TG Telegram Group Link
Channel: Renani Mohsen / محسن رنانی
Back to Bottom
.
گزارش به مخاطبان
👈 و بازپخش فایل‌های صوتی قصه توتوچان


جمعه هفته گذشته مجموعه فایل‌های صوتی و نسخه پی‌دی‌اف قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) را معرفی کردم و توصیه کردم که این کتاب را همه بخوانند یا بشنوند و به هر کس با کودک سروکار دارد نیز توصیه کنند که بشنود و بخواند (این‌جا را ببینید). نکته جالب برای من این بود که معمولا مطالب غیرسیاسی‌ منتشر شده در کانال تلگرامی‌ام خیلی کمتر و کندتر از نوشته‌های سیاسی مورد استقبال قرار می‌گرفت. این اولین بار است که یک مطلب غیرسیاسی در این کانال، آن هم در حوزه تربیت و کودکی، با سرعت و حجمی بیش از بیشتر نوشته‌های سیاسی‌ مورد توجه قرار گرفته است. تعداد بازدید از مطلب در همان ۲۴ ساعت اول به حدود ۴۰ هزار رسید و اکنون ظرف یک هفته به حدود ۷۳ هزار رسیده است. بیش از ۳۳۰۰ بازفرست مستقیم به گروههای خصوصی داشته است و ۶۰ کانال عمومی نیز آن فرسته را عینا بازپخش کرده‌اند. این غیر از دهها کانال عمومی دیگری است که عین مطلب را کپی کرده و در کانال منتشر کرده‌اند. امیدوارم این روند ادامه یابد و این کتاب به دست همه معلمان و همه خانواده‌های ایرانی دارای کودک برسد.

برای من، که در حوزه روشنفکری اسبم مرده است، این تجربه خیلی امیدوار کننده بود. توجه به حوزه کودکی و توسعه و استقبال از مطلبی در این حوزه، نشانه مبارکی است که جامعه دارد کم‌کم به اهمیت مسائل بنیادینی مثل حوزه آموزش و کودکی حساسیت نشان می‌دهد. این برای من بسیار انگیزه بخش است تا تمرکز بیشتری بر حوزه‌های «کودکی و توسعه» و «تربیت و توسعه» داشته باشم. از همه مخاطبان و مدیران کانال‌ها و صفحه‌ها و گروههای مجازی که به معرفی این کتاب همت گماشتند سپاسگزارم.

برخی از مخاطبان نیز درخواست کردند که اصل فایل‌های صوتی و فایل پی‌دی‌اف کتاب را همین جا در کانال تلگرامی بازپخش کنم تا به راحتی بتوانند برای دیگران بفرستند و امکان ذخیره آنها در تلگرام یا در گوشی همراه نیز فراهم شود تا شنیدن آن را ساده‌تر کند. در پاسخ به این درخواست، مجموعه‌ فایل‌های صوتی کتاب «مدرسه رویائی» همراه با فایل پی‌دی‌اف آن در زیر این فرسته، تقدیم می‌شود.

محسن رنانی / ۲۶ آبان ۱۴۰۲
-------------

پیوند به فایل‌های صوتی کتاب

پیوند به فایل پی‌دی‌‌اف کتاب

پیوند به مقدمه صوتی محسن رنانی بر کتاب

پیوند به مقدمه نوشتاری محسن رنانی بر کتاب

پیوند به سایت پویش فکری توسعه برای تهیه نسخه چاپی کتاب
.
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 00
مقدمه صوتی محسن رنانی


https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 0
مقدمه صوتی کتاب


https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 1
صوت بخش اول کتاب


https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 2
صوت بخش دوم کتاب


https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 3
صوت بخش سوم کتاب


https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 4
صوت بخش چهارم کتاب


https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 5
صوت بخش پنجم کتاب

https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 6
صوت بخش ششم کتاب

https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 7
صوت بخش هفتم کتاب

https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 8
صوت بخش هشتم کتاب


https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 9
صوت بخش نهم کتاب

https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 10
صوت بخش دهم کتاب

https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
Audio
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی) = 11
صوت بخش یازدهم (پایانی) کتاب


https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
madreshye-royaei-ba-moghadame-dr-renani-v2.pdf
4.2 MB
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی)
فایل PDF کامل کتاب

https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
madreshye-royaei-moghadame-dr-renani.pdf
189.3 KB
قصه توتوچان (کتاب مدرسه رویائی)
مقدمه نوشتاری محسن رنانی بر کتاب


https://hottg.com/Renani_Mohsen/574
.
.
ویژه ‌تنان ایرانی، زندانیان غفلت جمعی
(به مناسبت روز جهانی معلولان)

