TG Telegram Group Link
Channel: سِویل
Back to Bottom
خودافشایی واقعا چیز عجیبیه. عمیق‌ترین زخماتو به یکی نشون می‌دی، بهش می‌گی ببین، تو از الان قدرتشو داری انگشتتو فرو کنی تو قلبمو بچرخونی، ولی تو بوسش کن خوب شه.
توان جنگ ندارم بیا و فتحم کن.
تو ساده و احمق نیستی، تو هنوز آدمی رو پیدا نکردی که بهت ثابت کنه اگه بدون سیاست باهاش رفتار کنی بیشتر عاشقت میشه.
‏ای بابا، دیدی چیشد؟ دیگه با تو هم دلم نمی‌خواد حرف بزنم.
من نیاز دارم وقتی با کله پریدم تو گل بعدش بتونم غر بزنم که چرا گلی شدم و در جوابش‌ نازم کنن و بهم بگن مقصر گل بوده.
اونقدری که من برای غمگین نشدن ازت تلاش کردم، خودت برای غمگین نکردنم تلاش نکردی.
بنده بسیار آدم «میدانستم زهر است و چشیدم» ای هستم.
جواب همه نیستی ها در حال حاضر چون زندگی خیلی سخت تر شده هستش.
‏قبانی رو ببین؛ میگه بانو جان! من تمام‌وقت مشغول «عاشق تو بودن»ام. نه عیدی، نه مرخصی‌ای هیچی. بعد دلیلشو میگه؛ «فانت جمیلة جدا، والوقت ضیق جدا»، تو بسیار زیبایی، و وقت بسیار تنگ است.
دارم یه‌ترانه‌ی عربی گوش میدم. میگه نامه‌هامونو زیر و رو کردم و دلم گرفت. همیشه قبل از اینکه بگی «حالت چطوره» میگفتی دوستت دارم، اما الان «حالم چطوره»؟ اصلا نمیدونی.
دوستان کسی از گل و گیاه سر در میاره؟ چند وقته پژمرده‌ام.
موقعیت: دلم برای آدمای گذشته تنگ میشه بعد با خودم مرور می‌کنم که چی‌شد کنار گذاشتم، آروم میشم و اونا دوباره تو قلبم به مردنشون ادامه میدن.
می‌خندم، که فکر کنی غم زیاد نیست.
سلام بر آنان که زخم های ما را دیدند و تبر به دست نگرفتند؛ که خم شدند و آن ها را بوسیدند.
HTML Embed Code:
2024/04/26 05:58:46
Back to Top