TG Telegram Group Link
Channel: انجمن مدیران - رهیافت مدیریت
Back to Bottom
⭕️ دام اینشتلونگ در تصمیم‌گیری

🔸پژوهشگران یک آزمایش را با شطرنج بازان ترتیب دادند. در این آزمایش، آگاهانه شطرنج بازان در موقعیتی از بازی قرار گرفتند که معروف است به زنجیره کیش و مات پنج مرحله ای. البته در آن موقعیت، شطرنج بازان گزینه دیگری برای بردن داشتند که کمتر معروف بود اما در سه مرحله به مات منجر می شد. بیشتر شطرنج بازان، رشته آشناتر پنج مرحله ای را انتخاب کردند. بعد از مصاحبه ای که بلافاصله بعد از بازی صورت گرفت، مشخص نشد که چرا شطرنج بازان از گزینه ساده تر، صرف نظر کردند.

🔹پژوهشگران تصمیم گرفتند که این بار حرکت چشم های بازیگران را با یک دوربین مادون قرمز دنبال کنند. یک نکته جالب کشف شد: نگاه خیره بازیگران از خانه هایی که به عنوان رشته پنج مرحله ای تشخیص داده بودند، تکان نخورد حتی با وجود اینکه به آنها یادآوری شد که گزینه های بهتری هم وجود دارد. اما شطرنج بازان نسبت به گزینه ساده تر، کور شده بودند.

🔹روانشناسان از دهه ۱۹۴۰ این پدیده را اثر اینشتلونگ (Einstellung effect) نامیده اند و با آن آشنا هستند. بر طبق این اثر، مغز ما برای راه حل های آشنا و قابل اطمینان، ارجحیت قائل است تا گزینه های ناآشنا. آزمایش های متعدد در حوزه های مختلف نیز انجام داده اند تا این نظریه را در حوزه های مختلف بیازمایند.

🔹آنچه که اثر اینشتلونگ را دشوار می کند این است که اکثر مردم اصلا با این پدیده آشنا نیستند. ما معتقدیم که با ذهنی باز به مسائل نگاه می کنیم. اما مغز ما به صورت ناخودآگاه، توجه ما را به دانش و تجربه قبلی ما سوق می دهد. هر اطلاعاتی که با راه حل ها یا تئوری هایی که ما به آن ها عادت داریم، تطابق نداشته باشد، کنار گذاشته می شود. این منجر به این می شود که پزشکان، تشخیص های نادرست بدهند و قاضی ها، حکم هایی بدهند که در راستای حکم های قبلی باشد و ...

🔹همه ما مستعد افتادن در این دام و متعاقب آن، اتخاذ تصمیم های نادرست در عرصه های مختلف کار و زندگی هستیم. یکی از راههای رهایی از این عارضه، اندیشیدن مستمر به این سئوال است که: "آیا روش بهتر و متفاوت تری برای انجام این کار وجود دارد؟" تفکر متفاوت، خارج از چارچوب و فراتر از الگوهای رایج می تواند راهگشا باشد. شجاعت در به چالش کشیدن روش های رایج و زیرسئوال بردن آنها، مقدمه رهایی از دام اینشتلونگ در تصمیم گیری است.

[گاهنامه مدیر]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 سرگذشت سرمایه‌گذاران نامدار؛ آلن گرین اسپن، مردی که آمریکا را ورشکسته کرد

🔸آلن گرین اسپن در سال ۱۹۲۶ در یک خانواده مرفه متولد شد. پدرش هرمان یک معامله‌گر بورس در دهه پرهیاهوی ۲۰ میلادی بود. تا اینکه ۳ سال بعد از تولد آلن گرین اسپن بازار سهام فرو می‌ریزد و رکود بزرگ رخ می‌دهد. هرمان که همه چیز را در بازار سهام از دست داده بود، همسر و فرزندش را ترک می‌کند. سال‌ها بعد این فرزند که جای خالی پدر را همیشه در زندگی‌اش حس می‌کرد، رییس فدرال رزرو آمریکا می‌شود و سرنوشت بزرگترین اقتصاد جهان را به دست می‌گیرد. داستان زندگی پر ماجرای او را در این ویدئو مشاهده خواهید کرد.

[فردای‌اقتصاد]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
⭕️ واقعیت‌های تلخ مدیریت!

#Business_insider

▫️مدیریت به‌شدت بر اساس سیاست است، با صراحت محض و سادگی کار پیش نمی رود. سیاست ورز خوبی باش.

▫️هرچه موفق‌تر شوی بیشتر نامحبوب می‌شوی و دوستان کمتری داری. قرار نیست همه را خشنود کنی.

▫️برای دیگران آنقدر که خودت فکر می‌کنی جالب و جذاب نیستی؛ به جای خودت روی آنها تمرکز کن.

▫️کسی که هیچ ترسی نداشته باشد به دنیا نیامده است. همه می‌ترسند؛ این را بدان و با آنها روبه رو شو.

▫️همیشه زیر نظر هستی؛ مواظب هر لحظه‌ات باش. اوقاتت را با آدم‌های محدودی تقسیم کن.

▫️انرژی ات محدود است؛ آن را به صورت بهینه استفاده کن و مواظب هدر رفتنش باش.

▫️قرار نیست منم منم کنی و مستقیم همه اعتبار را برای خودت جمع کنی؛ به دیگران و کارکنان اعتبار بده و در سایه، غیرمستقیم خودت را تبلیغ کن؛ این روش هوشمندانه تری است! کاری کن دیگران از تو بگویند.

▫️از این و آن ناله نکن، غرغرهایت را برای همان حلقه کوچک دوستانت نگه دار.

▫️از مسئولیت روزمره باید فراتر بروی، تو در یک سیستم کار نمی‌کنی، باید سیستمِ خودت را بسازی. شرح وظیفه‌ات را خودت می‌نویسی نه بقیه!

▫️شبکه‌سازی و رابطه ایجاد کردن را به خوبی بیاموز. سعی کن از هر ارتباط کوچکی برای پیشبرد اهداف حرفه ای استفاده کنی؛ هر لحظه زندگی‌ات جنگ است!

▫️زندگی تو فقط کار نیست؛ اوقات شخصی ات و خلوتت را از دست نده!

[آموزه های سازمانی]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
⭕️ چگونه برند را به یک شخصیت واقعی مرتبط کنیم

🔸جیم بلیت در کتاب «۱۰۰ ایده بزرگ بازاریابی» می‌نویسد: هر برندی، مثل هر انسانی، شخصیت خاص خودش را دارد. به همین دلیل، هر کسی می‌تواند بگوید برند محبوبش چه شخصیتی دارد. از این‌رو، وقتی برندمان شخصیتی نزدیک به شخصیت مشتریان هدفش داشته باشد، آنها را راحت‌تر جذب می‌کند.

🔹یکی از بهترین راه‌ها برای شخصیت‌بخشی به یک برند، مرتبط کردن آن با یک شخصیت واقعی است. این کار، تاریخچه‌ای طولانی دارد. برای مثال، شخصیت برند رستوران‌های زنجیره‌ای KFC به شخصیت موسس آن، یعنی سرهنگ سندرز، مرتبط شده است.

🔹یا به عنوان مثالی دیگر، شرکت شکلات‌سازی تِریز نزدیک به ۸۰ سال قدمت دارد. محصول اصلی این شرکت، شکلات‌های توپی شکل با مغزی پرتقال است.

🔹این شکلات از دیرباز بیشتر برای ایام کریسمس خریداری می‌شود. به همین دلیل، عمدۀ برنامه‌های تبلیغاتی و پروموشن این محصول در ایام کریسمس انجام می‌شود و در این ایام، میلیون‌ها بچه یک بسته شکلات توپی شکل پرتقالی هدیه می‌گیرند.

🔹شرکت تِریز در تحقیقاتش متوجه شد که می‌تواند مصرف این نوع شکلات را به سراسر سال گسترش بدهد، اگر بتواند این محصول را بهتر معرفی کند. به همین دلیل، آژانس تبلیغاتی شرکت برای این منظور، پروژه‌ای را شروع کرد و ابتدا سراغ شخصیت برند تِریز رفت.

🔹آنها در تبلیغات‌شان متوجه شدند که شخصیت تِریز با ایام خوش و پر از شادی کریسمس مرتبط شده است و هر کسی وقتی نام تِریز را می‌شنود، یاد خاطرات خوب کریسمس می‌افتد.

🔹بر اساس تحقیقات صورت گرفته، شرکت تصمیم گرفت برندش را با داون فرنچ، یکی از مشهورترین کمدین‌های انگلیسی مرتبط کند و او را در حال مصرف شکلات‌های تِریز در موقعیت‌ها و روزهای مختلف سال نشان بدهد..

🔹این کمپین به شدت موفق شد به گونه‌ای که شرکت توانست فروش خود در طول سال را به اندازه فروش خود در طول ایام کریسمس افزایش بدهد.

[مارکتینگ آز]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 تلفیق سنت و مدرنیته!


🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
⭕️ نکات کلیدی برای نامگذاری یک محصول جدید

#Harvard_business_review

🔸انتخاب یک نام مناسب برای محصول جدید شما یک تصمیم حیاتی است. نام محصول نه تنها باید به یاد ماندنی و متمایز باشد، بلکه باید ماهیت و ارزش محصول شما را به درستی به مخاطبان القا کند. در این مقاله، به بررسی مراحل و نکات کلیدی برای نامگذاری موفق محصول جدید می‌پردازیم:

1⃣ مخاطب خود را بشناسید
اولین قدم، درک عمیق از مخاطب هدف شماست. چه کسانی مشتریان بالقوه محصول شما هستند؟ نیازها، خواسته ها و عادات خرید آنها چیست؟ با در نظر گرفتن این عوامل، می توانید نامی انتخاب کنید که با آنها ارتباط برقرار کند و توجهشان را جلب نماید. برای مثال، اگر محصول شما برای ورزشکاران حرفه ای طراحی شده است، نامی با ابهت و قدرت را در نظر بگیرید. در مقابل، محصولی برای کودکان نیازمند نامی بامزه و دوست داشتنی است.

2⃣ طوفان فکری کنید
این مرحله خلاقانه است که در آن لیستی از کلمات کلیدی مرتبط با محصول، مزایا و ویژگی های منحصر به فرد آن تهیه می کنید. از همکاران خود دعوت کنید تا در این فرآیند مشارکت فعال داشته باشند و ایده های خود را ارائه دهند. با ترکیب کلمات کلیدی، استفاده از قافیه و بازی با کلمات، می توانید به گزینه های جالب و به یاد ماندنی برسید.

3⃣ مختصر، واضح و به یاد ماندنی
نام محصول شما باید به سادگی قابل تلفظ و املای آن آسان باشد. طول مناسب برای یک نام تجاری معمولا بین دو تا سه کلمه است. هر چه کوتاه تر و خوش آواتر باشد، به خاطر سپردن آن برای مشتریان راحت تر خواهد بود. از اختصارات یا کلمات ناآشنا دوری کنید، زیرا ممکن است مخاطب را سردرگم کند.

4⃣ منحصربفرد باشید
نام محصول شما باید در بازار متمایز باشد و از سایر برندها قابل تفکیک باشد. وب سایت اداره مالکیت فکری را برای بررسی در دسترس بودن نام انتخابی خود و ثبت علامت تجاری آن، فراموش نکنید. تکراری بودن نام، نه تنها باعث سردرگمی مشتریان می شود بلکه از نظر قانونی نیز مشکل ساز خواهد بود.

5⃣ احساس را منتقل کند
نام محصول فراتر از صرفا یک کلمه است. این نام باید تصویری را در ذهن مشتریان بالقوه ایجاد کند که با ماهیت محصول شما همخوانی داشته باشد. برای مثال، نامی با طنین ورزشی، حس قدرت و تحرک را القا می کند. در مقابل، نامی با حروف نرم و روان، حس آرامش و لطافت را منتقل می کند.

6⃣ آزمایش و ارزیابی
پس از نهایی کردن چند گزینه نهایی، آنها را با گروهی از مشتریان بالقوه آزمایش کنید. بازخورد آنها در انتخاب نهایی بسیار حائز اهمیت است. با مطرح کردن نام ها و مشاهده واکنش ها، می توانید بهترین گزینه ای که احساسات و تصورات درستی را منتقل می کند، انتخاب نمایید.

◀️ نکات تکمیلی
استفاده از اعداد، نمادها و علائم نگارش (مثل نقطه، خط تیره و غیره) را به حداقل برسانید، زیرا این موارد خواندن و به خاطر سپردن نام را برای مخاطبان بین المللی یا کم‌هوش دشوار می کند.
قبل از نهایی کردن نام، بررسی کنید که آیا نام انتخابی شما در زبان های دیگر معنای ناخوشایندی یا توهین آمیزی نداشته باشد. یک جستجوی ساده در اینترنت می تواند از بروز مشکلات بعدی جلوگیری کند.

🔹با پیروی از این مراحل و نکات، می توانید نامی قدرتمند و موثر برای محصول جدید خود انتخاب کنید که به موفقیت آن در بازار کمک شایانی کند. به یاد داشته باشید، نام محصول شما هویت آن در بازار است، پس انتخاب درستی داشته باشید!

🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
⭕️ دیدگاه بنیان‌گذار فقید پاناسونیک پیرامون منابع انسانی

◽️من به این باور رسیده‌ام که کارکنان از تشخیص شایستگی‌های خود خشنود می‌شوند. هیچ‌کس کامل نیست و هر کس نقاط قوت و ضعفی دارد، اما برای انجام کاری مناسب است.

◽️به نظر من شکست بسیاری از روسای بااستعداد، ناشی از این بوده است که آنان زیردستان خود را به عنوان بدهی و نه سرمایه تلقی می‌کردند.

◽️شاید این قبیل روسا صرفا به حدی باهوش هستند که فقط خطاها را تشخیص می‌دهند. به نظر من یک مدیر باید حداقل ۷۰ درصد توجه خود را معطوف خصوصیات مثبت کارکنان خود نماید.

👤 کونوسوکی ماتسوشیتا

[آموزه های سازمانی]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
⭕️ مهارت استراتژیک نه گفتن!

🔸چه شما یک سرمایه گذار باشید چه مسئول خرید مایحتاج خانه. چه رییس جمهور باشید چه رییس مدرسه؛ مهارت استراتژیکی وجود دارد به نام "نه گفتن" که باید حتما آن را بیابید. تمرکز استراتژیک فقط حاصل انتخاب نیست بلکه حاصل کنار گذاشتن گزینه های نامناسب ولو جذاب نیز هست.

🔹بارها شده است که به ما پیشنهادهایی شده است که آن پیشنهادها را دوست نداشته ایم اما به ناچار بله گفته ایم. همکارتان که با وی رو دربایستی دارید پیش شما می آید و شما را به یک میهمانی دعوت می کند شما نه محیط آن میهمانی را می پسندید و نه از رخدادهای آن دل خوشدارید.

◽️برای رهایی از پیشنهادهای نامطلوب، ۵ تکنیک ساده معرفی می شود:

1⃣تمرکز بر کاری دیگر
پیشنهاد خوبیه اما الان زمان خوبی نیست چرا که من متمرکز بر کار دیگری هستم. چطور است که ما در زمان  X در این مورد صحبت کنیم. خیلی پیش می آید که شما در میان انجام کاری هستید که ناگهان درخواستی از شما می شود. اول، به او این اجازه را بدهید که دریابد “الان زمان خوبی نیست” چرا که شما در حال انجام چیزی هستید. دوم، با پیشنهاد زمانی دیگر به او بفهمانید که شما مشتاق به کمک هستید. از این طریق، او احساس بدی نخواهد کرد. با این کار، شما مستقیماً نه نگفته اید و احتمالا تا زمان X، مشکل طرف هم حل شده است.

2⃣ خرید زمان
اجازه بده ابتدا درباره آن فکر کنم، تا فردا [یا یک زمان مشخص دیگر] خبرت می کنم. یکی از موانع نه گفتن به دیگران خجالت از نه گفتن رو در رو است. اگر می خواهید به دیگران نه بگویید این یک روش عالی است. فردا می توانید تلفنی، اس ام اسی و یا ایمیلی ضمن توضیح موقعیت خود به او نه بگویید. این جوری خجالت کمتری می کشید. این راه خیلی کاربردی و هوشمندانه است.

3⃣ گزینه ذهنی
ممنون از پیشنهادت، این رو به عنوان یک گزینه در ذهنم نگه خواهم داشت. در این حالت شما نه %۱۰۰ رد می کنید و نه %۱۰۰ تایید. این رو به عنوان یک گزینه حفظ می کنید تا بعدا اگر نظرتان تغییر کرد آن پیشنهاد/درخواست را رد یا تایید کنید. در ضمن به طرف مقابل هم هیچ قولی نداده اید و هیچ انتظاری ایجاد نکرده اید در عین اینکه سرخورده هم نمی شود.

4⃣ فرد جایگزین
من بهترین فرد برای کمک در این مورد نیستم. برای اینکه ... و چرا از فلانی در این مورد درخواست نمی کنی؟ یکی از بهترین روش ها برای نه گفتن معرفی یک راه حل دیگر به جز خودتان است. این توضیح کمک می‌کند که طرف مقابل بفهمد شما به دلایل حرفه ای و منطقی وارد این کار نمی شوید. مثلاً کسی از شما درخواست مشورت کرده، شما هم وقت ندارید به جای اینکه فقط بگویید نه بگویید: من مشاور خوبی در این زمینه نیستم اما فلان سایت یک مطلب خیلی خوب در این مورد داره که حتما پیشنهاد می کنم بخونیش. در ضمن این موسسه نیز خدمات مشاوره رو می ده و یه کتاب خوب هم ...

5⃣ تاریخچه موضوع
قبلا هم فلانی و فلانی هم این پیشنهاد رو داده بودند یا این درخواست رو کرده بودند اما من ... این هم یکی از روش های خوب است. شما به جای اینکه مستقیماً بگویید نه، تاریخچه موضوع را می گویید و مشخص می کنید که چرا با این پیشنهاد یا درخواست نه اکنون که از دیرباز مخالفید و چرا درخواست های قبلی شبیه به این را رد کرده اید. خود طرف به این جمع بندی می رسد که جواب شما نه است.

🔹مهم ترین مانع ذهنی ما این است که فکر می کنیم نه گفتن به معنای بی ادبی است. اگر این مانع ذهنی را کنار بگذاریم و هوشمندانه از تکنیک های بالا استفاده کنیم آنگاه زمان و تمرکز بیشتری برای کارهای مهم ترمان خواهیم یافت.

[گاهنامه مدیر]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
⭕️ کارآفرینان موفقی که کسب‌‌وکار خود را پس از ۳۵ سالگی شروع کرده‌اند

🔸فهرست ۱۷ مؤسس معروفی که در ادامه‌ی مطلب به شما معرفی می‌کنیم، گویای یک نکته‌ی مهم است: برای شروع کسب‌وکار هرگز دیر نیست.

◽️لیو شوانژی، لنوو را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.

◽️گوردون مور، اینتل را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.

◽️آمانسیو اورتگا، زارا را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.

◽️چر وانگ، اچ‌تی‌سی را در ۳۹ سالگی تأسیس کرد.

◽️مین کائو، گارمین را در ۳۸ سالگی تأسیس کرد.

◽️وین هیوز، پابلیک استوریج را در ۳۸ سالگی تأسیس کرد.

◽️ماسارو ایبوکا، سونی را در ۳۸ سالگی تأسیس کرد.

◽️هوگو فردیناند باس، هوگو باس را در ۳۷ سالگی تأسیس کرد.

◽️میلتون هرشی، هرشیز را در ۳۷ سالگی تأسیس کرد.

◽️دوریس فیشر، گپ را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.

◽️رولند میسی، میسیز را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.

◽️رید هافمن، لینکدین را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.

◽️نامیهی اودایرا، هیتاچی را در ۳۶ سالگی تأسیس کرد.

◽️مارک بنیوف، سیلز فورس را در ۳۵ سالگی تأسیس کرد.

◽️ویلیام بوئینگ، بوئینگ را در ۳۵ سالگی تأسیس کرد.

◽️ویلیام پروکتر، پروکتر اند گمبل را در ۳۵ سالگی تأسیس کرد.

[میلیاردر]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
⭕️ ۶ روش تعیین قلمرو رقابتی

🔸فیلیپ کاتلر در کتاب «مدیریت بازاریابی» می‌نویسد: یکی از مهم‌ترین وظایف ما در بازاریابی مدرن، رقابت با سایر شرکت‌هاست. با این حال، نباید تصور کنیم، رقبای ما، فقط و فقط شرکت‌هایی هستند که محصولات و خدماتی مشابه ما عرضه می‌کنند

🔹در حقیقت، این تصور که شرکت‌های تولیدکننده و عرضه‌کننده محصولات و خدمات مشابه شرکت ما، تنهای رقبای ما هستند، در نهایت باعث غفلت ما از بقیه رقبا و حذف ما از بازار می‌شود. بر این اساس، یک مدیر بازاریابی حرفه‌ای، رقبا و قلمرو رقابتی‌اش را بر اساس این شش عامل تعریف می‌کند:

1️⃣ تعریف قلمرو رقابتی بر اساس صنعت
در این روش، شرکت‌هایی رقیب ما هستند که بر همان صنایعی تمرکز کرده‌اند که ما هم تمرکز کرده‌ایم. برای مثال، با این که ده‌ها شرکت تولیدکننده ماشین‌آلات راهسازی و معدنی در دنیا وجود دارد، اما کاترپیلار به عنوان رهبر این بازار، شرکت کوماتسو را رقیب اصلی‌اش می‌داند چون این شرکت بر همان صنایعی تمرکز دارد که کاترپیلار روی آنها تمرکز کرده است.

2️⃣ تعریف قلمرو رقابتی بر اساس منافع محصولات
در این روش، شرکت‌هایی رقیب ما هستند که محصولات‌شان همان کاری را برای مشتری انجام می‌دهند که محصول ما هم انجام می‌دهد. برای مثال، بی‌ام‌دبلیو علاوه بر رقابت با سایر خودروسازها، تولیدکنندگان سایر وسایل حمل و نقل مثل موتورسیکلت و دوچرخه را هم رقیب خودش می‌داند و بر همین اساس در کنار خودرو، محصولات دیگری مثل موتورسیکلت و دوچرخه هم تولید می‌کند.

3️⃣ تعریف قلمرو رقابتی بر اساس فناوری
در این روش، شرکت‌هایی رقیب ما هستند که روی توسعه فناوری‌های پیشرفته‌تری که جایگزین محصولات و خدمات ما می‌شوند، تمرکز کرده‌اند. برای مثال، گوگل متوجه شده در آینده، رقیب اصلی‌اش سایر موتورهای جستجو نیستند بلکه شرکت خودروسازی تسلا است که تلاش می‌کند فناوری خودروی هوشمند را جایگزین کامپیوتر، لپ‌تاپ، گوشی موبایل و سایر محصولات مشابه کند.

4️⃣ تعریف قلمرو رقابتی بر اساس بخش‌های بازار
در این روش، شرکت‌هایی رقیب ما به حساب می‌آیند که روی همان بخش‌هایی از بازار تمرکز کرده‌اند که ما در آن حضور داریم. بر این اساس، شرکت خودروسازی آستون مارتین صرفا خودروسازهایی را رقیب خودش می‌داند که در بخش خودروهای بسیار لوکس حضور دارند.

5️⃣ تعریف قلمرو رقابتی بر اساس گستره عمودی
در این روش، شرکت‌هایی را رقیب خودمان می‌دانیم که در زنجیره ارزش‌مان حضور دارند و می‌توانند روی توانایی‌های ما تاثیر بگذارند. برای مثال، شرکت خودروسازی فورد، شرکت‌های تولیدکننده ورقه‌های فولادی، صندلی‌های خودرو و سایر قطعات خودرو و همچنین شرکت‌های عرضه‌کننده خدمات پس از فروش را رقیب خودش می‌داند و به همین دلیل، هر شرکتی که با محصول و فناوری خلاقانه‌ای وارد این زنجیره می‌شود را می‌خرد‌.

6️⃣ تعریف قلمرو رقابتی بر اساس گستره جغرافیایی
در این روش، شرکت‌هایی را رقیب خودمان به حساب می‌آوریم که در همان کشورها و مناطق جغرافیایی حضور دارند که ما هم هستیم. برای مثال، شرکت هواپیمایی ساوت وِست، فقط شرکت‌هایی را رقیب خودش به حساب می‌آورد که به همان شهرهایی پرواز دارند که ساوت وِست هم پرواز دارد.

[مارکتینگ آز]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
📕 Co-Intelligence: Living and Working with AI by Ethan Mollick 

🔗 Download Link
📅 Pub Date: Apr 2, 2024
📦 Format: epub
🌐 Lan: English

This content stocked on Iranian/Papua servers that ain't signatory to the Berne Convention. This is Not Copyright Infringement at all.

پ.ن. آخرین کتاب ایتن مالیک در فاصله کمتر از ۲۰ روز از انتشار آن تبدیل به پر فروش ترین کتاب آمازون در حوزه کسب‌وکارهای حوزه دیجیتال و کامپیوتر شده است.

#Book_of_the_Week

🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران  @Managersclub
⭕️ یک ترفند ساده ژاپنی برای کنترل خشم

🔸واکنش‌های خشم‌آلود به رفتارها و یا وقایع ناعادلانه، اغلب عواقب ناخوشایندی به همراه دارند، به خصوص در زمینه حرفه و شغل. خشم کنترل نشده می‌تواند منجر به مشاجره، درگیری و آزار فیزیکی یا صدمه به خود شود.
تولید مداوم مواد شیمیایی مرتبط با استرس از جمله کورتیزول و آدرنالین و تغییرات متابولیکی ناشی از عصبانیت مدیریت نشده می تواند به بسیاری از سیستم های مختلف بدن آسیب برساند.

🔹از زمان‌های بسیار قدیم انسان ها سعی کرده‌اند تکنیک‌های مدیریت خشم را ابداع کنند. در روم باستان، سنکا، فیلسوف رواقی معتقد بود: «خشم من احتمالاً بیشتر از اشتباه شما به من آسیب می‌رساند!».

🔹دانشمندان دانشگاه ناگویا در ژاپن اکنون روشی را ارائه کرده‌اند که نه تنها می‌تواند به کسانی که خشمگین هستند کمک کند، بلکه به افراد عادی نیز کمک می‌کند تا اضطراب خود را کم کنند. راه حل آنها نوشتن تجربیات منفی بر روی یک تکه کاغذ و سپس مچاله کردن، خرد کردن یا دور انداختن آن است.