همه ما کاستی‌های رفتاری و روانی داریم. یکی زود عصبانی می‌شود، یکی زود می‌رنجد، یکی شکاک است، یکی خیلی کمال‌گراست، یکی درونگراست و یکی تاب‌آوری‌اش پایین است. اما ما هیچگاه به خاطر این ویژگی‌ها به چنین افرادی صفت معلول نمی دهیم. اگر انسان را ترکیبی از جسم و روان بدانیم و اگر بخش اعظم انسان‌بودگی‌ ما در روانمان جریان دارد نه در جسم‌مان، معلوم نیست چرا اگر کسی اختلالی در شخصیتش داشته باشد و در واقع معلولیتی در رفتارش باشد او را معلول نمی نامیم؛ اما اگر کسی یکی از اعضای بدنش به خوبی کار ندهد او را معلول می دانیم. به گمان من معلولیت شخصیتی و روانی خیلی سخت‌تر و دشوارتر، و گاهی برای زندگی پرهزینه تر، از معلولیت جسمی است.

به‌نظرم عامدانه، و با احتمال اندک،‌ سهل‌انگارانه،‌ هیچ آمار دقیقی وجود ندارد،‌ نه از جمعیت اهل سنت ایران و نه از تعداد ویژه‌تنان (معلولان) ایران. اما به نظر می‌رسد اگر جمعیت همه ایرانیانِ پیرو ادیان و مذاهبی غیر از مذهب رسمی کشور را به عنوان بزرگترین اقلیت کشور در نظر بگیریم، ایرانیان ویژه‌تن دومین اقلیت مورد ظلم و تبعیض جمعی در ایران هستند. ظلم جمعی یعنی ظلم نزدیکان، جامعه و حکومت.

بسیاری از کارهایی که ظاهرا برای حمایت از ویژه‌تنان ایرانی انجام داده‌ایم بیشتر از جنس رفع تکلیف یا کار تبلیغاتی بوده است. برای مثال، ظاهرا در کنار ورودی اداره برای آنها رمپ گذاشته‌ایم اما شیبِ آن، چنان زیاد است که حتما دو نفر باید کمک کنند تا ویلچر بالا برود. دستشویی فرنگی مخصوص معلولان گذاشته‌ایم اما امکان این که در داخل دستشویی، ویلچر در کنار چینی توالت قرار گیرد وجود ندارد. بسیاری از کودکان ویژه‌تن به مدرسه نمی‌روند چون امکانات رفت‌و‌آمد بدون مشقت ندارند و در مدرسه امکانات مناسب آنان وجود ندارد و این کودکان نیز نمی‌خواهند برای هر کاری،‌ از آب خوردن تا دستشویی رفتن، از همکلاسی‌هایشان کمک بگیرند. بیشتر ایرانیان ویژه‌تن قربانیان و بلکه زندانیان مشترک جامعه و حکومتند. نگاه غلط به ویژه‌تنی در فرهنگ ایرانی، ناکارامدی نظام اداری و بی کفایتی متولیان این حوزه‌ دست به دست هم داده و بخش بزرگی از ویژه‌تنان ایران را گرفتار زندان خانگی کرده است. میلیون‌ها ایرانی ویژه‌تن، گاه برای هفته‌‌ها، از خانه بیرون نمی‌‌آیند چون بیرون آمدن برایشان جز رنجش روحی و خستگی جسمی، دستاوردی ندارد.

سرشماری دقیقی از آنها نداریم، اما با مقایسه آمارهای متنوع و غیرمستندی که در منابع داخلی و خارجی منتشر شده است می‌توان گفت که در ایران بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون ویژه‌تن داریم (شامل افراد کم‌توان جسمی و حرکتی، نابینایان،‌ ناشنوایان، افراد دارای مشکلات ذهنی و جانبازان جنگ تحمیلی. بر اساس تعاریف جهانی حتی افراد دچار مشکلات روانی، آسم و میگرن نیز جزء ویژه‌تنان محسوب می‌شوند).

امروز «روز جهانی ویژه‌تنی» است. دوست دارم در این روز کتابی که دو نفر از پژوهشگران ویژه‌تن پویش‌فکری توسعه ترجمه کرده‌اند و به پیشنهاد من به جای «اقتصاد معلولیت» نام «اقتصاد ویژه‌تنی» را برای آن برگزیده‌اند معرفی کنم. واژگانی که تاکنون درباره این انسان‌های ویژه و منحصربه فرد به کار می‌رفته است، «معلول» یا «کم‌توان» بوده است. در مقدمه این کتاب توضیح داده‌‌ام که چرا بسیاری از ما انسانهای ظاهرا سالم، از بسیاری از آنان که معلول می‌خوانیم‌شان، معلول‌تریم. بنابراین پیشنهاد داده‌ام که از این پس به جای صفت «معلول» یا «کم‌توان» آنها را «ویژه‌ تن» بخوانیم.

مقدمه من بر این کتاب و صفحه تهیه اصل کتاب و نیز فایل پی‌دی‌اف دو کتاب خیلی مفید دیگر در حوزه ویژه‌تنی، در پیوند‌هایی که در زیر آمده است در دسترس است.

تصمیم بگیریم چشم‌ها را بشوییم و از این پس مسائل هموطنان ویژه‌تن را جور دیگری ببینیم و نسبت‌ به آنها حساسیت ویژه‌ای داشته‌ باشیم.

محسن رنانی / ۱۲ آذر ۱۴۰۲
***

پیوند به مقدمه محسن رنانی بر کتاب «اقتصاد ویژه‌ تنی»:
https://renani.net/texts/renani-introduction/renani-introduction-to-the-book-eghtesade-vijetani/

اصل کتاب «اقتصاد ویژه‌تنی» را نیز می‌توانید در پیوند زیر تهیه کنید:
https://pooyeshfekri.com/product/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%AA%D9%86%DB%8C/

کتاب‌های زیر نیز برای آگاهی بخشی عمومی در حوزه مسائل و مشکلات ویژه‌تنی در ایران بسیار مفید هستند (من شناختی از نویسندگان این کتاب‌ها ندارم، اما محتوای این دو کتاب را بسیار آگاهی‌بخش یافتم. معرفی این کتاب ها به معنای تایید جهت گیری اجتماعی و سیاسی نویسنده یا ناشر آنها نیست):

«جسمیت و قدرت؛‌ مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی» :
https://hottg.com/RenaniMohsen/41

«من هم به اندازه شما انسانم»:
https://hottg.com/RenaniMohsen/42
.
.
https://hottg.com/RenaniMohsen/45


بگوییم «ویژه‌تن»

دوستی پیام یکی از هموطنان ویژه‌تن را برای من فرستاده است که از انتخاب و جایگزینی واژه «ویژه‌تن» به جای «معلول» ابراز خرسندی و سپاسگزاری کرده است. پیا‌م‌های متنی دیگری نیز برای ابراز رضایت از انتخاب این واژه دریافت کرده‌ام. خوشحالم که واژه «ویژه‌تن» مورد توجه ذینفعان اصلی قرار گرفته است. امیدوارم همه همت کنیم و این واژه را جایگزین واژه «معلول» کنیم و یادمان نرود که بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون هم میهنِ ویژه‌تن از کاربرد واژه معلول احساس بدی پیدا می‌کنند. با یک توجه و تغییر کوچک می‌شود میلیون‌ها هم‌میهن را از یک احساس بد دائمی رها کرد. این از جنس همان کارهای کوچکی است که پیامدهای فوری و فراگیر دارد؛ و باید تمرین کنیم تا در بسیاری از موضوعات دیگر تکرار کنیم.

دقت کنیم که واژگان «کم‌توان»، «توان‌یاب»، «توان‌خواه» یا «مددجو» که گاهی برای این عزیزان به‌کار می‌رود نیز تأکیدشان بر ناتوانی و نیازمندی است و به عزت‌نفس آنان بر‌می‌خورد.

ظاهراً در سالهای گذشته از «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» درخواست جایگزینی یک واژه فارسی دارای بارِ مثبت برای واژه معلول شده است اما فرهنگستان هنوز واژه‌ای را معرفی نکرده است. کاش کسی از سازمان بهزیستی و فرهنگستان زبان فارسی همت و پیگیری کند تا کاربرد کلمه «ویژه‌تن» به جای «معلول» به تصویب مراجع رسمی کشور برسد و در مکاتبات دولتی جریان یابد.

پیام هموطن ویژه‌‌تن‌مان آقای ابوالفضل مهرزاد را در واکنش به گزینش این واژه در فایل پایین بشنوید.

محسن رنانی / ۲۴ آذر ۱۴۰۲
----------------



یادداشت محسن رنانی با عنوان «ویژه‌تنان ایرانی، زندانیان غفلت جمعی» که به مناسبت روز جهانی ویژه‌تنی در کانال تلگرامی‌‌ام منتشر کرده‌ام را در پیوند زیر بخوانید:
https://hottg.com/Renani_Mohsen/595


همچنین مقدمه محسن رنانی بر کتاب «اقتصاد ویژه‌تنی» را با عنوان «توسعه یعنی گذار از معلولیت به ویژه‌تنی» در پیوند زیر بخوانید:
https://renani.net/texts/renani-introduction/renani-introduction-to-the-book-eghtesade-vijetani/


اصل کتاب «اقتصاد ویژه‌تنی» را نیز در این پیوند تهیه کنید:
https://pooyeshfekri.com/product/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%AA%D9%86%DB%8C/
.
.
.
یلدا و صبر شادمانه

محسن رنانی

امشب یلداست و من تقریبا و با احتمال نزدیک به صد‌ (نه کاملا صد‌درصد) مطمئنم که فردا صبح، خورشید سر‌می‌زند و طولانی‌ترین شب سال پایان می‌یابد و از آن پس، روزها بلند و بلندتر می‌شوند. اما البته از فردا تا رسیدن بهار و شکفتن شکوفه‌ها دستکم نود روز فاصله است و در این نود روز به احتمال زیاد دوره‌های کوتاهی از سرما و یخبندان‌های شدید را هم خواهیم داشت. اما اگر خود را بپوشانیم و گرم نگهداریم، بهار را می‌بینیم. و البته نوروز هم، تازه آغاز راه است؛ تا رسیدن به طولانی‌ترین روز سال و به بار نشستن درختان و رسیدن میوه‌ها، خیلی بیشتر باید صبوری کنیم.

معتقدم در ایران ما نیز، با احتمال خیلی بالا و البته نه خیلی دیر، شب یلدا پایان می‌یابد. و مگر به چشم نمی‌بینیم که پایان آن آغاز شده است؟ اما این به معنی رسیدن به بهار توسعه و دموکراسی نیست. تا بهار توسعه و دموکراسی راه درازی در پیش است. حتی احتمال یخبندانی استخوان‌سوز را نیز باید داد، اما اگر هم باشد، خیلی کوتاه خواهد بود. هیچ زمستانی ماندنی نیست؛ هستی و زمان، رفتن زمستان را تضمین کرده‌اند.

«صبر شادمانه» پوششی برای محافظت از خویش در برابر یخبندان‌‌های سنگین اجتماعی و سیاسی است. آنان که عجله می‌کنند و به‌جای آخرین شب پاییز می‌خواهند خیلی زودتر پایان شب یلدا را جشن بگیرند، نهال‌های نورس را به اشتباه می‌اندازند و آنان را در معرض خواسته‌ها و انتظارات شتابزده بهاری قرار می‌دهند. انتظارات غیرواقعی و شتابزده مثل گرمای بی‌موقع وسط زمستان عمل می‌کند: نهالهای نورس، انرژی و جوانه‌‌های امید نهفته در‌ خود را آشکار می‌کنند و آنگاه با یک یخبندان کوتاه و گذرا همه آن جوانه‌هایی که در درونشان میوه‌های شیرین آینده نهفته است از سرما پرپر می‌شوند.

صبر شادمانه، فقط جوانه‌های در معرض سرما را حفاظت می‌کند؛ زمستان را طولانی‌تر نمی‌کند.

سرمای شب یلدا با دورهم بودن و گفت‌وگو کردن و بازخوانی تجربه‌های گذشته است که تحمل‌پذیر می‌شود وگرنه در جدا‌سری و جدال، سرما پشت تک‌تک‌مان را خواهد شکست.

راستی ما که در آرزوی پایان یلداییم، با کدام صبر شادمانه، با کدام گذشت بی‌بهانه، با کدام لبخند، با کدام مدارا، با کدام احترام به حقوق دیگران، با کدام بخشیدن و با کدام مهربانی با حیوان و طبیعت به استقبال پایان یلدا و شکفتن بهار می‌رویم؟

من به پایان یلدا امیدوارم، چون نسل نو را سرشار از انرژي شکفتن می‌بینم. نسلی که بیش از همه نسل‌های پیشین خود، به حقوق بشر، به حقوق طبیعت و به حقوق حیوان اعتقاد دارد. نسلی که رواداری‌اش حتی برای امثال من قابل هضم نیست. نسلی که باوجود برخی بداخلاقی‌هایی که ناشی از جوانی و هیجان اوست، زندگی برایش مقدس‌ است نه مرگ. این نسل، بهار را خلق می‌کند؛ اگر مدعیان رهبری‌اش، که همه از نسل‌های‌ عقب‌مانده من و پیش از من هستند، او را به بیراهه نبرند و رهایش کنند تا خود، رهبران خویش را خلق کند.

و من این روزها نشسته‌‌ام و در آئینه آمار، فروریختن هیمنه سرما را می‌بینم، آن‌گونه که از گفتنش نیز هراس دارم.

محسن رنانی / یلدای ۱۴۰۲


https://renani.net/texts/notes/yalda-and-happy-patience/
------------------------

اصل یادداشت صبر شادمانه را در پیوند زیر بخوانید:
https://renani.net/texts/notes/happily-patience/

شصت‌وپنج نقد به صبر شادمانه را نیز در پیوند زیر بخوانید:
https://renani.net/category/others/others-aboutme/
.
.

جامعه‌شناسی طبقاتی ظلم

سوم دی ماه برابر با نود و هشتمین زادروز استاد فقید محمدابراهیم باستانی پاریزی است. بدون شرح، گفتاری کوتاه از ایشان را بخوانیم:

«بنده گمان کنم بهترین مثلی که ریشه بی‌امان ظلم را در بطون فرهنگ ما ثابت می‌کند، همین مسأله رانندگی امروز باشد. یک اسب‌سوار، می‌خواهد آن که خر دارد از راه عبور نکند؛ و یک دوچرخه‌سوار، یابوسوار را رم می‌دهد؛ و موتورسوار تند به دوچرخه‌سوار می‌زند؛ و تاکسی‌دار، موتورسوار را توی جوی آب می‌اندازد؛ و صاحب اتومبیل شخصی به تاکسی امان نمی‌دهد؛ و اتومبیل دولتی مزاحم اتومبیل‌های شخصی است؛ واتومبیل نمره زرد رنگ افسران، به شخصی‌ها زور می‌گوید و دژبان پشتیبان آن است؛ و نمره سرویس سیاسی تابع هیچ قانون رانندگی نیست؛ و هواپیما بر کل این قوم حاکم است، و می‌خواهد سر به تن هیچ‌کس نباشد؛ و البته، همه این‌ها، که بر خر مراد سوارند، همه به پیاده زور می‌گویند. این جامعه‌شناسی طبقاتی ظلم ایرانی است!»
📚منبع: باستانی پاریزی، محمدابراهیم، سنگ هفت قلم، نشر علم، چاپ پنجم، ۱۳۹۰، صفحه ۲۹۶.

و سالها پیش، من جایی خواندم که یک جامعه‌شناس غربی گفته است: هر ملتی آن‌گونه زندگی می‌کند که رانندگی می‌کند!

محسن رنانی / سوم دی‌ماه ۱۴۰۲

@Renani_Mohsen
.
.
HTML Embed Code:
2024/06/10 09:08:11
Back to Top