TG Telegram Group Link
Channel: جَذوات
Back to Bottom
🔺 ما و میراث فلسفی‌‌مان
🔺 خوانشی نوین از فلسفه مغرب و اندلس، بخش دوم کتاب نحن و التراث
Forwarded from سید مسعود حسینی (سید مسعود حسینی)
پنج‌شنبه‌ی همین هفته، ساعت ۶،
کافه‌کتاب ققنوس

با حضور

دکتر علی مرادخانی
حسین نیکبخت (مترجم کتاب)
سید مسعود حسینی

بحث درباره‌ی کتاب
مواجهه‌ای نامتعارف با منطق هگل، با خوانشی از ملویل، مولیر، بکت
نوشته‌ی آنجلیکا نوتزو.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹آيت الله العظمی جوادی آملی:

«النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا» از وجود مبارک پيغمبر(صلّی الله عليه و آله و سلّم) است، حضرت فرمود که خيلی از مردم خواب‌اند وقتی مُردند بيدار می‌شوند، آدم خوابيده در عالم رؤيا خواب مي‌بيند که باغ دارد، راغ دارد، مزرعه دارد، مرتع دارد، وقتی بيدار شد می‌بیند دستش خالی است...

درس فقه ۹۸/٩/۶

🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
🔺 این جلسه اولین جلسه از مجموعه جلساتی‌است که با محوریت "عقلانیت" در حال برنامه‌ریزی و هماهنگی آن هستم. دوگانه‌ی "معقول" و "نامعقول" صرفا دومفهوم انتزاعی در فلسفه نیستند، بلکه مفاهیمی هستند که در نسبت با سنت و تاریخ ما می‌توانند بخشی مهمی از واقعیت ما را توضیح دهند و ما را نسبت به آنچه هستیم خودآگاه کنند. متاسفانه مفهوم عقلانیت در فضای فکری ما چندان جدی گرفته نشد و نهایتا ذیل مناقشات روشنفکری دینی به سرفصلی از مباحث فلسفه‌ی دین با عنوان "عقل و دین" تبدیل شد. چند دهه ورود اندیشه‌های چپ، پست‌مدرن و هایدگر مسخ شده و سنت شبه‌ فلسفی-کلامی نوصدرائیان تماما فضای فلسفی ما را دور از عقلانیت نگه‌داشت. گرچه از اوایل دهه‌ی نود بازگشت به ایدئالیسم‌ جریان اصلی فلسفه‌‌ی ما شد، اما نتوانستیم ایدئالیسم را به مثابه اوج عقلانیت مدرن بازخوانی کنیم، بلکه با گسترش ترجمه‌ها مباحث زبانی و نهایتا نگاه تکنیکی برای مشارکت در جریان مقاله‌نویسی جهانی غلبه پیداکرد و ما نتوانستیم چیز زیادی از عقلانیت مدرن ذیل ایدئالیسم دریابیم.
در این مجموعه جلسات از زوایای مختلف به مسئله‌ی عقلانیت می‌پردازیم و ذیل هر منظری نگاهی به سنت و اندیشه‌ی معاصر در ایران خواهیم داشت. در این‌ مسیر حتما از میراث فکری متفکران عرب استفاده خواهیم کرد، چرا که آن‌ها بیش از ما، به عقلانیت توجه داشتند و ذیل کلیدواژه‌ی عقلانیت و نقد عقل به بررسی میراث فکری جهان اسلام پرداختند. در اولین جلسه به اندیشه‌های عابدالجابری می‌پردازیم. جابری در پروژه‌ی مهم خود یعنی "نقد عقل عربی" ذیل مسئله‌ی عقلانیت به‌ بازخوانی سنت پرداخته است که فارغ از جزئیات این پروژه، روش او می‌تواند برای ما بسیار آموزنده باشد، به نحوی که بتوانیم از تورم فلسفه خواندن صرف به سمت فلسفه‌ورزی و در معاصرت اندیشیدن حرکت کنیم.
محراب هاشم‌زاده
@JAZAVAAT
✔️انجمن علمی فلسفهٔ غرب دانشگاه اصفهان برگزار می‌کند:

🔘موضوع نشست: نقد عقل در انديشهٔ معاصر جهان اسلام با تمرکز بر عابدالجابری

🔘 ارائه‌دهنده: دکتر احسان پشت مشهدی؛ پژوهشگر فلسفه و مترجم آثار متفکرین عرب

🔘 زمان برگزاری: پنجشنبه‌ ۳ خرداد ۰۳ ساعت ۲۰

🔘جلسه مجازی و با ظرفیت محدود است.

🔘 جهت ثبت نام به آیدی تلگرام @N_R202 پیام دهید.

✔️ @Philosophy_Society_98
💢برگزاری نشست علمی با عنوان «مسأله‌شناسی الاهیات سلبی با تأکید بر رویکرد ملارجبعلی تبریزی و شاگردانش»

✍️به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، با همکاری گروه «کلام» مؤسسه و معاونت پژوهشی دانشکده الهیات دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران، نشست علمی «مسأله‌شناسی الاهیات سلبی با تأکید بر رویکرد ملارجبعلی تبریزی و شاگردانش» در روز سه‌شنبه هشتم خردادماه 1403 از ساعت 10 تا 12 برگزار می‌گردد.

👤ارائه‌دهندگان:
آقای مهدی عسگری (پژوهشگر فلسفه اسلامی)
دکتر محمدحسین منتظری (عضو هیات علمی دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران)

👤دبیر نشست:
دکتر مهدی خیاط‌زاده (پژوهشگر وابسته مؤسسه حکمت و فلسفه ایران)

📍مکان:
دانشکدگان فارابی، دانشکده الاهیات، تالار امام هادی علیه السلام

🌏لینک حضور مجازی:
http://irip.ac.ir/u/136

🆔https://eitaa.com/hekmatfalsafe

https://hottg.com/+UmlD7YKiYShe9xO6
🔸 اندیشه‌ای که بی مسئله شده باشد، احتمالا آموزش پذیر هم نیست.
📚 بنیاد هستی‌شناختی، هارتمان، ترجمه شرف‌الدین خراسانی، ص ۱۶
🔹 این جمله‌ی هارتمان من را یاد گله و شکایت دائمی دانشجویان فلسفه از کلاس‌های فلسفه اسلامی انداخت.
نقد عقل در اندیشۀ معاصر جهان اسلام
<unknown>
✔️ارائه‌ای از انجمن علمی فلسفهٔ غرب دانشگاه اصفهان:

🔘موضوع نشست: نقد عقل در انديشهٔ معاصر جهان اسلام با تمرکز بر عابدالجابری

🔘 ارائه‌دهنده: دکتر احسان پشت مشهدی؛ پژوهشگر فلسفه و مترجم آثار متفکرین عرب

🔘 زمان برگزاری: پنجشنبه‌ ۳ خرداد ۰۳

✔️ @Philosophy_Society_98
Forwarded from νοῦς (Hamed Roshani Rad)
.

در انتقاد ارائه دوست فاضل احسان پشت مشهدی از آنچه موضوع این نطق برگزیده یعنی «نقد عقل در اندیشه معاصر جهان اسلام با تاکید بر جابری» یک نکته مهم باید بگویم و آن بی توجهی کامل به چهارگانی اصلی جابری در نقد عقل است. یعنی:

تکوین العقل العربی (نقد العقل العربی۱)
بنیة العقل العربی (نقد العقل العربی۲)
العقل السیاسی العربی (نقد العقل العربی۳)
العقل الاخلاقی العربی (نقد العقل العربی ۴)


که به همین ترتیب دارای مهمترین مباحث در نقد عقل عربی است که ضروری است پیش از هرگونه گشایش و طرح مباحث دیگر در اندیشه او حداقل شاکله جلد اول و دوم این اثر بررسی شود که جغرافیای اندیشه جابری را از حیث فلسفی و فنی به خوبی روشن میکند. همچنین در تاکید و توصیف بر آنچه در این نطق دکتر پشت مشهدی بدان تمرکز دارند یعنی نقد ایدولوژیکی و نقد اپیستمولوژیکی سنت لازم است به جلد سوم این مجموعه رجوع شود. اما اکثر مطالب مطرح شده در این سخنرانی از کتاب نحن و تراث و کتاب خطاب عربی معاصر نقل و گزارش شده است.
آثار اصلی جابری به زبان عربی را اینجا میتوانید دانلود کنید.

***
Forwarded from νοῦς (Hamed Roshani Rad)
فصل اول کتاب نظریة العقل طرابیشی که به تحلیل تمایز عقل صانع و عقل مصنوع میپردازد که بنیان نظری نقد عقل جابری در کتاب تکوین عقل عربی است.

درباره این تقسیم دوگانی عقل مطابق با اصطلاحات علم النفس ارسطویی حتما در آینده خواهم نوشت.
Forwarded from νοῦς (Hamed Roshani Rad)
در توضیح مطلب فوق باید توجه داشت لالاند، فیلسوف فرانسوی، در مورد عقل تفکیکی انجام داده است، که جابری از آن کمک گرفته ولی با تحلیل طرابیشی به نحوی محرف و مغلوط ناشی از عدم شناخت دقیق زبان لالاند و کتاب او. لالاند بین دو نوع عقل تمایز مینهد:

۱- La raison constituante

۲- La raison constituee

اولی یعنی عقل برسازنده یا کنشگر و دومی یعنی عقل برساخته یا متعارف، و منظور لالاند از اولی فعالیتی ذهنی‌ است که اندیشه به هنگام بحث و پژوهش به آن می‌پردازد و مفاهیم را شکل داده و مبانی را پی‌ ریزی می‌کند. به تعبیر جابری عقل برسازنده «خردی است که انسان در پرتو آن قادر است از فهم روابط بین اشیا، مبادی کلی و ضروری‌ای را استخراج کند که در نزد همه‌ مردم یکسان است.» (جابری، و طرابیشی به این تعریف نقد و آن را ناشی از سوء فهم در ترجمه میداند که به نظر چندان مهم نیست) اما عقل برساخته «مجموعه‌ای از مبادی و قواعدی است که در استدلال به آن‌ها تکیه می‌کنیم.»

لالاند می‌گوید: «عقل برساخته دستگاهی از قواعد معین و پذیرفته‌شده در برهه‌ای از تاریخ ماست که در خلال آن برهه از زمان به آن ارزش مطلق داده می‌شود.»(جابری گوید) عقل برساخته به تعبیر لالاند، همه مبادی و قواعدی است که یک فرهنگ به مثابه شالوده‌ای برای کسب معرفت، پیش پای گروندگان به آن فرهنگ قرار می‌دهد.

پس هر اندیشه و تفکری را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: اندیشه به مثابه «ابزار اندیشیدن»، یعنی آن چهارچوب و بنیان‌هایی که اندیشه به وسیله‌ آن‌ها ساخته می‌شود، و اندیشه به مثابه «مجموعه‌ اندیشه‌ها» یعنی برداشتها و معناهایی که از یک مسئله ارائه می‌شود. باید تأکید کرد که این تمایز، تمایزی روش‌شناختی است نه تمایزی متافیزیکی یا هستی‌شناختی. جابری به پیروی از لالاند و فوکو معتقد است با این تقسیم میتوان وجه تاریخی و فرهنگی عقلانیت را نشان داد سپس بر این اساس به تمایز عقلانیت یونانی، عقلانیت مدرن و عقلانیت عربی میپردازد.

عقل برساخته همان مفهومی است که فوکو آن را «اپیستمه» و توماس کوهن آن را «پارادایم» و نیچه آن را «چشم انداز» مینامد. و دارای خصایص فرهنگی و تاریخی ویژه است.

جابري مي‌نويسد: «اگر چنين تميزي را بپذيريم، "آنچه را كه ما" عقل عربي مي‌ناميم، همان عقل برساخته يا متعارف است؛ يعني مجموعه مبادي و قواعدي كه فرهنگ عربي به گروندگان آن به مثابه شالوده‌اي جهت كسب معرفت ارايه مي‌دهد يا بگوييم به مثابه نظام معرفتي به آنان تحميل مي‌كند. بنابراين، نقد عقل عربي يعني نوسازي عقل برساخته يا متعارف و نوسازي عقل برساخته، بدون نقد آن ميسر نخواهد بود، و "اين نقد بايد از درون خود عقل و با تفكيك اركان و متحول كردن مفاهيم آن صورت گيرد.»

من در بخشی از رساله دکتری در تحلیل برهان شفا و مبتنی بر تحلیلات و سخنان ارسطو در کتاب آخر نفس تمایز میان نوس پوئتیکوس یا عقل فعال و نوس پاثتیکوس یا عقل منفعل را به نحوی دیگر و بر مبنایی دیگر به همین تمایز نزدیک ساخته و با خوانشی هرمنوتیکی به جای طرد تام سنت فلسفی کلاسیک به بازخوانی و تاویل این سنت و استخراج مبانی نهفته در آن اقدام کرده بودم که البته از نظر ارسطو و فارابی در تحلیل نهایی عامل اصلی وصول به نظامهای فکری مختلف در فلاسفه مختلف همین اختلاف در مبادی قیاس است، و گوتاس در کتاب ابن سینا و سنت ارسطویی همهٔ سخنش این است که ابن سینا با نزدیک شدن به چنین تحلیلی قادر بود به نحوی مشروع از دو گونه فلسفه مغربی و مشرقی سخن بگوید.
HTML Embed Code:
2024/06/04 19:01:59
Back to Top