🔹در این مطالعه که در Scientific Reports on Nature منتشر شده، محققان از حدود صد شرکت‌کننده در دو آزمایش خواستند تا نظرات خود را در مورد مسائل اجتماعی بحث‌برانگیز بنویسند. سپس به آنها گفتند که اظهارات آنها توسط یک دانشجوی دکتری در دانشگاه ارزیابی می‌شود. ارزیابی به این شکل بود که ارزیابان از نظر هوش، منطق و عقلانیت به شرکت کنندگان نمره پایینی می‌دادند. همچنین این اظهارنظر توهین‌آمیز را می‌نوشتند که: «باورم نمی‌شود یک فرد تحصیل‌کرده اینطور فکر کند. امیدوارم این فرد در دانشگاه چیزی یاد بگیرد!»

🔹پس از ارائه این نظرات منفی، محققان از شرکت‌کنندگان خواستند تا افکار خود را در مورد این ارزیابی بنویسند. در نهایت، به یک گروه اجازه داده شد کاغذ را در سطل زباله بیندازند یا آن را ریز ریز کنند، در حالی که گروه دیگر فقط قرار بود کاغذ را روی میز بگذارند. نتایج نشان داد کسانی که کاغذ خود را دور انداخته بودند، خشم کمتری نسبت به گروه دوم داشتند.

◀️ این مطالعه نقطه اوج سال‌ها تحقیق در مورد ارتباط بین کلام مکتوب و کاهش خشم است.

[آموزه های سازمانی]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
🕯 تفکر خلاقانه یک استعداد نیست، بلکه مهارتی است که قابل یادگیری است. این مهارت با تقویت توانایی‌های طبیعی افراد، به آنها قدرت می‌بخشد و در نتیجه منجر به بهبود کار گروهی، بهره‌وری و در صورت لزوم، سودآوری می‌شود.

👤ادوارد دوبونو، متفکر و استراتژیست فقید

🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران  @Managersclub
⭕️ چگونه بهترین قیمت را برای محصول یا خدمات خود تعیین کنیم؟

✍🏻 کیت مکاله
🔸تعیین قیمت مناسب، یک هنر ظریف در دنیای تجارت است. قیمتی که خیلی بالا باشد، مشتریان را فراری می دهد و قیمتی که خیلی پایین باشد، ممکن است حاشیه سود شما را از بین ببرد. در این مقاله، به بررسی مراحل کلیدی قیمت گذاری درست می پردازیم:

1⃣ تحقیقات بازار
اولین قدم، درک عمیق از بازار و جایگاه محصول یا خدمات شماست. چه کسانی رقبای اصلی شما هستند؟ آنها محصولات یا خدمات مشابه را با چه ویژگی هایی و چه قیمتی به بازار عرضه می کنند؟
تحقیقات بازار همچنین به شما کمک می کند تا درک درستی از تمایلات و رفتار خرید مشتریان خود به دست آورید. به عبارت دیگر، مشتریان بالقوه شما حاضرند برای محصول یا خدماتی با کیفیت و ویژگی های خاص، چه مبلغی را پرداخت کنند؟

2⃣ محاسبه دقیق هزینه ها
برای تعیین قیمت نهایی، باید از تمام هزینه های مرتبط با محصول یا خدمات خود آگاه باشید. این هزینه ها شامل موارد زیر می شود:
▫️هزینه های تولید: مواد اولیه، نیروی کار، سربار کارخانه
▫️هزینه های توزیع: انبارداری، حمل و نقل، تحویل
▫️هزینه های بازاریابی: تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی دیجیتال
▫️هزینه های فروش: حقوق و کمیسیون فروشندگان
با جمع کردن این هزینه ها، به "نقطه سر به سر" خود دست پیدا می کنید. نقطه سر به سر، قیمتی است که در آن هزینه ها با درآمد حاصل از فروش، برابر می شود.

3⃣ ارزش درک شده توسط مشتری (Customer Perceived Value)
محصول یا خدمات شما چه مشکلی را برای مشتریان حل می کند؟ چه مزایایی را برای آنها به ارمغان می آورد؟ این مزایا چه ارزشی را برای مشتریان شما ایجاد می کند؟
با در نظر گرفتن "ارزش درک شده"، می توانید قیمت گذاری منطقی تری داشته باشید. به عبارت دیگر، مشتریان شما حاضرند برای حل مشکل یا رسیدن به خواسته خود، چه مبلغی را پرداخت کنند؟

4⃣ انتخاب استراتژی قیمت گذاری
روش های مختلفی برای قیمت گذاری وجود دارد که هر کدام برای شرایط خاصی مناسب هستند. در اینجا به چند نمونه از استراتژی های رایج قیمت گذاری اشاره می کنیم:
▫️قیمت گذاری رقابتی: قیمت خود را بر اساس قیمت رقبای اصلی تعیین کنید. این استراتژی برای محصولاتی با ویژگی های مشابه و قابل مقایسه، مناسب است.
▫️قیمت گذاری بر اساس ارزش: قیمت خود را بر اساس ارزش درک شده توسط مشتری تعیین کنید. این استراتژی برای محصولاتی با ویژگی های منحصر به فرد و مزایای قابل توجه، کاربرد دارد.
▫️قیمت گذاری نفوذی (Penetration Pricing): قیمت اولیه را پایین نگه دارید تا سهم بازار خود را افزایش دهید. این استراتژی برای محصولات جدید یا ورود به بازارهای رقابتی، مناسب است.
▫️قیمت گذاری ممتاز (Premium Pricing): قیمت را بالا نگه دارید تا تصویری از کیفیت و انحصار محصول ایجاد کنید. این استراتژی برای محصولات لوکس یا با فناوری پیشرفته، کاربرد دارد.
انتخاب استراتژی مناسب به نوع محصول، بازار هدف، اهداف و جایگاه برند شما بستگی دارد.

5⃣ آزمایش و انعطاف پذیری
بازار دائما در حال تغییر است و ممکن است نیاز به تعدیل قیمت در طول زمان داشته باشید. با دریافت بازخورد از مشتریان، رفتار خرید آنها و شرایط بازار، می توانید قیمت گذاری خود را بهینه کنید.

◀️ نکات تکمیلی
از قیمت گذاری روانشناختی غافل نشوید. برای مثال، قیمت‌گذاری‌های معروفی همچون ۹۹/۹۰ دلار به جای ۱۰۰ دلار، می تواند بر تصمیم خرید مشتری تاثیر بگذارد. پیشنهادات ویژه و تخفیفات را به صورت استراتژیک برای جذب مشتریان جدید یا افزایش فروش در نظر بگیرید. همچنین اطمینان حاصل کنید که قیمت گذاری شما با سایر عناصر ترکیب بازاریابی، مانند تبلیغات، توزیع و خدمات پس از فروش، همخوانی داشته باشد.
با در نظر گرفتن این مراحل و نکات کلیدی، می توانید یک استراتژی قیمت گذاری قوی و موثر برای محصول یا خدمات خود تدوین کنید. به خاطر داشته باشید، قیمت گذاری درست، یکی از عوامل کلیدی در موفقیت کسب و کار شماست.

🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
⭕️ چرا مدیران به «دگرگونی» می‌بازند؟

#Stanford_business_journal

🔸۸۵ درصد شرکت‌ها در جهان، حداقل یک‌بار در طول دوره کار تصمیم گرفته‌اند دگرگونی (Transformation) در فعالیت خود در قالب طرح توسعه، تحول سازمانی و... انجام دهند؛ اما ۷۵ درصد آنها ناکام شده‌اند. راز شکست، «مقاومت کارکنان» است آنجا که مدیر به شکل «پنهانی» قصد تغییر رویه‌ای حتی به نفع سازمان را دارد.

🔹از میان توضیحات و استدلال‌‌‌هایی که به‌‌‌طور معمول در ارتباط با چرایی سخت بودن فرآیند دگرگونی در سازمان‌ها مطرح می‌‌‌شوند، یک مورد وجود دارد که متاسفانه توجه چندانی به آن نمی‌شود اما به نظر  مهم‌ترین و واقع‌‌‌بینانه‌‌‌ترین دلیل برای توجیه مقاومت‌‌‌ها در برابر دگرگونی‌‌‌های بزرگ در سازمان‌ها محسوب می‌شود و آن عبارت است از: ترس‌‌‌ها و تردیدهای نهفته در ذهن کارکنان و حتی مدیران سازمان در قبال تغییرات بزرگی که قرار است اتفاق بیفتد و ممکن است آرامش آنها را به هم بزند. درواقع، این در طبیعت ما انسان‌‌‌هاست که در زمان روبه‌رو شدن با هر تغییر و موقعیت جدید و ناشناخته‌‌‌ای دچار نگرانی و پریشانی می‌‌‌شویم و ترجیح می‌‌‌دهیم موقعیت قبلی را که به آن عادت داشته‌‌‌ایم تداوم ببخشیم.

🔹با این‌‌‌ همه، بسیاری از شرکت‌ها و سازمان‌ها با علم به وجود چنین ترس و تردیدهای طبیعی و رایج در میان کارکنانشان، در زمان آغاز دگرگونی‌‌‌های بزرگشان به مسیر اشتباه رفته و بر در بسته می‌‌‌کوبند و در پایان هم دستاورد چندانی نصیبشان نمی‌شود. مشکل اینجاست که سازمان‌های مشتاق ایجاد دگرگونی‌‌‌های بزرگ و موردنیاز، بخش عمده توجه خود را معطوف به طراحی و تدوین استراتژی‌‌‌ها و اجرای مطلوب آنها می‌کنند و درنتیجه از توجه و تمرکز روی بعد انسانی و احساسی قضیه دگرگونی و ذهنیت کارکنان در قبال تغییر و تحولاتی که در پیش است، غفلت می‌کنند و همین غفلت خطرناک و مهلک است که زمینه‌‌‌ساز ناکام ماندن بسیاری از دگرگونی‌‌‌ها و تحولاتی است که قرار بوده در شرکت‌ها اتفاق بیفتند، اما با شکست و ناکامی روبه‌رو شده‌‌‌اند.

◀️ چه باید کرد؟
موثرترین و ماندگارترین دگرگونی‌‌‌ها در سازمان‌ها و شرکت‌ها در ابتدا در ذهن و درون افراد، چه مدیران و چه کارکنان و سایر ذی‌نفعان سازمان، شکل می‌‌‌گیرند و بعد از تغییر نگرش‌‌‌ها، عقاید و ذهنیت آنهاست که می‌توان به پیاده شدن موفق تغییر و تحولات در استراتژی‌‌‌ها، سیاست‌ها، رویکردها و فرآیندهای عملیاتی در درون سازمان امیدوار بود.

🔹بر این اساس، اگر رهبران و مدیران ارشد یک سازمان قصد دارند در درون سازمان‌های تحت رهبری‌‌‌شان طرحی نو دراندازند و دگرگونی‌‌‌های بزرگی را در آنجا رقم بزنند، باید در ابتدا ذهنیت و تفکرات خودشان را به‌‌‌طور اساسی و عمیق مورد تجدیدنظر قرار دهند و بعد از دگرگون‌‌‌سازی افکار و نگرش‌‌‌های خود سراغ تغییر دادن ذهنیت و نگرش‌‌‌های کارکنان رفته و آنها را نیز برای پذیرش تغییرات برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌شده و مشارکت در اجرای آنها توجیه و تشویق کنند. مدیران باید بدانند پس از موفقیت در این دو مرحله باید سراغ ابلاغ تغییر و تحولات موردنظر به‌‌‌صورت رسمی و علنی بروند.

🔹علاوه بر این، رهبران سازمان‌ها و شرکت‌ها به‌‌‌هیچ‌‌‌عنوان و تحت هیچ شرایطی نباید در این مسیر از توجه ویژه به خرد جمعی و نظرخواهی دائمی از کارکنان و سایر ذی‌نفعان فرآیند تغییر غفلت کنند و در این میان باید از بهترین و کارآمدترین ابزاری که در اختیاردارند یعنی «فرهنگ‌‌‌سازمانی» در راستای پیاده‌سازی استراتژی‌‌‌های تحولی جدید و توجیه‌‌‌پذیر کردن آنها بهره ببرند.

[آکادمی مدیریت]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
⭕️ تمایز و توسعه به سبک آمازون

🔸استیو اندرسون در کتاب «نامه‌های بزوس» می‌نویسد: بِزوس، بنیانگذار آمازون، مثل بقیه کارآفرینان موفق، به این نکته باور دارد که هیچ وقت نباید خودش را به ایده اولیه‌اش محدود کند.

🔹به همین دلیل است که آمازون اکنون در حال آزمایش، نوآفرینی و نوآوری در زمینه فروشگاه‌های فیزیکی و حضوری است. به بیان دیگر، شرکتی که در ابتدا با فروش آنلاین کتاب کارش را آغاز کرده بود، اکنون در حال باز کردن فروشگاه‌های فیزیکی است و خودش را به ایده اولیه‌اش محدود نکرده است، اما در زمینه فروشگاه‌های فیزیکی هم تلاش می‌کند متمایز از رقبایش باشد.

🔹برای مثال، من شخصا به بعضی از کتاب‌فروشی‌های فیزیکی آمازون در شیکاگو، نیویورک و واشنگتن رفته‌ام و می‌خواهم چند تا از نکاتی که کتاب‌فروشی‌های فیزیکی آمازون را از کتاب‌فروشی‌های سنتی متفاوت می‌کند را برای‌تان توضیح می‌دهم:

1️⃣ در کتاب‌فروشی‌های فیزیکی آمازون، همه کتاب‌ها «رو به بیرون» قرار گرفته‌اند تا جلدشان مشخص باشد و فرد بتواند کل جلد را به راحتی ببیند. در حالی که در کتاب‌فروشی‌های دیگر، کتاب‌ها معمولا به گونه‌ای در قفسه قرار می‌گیرند که فرد فقط می‌تواند عنوان کتاب را بخواند.

2️⃣ کتاب‌فروشی‌های فیزیکی آمازون، از سایر کتاب‌فروشی‌ها کوچک‌ترند، چون نیازی به انبار کردن تعداد زیادی کتاب ندارند و اگر موجودی یک کتاب کم شود، نزدیک‌ترین انبار آمازون کتاب را برای فروشگاه می‌فرستد. در نتیجه، هزینه‌های کتاب‌فروشی‌های آمازون بسیار کمتر از بقیه کتاب‌فروشی‌هاست.

3️⃣ فردی که به کتاب‌فروشی‌های فیزیکی آمازون مراجعه می‌کند، می‌تواند کتاب مدنظرش را بررسی و انتخاب کند و از طریق دستگاهی که در داخل کتاب‌فروشی قرار دارد، کتاب را به فروشگاه اینترنتی آمازون سفارش بدهد تا آن را به آدرس مدنظرش بفرستد.

4️⃣ در کتاب‌فروشی‌های فیزیکی آمازون، فقط کتاب‌های با امتیاز بالا قرار دارند و کسانی که دنبال کتاب‌هایی با امتیازهای کمتر از ۴/۵ از ۵ هستند، باید به فروشگاه اینترنتی آمازون مراجعه کنند. در نتیجه، کتاب‌فروشی‌های فیزیکی آمازون رقیب فروشگاه اینترنتی آن به حساب نمی‌آیند.

5️⃣ کنار هر کتابی که در کتاب‌فروشی فیزیکی آمازون قرار دارد، یک QR Code قرار داده شده تا فرد بتواند با اسکن کردن آن، نظرات خوانندگان قبلی و جزئیات بیشتری از کتاب را مشاهده کند. به همین دلیل، کتاب‌فروشی‌های فیزیکی آمازون به نوعی مکمل فروشگاه اینترنتی آن هستند.

6️⃣ آمازون با تحلیل آمار کتاب‌های خریداری شده در هر شهر، به خوبی می‌داند که مردم آن شهر به چه نوع کتاب‌هایی علاقه دارند. در نتیجه، کتاب‌هایی را در کتاب‌فروشی‌های فیزیکی خودش در آن شهر قرار می‌دهد که به احتمال زیاد مورد علاقه مردم آن شهر است.

[مارکتینگ آز]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 ۳ گام اساسی برای ارتباط بهتر با همکاران

🔹امبر کابرال، مشاور Walmart و استراتژیست شمول‌گرایی، که به سازمان‌ها در ایجاد محیطی فراگیر و عادلانه برای همه کارکنان کمک می‌کند، سه گام برای ایجاد ارتباط را مطرح می‌کند - با تاکید بر اینکه اقدامات کوچک روزانه می‌تواند تغییرات بزرگی در اطرافیان شما ایجاد کنند.

👤Amber Cabral
همراه با زیرنویس فارسی

#TED
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران  @Managersclub
⭕️ رزومه‌‏‌تان را برای بازار کار جدید به‌‏‌روز کنید!

#Forbes

🔸آیا هنوز عباراتی مثل «تسلط بر مایکروسافت آفیس»، «مهارت در کار تیمی» یا «سخت‌کوش بودن» را در رزومه کاری‌تان لحاظ می‌‏‌کنید؟ اگر پاسختان مثبت است که باید بگوییم شما دیگر رزومه به‌‏‌روزی ندارید.

🔹کارفرماهایی که می‌‌‌خواهند نیرو جذب کنند، برای استخدام نقش‌‌‌های مورد نظر خود با مشکل مواجه شده‌‌‌اند، چون بازار کار مهارت‌‌‌های موردنیاز آنها را تامین نمی‌‌‌کند، یا بدتر از آن، متقاضیان قابلیت‌‌‌های مورد نظر را دارند، اما نمی‌‌‌توانند آن را به طور موثری نشان دهند و در رزومه شغلی خود به آن ارجاع دهند. در نتیجه هر دو طرف، بازنده این فرآیند هستند و این در حالی است که روند افزایشی تورم، شرایط را برای جویندگان کار سخت‌‌‌تر می‌‌‌کند.

◀️ مهارت‌‌‌های موردنیاز در رزومه
با توجه به نکاتی که گفته شد، مجمع جهانی اقتصاد، لیستی از مهارت‌‌‌های کلیدی را به کمک یک نظرسنجی پژوهشی گسترده در سال ۲۰۲۳ تهیه کرده است. این مهارت‌‌‌ها را کارفرماها به طور خاص، اولویت‌‌‌های در حال افزایش عنوان کرده‌‌‌اند. ۱۰ مهارت برتری که بهتر است در رزومه‌‌‌های جدید عنوان شوند عبارتند از:

1⃣ تفکر خلاق
کارفرماها به کارکنانی نیاز دارند که تفکر قالبی نداشته باشند و بتوانند به راحتی ایده‌‌‌های خود را مطرح کنند.

2⃣ تفکر تحلیلی
آیا به مهارت خودتان در تجزیه و تحلیل حجم انبوه داده که از منابع مختلفی به دست آمده تا شما را به نتیجه‌‌‌گیری و تصمیم‌‌‌گیری داده-محور برساند، اطمینان دارید؟ اگر در نقش‌‌‌های قبلی، از این مهارت با ابزارهای خاصی استفاده کرده‌‌‌اید، آن را در رزومه‌‌‌تان بیاورید.

3⃣ سواد تکنولوژیک
سواد تکنولوژیک یعنی شناخت و کاربرد عملی ابزارهای دیجیتال به شیوه‌‌‌ای درست. هرچند برنامه‌‌‌های قدیمی مایکروسافت آفیس مثل ورد و پاورپوینت همچنان جایگاه خودشان را دارند، اما آشنایی با Power BI یا دیگر ابزارهای پیشرفته و جدید مایکروسافت، شما را به گزینه جذاب‌‌‌تری برای استخدام تبدیل می‌‌‌کند.

4⃣ کنجکاوی و یادگیری مادام‌‌‌العمر
داشتن رویکرد کنجکاوی برای نیروی کار امروزی بسیار موردنیاز است، چون وقتی فردی تمایل به یادگیری مادام‌‌‌العمر ندارد، مجموعه مهارت‌‌‌هایش قدیمی می‌‌‌شود و نمی‌‌‌تواند خود را به شکل موثری سازگار کند. این یعنی ارزشش نزد کارفرماها کمتر می‌‌‌شود.

5⃣ انعطاف‌‌‌پذیری و چابکی
کارفرماها می‌‌‌خواهند نمونه‌‌‌ای از شرایطی را که شما به طرز موثری یک تغییر را هدایت کرده‌‌‌اید یا از یک مشکل یا بحران به سلامت بیرون آمده‌‌‌اید، ببینند.

6⃣ تفکر سیستمی
تفکر سیستمی ارزیابی می‌‌‌کند که مشکلات مختلف، به عنوان بخشی از یک سیستم گسترده‌‌‌تر وابسته، چطور به هم ربط پیدا می‌‌‌کنند و بنابراین یک روش منحصر به فرد برای حل مشکل است.

7⃣ هوش مصنوعی و داده‌‌‌های بزرگ
آشنایی نیروی کار با هوش مصنوعی به کارفرماها این امکان را می‌‌‌دهد که با یکی از بزرگ‌ترین چالش‌‌‌های سال جدید - یعنی به‌‌‌کارگیری هوش مصنوعی در محصولات و جریانات کاری - رو‌در‌رو شوند.

8⃣ انگیزه و خودآگاهی
باید آنقدر خودآگاهی داشته باشید که بدانید عملکردتان کجاها ارتقا می‌‌‌یابد و برای همکاری با کارفرما و رسیدن به سطوح بالای عملکرد، چه اقداماتی باید انجام دهید.

9⃣ مدیریت استعداد
این مهارت صرفا محدود به متخصصان منابع انسانی نیست. اگر می‌‌‌خواهید در حوزه مدیریت یا رهبری سازمانی فعالیت کنید، باید در مدیریت استعداد، مدیریت عملکرد و آموزش مداوم تجربه داشته باشید.

🔟 خدمت‌‌‌محوری و خدمات به مشتری
هوش مصنوعی می‌‌‌تواند جایگزین خیلی از نقش‌‌‌های پایه‌‌‌ای شود که نیازمند رو‌در‌رویی مستقیم با مشتری هستند؛ نقش‌‌‌هایی مثل پاسخگویی به سوالات متداول. اما درست کردن رابطه با مشتریان، مهارتی است که روبات‌‌‌ها از پس آن برنمی‌‌‌آیند، چون به سطوح عمیق‌‌‌تر از شناخت، اعتماد و تخصص انسانی نیاز دارد.

🔹 تا وقتی این مهارت‌‌‌ها را به خوبی نشان ندهید، کارفرماها از این موضوع آگاه نیستند. دلتان را به این خوش نکنید که بخواهید این مهارت‌‌‌ها را در مصاحبه شغلی به نمایش بگذارید. اگر در مرحله ارائه رزومه به اندازه کافی به آنها اشاره نکنید، کار اصلا به مصاحبه کردن نمی‌‌‌کشد!

[آموزه های سازمانی]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
📕 Think This, Not That: 12 Mindshifts to Breakthrough Limiting Beliefs and Become Who You Were Born to Be by Dr. Josh Axe 

🔗 Download Link
📅 Pub Date: Apr 2, 2024
📦 Format: epub
🌐 Lan: English

This content stocked on Iranian/Papua servers that ain't signatory to the Berne Convention. This is Not Copyright Infringement at all.

#Book_of_the_Week

🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریتی ایران  @Managersclub
⭕️ اصل درد و درمان در متقاعدسازی

🔸کوین هوگان در کتاب ارزشمند «۵۳ اصل متقاعدسازی» می‌نویسد: انسان‌ها وقتی دچار مشکل می‌شوند، همه چیز را فراموش می‌کنند و فقط به دنبال راهی برای رهایی از مشکل و درد ناشی از آن می‌گردند.

🔹به همین دلیل، استفاده از این روش که «درمان درد شما نزد ماست»، زیربنای بسیاری از تکنیک‌های متقاعدسازی است.

🔹در این تکنیک‌، موقعیتی را فراهم می‌کنیم که فرد آسیب‌دیده، درمان پیشنهادی ما را انتخاب کند، نه درمان‌های پیشنهادی بقیه را.

🔹یادمان باشد، وقتی صحبت از درد می‌کنیم، منظورمان لزوما دردهای فیزیکی مثل سردرد یا دندان درد نیست. به طور کلی، هر چیزی که باعث شود شخص احساس تنش کند، درد می‌نامیم. بر این اساس، کسی که از تنهایی رنج می‌برد، دچار درد تنهایی است و کسی که در تجارت شکست خورده، دچار درد شکست است.

🔹بر این اساس، برای بکارگیری اصل «درد و درمان» در متقاعدسازی می‌توانیم از این روش‌ها استفاده کنیم:

1️⃣ تهدید
به فرد اخطار می‌دهیم که اگر مطابق میل ما رفتار نکند، آسیب خواهد دید. مثلا به مشتری‌مان می‌گوییم: «اگر امروز خرید نکنید، از ماه بعد باید بر اساس قیمت‌های جدیدمان خرید کنید»

2️⃣ وسوسه
به جای این که به طور مستقیم از طرف مقابل‌مان بخواهیم پیشنهادمان را بپذیرد، او را طوری وسوسه می‌کنیم که خودش برای پذیرش پیشنهادمان پیش‌قدم شود. برای مثال، شیرینی‌فروشی‌ای را در نظر بگیرید که عمدا بوی مطبوع شیرینی‌های تازه‌اش را به گونه‌ای در خیابان پخش می‌کند که هر رهگذری وسوسه شود شیرینی بخرد.

3️⃣ آسیب و درمان
برخی‌ها تعمدا به فرد مدنظرشان آسیب می‌زنند و او را دچار درد می‌کنند و بعد با پیشنهاد درمان به آن فرد، او را متقاعد می‌کنند پیشنهادشان را بپذیرد. برای مثال، شرکتی را در نظر بگیرید که برای رقیب تازه‌واردش شایعات زیادی را درست می‌کند تا نتواند در بازار موفق شود. سپس سراغ آن رقیب تازه‌کار می‌رود و به او پیشنهاد می‌کند اگر می‌خواهی در این بازار بمانی، باید با هماهنگی ما کار کنی.

4️⃣ سکوت منجر به آسیب
گاهی سکوت به تنهایی می‌تواند اسباب آسیب زدن به طرف مقابل و در نتیجه، مسیر نفوذ ما در او را فراهم کند. مثلا فروشنده‌ای را در نظر بگیرید که می‌بیند مشتری تصمیم گرفته یک محصول بی‌کیفیت را از یک رقیب بدنام بخرد. با این حال، فروشنده هیچ چیزی به مشتری نمی‌گوید تا به دردسر بیافتد. بعد از آن که مشتری حسابی به دردسر افتاد، فروشنده سراغ او می‌رود و خودش را آماده کمک نشان می‌دهد.

[مارکتینگ آز]
🎖انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
HTML Embed Code:
2024/04/26 21:06:47
Back to Top