Channel: تیکه سنگین
و در پایان، همین که به رنج من رضایت دادی، کافی بود تا بفهمم: «هرگز دوستم نداشتی.»
با احترام از نزدیک تا دور به هیچ وجه با من در مورد افراد صحبت نکنید، نه زمانش رو دارم و نه در شخصیت من و شماست، هر کسی هم در مورد من بیمهری داره به گوش من نرسونید اگه در توان و وجودش باشه خودش با من در میون میزاره، اگه محبتی هم باشه خودشون بیواسطه ابراز میکنند.
در جواب تمام «خوبی؟» ها دلم میخواد بگم نه، دارم تجزیه میشم، دارم ذره ذره آب میشم، دارم آروم آروم از بین میرم، کلافه و خسته و ناتوانم، دارم جون میدم، دارم کم میارم، اما معمولا با یه «آره تو خوبی؟» کارو در میارم.
من دیگه حوصله فهموندن خودم به تورو ندارم. خودت برو ببین بقیه برات من میشن یا نه.
آخرین مرحلهی ناامیدی دخترها اینجوریه که فکر میکنن شاید به اندازهی کافی دوستداشتنی نیستن.
آدمهایی که ناراحتیشون رو به روت نمیارن، هیچی نمیگن و دعوا نمیکنن، همونایین که یهدفعه قیدِ همه چیز و میزنن و یهویی میرن.
یه چیزی تو رابطه هست به اسم خستگی، یعنی شما توجه و احترتم کافی رو تو رابطه دریافت نمیکنی، اونقدری که باید خوشحال نیستی، متداوما دلخور میشی و از دلت در نمیاد، چیزهای کوچیک رو مخت میره و درست نمیشه و یه روز از دست طرف مقابلت خسته میشی، در نهایت با اینکه دوستش داری کم کم ازش فاصله میگیری.
پارتنر خوب اینطوریه که همش حالت خوبه، مودت خوبه، میخندی، خوشحالی، انرژیهای منفی زندگیت رو میگیره، اعتماد به نفس داری و دائم داری پیشرفت میکنی.
خوشحالم چون مرحله پذیرش درونم قوی شده، مثلا از ته اعماق وجودم واسه یه موضوعی غصه میخورم ولی آخرش اشکهام رو پاک میکنم، لبخند میزنم و قبول میکنیم.
از اونهایی که رفتارشون با همه یکسان نیست خوشم میاد، چون این حس رو به آدم میدن که برای خودشون ارزش قائلن و میدونن با کی باید چه رفتاری داشته باشن و چطور حرف بزنن.
اون کسی که باعث شد در تاریکترین قسمت روحت احساس روشنایی کنی، کسیه که نباید از دستش بدی.
وقتی پیامهای قدیمی رو میخونی و متوجه میشی که اون اصلا یه دروغگوی حرفهای نبوده، بلکه این تو بودی که یه احمقِ حرفهای بودی.
وقتی داشتین کسی رو تجربه میکردید،
خیلی مواظب باشید شاید اون داشت شما رو زندگی میکرد…
خیلی مواظب باشید شاید اون داشت شما رو زندگی میکرد…
انقدر جاها هست که هنوز نرفتم، انقدر کارها مونده که هنوز نکردم، انقدر غذا مونده که هنوز تست نکردم، انقدر آدم مونده که هنوز باهاشون آشنا نشدم، انقدر آرزوهای قشنگ هست که هنوز بهشون نرسیدم، اونوقت چیشده که پیش خودت فکر کردی اگه بذاری بری قراره دنیای من به آخر برسه؟
HTML Embed Code: