Channel: [تکست غم]
دردها کمتر میشن و از زخمها فقط یه جای محو روی وجودمون میمونه که بهمون یاداوری میکنه چی بهمون گذشته. اون روزا می‌تونیم مثل مگان دیواین بگیم:
اما تشکری بی‌پایان به خودم مدیونم،به کسی که بودم، کسی که زندگی کرد با اینکه نمی‌خواست.
اما تشکری بی‌پایان به خودم مدیونم،به کسی که بودم، کسی که زندگی کرد با اینکه نمی‌خواست.
گاهی اوقات بر سر راه ِ آدمیزاد آدم هایی قرار می گیرند که فراتر از یک دوست معمولی هستند، که می شود با آنها به هر چیز احمقانه ای بخندی...
دوست هایی هستند در زندگی که بی دغدغه، می شود بدون نقاب بر صورت با آنها معاشرت کرد، میشود یادت برود که میزبانی یا میهمان جایی که هستی خانه ی اوست یا خانه ی خودت..حتی می شود ناگفته های دلت، آنهایی که جرات گفتنش به خودت را هم نداری بهشان بگویی و مطمئن باشی می شنوند و نشنیده می گیرند ...
دوست هایی هستند در زندگی که بی دغدغه، می شود بدون نقاب بر صورت با آنها معاشرت کرد، میشود یادت برود که میزبانی یا میهمان جایی که هستی خانه ی اوست یا خانه ی خودت..حتی می شود ناگفته های دلت، آنهایی که جرات گفتنش به خودت را هم نداری بهشان بگویی و مطمئن باشی می شنوند و نشنیده می گیرند ...
تو بهش میگی نشخوار فکری یا overthink ولی عبدالوهاب الرفاعی خیلی جالب میگه:
حروب كثيرة في رأسي وأنا قتيلها الوحيد!
در سرم جنگ‌های بسیاری‌ست و تنها کشته‌اش منم!
حروب كثيرة في رأسي وأنا قتيلها الوحيد!
در سرم جنگ‌های بسیاری‌ست و تنها کشته‌اش منم!
HTML Embed Code: