TG Telegram Group Link
Channel: -دِژاوو!
Back to Bottom
🖤...
تو ولی دور از من و دور از تمومِ دورترهایی:)🖤
كنار سكوتش دراز کشیده بود و حرف میزد:)
و ماه
دهانِ زنی زیباست
که در چهارده شب
حرفش را کامل می‌کند
#گروس_عبدالمالکیان
من فكر می كنم آدم باید وقت خود را تنها صرف خواندن كتاب هایی نماید كه با چنگ و دندان دل خواننده را ریش می كنند.
#فرانتس_كافكا
-ForMore》 @OfficialDejavu
مشکلاتی که من در حرف زدن با آدم‌ها دارم - که مسلما به نظر آدم‌های دیگر باورنکردنی می‌آید - ناشی از این واقعیت است که شیوه تفکر من یا شاید رضایت خاطر من، کاملا گنگ و مبهم است. که من از آن، تا آنجا که به خودم مربوط میشود، پریشان حال نمیشوم و حتی گهگاه احساس رضایت خاطر هم میکنم. با این همه، گفتگو با مردم مستلزم صراحت، استحکام، و به هم پیوستگی مداوم است، یعنی ویژگیهایی که در من پیدا نمیشود.

- کافکا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💙🌙
-ForMore》 @OfficialDejavu
0952
Ólafur Arnalds
با هندزفری پلی کنین 💙💫
-ForMore》 @OfficialDejavu
Nesfe Shab
Ali Yasini
🤍
-ForMore》 @OfficialDejavu
کاش موسیقی‌ها آغوشی داشتند، که میشد در آن جای گرفت، و ساعت‌ها خوابید...
سال نو مبارکتون❤️
In shadows deep, a soul dared to ascend, alone against the night's cruel whim. With every step, echoes of doubt whispered, as the path grew treacherous, steep and grim.
In solitude's grasp, the climber lost their way, a chilling wind whispered tales of despair, for in the abyss, hope's flicker began to sway, a lone heart succumbed to the night's cold glare.


در سایه های عمیق، روحی جرأت صعود داشت، تنها در برابر هوس بی رحمانه شب. 
با هر قدم، پژواک شک و تردید زمزمه می کرد، زیرا مسیر خائنانه، شیب دار و تاریک می شد. 

در چنگ تنهایی، کوهنورد راه خود را گم کرد، باد سرد حکایت های ناامیدی را زمزمه کرد، زیرا در ورطه، سوسو زدن امید شروع به نوسان کرد، قلب تنها تسلیم تابش خیره کننده سرد شب شد.

🌚
-ForMore》 @OfficialDejavu
مدتی بود تمام تلاشم را میکردم همه چیزهای مربوط به او را فراموش کنم ؛ داشت خوب پیش میرفت تا جایی که ناگهان دیدم خودم را هم قاطی آنها از یاد برده ام .
حالا گمشده ای دارم که با اینکه تمام تلاشم را به کار گرفته ام دوباره پیدایش کنم ولی خبری از او نیست!

bardia
-ForMore》 @OfficialDejavu
این دوستم میگفت: هروقت تو زندگی یه چیزی نیست، به چیزهایی که هست نگاه کن.
با همین فلسفه وسط کویر لاستیکش پنچر شده بود و نشسته بود آبجو خورده بود و غروب رو تماشا کرده بود.
میگفت می‌دونستم فرقی نمی کنه چقدر نگران بشم، نگرانی من کمکی به موقعیت نمی کرد، ولی می تونستم آبجو و غروب رو از دست بدم!
احتمالا این مفید ترین چیزیه که لازمه تو زندگی یاد بگیرم: تمرین فکر کردن به هست ها، جای نیست ها و عدم نگرانی برای چیزهایی که در کنترلم نیست. نتیجش میشه از دست ندادن زندگی که مثل آب از دستم میچکه و میره.


🌚
-ForMore》 @OfficialDejavu
HTML Embed Code:
2024/04/25 01:33:09
Back to Top