Channel: کانیا دل
ل ڤی هیڤا...
ل ڤی هیڤا وەقەس من خوینا دل خوار
نە سێری هاتە بیرا من، نە ئفتار
نە تو هاتی کو قەدقامەت بخوینم
نە من هێڤەک ل ئاسمین دی بەرئێڤار
در این ماه...
در این ماە آنقدر خون دل خوردم
نە سحری یادم آمد و نە افطاری
نە تو آمدی کە قد قامت بخوانم
نە ماه را هنگام غروب در آسمان رۇیت کردم!
#دوکتور_سادق_فهرهادی
@kaniyadil
ل ڤی هیڤا وەقەس من خوینا دل خوار
نە سێری هاتە بیرا من، نە ئفتار
نە تو هاتی کو قەدقامەت بخوینم
نە من هێڤەک ل ئاسمین دی بەرئێڤار
در این ماه...
در این ماە آنقدر خون دل خوردم
نە سحری یادم آمد و نە افطاری
نە تو آمدی کە قد قامت بخوانم
نە ماه را هنگام غروب در آسمان رۇیت کردم!
#دوکتور_سادق_فهرهادی
@kaniyadil
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
برای بزرگداشت روز ملی عطار
غزلی محذوف از مجموعهی «زیباتر از زن» چاپ؛ 1399 / نشر مادیار.
نامه
به: نیشابوریان و زخمهای ناسورشان
به نیشابوریان پیغام ما این است؛ برخیزند
وگرنه خاکشان را «تولی»یان با خون درآمیزند
قلمدان را بیاور تا که از نو نامه بنویسم
بگویم؛ از غلامان مغول، باید بپرهیزند
به نیشابوریان اصرار کن این نیمهشب، جَلدی
بپا خیزند و گرد از دودمان خان، برانگیزند
بگو شیخی که از بیهق نیاید، چشمبادامی است
بگو بادام را باید که با دامش بیاویزند
به نیشابوریان از چشم من هم چشمهای بنویس
بگو این کاسهها، سرچشمهی باران پاییزند...
پریروی شهید شادیاخ، افتاده و دزدان
سر فیروزهیِ سُرخِ گلوبندش، گلاویزند...
حصاری نیست، یاری نیست، مرد سربهداری نیست
زنان باید که دستی در حنا، با مرگ بستیزند...
اَبَر شهرِ مرا قاآن قُرق کردهاست و با مردم
اگر برگ عبوری هست، کو راهی که بگریزند؟
سراسر «منطقالتیر»* است در یاسای شبگردان
پیاپی شیشههای عطرِ خیام است، میریزند...
***
به نیشابوریان از قول من، ننویس بیش از این...
که این چاپارها تیزند و چشم و گوش چنگیزند!
....
*ناگفته پیداست که منظور منطقالطیر نیست!
#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)
https://hottg.com/maname49
غزلی محذوف از مجموعهی «زیباتر از زن» چاپ؛ 1399 / نشر مادیار.
نامه
به: نیشابوریان و زخمهای ناسورشان
به نیشابوریان پیغام ما این است؛ برخیزند
وگرنه خاکشان را «تولی»یان با خون درآمیزند
قلمدان را بیاور تا که از نو نامه بنویسم
بگویم؛ از غلامان مغول، باید بپرهیزند
به نیشابوریان اصرار کن این نیمهشب، جَلدی
بپا خیزند و گرد از دودمان خان، برانگیزند
بگو شیخی که از بیهق نیاید، چشمبادامی است
بگو بادام را باید که با دامش بیاویزند
به نیشابوریان از چشم من هم چشمهای بنویس
بگو این کاسهها، سرچشمهی باران پاییزند...
پریروی شهید شادیاخ، افتاده و دزدان
سر فیروزهیِ سُرخِ گلوبندش، گلاویزند...
حصاری نیست، یاری نیست، مرد سربهداری نیست
زنان باید که دستی در حنا، با مرگ بستیزند...
اَبَر شهرِ مرا قاآن قُرق کردهاست و با مردم
اگر برگ عبوری هست، کو راهی که بگریزند؟
سراسر «منطقالتیر»* است در یاسای شبگردان
پیاپی شیشههای عطرِ خیام است، میریزند...
***
به نیشابوریان از قول من، ننویس بیش از این...
که این چاپارها تیزند و چشم و گوش چنگیزند!
....
*ناگفته پیداست که منظور منطقالطیر نیست!
#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)
https://hottg.com/maname49
Telegram
MANAME / مانامە
کانال تلگرامی معرفی آثار، اشعار و نوشتار علیرضا سپاهی لایین (کاوە زێدان) به زبانهای کوردی و فارسی.
Forwarded from MANAME / مانامە (Sepahilaeen Alireza)
چه مظلومی تو، ایران!
اولین پیامهایی که امروز پس از بیداری دیدم و خواندم، خبر از اتفاق مهمی داشتند؛ آغاز حملهی موشکی ایران به اسرائیل!
این بیداری، توگویی بازگشتی دوباره به خواب بود، خواب نه؛ کابوس! کابوس جنگ، کابوسی که نظر به خشم و غرور و تعصب ذاتی طرفین ماجرا، چند روزی است ذهن و زبان و چشم وگوش دلسوزان را درگیر خود کردهبود و حالا نشان داد که نگرانیها بیدلیل نبودهاست.
اما، غمانگیز و انگیزهی این سطور اشکآمیز، این است که در فضای مجازی و واقعی، اغلب عکسالعملها و یادداشتهای پیرامون این خبر، از نوعی رضایت عمومی و شادی شاهدان داخلی و خارجی، نسبت به این واقعهی مهیب و مهلک و این شروع پایانبخش، حکایت دارد!
در پاسخ، دوستی که این اتفاق را سرآغاز بهروزی ایرانیان دانسته بود، نوشتم؛ جنگ، پیامدی جز ویرانی ندارد، هیچ جنگی به آبادی و آزادی و شادی منتهی نشدهاست و هیچ عاقلی نمیتواند از وقوع جنگ، شاد باشد.
و دوست من، همراه با استیکرهای اشک و لبخند، برایم نوشت: دیگی که برای مردم نمیجوشد، بگذار سر سگ در آن بجوشد...
بغض گلویم را گرفت. دیگر چیزی در جواب کسی ننوشتم. دو دوبیتی، به ذهن و زبانم رسید که نوشتم و در پایان پیشکشتان میکنم. هنوز هم در مغزم این پرسش تکرار میشود؛ چه شد ایران به این روز افتاد که دستکم برخی از مردمش، با لبخند و آغوش باز، از وقوع جنگ و موشکپرانی و ویرانی، استقبال کنند؟!
ایران!
خزان است این بهارانت؛ بەچشمم
پریشانند یارانت، بەچشمم
مگر اشک تو را میگرید، ایران؛
کە خوناب است بارانت؛ بەچشمم؟!
مهزلووم...
وەلاتێ شائر و شاباز و شێران
بهیشتا بوو ل بەر چاڤێن خوە وێران
نە شاھان دل دانە تە، نە فەخێران
چ مەزلوومی، چ مەزلوومی تو، ئێران!
(به فارسی؛
سرزمین شعرا و شیران و شهبازها/ بهشتی که برابر چشم خودش خراب شد/ نه شاهان، نه تهیدستان، کسی دلش با تو نیست/ عجب مظلومی هستی تو، ایران!).
بادا که نگرانی ما و مانندان ما، بیمورد باشد.
#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)
https://hottg.com/maname49
اولین پیامهایی که امروز پس از بیداری دیدم و خواندم، خبر از اتفاق مهمی داشتند؛ آغاز حملهی موشکی ایران به اسرائیل!
این بیداری، توگویی بازگشتی دوباره به خواب بود، خواب نه؛ کابوس! کابوس جنگ، کابوسی که نظر به خشم و غرور و تعصب ذاتی طرفین ماجرا، چند روزی است ذهن و زبان و چشم وگوش دلسوزان را درگیر خود کردهبود و حالا نشان داد که نگرانیها بیدلیل نبودهاست.
اما، غمانگیز و انگیزهی این سطور اشکآمیز، این است که در فضای مجازی و واقعی، اغلب عکسالعملها و یادداشتهای پیرامون این خبر، از نوعی رضایت عمومی و شادی شاهدان داخلی و خارجی، نسبت به این واقعهی مهیب و مهلک و این شروع پایانبخش، حکایت دارد!
در پاسخ، دوستی که این اتفاق را سرآغاز بهروزی ایرانیان دانسته بود، نوشتم؛ جنگ، پیامدی جز ویرانی ندارد، هیچ جنگی به آبادی و آزادی و شادی منتهی نشدهاست و هیچ عاقلی نمیتواند از وقوع جنگ، شاد باشد.
و دوست من، همراه با استیکرهای اشک و لبخند، برایم نوشت: دیگی که برای مردم نمیجوشد، بگذار سر سگ در آن بجوشد...
بغض گلویم را گرفت. دیگر چیزی در جواب کسی ننوشتم. دو دوبیتی، به ذهن و زبانم رسید که نوشتم و در پایان پیشکشتان میکنم. هنوز هم در مغزم این پرسش تکرار میشود؛ چه شد ایران به این روز افتاد که دستکم برخی از مردمش، با لبخند و آغوش باز، از وقوع جنگ و موشکپرانی و ویرانی، استقبال کنند؟!
ایران!
خزان است این بهارانت؛ بەچشمم
پریشانند یارانت، بەچشمم
مگر اشک تو را میگرید، ایران؛
کە خوناب است بارانت؛ بەچشمم؟!
مهزلووم...
وەلاتێ شائر و شاباز و شێران
بهیشتا بوو ل بەر چاڤێن خوە وێران
نە شاھان دل دانە تە، نە فەخێران
چ مەزلوومی، چ مەزلوومی تو، ئێران!
(به فارسی؛
سرزمین شعرا و شیران و شهبازها/ بهشتی که برابر چشم خودش خراب شد/ نه شاهان، نه تهیدستان، کسی دلش با تو نیست/ عجب مظلومی هستی تو، ایران!).
بادا که نگرانی ما و مانندان ما، بیمورد باشد.
#سپاهی_لایین (کاوه زێدان)
https://hottg.com/maname49
Telegram
MANAME / مانامە
کانال تلگرامی معرفی آثار، اشعار و نوشتار علیرضا سپاهی لایین (کاوە زێدان) به زبانهای کوردی و فارسی.
اعلام برنامهی کانیادل در سال ۱۴۰۳
✅ دوستان عزیز و اهل قلمِ کانیادل، درود برشما.
🔸ضمن عرض شادباش مجدد سال نو و آرزوی سالی پر از خیر و برکت برای یکایک شما ارجمندان، پیرو مصوبات آخرین جلسهی کانیادل در تاریخ ۲۴ اسفندماه سال گذشته، به آگاهی میرساند؛
به امید خدا و طبق عهد و پیمان شفاهی که با یکدیگر بستیم، اولین نشست تخصصی انجمن فرهنگی و ادبی کانیادل در محل کانون دانشگاهیان خراسان برگزار خواهد شد.
🔹توضیح این نکته ضروری است که؛ براساس پیشنهاد مسئولانه و متین برخی همراهان، در دور جدید سلسله نشستهای کانیادل، این انجمن بر سه محورعمده متمرکز میشود و برنامههایش را بر همین اساس در زمانهای معین پیش خواهد برد؛ ١ ـ شعر و نقدشعر ٢ ـ سخنانی پیرامون فرهنگ و تاریخ. و ٣ـ موسیقی بومی مقامی.
🔸این سه بخش در ضمن تایمبندی ذیل تقدیم و اجرا خواهد شد؛
١ ـ خیرمقدمگویی و سخنان مقدماتی و مناسبتی (۱۰ دقیقه).
٢ ـ بخش نخست شعرخوانی و نقد و بررسی اشعار (نیم ساعت).
٣ ـ نخستین بخش اجرای موسیقی بومی مقامی (۲۰ دقیقه).
٣ ـ دعوت از مهمان یا سخنران ویژه فراخور فرصت و امکان (١٠دقیقه).
٤ ـ بخش دوم شعرخوانی و نقد و بررسی اشعار (نیم ساعت).
5- دومین بخش اجرای موسیقی بومی مقامی (۲۰ دقیقه).
🔹مطابق این زمانبندی، کل برنامهی کانیادل در یک تایم 2 ساعته انجام و اتمام مییابد و لازمهی پایبندی به این زمانبندی، حضور بهموقع و تعهد یاران و همراهان به تایم اعلامی از سوی مجری در هر برنامه است. به امید دیدار.
🔸زمان نخستین برنامهی سال جدید:
چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ از ساعت ۱٨ الی ۲۰
🔹مکان:
مشهد ـ بزرگراه شهید کلانتری ـ بین کلانتری ۲۲ و ۲۴ ـ پلاک ۳۱۰
✍️ انجمن فرهنگی و ادبی کانیادل
@kaniyadil
✅ دوستان عزیز و اهل قلمِ کانیادل، درود برشما.
🔸ضمن عرض شادباش مجدد سال نو و آرزوی سالی پر از خیر و برکت برای یکایک شما ارجمندان، پیرو مصوبات آخرین جلسهی کانیادل در تاریخ ۲۴ اسفندماه سال گذشته، به آگاهی میرساند؛
به امید خدا و طبق عهد و پیمان شفاهی که با یکدیگر بستیم، اولین نشست تخصصی انجمن فرهنگی و ادبی کانیادل در محل کانون دانشگاهیان خراسان برگزار خواهد شد.
🔹توضیح این نکته ضروری است که؛ براساس پیشنهاد مسئولانه و متین برخی همراهان، در دور جدید سلسله نشستهای کانیادل، این انجمن بر سه محورعمده متمرکز میشود و برنامههایش را بر همین اساس در زمانهای معین پیش خواهد برد؛ ١ ـ شعر و نقدشعر ٢ ـ سخنانی پیرامون فرهنگ و تاریخ. و ٣ـ موسیقی بومی مقامی.
🔸این سه بخش در ضمن تایمبندی ذیل تقدیم و اجرا خواهد شد؛
١ ـ خیرمقدمگویی و سخنان مقدماتی و مناسبتی (۱۰ دقیقه).
٢ ـ بخش نخست شعرخوانی و نقد و بررسی اشعار (نیم ساعت).
٣ ـ نخستین بخش اجرای موسیقی بومی مقامی (۲۰ دقیقه).
٣ ـ دعوت از مهمان یا سخنران ویژه فراخور فرصت و امکان (١٠دقیقه).
٤ ـ بخش دوم شعرخوانی و نقد و بررسی اشعار (نیم ساعت).
5- دومین بخش اجرای موسیقی بومی مقامی (۲۰ دقیقه).
🔹مطابق این زمانبندی، کل برنامهی کانیادل در یک تایم 2 ساعته انجام و اتمام مییابد و لازمهی پایبندی به این زمانبندی، حضور بهموقع و تعهد یاران و همراهان به تایم اعلامی از سوی مجری در هر برنامه است. به امید دیدار.
🔸زمان نخستین برنامهی سال جدید:
چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ از ساعت ۱٨ الی ۲۰
🔹مکان:
مشهد ـ بزرگراه شهید کلانتری ـ بین کلانتری ۲۲ و ۲۴ ـ پلاک ۳۱۰
✍️ انجمن فرهنگی و ادبی کانیادل
@kaniyadil
برگزاری نخستین نشست کانیادل در ۱۴۰۳؛
گلهای ادب و هنر کوردی، شکفتند
ششمین نشست دور جدید انجمن فرهنگی و ادبی کانیادل و نخستین همنشینی سال جدید، در بیستونهمین روز فروردینماه ۱۴۰۳، در دفتر کانون دانشگاهیان خراسان برگزار و مثل همیشه با استقبال شوقآفرین اهل ادب، فرهنگدوستان و هنرمندان کورد خراسان، مواجه شد.
در این نشست نیز، حضور نویسندگان، شعرا، هنرمندان و علاقمندان شعر و هنر کوردی، بهشکل افتخارانگیزی به چشم آمد و سخنرانی، هنرنمایی و شعرخوانی اهل دل، اسباب دلگرمی بسیار شد.
به نشان اختصار، به همین اندک اکتفا و ادامهی گزارش به نگاه نوازشگر شما در تماشای تصاویر گویایی که سرهلدان عزیز زحمت آن را کشیدهاست، واگذار میشود.
به امید خدا، نشست بعدی کانیادل، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشتماه راس ساعت ۱۸ در محل همیشگیاش برگزار خواهد شد.
ضمن تقدیم سپاس گرم و فروتنانه به عزیزانی که در این نشست، همراه و همکلام کانیادل بودند، از کانون دانشگاهیان خراسان و حمایت مدیران آگاهش و نیز از برادرم حاج محمد حسینپور، مجری و مدیر مخلص کانیادل، صمیمانه متشکرم.
به امید دیدار دوباره.
ارادتمند؛ علیرضا سپاهی لایین
@kaniyadil
گلهای ادب و هنر کوردی، شکفتند
ششمین نشست دور جدید انجمن فرهنگی و ادبی کانیادل و نخستین همنشینی سال جدید، در بیستونهمین روز فروردینماه ۱۴۰۳، در دفتر کانون دانشگاهیان خراسان برگزار و مثل همیشه با استقبال شوقآفرین اهل ادب، فرهنگدوستان و هنرمندان کورد خراسان، مواجه شد.
در این نشست نیز، حضور نویسندگان، شعرا، هنرمندان و علاقمندان شعر و هنر کوردی، بهشکل افتخارانگیزی به چشم آمد و سخنرانی، هنرنمایی و شعرخوانی اهل دل، اسباب دلگرمی بسیار شد.
به نشان اختصار، به همین اندک اکتفا و ادامهی گزارش به نگاه نوازشگر شما در تماشای تصاویر گویایی که سرهلدان عزیز زحمت آن را کشیدهاست، واگذار میشود.
به امید خدا، نشست بعدی کانیادل، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشتماه راس ساعت ۱۸ در محل همیشگیاش برگزار خواهد شد.
ضمن تقدیم سپاس گرم و فروتنانه به عزیزانی که در این نشست، همراه و همکلام کانیادل بودند، از کانون دانشگاهیان خراسان و حمایت مدیران آگاهش و نیز از برادرم حاج محمد حسینپور، مجری و مدیر مخلص کانیادل، صمیمانه متشکرم.
به امید دیدار دوباره.
ارادتمند؛ علیرضا سپاهی لایین
@kaniyadil
HTML Embed Code: