdf
2.2 MB
📚 Soul, Mind and Brain from Descartes to Cognitive Science
کتاب روح، ذهن و مغز از دکارت تا علوم شناختی
https://hottg.com/marzockacademy
کتاب روح، ذهن و مغز از دکارت تا علوم شناختی
https://hottg.com/marzockacademy
https://www.ibna.ir/news/508555/%D8%B3%D8%B1%D8%AE-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%BA%D9%88%D8%B7%D9%87-%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE
منتشر شده در خبرگزاری کتاب ایران ( #ایبنا )
در مورد کتاب " سرخ و سیاه " _ روایت انسانی غوطهور در تاریخ _
نوشته #استاندال نویسنده فرانسوی و با ترجمهی #عبداله_توکل و #مهدی_سحابی
به قلم #سید_احسان_مصطفی_زاده
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
منتشر شده در خبرگزاری کتاب ایران ( #ایبنا )
در مورد کتاب " سرخ و سیاه " _ روایت انسانی غوطهور در تاریخ _
نوشته #استاندال نویسنده فرانسوی و با ترجمهی #عبداله_توکل و #مهدی_سحابی
به قلم #سید_احسان_مصطفی_زاده
#آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
ایبنا
«سرخ و سیاه»؛ روایت انسانی غوطهور در تاریخ
خراسانرضوی- کتاب «سرخ و سیاه» زاده واقعیت است و به زبان دیگر میتوان گفت این حوادث مختلفی که جان داستان را به وجود میآورد ماجرایی است که واقعیت برایش فراهم آورد.
✅ فراخوان هشتمین جشنواره طنز و رسانه (طنزپهلو) یادمان کیومرث صابری فومنی (گلآقا) منتشر شد
🖇 تا ۳۱ فروردین ۱۴٠۳
🖇 برای ارسال آثار و اطلاعات بیشتر:
http://tanz.pressfestival.ir
https://www.isna.ir/news/1403010703000/
@Simurgh_Dastan
#ادبیات #طنز #فراخوان_طنز_قند_پهلو. #قند_پهلو #گل_آقا #کیومرث_صابری_فومنی
#آفرینش 👇
@afarineshdastan
@afarineshdastan
🖇 تا ۳۱ فروردین ۱۴٠۳
🖇 برای ارسال آثار و اطلاعات بیشتر:
http://tanz.pressfestival.ir
https://www.isna.ir/news/1403010703000/
@Simurgh_Dastan
#ادبیات #طنز #فراخوان_طنز_قند_پهلو. #قند_پهلو #گل_آقا #کیومرث_صابری_فومنی
#آفرینش 👇
@afarineshdastan
@afarineshdastan
🔸ناممکنی مرگ- در مورد خودکشی🔸
تماس مستقیم با مرگ نیازمند مرگ کسی است که وارد این تماس می شود. هیچ کس نمی تواند مرگ خود را تجربه کند. بنابراین تنها رابطه ی ممکن با مرگ به واسطه ی یک تصویر یا عکسی است که بازنمایی یک حضور نیست. زیرا مرگ موضوع ادراک یا شهود نمیتواند باشد. بنابراین بازنمایی مرگ همیشه یک بازنمایی بد و نامتناسب خواهد بود، بازنمایی یک غیبت. ما حقیقت دهشتناک دیونیزوسی را در پس صورت زیبا و تحمل پذیر آپولونی میپوشانیم. به این ترتیب، از یک طرف می توانیم به پایان ناپذیری مرگ نگاهی بیاندازیم و از طرف دیگر با صورت و نقاب نهادن بر آنچه که صورتی ندارد از آن در امان مانیم. ارتباط ما با مرگ همیشه ناکافی و ناقص است. از آنجا که هیچ کس قادر به تجربه ی مرگ خود نیست و علاوه بر آن مرگ ابژه ی یک عمل هدفمند و قصدیت دار نمی تواند باشد و از ساختارهای ملازم noematic-noetico پدیدارشناسی می گریزد، بنابراین پدیدارشناسی مردن وجود ندارد.
بلانشو برای توضیح ناممکن بودن مرگ - که لویناس آن را بی دررو بودن هستی می نامد - به بررسی خودکشی می پردازد، زیرا به نظر می رسد لحظه ی نهایی که در آن بر مرگ به عنوان یک امکان میتوان فائق آمد همین مورد است.
خودکشی لحظهای است که در آن کسی که خود را میکشد، مرده بودن را انتخاب میکند و با این امر او میخواهد که بر مرگ نیز چیره شود. چنین شخصی بر توفق خود بر چیره شدن بر مرگ صحه میگذارد و آن را تایید می کند. مرگ یعنی نخواستن. عمل خودکشی دقیقا بیان کننده و تایید کننده ی بالاترین قدرت در شخصی است که مرتکب آن میشود. به همین دلیل است که، کسی که خود را می کشد برای مردن بسیار نیرومند است. مردن هیچ نیازی به قدرت یا عمل کردن ندارد. ضعف و انفعال بی نهایت لازمه مرگ است در حالی که خودکشی نهایت عمل و فعلیت است:
"میل خودکشی بسیار قوی و امیدوارانه است زیرا، مرگ را به عنوان عمل یک "من " در جایی ادراک می کند که "من" و اعمال آن دیگر نفوذ و اعتباری ندارند.
( موریس بلانشو، فضای ادبیات، ۱۰۳)
برخلاف کسی که در واقع زندگی میکند و مرتکب خودکشی نمی شود زمان گذرنده را تایید می کند - خودکشی میخواهد زمان را در حال زنده ی ابدیت در لحظه مرگ جمع کند - و در زمان مندی مردن خانه میکند، در زمان مردن جایی که پوست چروک میخورد، و صدایی از خرد شدن استخوان ها به گوش نمی رسد. چنین شخصی زمان ندارد، هیچ حالی که بر آن خود را برای مردن در آغوش کشد".
(موریس بلانشو، فضای ادبیات، ۱۰۳)
ادبیات و مرگ/ موریس بلانشو؛رودولف گشه؛ پل دی مان/ترجمه؛ لیلا کوچک منش/صفحه ۳۹-۴۰-۴۱
@totemmag
#ادبیات #توتم #موریس_بلانشو #آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
تماس مستقیم با مرگ نیازمند مرگ کسی است که وارد این تماس می شود. هیچ کس نمی تواند مرگ خود را تجربه کند. بنابراین تنها رابطه ی ممکن با مرگ به واسطه ی یک تصویر یا عکسی است که بازنمایی یک حضور نیست. زیرا مرگ موضوع ادراک یا شهود نمیتواند باشد. بنابراین بازنمایی مرگ همیشه یک بازنمایی بد و نامتناسب خواهد بود، بازنمایی یک غیبت. ما حقیقت دهشتناک دیونیزوسی را در پس صورت زیبا و تحمل پذیر آپولونی میپوشانیم. به این ترتیب، از یک طرف می توانیم به پایان ناپذیری مرگ نگاهی بیاندازیم و از طرف دیگر با صورت و نقاب نهادن بر آنچه که صورتی ندارد از آن در امان مانیم. ارتباط ما با مرگ همیشه ناکافی و ناقص است. از آنجا که هیچ کس قادر به تجربه ی مرگ خود نیست و علاوه بر آن مرگ ابژه ی یک عمل هدفمند و قصدیت دار نمی تواند باشد و از ساختارهای ملازم noematic-noetico پدیدارشناسی می گریزد، بنابراین پدیدارشناسی مردن وجود ندارد.
بلانشو برای توضیح ناممکن بودن مرگ - که لویناس آن را بی دررو بودن هستی می نامد - به بررسی خودکشی می پردازد، زیرا به نظر می رسد لحظه ی نهایی که در آن بر مرگ به عنوان یک امکان میتوان فائق آمد همین مورد است.
خودکشی لحظهای است که در آن کسی که خود را میکشد، مرده بودن را انتخاب میکند و با این امر او میخواهد که بر مرگ نیز چیره شود. چنین شخصی بر توفق خود بر چیره شدن بر مرگ صحه میگذارد و آن را تایید می کند. مرگ یعنی نخواستن. عمل خودکشی دقیقا بیان کننده و تایید کننده ی بالاترین قدرت در شخصی است که مرتکب آن میشود. به همین دلیل است که، کسی که خود را می کشد برای مردن بسیار نیرومند است. مردن هیچ نیازی به قدرت یا عمل کردن ندارد. ضعف و انفعال بی نهایت لازمه مرگ است در حالی که خودکشی نهایت عمل و فعلیت است:
"میل خودکشی بسیار قوی و امیدوارانه است زیرا، مرگ را به عنوان عمل یک "من " در جایی ادراک می کند که "من" و اعمال آن دیگر نفوذ و اعتباری ندارند.
( موریس بلانشو، فضای ادبیات، ۱۰۳)
برخلاف کسی که در واقع زندگی میکند و مرتکب خودکشی نمی شود زمان گذرنده را تایید می کند - خودکشی میخواهد زمان را در حال زنده ی ابدیت در لحظه مرگ جمع کند - و در زمان مندی مردن خانه میکند، در زمان مردن جایی که پوست چروک میخورد، و صدایی از خرد شدن استخوان ها به گوش نمی رسد. چنین شخصی زمان ندارد، هیچ حالی که بر آن خود را برای مردن در آغوش کشد".
(موریس بلانشو، فضای ادبیات، ۱۰۳)
ادبیات و مرگ/ موریس بلانشو؛رودولف گشه؛ پل دی مان/ترجمه؛ لیلا کوچک منش/صفحه ۳۹-۴۰-۴۱
@totemmag
#ادبیات #توتم #موریس_بلانشو #آفرینش
@afarineshdastan
@afarineshdastan
HTML Embed Code: