Channel: کوچار
کوچار
🏵 دورهٔ مقدماتی تسهیلگری در عمل 🏵 🔎 دوره آشنایی با تسهیلگری کودک و طبیعت 🗓 چهارشنبهها، از ۸ آذر 🔖 برای ثبتنام میتوانید به @Koochar_Contact در تلگرام پیام دهید. . hottg.com/KoocharNatureschool . instagr.am/KoocharNatureSchool کوچار
⌛️ همراهان گرامی؛
آخرین مهلت ثبتنام دورهٔ مقدماتی «تسهیلگری در عمل» آذر ماه، امروز میباشد. در صورت تمایل برای شرکت در دوره میتوانید از طریق اکانت ثبتنام اقدام نمایید.
این دوره روزهای چهارشنبه به صورت دوماهیانه برگزار میشود.
آخرین مهلت ثبتنام دورهٔ مقدماتی «تسهیلگری در عمل» آذر ماه، امروز میباشد. در صورت تمایل برای شرکت در دوره میتوانید از طریق اکانت ثبتنام اقدام نمایید.
این دوره روزهای چهارشنبه به صورت دوماهیانه برگزار میشود.
Forwarded from کودکیکو
دورههای ماهیانه نگاه؛
والد بودن از نگاه زیستشناختی
🍁 کارگاه دهم: بومشناسی خاطرات کودکی
⏰ زمان: پنجشنبه ۳۰ آذر
🗒️ ثبتنام: @Koodakikoo_Contact
⏳ مهلت ثبتنام: ۲۱ آذر
کودکیکو
والد بودن از نگاه زیستشناختی
🍁 کارگاه دهم: بومشناسی خاطرات کودکی
⏰ زمان: پنجشنبه ۳۰ آذر
🗒️ ثبتنام: @Koodakikoo_Contact
⏳ مهلت ثبتنام: ۲۱ آذر
کودکیکو
Forwarded from [مطالعاتکودکوطبیعت] (Mohammad Azimi)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی عبدالحسین وهابزاده
Forwarded from [مطالعاتکودکوطبیعت] (Mohammad Azimi)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پرسش و پاسخ
Forwarded from کودکیکو
دورههای ماهیانه نگاه؛
والد بودن از نگاه زیستشناختی
🍁 کارگاه یازدهم: فرهنگهای خودسازمان، محمل رشد کودک
⏰ زمان: پنجشنبه ۲۸ دی
🗒️ ثبتنام: @Koodakikoo_Contact
⏳ مهلت ثبتنام: ۲۴ دی
کودکیکو
والد بودن از نگاه زیستشناختی
🍁 کارگاه یازدهم: فرهنگهای خودسازمان، محمل رشد کودک
⏰ زمان: پنجشنبه ۲۸ دی
🗒️ ثبتنام: @Koodakikoo_Contact
⏳ مهلت ثبتنام: ۲۴ دی
کودکیکو
Forwarded from تکامل و فلسفه
بازی را جدی بگیریم
نظریهای برای چگونگی تکامل بازی
چرا و چگونه بازی طی فرایند تکامل شکل گرفت؟ پاسخهای متنوعی به این پرسش داده شده اما یکی از جالبترین آنها اخیرا با عنوان «اطلاعات و محیط: چارچوبی نظری برای تکامل بازی» در نشریه مطالعات علوم عصبی و زیسترفتاری منتشر شده است.
طرح مسأله:
احتمالا با دیدن بازی بچهگربهها همه میپذیرند که بازی کردن مختص گونهی انسان نیست. اما دامنهی آن بسیار گستردهتر از چیزی است که فکرش را میکنیم. علاوه بر پستانداران و برخی پرندگان، بازی در بسیاری از گونههای دوزیستان، خزندگان، ماهیها و حتی برخی از بیمهرگان نیز رصد شده است.
بنابراین تنوع شگفتانگیز انواع بازیها در گونههایی تا این حد متنوع این پرسش را پیش مینهد که فایدههای بازی چه بوده که بهرغم هزینههایی مانند صرف انرژی، صدمات احتمالی، شکار شدن، و حتی انتقال و گسترش عفونتها، باقی مانده است؟
نویسندگان مقاله معتقدند که این تنوع تبارشناختی بازیها در گونههای مختلف نیازمند نظریهایست که بتواند تمامی انواع سهگانهی بازی (بازیهای حرکتی مانند: جست و خیزهای بزغاله؛ بازی با اشیاء مانند: بازی گربه با گلولهی کاموایی، و بازیهای جمعی مانند: کُشتی گرفتن دو توله ببر یا دو بچه شامپانزه) را توضیح دهد.
معمولاً در متون مختلف در مقابل هزینههای ذکرشده به فایدههای بازی در چهار سطح اشاره میشود: اینکه بازی ۱. به رشد فیزیکی فرد کمک میکند، ۲. درسآموز است و شناخت فرد را بالا میبرد، ۳. فرد را برای رویدادهای نامنتظره آماده میکند و رفتارهای نوآورانه را در چنین شرایطی تقویت میکند، و ۴. رفتارهای اجتماعی و همکاری را تقویت میکند.
با توجه به تنوع هزینهها، تنوع فایدهها، تنوع بازیها، و تنوع جانورانی که بازی میکنند نیاز به یک نظریهی جامع و چارچوب نظری کلی برای پوشش دادن این تنوعها داریم.
خلاصهی نظریه:
طی بازی محتوای اطلاعاتی اُموِلت برای جاندار سازماندهی میشود و اطلاعات جاندار از محیط پیرامونش افزایش مییابد. (در ادامه میبینیم که"امولت" محیطزیست بیواسطهای است که جاندار با آن تبادل اطلاعات دارد و بنابراین ترجمه آن به "محیطزیست" که محیط عمومیتر است صحیح نیست.)
این نظریه مبتنی است بر نظرات زیستشناس و فیلسوف دانشگاه هامبورگ در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، یاکوب فون اوکسکول که نظریهای داشت با نام «اُموِلت». هر جانداری در امولت منحصربهفرد خود، که یک سیستم پردازش اطلاعات است، زندگی میکند. مثلاً دختر خانواده در امولتی متفاوت از سایر خواهران و برادران ساکن همان خانه زندگی میکند زیرا مثلاً در امولت یا سیستم پردازش اطلاعات دختر، اسباببازیهای شخصی، غذاهایی که در دسترس دارد و بیشتر از آنها تغذیه میکند، برادر، و پدر و مادر و غیره قرار دارد که کاملاً متفاوت از امولت پسر در همین خانواده است.
مطابق این نظریه، که مورد توجه و استفادهی فیلسوفانی مانند مارتین هایدیگر و موریس مرلوپونتی هم قرار گرفت جانور از طریق نشانههای ادراکی به نشانههای حرکتی با محیط خود تعاملات بازخوردی همیشگی دارد.
در این پژوهش محققان یک مدل شبیهسازی کامپیوتری طراحی کردند و عملاً نشان دادند که از بازیهای اجتماعی پیچیده محصول تکامل زیستن در امولتهایی است که فرد با موقعیتهای همکاری و رقابت مواجه بوده است.
امولت، طی دوران رشد کودک با شدت زیادی گسترش مییابد و بنابراين محرکهای حسی و حرکتی بیشتری باید پردازش شوند. نقش بازی آن است که با افزایش اندرکنش فرد با امولتِ در حال گسترش، محتواهای در حال اضافه شدن را به اطلاعات تبدیل کند.
اهمیت عملی این نظریه:
از کاربردهای مهم این نظریه فهم بهتر نقش بازی در جهان در حال تغییر است. هرچند امولت هر انسان منحصربهفرد است اما در گذشتهها افراد یک فرهنگ طی چند نسل متوالی در امولتهای نسبتاً مشابهی زندگی میکردند. اکنون در شرایطی هستیم که با گسترش روزافزون تغییرات محیطی امولت هر فرد نسبت به امولت افراد نسل گذشته بسیار متفاوت است. گوشیهای همراه در امولت نسل گذشته جایی نداشتند در حالیکه جایگاهی مرکزی در امولت بسیاری از نوجوانان امروزی دارد. اگر مطابق با این نظریه بپذیریم که بازی نقشی اساسی در اندرکنش با امولت در حال گسترش دارد نقش روزافزون بازی در زندگی کودکان آشکارتر میشود. و از آنجا که در جهان پیش رو تنهایی انسانها از معضلات مهم روانشناختی است نقش بازیهای گروهی نیز برجستهتر میشود.
در حالیکه بازیهای کامپيوتری نقشی کلیدی در ورود به جهان دیجیتال دارند و به همین دلیل نیز گسترش بیشتر آنها مطابق این نظریه قابل تبیین است اما از آنجا که ساختار ذهنی انسان با چنین سرعتی تغییر نمیکند یگانه راه مصونیت از مشکلات روانشناختی پیش رو هموار ساختن راه بازیهای گروهی کودکان در محیطهای طبیعی است.
هادی صمدی
@evophilosophy
نظریهای برای چگونگی تکامل بازی
چرا و چگونه بازی طی فرایند تکامل شکل گرفت؟ پاسخهای متنوعی به این پرسش داده شده اما یکی از جالبترین آنها اخیرا با عنوان «اطلاعات و محیط: چارچوبی نظری برای تکامل بازی» در نشریه مطالعات علوم عصبی و زیسترفتاری منتشر شده است.
طرح مسأله:
احتمالا با دیدن بازی بچهگربهها همه میپذیرند که بازی کردن مختص گونهی انسان نیست. اما دامنهی آن بسیار گستردهتر از چیزی است که فکرش را میکنیم. علاوه بر پستانداران و برخی پرندگان، بازی در بسیاری از گونههای دوزیستان، خزندگان، ماهیها و حتی برخی از بیمهرگان نیز رصد شده است.
بنابراین تنوع شگفتانگیز انواع بازیها در گونههایی تا این حد متنوع این پرسش را پیش مینهد که فایدههای بازی چه بوده که بهرغم هزینههایی مانند صرف انرژی، صدمات احتمالی، شکار شدن، و حتی انتقال و گسترش عفونتها، باقی مانده است؟
نویسندگان مقاله معتقدند که این تنوع تبارشناختی بازیها در گونههای مختلف نیازمند نظریهایست که بتواند تمامی انواع سهگانهی بازی (بازیهای حرکتی مانند: جست و خیزهای بزغاله؛ بازی با اشیاء مانند: بازی گربه با گلولهی کاموایی، و بازیهای جمعی مانند: کُشتی گرفتن دو توله ببر یا دو بچه شامپانزه) را توضیح دهد.
معمولاً در متون مختلف در مقابل هزینههای ذکرشده به فایدههای بازی در چهار سطح اشاره میشود: اینکه بازی ۱. به رشد فیزیکی فرد کمک میکند، ۲. درسآموز است و شناخت فرد را بالا میبرد، ۳. فرد را برای رویدادهای نامنتظره آماده میکند و رفتارهای نوآورانه را در چنین شرایطی تقویت میکند، و ۴. رفتارهای اجتماعی و همکاری را تقویت میکند.
با توجه به تنوع هزینهها، تنوع فایدهها، تنوع بازیها، و تنوع جانورانی که بازی میکنند نیاز به یک نظریهی جامع و چارچوب نظری کلی برای پوشش دادن این تنوعها داریم.
خلاصهی نظریه:
طی بازی محتوای اطلاعاتی اُموِلت برای جاندار سازماندهی میشود و اطلاعات جاندار از محیط پیرامونش افزایش مییابد. (در ادامه میبینیم که"امولت" محیطزیست بیواسطهای است که جاندار با آن تبادل اطلاعات دارد و بنابراین ترجمه آن به "محیطزیست" که محیط عمومیتر است صحیح نیست.)
این نظریه مبتنی است بر نظرات زیستشناس و فیلسوف دانشگاه هامبورگ در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، یاکوب فون اوکسکول که نظریهای داشت با نام «اُموِلت». هر جانداری در امولت منحصربهفرد خود، که یک سیستم پردازش اطلاعات است، زندگی میکند. مثلاً دختر خانواده در امولتی متفاوت از سایر خواهران و برادران ساکن همان خانه زندگی میکند زیرا مثلاً در امولت یا سیستم پردازش اطلاعات دختر، اسباببازیهای شخصی، غذاهایی که در دسترس دارد و بیشتر از آنها تغذیه میکند، برادر، و پدر و مادر و غیره قرار دارد که کاملاً متفاوت از امولت پسر در همین خانواده است.
مطابق این نظریه، که مورد توجه و استفادهی فیلسوفانی مانند مارتین هایدیگر و موریس مرلوپونتی هم قرار گرفت جانور از طریق نشانههای ادراکی به نشانههای حرکتی با محیط خود تعاملات بازخوردی همیشگی دارد.
در این پژوهش محققان یک مدل شبیهسازی کامپیوتری طراحی کردند و عملاً نشان دادند که از بازیهای اجتماعی پیچیده محصول تکامل زیستن در امولتهایی است که فرد با موقعیتهای همکاری و رقابت مواجه بوده است.
امولت، طی دوران رشد کودک با شدت زیادی گسترش مییابد و بنابراين محرکهای حسی و حرکتی بیشتری باید پردازش شوند. نقش بازی آن است که با افزایش اندرکنش فرد با امولتِ در حال گسترش، محتواهای در حال اضافه شدن را به اطلاعات تبدیل کند.
اهمیت عملی این نظریه:
از کاربردهای مهم این نظریه فهم بهتر نقش بازی در جهان در حال تغییر است. هرچند امولت هر انسان منحصربهفرد است اما در گذشتهها افراد یک فرهنگ طی چند نسل متوالی در امولتهای نسبتاً مشابهی زندگی میکردند. اکنون در شرایطی هستیم که با گسترش روزافزون تغییرات محیطی امولت هر فرد نسبت به امولت افراد نسل گذشته بسیار متفاوت است. گوشیهای همراه در امولت نسل گذشته جایی نداشتند در حالیکه جایگاهی مرکزی در امولت بسیاری از نوجوانان امروزی دارد. اگر مطابق با این نظریه بپذیریم که بازی نقشی اساسی در اندرکنش با امولت در حال گسترش دارد نقش روزافزون بازی در زندگی کودکان آشکارتر میشود. و از آنجا که در جهان پیش رو تنهایی انسانها از معضلات مهم روانشناختی است نقش بازیهای گروهی نیز برجستهتر میشود.
در حالیکه بازیهای کامپيوتری نقشی کلیدی در ورود به جهان دیجیتال دارند و به همین دلیل نیز گسترش بیشتر آنها مطابق این نظریه قابل تبیین است اما از آنجا که ساختار ذهنی انسان با چنین سرعتی تغییر نمیکند یگانه راه مصونیت از مشکلات روانشناختی پیش رو هموار ساختن راه بازیهای گروهی کودکان در محیطهای طبیعی است.
هادی صمدی
@evophilosophy
Forwarded from تکامل و فلسفه
عوارض سرگرم کردن نوزادان با صفحات نمایشگر:
تأثيرات بالقوهی آن در تکامل انسان
قوای حسی ما محصول میلیونها سال تکامل زیستی است. اما اکنون وارد جهانی یکسره متفاوت از آنچه با آن سازگار شده بودیم، شدهایم. امروزه ابرمحرکهایی مانند تلویزیون یا گوشیهای همراه، بیشتر انسانها را محاصره کردهاند. به این ابزارها ابرمحرک میگویند زیرا حجم نامتعارفی از رنگها و صداها و موضوعات بسیار جالب و سرگرمکننده را پشت سر هم به نمایش میگذارند. نتیجهی آن هم چیزی نیست جز اعتیاد به آن و بیعلاقگی به زندگی طبیعی، درست بهسان اعتیاد به موادمخدر در فردی که ترجیح میدهد به جای گشتوگذار در طبیعت و بالابردن سطح متعارف برخی هورمونها، با مصرف موادمخدر در یک محیط بسته تجربههای شدید لذت را در کوتاهمدت تجربه کند.
مطابق پژوهشی که اخیراً نتایج آن منتشر شده نوزادان و کودکان نوپایی که در معرض تماشای تلویزیون یا ویدئو قرار میگیرند رفتارهای حسی نامتعارفِ بیشتری از خود نشان میدهند؛ به فعالیتهای طبیعی بیعلاقه میشوند؛ دائماً در جستوجوی محرکهای شدیدتر در محیط پیرامونی بوده؛ و جویای صداهای بلندتر و نورهای تندترند.
مطابق این پژوهش، هر چه مواجههی کودک با صفحات نمایشگر در سنین پایینتر رخ دهد صدمات حسی آن بیشتر است.
بهطور متعارف بازیهای فیزیکی و بهویژه بازیهایی که دست در آنها نقش مهمی دارد باعث ایجاد و پیشرفت انواع جدیدی از تفکرات در کودک میشوند. کمرنگ شدن این بخش در بازی کودکان باعث ضعف تفکر میشود و وقتی جایگزین این بازیها، بمباران کودک با رنگها و صداهای صفحه نمایش باشد تعامل حسی کودک با جهان نیز صدمه خواهد دید.
طی تکامل انحراف از مسیرهای متعارف پدیدهای رایج بوده است. اما این تغییرات گاهی طی صدها و بلکه میلیونها سال رخ دادهاند. تغییراتی که اکنون طی یک سدهی گذشته شاهد آن بودهایم و طی سالهای پیشِرو و با ورود به جهان متاورس شدیدتر نیز خواهند بود، در هیچ دوره از تاریخ تکاملی انسان همتایی ندارد. عوارض دقیق این تغییرات طی دهههای آتی است که مشخص خواهد شد؛ اما اکنون نیز میتوان پیشبینیهایی داشت.
از یک منظر نوعی همتکاملی میان ژنها، فرهنگها، و تکنولوژیها در جریان است و احتمالاً در چند دههی آتی عموم افراد جامعه با چنین ساختارهای حسی و تفکری جوامع انسانی را شکل میدهند و مفهوم "نرمال" در آن زمان به نحوی اساسی متفاوت با امروز خواهد بود؛ چنانکه از هماکنون نیز تفاوتهای روانشناختی نسل زِد و نسل آلفا با نسلهای قبلی توسط دادههای تجربی متعددی به ثبت رسیده است. بهعنوان نمونه، تنهایی در انسانها رو به افزایش، و متناظر با آن اندرکنش انسان با صفحات نمایش نیز رو به افزایش است؛ که به نوبهی خود در مسیری بازخوردی، تنهایی را افزایش میدهد.
از منظری دیگر تغییراتی در این حد گسترده در آنچه طی میلیونها سال فرایندهای تکاملی در نوع انسان ابقا شده است ممکن است به نیکزیستی او ختم نشود. توجه کنیم که فرایند تکامل به نیکزیستن انسانها توجهی ندارد زیرا "نیک" و "بد" و "رضایت" و "عدمرضایت" در جهان زیستی معنایی ندارند.
بنابراین معقولتر به نظر میرسد که به راحتی با هر نوع تغییری که مد میشود همگام نشویم. به توصیهی قابل استنباط از این پژوهش گوش فرا دهیم و ساعات مواجههی کودکان با صفحات نمایش را کم کنیم و درعوض ساعات بازیهای فیزیکی و جمعی کودکان در محیطهای طبیعی را افزایش دهیم.
پژوهشگران این پژوهش معتقدند نتایج این پژوهش میتواند به درک بهتری از بیشفعالی و اوتیسم نیز بیانجامد. مثلاً این پرسش مطرح است که ممکن است از علل افزایش بیشفعالی و اوتیسم در جوامع، افزایش ساعات مواجهی کودکان با صفحات نمایشگر باشد؟!
هادی صمدی
@evophilosophy
تأثيرات بالقوهی آن در تکامل انسان
قوای حسی ما محصول میلیونها سال تکامل زیستی است. اما اکنون وارد جهانی یکسره متفاوت از آنچه با آن سازگار شده بودیم، شدهایم. امروزه ابرمحرکهایی مانند تلویزیون یا گوشیهای همراه، بیشتر انسانها را محاصره کردهاند. به این ابزارها ابرمحرک میگویند زیرا حجم نامتعارفی از رنگها و صداها و موضوعات بسیار جالب و سرگرمکننده را پشت سر هم به نمایش میگذارند. نتیجهی آن هم چیزی نیست جز اعتیاد به آن و بیعلاقگی به زندگی طبیعی، درست بهسان اعتیاد به موادمخدر در فردی که ترجیح میدهد به جای گشتوگذار در طبیعت و بالابردن سطح متعارف برخی هورمونها، با مصرف موادمخدر در یک محیط بسته تجربههای شدید لذت را در کوتاهمدت تجربه کند.
مطابق پژوهشی که اخیراً نتایج آن منتشر شده نوزادان و کودکان نوپایی که در معرض تماشای تلویزیون یا ویدئو قرار میگیرند رفتارهای حسی نامتعارفِ بیشتری از خود نشان میدهند؛ به فعالیتهای طبیعی بیعلاقه میشوند؛ دائماً در جستوجوی محرکهای شدیدتر در محیط پیرامونی بوده؛ و جویای صداهای بلندتر و نورهای تندترند.
مطابق این پژوهش، هر چه مواجههی کودک با صفحات نمایشگر در سنین پایینتر رخ دهد صدمات حسی آن بیشتر است.
بهطور متعارف بازیهای فیزیکی و بهویژه بازیهایی که دست در آنها نقش مهمی دارد باعث ایجاد و پیشرفت انواع جدیدی از تفکرات در کودک میشوند. کمرنگ شدن این بخش در بازی کودکان باعث ضعف تفکر میشود و وقتی جایگزین این بازیها، بمباران کودک با رنگها و صداهای صفحه نمایش باشد تعامل حسی کودک با جهان نیز صدمه خواهد دید.
طی تکامل انحراف از مسیرهای متعارف پدیدهای رایج بوده است. اما این تغییرات گاهی طی صدها و بلکه میلیونها سال رخ دادهاند. تغییراتی که اکنون طی یک سدهی گذشته شاهد آن بودهایم و طی سالهای پیشِرو و با ورود به جهان متاورس شدیدتر نیز خواهند بود، در هیچ دوره از تاریخ تکاملی انسان همتایی ندارد. عوارض دقیق این تغییرات طی دهههای آتی است که مشخص خواهد شد؛ اما اکنون نیز میتوان پیشبینیهایی داشت.
از یک منظر نوعی همتکاملی میان ژنها، فرهنگها، و تکنولوژیها در جریان است و احتمالاً در چند دههی آتی عموم افراد جامعه با چنین ساختارهای حسی و تفکری جوامع انسانی را شکل میدهند و مفهوم "نرمال" در آن زمان به نحوی اساسی متفاوت با امروز خواهد بود؛ چنانکه از هماکنون نیز تفاوتهای روانشناختی نسل زِد و نسل آلفا با نسلهای قبلی توسط دادههای تجربی متعددی به ثبت رسیده است. بهعنوان نمونه، تنهایی در انسانها رو به افزایش، و متناظر با آن اندرکنش انسان با صفحات نمایش نیز رو به افزایش است؛ که به نوبهی خود در مسیری بازخوردی، تنهایی را افزایش میدهد.
از منظری دیگر تغییراتی در این حد گسترده در آنچه طی میلیونها سال فرایندهای تکاملی در نوع انسان ابقا شده است ممکن است به نیکزیستی او ختم نشود. توجه کنیم که فرایند تکامل به نیکزیستن انسانها توجهی ندارد زیرا "نیک" و "بد" و "رضایت" و "عدمرضایت" در جهان زیستی معنایی ندارند.
بنابراین معقولتر به نظر میرسد که به راحتی با هر نوع تغییری که مد میشود همگام نشویم. به توصیهی قابل استنباط از این پژوهش گوش فرا دهیم و ساعات مواجههی کودکان با صفحات نمایش را کم کنیم و درعوض ساعات بازیهای فیزیکی و جمعی کودکان در محیطهای طبیعی را افزایش دهیم.
پژوهشگران این پژوهش معتقدند نتایج این پژوهش میتواند به درک بهتری از بیشفعالی و اوتیسم نیز بیانجامد. مثلاً این پرسش مطرح است که ممکن است از علل افزایش بیشفعالی و اوتیسم در جوامع، افزایش ساعات مواجهی کودکان با صفحات نمایشگر باشد؟!
هادی صمدی
@evophilosophy
Jamanetwork
Early-Life Digital Media Experiences and Development of Atypical Sensory Processing
This study attempts to determine the association between early-life digital media exposure and sensory processing outcomes among toddlers.
❓ زندگی بزرگسالی، زندگی زوجین، زندگی گروهی کاری، زندگی در جامعه شبیه بازی رسمی است یا غیررسمی؟
🔖 برای مطالعه ادامه پست به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.instagram.com/p/C2Z05O5Nc1z/?igsh=NzBmMjdhZWRiYQ==
🔖 برای مطالعه ادامه پست به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.instagram.com/p/C2Z05O5Nc1z/?igsh=NzBmMjdhZWRiYQ==
Forwarded from کودکیکو
دورههای ماهیانه نگاه؛
والد بودن از نگاه زیستشناختی
🍁 کارگاه دوازدهم: نگاه در یک نـــــگاه
⏰ زمان: پنجشنبه ۲۶ بهمن
🗒️ ثبتنام: @Koodakikoo_Contact
⏳ مهلت ثبتنام: ۲۴ بهمن
کودکیکو
والد بودن از نگاه زیستشناختی
🍁 کارگاه دوازدهم: نگاه در یک نـــــگاه
⏰ زمان: پنجشنبه ۲۶ بهمن
🗒️ ثبتنام: @Koodakikoo_Contact
⏳ مهلت ثبتنام: ۲۴ بهمن
کودکیکو
Forwarded from عکس نگار
نقش مادری در محاق
سعیده ابیانه
[email protected]
زنان در لحظه تصمیم گیری برای داشتن فرزند در کشاکش سختی قرار می گیرند. از یک سو، نگرانی آنها در مورد مسئولیت کودکی که تصمیم به تولدش دارند بی پایان است. از سوی دیگر، آنها دچار تضاد نقشی می شوند، هویتی که تاکنون ساخته اند، موفقیت های تحصیلی و کاری که به دست آورده اند و اهداف شخصی و آینده ای که برای خودشان ترسیم کرده اند را مورد تهدید می بینند. آنها به طور کلی بیمناک از دست دادن (خود قبلی) و نظمی که در زندگی ساخته اند هستند و از بیگانگی با زندگی پیش رو می هراسند.
در چنین زمینه ای می توان پرسید چرا امروزه که دنیای مدرن با پیشرفت علم و فناوری و دانش روزافزون پیش روی این مادران قرار دارد آنها آرامش و آسودگی و اعتماد به نفس لازم را ندارند؟ چرا در همین دنیای مدرن که بیشترین منابع صرف سرمایه گذاری برای آینده کودکان در خانواده می شود، شاهد رواج بیشترین اختلالات روحی و روانی در بین آنها هستیم؟ چرا امروزه آمار کودکان مبتلا به آسبرگر یا اوتیسم رو به افزایش است؟ چرا داده های فراوان این دوران، از پیش از بارداری و حین بارداری و پس از بارداری، از آزمایش های بسیار گرفته تا چکاپ های بعد از زایمان، نمی تواند از نگرانی های این موجود به ظاهر خردمند که می پندارد می تواند همه چیز را تحت کنترل خود درآورد کم کند؟ چگونه می توان در جامعه مدرن در عین حضور اجتماعی زنان در جامعه، کودکان را از آغوش مادران محروم نکرد و در عین حال مادری را به عنوان جایگاهی تاثیرگذار و مهم در جامعه بازتعریف کرد تا اعتماد به نفس از دست رفته مادران را به مراقبین و عاشقان اصلی کودکان بازگرداند؟
در پاسخ به این پرسش ها به نظر می رسد نه جامعه سنتی قادر به ایجاد بستری مناسب در جهت ایفای نقش آگاهانه مادران و تاثیرگذاری آنها در زندگی کودکان است و نه جامعه مدرن توانسته نقش مادری را با ارزش های واقعی اش در جامعه بنمایاند و نسبت های دون و کم ارزش را از آن بزداید.
شایسته است مادرانی که امروزه و در بستر جامعه مدرن فرزندان خود را به دنیا می آورند از هشیاری لازم برخوردار باشند تا در تله موسسات و بنگاه های اقتصادی که در زمینه استاندارد سازی تکنیک های فرزند پروری مشغول به کار هستند و آنها را جایگزین شیوه های یگانه مادری هر خانواده کرده اند گرفتار نیایند. یک مادر در زمان صلح با خود و پذیرش وظایف نقشی مادری که از درونش بر می آید می تواند به تعادلی در لحظه زیست اجتماعی و عاطفی اش دست یابد.
برای خواندن متن کامل این یادداشت می توانید به لینک زیر مراجعه فرمایید.
https://www.magiran.com/volume/211937
@madresehtabiat
سعیده ابیانه
[email protected]
زنان در لحظه تصمیم گیری برای داشتن فرزند در کشاکش سختی قرار می گیرند. از یک سو، نگرانی آنها در مورد مسئولیت کودکی که تصمیم به تولدش دارند بی پایان است. از سوی دیگر، آنها دچار تضاد نقشی می شوند، هویتی که تاکنون ساخته اند، موفقیت های تحصیلی و کاری که به دست آورده اند و اهداف شخصی و آینده ای که برای خودشان ترسیم کرده اند را مورد تهدید می بینند. آنها به طور کلی بیمناک از دست دادن (خود قبلی) و نظمی که در زندگی ساخته اند هستند و از بیگانگی با زندگی پیش رو می هراسند.
در چنین زمینه ای می توان پرسید چرا امروزه که دنیای مدرن با پیشرفت علم و فناوری و دانش روزافزون پیش روی این مادران قرار دارد آنها آرامش و آسودگی و اعتماد به نفس لازم را ندارند؟ چرا در همین دنیای مدرن که بیشترین منابع صرف سرمایه گذاری برای آینده کودکان در خانواده می شود، شاهد رواج بیشترین اختلالات روحی و روانی در بین آنها هستیم؟ چرا امروزه آمار کودکان مبتلا به آسبرگر یا اوتیسم رو به افزایش است؟ چرا داده های فراوان این دوران، از پیش از بارداری و حین بارداری و پس از بارداری، از آزمایش های بسیار گرفته تا چکاپ های بعد از زایمان، نمی تواند از نگرانی های این موجود به ظاهر خردمند که می پندارد می تواند همه چیز را تحت کنترل خود درآورد کم کند؟ چگونه می توان در جامعه مدرن در عین حضور اجتماعی زنان در جامعه، کودکان را از آغوش مادران محروم نکرد و در عین حال مادری را به عنوان جایگاهی تاثیرگذار و مهم در جامعه بازتعریف کرد تا اعتماد به نفس از دست رفته مادران را به مراقبین و عاشقان اصلی کودکان بازگرداند؟
در پاسخ به این پرسش ها به نظر می رسد نه جامعه سنتی قادر به ایجاد بستری مناسب در جهت ایفای نقش آگاهانه مادران و تاثیرگذاری آنها در زندگی کودکان است و نه جامعه مدرن توانسته نقش مادری را با ارزش های واقعی اش در جامعه بنمایاند و نسبت های دون و کم ارزش را از آن بزداید.
شایسته است مادرانی که امروزه و در بستر جامعه مدرن فرزندان خود را به دنیا می آورند از هشیاری لازم برخوردار باشند تا در تله موسسات و بنگاه های اقتصادی که در زمینه استاندارد سازی تکنیک های فرزند پروری مشغول به کار هستند و آنها را جایگزین شیوه های یگانه مادری هر خانواده کرده اند گرفتار نیایند. یک مادر در زمان صلح با خود و پذیرش وظایف نقشی مادری که از درونش بر می آید می تواند به تعادلی در لحظه زیست اجتماعی و عاطفی اش دست یابد.
برای خواندن متن کامل این یادداشت می توانید به لینک زیر مراجعه فرمایید.
https://www.magiran.com/volume/211937
@madresehtabiat
کوچار
Photo
«وقتی که یک پارادایم (گفتمان) توان معنادهی خود را فرسوده میکند، انسانها همیشه به آن با استیصال بیشتری میچسبند، اصرار دارند که هنوز کاربرد خودش را دارد، و هنوز میتواند پاسخ همه پرسشها را بدهد.» *
انسان برای میلیونها سال، سازگار با زندگی در طبیعت بوده است و برای هزاران سال، سازگار با فرهنگِ بومی هر اقلیم.
با نگاههای مقطعی و برشهای تکجانبه، زیستِ مدرنْ موجبات آسایش و فراغت ما را فراهم کرده و دستاوردهای عظیم برایمان به ارمغان آورده است؛ ارتباط با آنسوی جهان تنها با لمس یک صفحه، بهرهبرداری از دورترین منابع زمین با امضای یک توافق، زندگی فارغ از نگرانی سرما و گرسنگی حتی در قطب، سفرهای رویاگون و گسترش پروبال خیال تا بیکرانها…
اما وقتی به سیرِ زندگی به صورت یک کلّ منسجم و همهجانبه نگاه میکنیم عمدتا خود را گرفتار در پیچیدگیهای سرسامآور زندگی در شهر و دودهه اخیر در فضاهای مجازی، اسیر در هزارتوهای بیمقصد، دیدگاههای بیبنیان، اضطرابها و رنجهای مزمن و در نهایت خود را تنها و بییاور مییابیم.
نیک که بنگریم این وضعیتِ متضادِ هیجانبرانگیز و فرسودهکننده با الگوی «پیشرفت» عجین بوده و احتمالا امروز در حال برداشت ماحصل این سبک زندگی هستیم. گویا به مرور پیامدهای خوردن این میوههای خوشمزه در زندگی خودمان، فرزندانمان و جامعهمان در حال روشن شدن است - هر چند که پیامبرانش (عمدتا با نیت خیر) همچنان وعدهٔ بهشت (رفاه ابدی) میدهند.
ترسیدهایم و از سر ناچاری، فتح قلهٔ بعدیِ پیشرفت را تسکین دردهایمان قلمداد میکنیم؛ مُسکنی که عوارض جانبی زیادی دارد. اما فرجام این راه چیست و برای فرزندانمان چه بر جا میگذاریم؟
شاید بتوانیم همچون تماشای راه شیری، مسیر زندگیمان را هم به نظاره بنشینیم، حال که به اینهمه دستاورد نوین رسیدهایم از خود بپرسیم که ما به دنبال اینها بودیم و با رسیدن به این امکانات به خوشبختی نزدیکتر شدیم؟
تماشای فرزندانمان که در کودکی باید در اوج شوق زندگی باشند سنجه خوبی است؛ در سراسر دنیا، تنها و محبوس در چهاردیواریها نشستهاند، چشمدوخته به صفحات نورانی، مضطرب و خالی از نیروی حیات. آیا با مشاهده این وضعیت همچنان میخواهیم با قوت سابق به این مسیر برای رسیدن به سعادت اتکا کنیم؟
امید که در سال نو بتوانیم با نگاهی عمیق و ماندگارتر از تنگنظری و کوتهبینیِ مدرنیته و علم مدرن به جهان و زندگیمان بنگریم، شاید بتوانیم به راهوروشی سازگارتر با طبیعت انسانیمان برسیم و کمر همت برای تحقق آن ببندیم.
تبریک و آروزی سالی روشنگر و پرنیرو برای مادران، پدران و یاران «کودک و نوجوان» 🌸
* از کتاب میخواهیم چه کسی باشیم، مارگارت ویتلی
انسان برای میلیونها سال، سازگار با زندگی در طبیعت بوده است و برای هزاران سال، سازگار با فرهنگِ بومی هر اقلیم.
با نگاههای مقطعی و برشهای تکجانبه، زیستِ مدرنْ موجبات آسایش و فراغت ما را فراهم کرده و دستاوردهای عظیم برایمان به ارمغان آورده است؛ ارتباط با آنسوی جهان تنها با لمس یک صفحه، بهرهبرداری از دورترین منابع زمین با امضای یک توافق، زندگی فارغ از نگرانی سرما و گرسنگی حتی در قطب، سفرهای رویاگون و گسترش پروبال خیال تا بیکرانها…
اما وقتی به سیرِ زندگی به صورت یک کلّ منسجم و همهجانبه نگاه میکنیم عمدتا خود را گرفتار در پیچیدگیهای سرسامآور زندگی در شهر و دودهه اخیر در فضاهای مجازی، اسیر در هزارتوهای بیمقصد، دیدگاههای بیبنیان، اضطرابها و رنجهای مزمن و در نهایت خود را تنها و بییاور مییابیم.
نیک که بنگریم این وضعیتِ متضادِ هیجانبرانگیز و فرسودهکننده با الگوی «پیشرفت» عجین بوده و احتمالا امروز در حال برداشت ماحصل این سبک زندگی هستیم. گویا به مرور پیامدهای خوردن این میوههای خوشمزه در زندگی خودمان، فرزندانمان و جامعهمان در حال روشن شدن است - هر چند که پیامبرانش (عمدتا با نیت خیر) همچنان وعدهٔ بهشت (رفاه ابدی) میدهند.
ترسیدهایم و از سر ناچاری، فتح قلهٔ بعدیِ پیشرفت را تسکین دردهایمان قلمداد میکنیم؛ مُسکنی که عوارض جانبی زیادی دارد. اما فرجام این راه چیست و برای فرزندانمان چه بر جا میگذاریم؟
شاید بتوانیم همچون تماشای راه شیری، مسیر زندگیمان را هم به نظاره بنشینیم، حال که به اینهمه دستاورد نوین رسیدهایم از خود بپرسیم که ما به دنبال اینها بودیم و با رسیدن به این امکانات به خوشبختی نزدیکتر شدیم؟
تماشای فرزندانمان که در کودکی باید در اوج شوق زندگی باشند سنجه خوبی است؛ در سراسر دنیا، تنها و محبوس در چهاردیواریها نشستهاند، چشمدوخته به صفحات نورانی، مضطرب و خالی از نیروی حیات. آیا با مشاهده این وضعیت همچنان میخواهیم با قوت سابق به این مسیر برای رسیدن به سعادت اتکا کنیم؟
امید که در سال نو بتوانیم با نگاهی عمیق و ماندگارتر از تنگنظری و کوتهبینیِ مدرنیته و علم مدرن به جهان و زندگیمان بنگریم، شاید بتوانیم به راهوروشی سازگارتر با طبیعت انسانیمان برسیم و کمر همت برای تحقق آن ببندیم.
تبریک و آروزی سالی روشنگر و پرنیرو برای مادران، پدران و یاران «کودک و نوجوان» 🌸
* از کتاب میخواهیم چه کسی باشیم، مارگارت ویتلی
🏵 دورهٔ مقدماتی تسهیلگری در عمل 🏵
🔎 آشنایی با تسهیلگری کودک و طبیعت
🗓 دوره اردیبهشت ماه
- یکشنبهها و چهارشنبهها، از ۲۹ فروردین
- مهلت ثبتنام تا ۲۱ فروردین
🔖 برای ثبتنام میتوانید به @Koochar_Contact در تلگرام پیام دهید.
. hottg.com/KoocharNatureschool
. instagr.am/KoocharNatureSchool
کوچار
🔎 آشنایی با تسهیلگری کودک و طبیعت
🗓 دوره اردیبهشت ماه
- یکشنبهها و چهارشنبهها، از ۲۹ فروردین
- مهلت ثبتنام تا ۲۱ فروردین
🔖 برای ثبتنام میتوانید به @Koochar_Contact در تلگرام پیام دهید.
. hottg.com/KoocharNatureschool
. instagr.am/KoocharNatureSchool
کوچار
Forwarded from [مطالعاتکودکوطبیعت]
پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران
۲۸۱۶
Forwarded from [مطالعاتکودکوطبیعت]
📌مصاحبه با عبدالحسین وهابزاده[خالق ایده مدرسه طبیعت]
طبیعت را به کودکان پس دهید
[روزنامه پیام ما|شماره ۲۸۱۶؛صفحات ۵,۴]
📍محمد(بهمن)عظیمی
🍃با سپاس از فاطمه باباخانی
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
طبیعت را به کودکان پس دهید
[روزنامه پیام ما|شماره ۲۸۱۶؛صفحات ۵,۴]
📍محمد(بهمن)عظیمی
🍃با سپاس از فاطمه باباخانی
@cnstudy| مطالعاتکودکوطبیعت
Forwarded from کودکیکو
دورههای ماهیانه نگاه؛
والد بودن همسو با طبیعت
🌿 کارگاه سیزدهم: جایگاه معنا در زندگی
⏰ زمان: پنجشنبه ۳۰ فروردین
🗒️ ثبتنام: @Koodakikoo_Contact
⏳ مهلت ثبتنام: تا ۲۶ فروردین
کودکیکو
والد بودن همسو با طبیعت
🌿 کارگاه سیزدهم: جایگاه معنا در زندگی
⏰ زمان: پنجشنبه ۳۰ فروردین
🗒️ ثبتنام: @Koodakikoo_Contact
⏳ مهلت ثبتنام: تا ۲۶ فروردین
کودکیکو
HTML Embed Code: