Channel: ایرانی ها
#یاالهالعاصین...
بِه از این نمیتوان شد
که نصیب شد ز اول
گنه و جنایت از من
کرم و عنایت از تو
#نظیری_نیشابوری
#التماس_دعا
بِه از این نمیتوان شد
که نصیب شد ز اول
گنه و جنایت از من
کرم و عنایت از تو
#نظیری_نیشابوری
#التماس_دعا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
#مولانا
#شهریار_پیروز_فر
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
#مولانا
#شهریار_پیروز_فر
سال هاست میلیاردها تومان در یک شب منفجر میشه می ره رو هوا
هیچ ارگانی هم تلاشی برای جلوگیری از این اتفاق پر ضرر نمی کنه.
اجازه ترویج فرهنگ درست چهارشنبه سوری هم داده نمیشه.
نتیجشم شده چهارشنبه سوزی و میدان جنگ
بیاییم از خودمان شروع کنیم و این رسم زیبا را نجات دهیم
#برداشت_آزاد
هیچ ارگانی هم تلاشی برای جلوگیری از این اتفاق پر ضرر نمی کنه.
اجازه ترویج فرهنگ درست چهارشنبه سوری هم داده نمیشه.
نتیجشم شده چهارشنبه سوزی و میدان جنگ
بیاییم از خودمان شروع کنیم و این رسم زیبا را نجات دهیم
#برداشت_آزاد
چهارشنبهسوری
با نامهای چهارشنبه آخر سال و شب چهارشنبه سرخ نیز شناخته میشود یکی از جشنهای ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سهشنبه شب) برگزار میشود.
واژهٔ «چهارشنبهسوری» از دو واژهٔ چهارشنبه — نام یکی از روزهای هفته — و سور به معنای عیش و عشرت ساخته شده است. طبق آیین باستان در این روز آتش بزرگی بر افروخته میشود که تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود که این آتش معمولاً در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاکسازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد . به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد.
ایران باستان
برافروختن آتش بر روی هیزم و روشنکردن فشفشه، از رسوم جاافتاده در جشن چهارشنبهسوری است.
یکی از جشنهای آتش که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیشباز نوروز برگزار میشده و آمیزهای از چند آیین گوناگون است، جشن سوری بودهاست. سوری به یک معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی است که در این روز میافروختهاند. در تاریخ بخارا آمدهاست: «چون امیر سدید منصوربن نوح به ملک نشست، هنوز سال تمام نشده بود که در شب سوری چنان که عادت قدیم است آتشی عظیم افروختند.» این آتش را در شب سوری که همزمان با روزهای «بهیژک» یا «پنچهٔ دزدیده» بود برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن هم بیشتر بر روی بامها میافروختند که هم شگون داشته و هم به باور پیشینیان، تنورهٔ آتش و دود بر بامها، فروهر درگذشتگان را به خانههای خود رهنمون میکردهاست.
به دیگر سخن این آتشافروزی بر بام خانهها، آخرین گام از آیینهای «گاهنبار پنجه» یا ده روز پایان سال است. این ده روز را ده روز فروردیان یا فروردیگان میگویند که دربرگیرندهٔ پنجه کوچک (پنج روز نخست -اشتاد روز تا اناران- از ماه اسفند در گاهشماری زرتشتی، برابر با بیست و پنجم اسفند ماه بنا به گاهشمار رسمی کشور) و پنجه بزرگ (پنجهٔ دزدیه، پنج روز پایان سال) میباشد.
چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتشافروزان که پیامآور این جشن اهورایی بودند به شهرها و روستاها میرفتند تا مردم را برای این آیین آماده کنند. آتشافروزان، زنان و مردانی هنرمند بودند که با برگزاری نمایشهای خیابانی، دستافشانیها، سرودها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان میپرداختند؛ آنها از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، در تمامی جایهای شهر و ده آتش میافروختند و آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه میداشتند. این آتش، نماد و نشانهٔ نیروی مهر و نور و دوستی بود. هدف آتشافروزان برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. همین هدف مهمترین دلیل برپایی جشن سده در میانه زمستان هم هست.
رقص با آتش
آیین آتشافروزی پیش از نوروز به گونههای دیگر در نزد مردمان دیگر کشورها نیز پدیدار میشود، آریاییان قفقازهنوز در این شب هفت توده آتش میافروزند و از روی آن میجهند.
بنا به آیینی کهن در سوئد، شبی را که «والبوری» خوانده میشود به عنوان آغاز بهار میشمارند و در آن آتشی بزرگ افروخته و پیرامون آن به جشن و شادی میپردازند. همچنین نمونه دوردستی از آتشافروزی نوروزی را در نزد مردم روستاهای جنوب کشور رومانیگزارش کردهاند.
آیین آتشافروزی تا روزگار ما بر جای مانده و نام «چهارشنبه سوری» بر خود گرفتهاست.
در ایران باستان بخشبندی هفته به گونه امروزی (شنبه تا پنجشنبه و جمعه) نبوده و در گاهشماری ایرانیان هر یک از ۳۰ روز ماه نامی ویژه داشتهاست (امرداد، دی بآذر، آذر، …، سروش، رشن، فرودین، ورهرام،... ، شهریور، سپندارمزد، خورداد و ...). «هفته» ریشه
در شاهنامهٔ فردوسی اشارههایی درباره بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشاندهندهٔ کهن بودن این جشن است. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ملّی، از دیرباز در فرهنگ سنّتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شدهاست.
در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پایکوبی با نام سور مرسوم بودهاست و از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب«یوم الارباع» خوانده میشد و از روزهای شوم و نحس بشمار میرفت و بر این باور بودند که روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند.
منابع :
رضی، هاشم. «بخش ششم: جشن سوری-چهارشنبهسوری»
مصطفوی، آناهیتا (۱۳۷۰)
«چهارشنبه سوری»، ایران شناسی
با نامهای چهارشنبه آخر سال و شب چهارشنبه سرخ نیز شناخته میشود یکی از جشنهای ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبهٔ سال (سهشنبه شب) برگزار میشود.
واژهٔ «چهارشنبهسوری» از دو واژهٔ چهارشنبه — نام یکی از روزهای هفته — و سور به معنای عیش و عشرت ساخته شده است. طبق آیین باستان در این روز آتش بزرگی بر افروخته میشود که تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود که این آتش معمولاً در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاکسازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد . به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد.
ایران باستان
برافروختن آتش بر روی هیزم و روشنکردن فشفشه، از رسوم جاافتاده در جشن چهارشنبهسوری است.
یکی از جشنهای آتش که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیشباز نوروز برگزار میشده و آمیزهای از چند آیین گوناگون است، جشن سوری بودهاست. سوری به یک معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی است که در این روز میافروختهاند. در تاریخ بخارا آمدهاست: «چون امیر سدید منصوربن نوح به ملک نشست، هنوز سال تمام نشده بود که در شب سوری چنان که عادت قدیم است آتشی عظیم افروختند.» این آتش را در شب سوری که همزمان با روزهای «بهیژک» یا «پنچهٔ دزدیده» بود برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن هم بیشتر بر روی بامها میافروختند که هم شگون داشته و هم به باور پیشینیان، تنورهٔ آتش و دود بر بامها، فروهر درگذشتگان را به خانههای خود رهنمون میکردهاست.
به دیگر سخن این آتشافروزی بر بام خانهها، آخرین گام از آیینهای «گاهنبار پنجه» یا ده روز پایان سال است. این ده روز را ده روز فروردیان یا فروردیگان میگویند که دربرگیرندهٔ پنجه کوچک (پنج روز نخست -اشتاد روز تا اناران- از ماه اسفند در گاهشماری زرتشتی، برابر با بیست و پنجم اسفند ماه بنا به گاهشمار رسمی کشور) و پنجه بزرگ (پنجهٔ دزدیه، پنج روز پایان سال) میباشد.
چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتشافروزان که پیامآور این جشن اهورایی بودند به شهرها و روستاها میرفتند تا مردم را برای این آیین آماده کنند. آتشافروزان، زنان و مردانی هنرمند بودند که با برگزاری نمایشهای خیابانی، دستافشانیها، سرودها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان میپرداختند؛ آنها از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، در تمامی جایهای شهر و ده آتش میافروختند و آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه میداشتند. این آتش، نماد و نشانهٔ نیروی مهر و نور و دوستی بود. هدف آتشافروزان برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. همین هدف مهمترین دلیل برپایی جشن سده در میانه زمستان هم هست.
رقص با آتش
آیین آتشافروزی پیش از نوروز به گونههای دیگر در نزد مردمان دیگر کشورها نیز پدیدار میشود، آریاییان قفقازهنوز در این شب هفت توده آتش میافروزند و از روی آن میجهند.
بنا به آیینی کهن در سوئد، شبی را که «والبوری» خوانده میشود به عنوان آغاز بهار میشمارند و در آن آتشی بزرگ افروخته و پیرامون آن به جشن و شادی میپردازند. همچنین نمونه دوردستی از آتشافروزی نوروزی را در نزد مردم روستاهای جنوب کشور رومانیگزارش کردهاند.
آیین آتشافروزی تا روزگار ما بر جای مانده و نام «چهارشنبه سوری» بر خود گرفتهاست.
در ایران باستان بخشبندی هفته به گونه امروزی (شنبه تا پنجشنبه و جمعه) نبوده و در گاهشماری ایرانیان هر یک از ۳۰ روز ماه نامی ویژه داشتهاست (امرداد، دی بآذر، آذر، …، سروش، رشن، فرودین، ورهرام،... ، شهریور، سپندارمزد، خورداد و ...). «هفته» ریشه
در شاهنامهٔ فردوسی اشارههایی درباره بزم چهارشنبهای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشاندهندهٔ کهن بودن این جشن است. مراسم سنّتی مربوط به این جشن ملّی، از دیرباز در فرهنگ سنّتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شدهاست.
در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پایکوبی با نام سور مرسوم بودهاست و از سوی دیگر چهارشنبه نزد اعراب«یوم الارباع» خوانده میشد و از روزهای شوم و نحس بشمار میرفت و بر این باور بودند که روزهای نحس و شوم را باید با عیش و شادمانی گذراند تا شیاطین و اجنه فرصت رخنه در وجود آدمیان را نیابند.
منابع :
رضی، هاشم. «بخش ششم: جشن سوری-چهارشنبهسوری»
مصطفوی، آناهیتا (۱۳۷۰)
«چهارشنبه سوری»، ایران شناسی
پژوهشی تازه نشان میدهد، قدیمیترین رژ لب جهان که قدمتش به حدود پنج هزار سال پیش میرسد مربوط به تمدن باستانی مرهشی در جنوب ایران است.
این رژ لب، به رنگ قرمز غلیظ است، در یک ویال یا استوانه سنگی نگهداری میشده و سال ۲۰۰۱ کشف شده؛ اما تا کنون پژوهشگران موفق به رمزگشایی از آن نشدند.
این استوانه حاوی خمیر آرایشی مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد، در گورستانی در نزدیکی هلیل رود استان کرمان کشف شده است.
تیم دانشمندانی که بر روی آن پژوهش کردهاند میگویند نحوه استفاده از این رژ لب، مانند نمونههای امروزی نبوده و با برس صورت میگرفته و به احتمال بسیار بالا زنان طبقه اشراف از آن استفاده میکردند.
این رژ لب، به رنگ قرمز غلیظ است، در یک ویال یا استوانه سنگی نگهداری میشده و سال ۲۰۰۱ کشف شده؛ اما تا کنون پژوهشگران موفق به رمزگشایی از آن نشدند.
این استوانه حاوی خمیر آرایشی مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد، در گورستانی در نزدیکی هلیل رود استان کرمان کشف شده است.
تیم دانشمندانی که بر روی آن پژوهش کردهاند میگویند نحوه استفاده از این رژ لب، مانند نمونههای امروزی نبوده و با برس صورت میگرفته و به احتمال بسیار بالا زنان طبقه اشراف از آن استفاده میکردند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الهی
خونتون آباد
چراغش روشن
الهی
سفره تون برقرار و پر برکت
الهی
دلاتون شاد و لباتون خندان
الهی
جیبتون پر پول و فراوانی و برکت
الهی
کوله تون لبریز از عشق و امید و نور و خیر و سلامتی و سعادت و عزت و دولت و نعمت و شادکامی و شادمانی و معنویت و مهربانی و محبت و امنیت
الهی سال پیش رو بهترین و خاطره انگیزترین سال زندگیتون باشه🙏🌹❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
خونتون آباد
چراغش روشن
الهی
سفره تون برقرار و پر برکت
الهی
دلاتون شاد و لباتون خندان
الهی
جیبتون پر پول و فراوانی و برکت
الهی
کوله تون لبریز از عشق و امید و نور و خیر و سلامتی و سعادت و عزت و دولت و نعمت و شادکامی و شادمانی و معنویت و مهربانی و محبت و امنیت
الهی سال پیش رو بهترین و خاطره انگیزترین سال زندگیتون باشه🙏🌹❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با کمال احترام به آقایون؛
بعنوان ی مرد همیشه
فکر کردم و میکنم
که زنها چقدر قوی هستند!
چیزی که ما مردها هرگز
از پسش بر نمیایم
زن بودن واقعن سخته
زن بودن واقعن بزرگه
زن بودن و زن موندن ،معجزه است و بس
بعنوان ی مرد همیشه
فکر کردم و میکنم
که زنها چقدر قوی هستند!
چیزی که ما مردها هرگز
از پسش بر نمیایم
زن بودن واقعن سخته
زن بودن واقعن بزرگه
زن بودن و زن موندن ،معجزه است و بس
🔴 محمدرضا احمدی" مجری صداو سیما ج.ا ، بعد از گرفتن هدیه «انگشترخراسانی» از خامنهای ، دیروز در مجتمع «رویال پارک واقع در ونکوور کانادا» دیده شد.
♦️معبد بودایی از جنس بطری ، یکی از جاذبههای جالب تایلند است . راهبه های بودایی در استان سیساكات ، حدود 600 كیلومتری شمال شرقی بانكوک پایتخت تایلند با استفاده از یك میلیون بطری شیشه ای قابل بازیافت، معبد بزرگی بنام "وات پا ماها چدی كائو" ساختهاند. بطری مورد استفاده در این معبد ، به رنگ سبز و قهوهای از سوی مردم و گردشگران، تامین شدهاند.
هادی چوپان قهرمان
ارنولد کلاسیک بریتانیا شد
جایزه این مسابقه رو
رونی کلمن به گرگ پارسی! داد
ارنولد کلاسیک بریتانیا شد
جایزه این مسابقه رو
رونی کلمن به گرگ پارسی! داد
به قول آقای رابرت دنیرو:
ای کاش آدما همونقدر که از ارتفاع میترسن،
یکم هم از پَستی ترس داشتن!
ای کاش آدما همونقدر که از ارتفاع میترسن،
یکم هم از پَستی ترس داشتن!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اندازه شراره های خورشيدی رو نسبت به اندازه زمين ببینید تا کرک و پرتون بریزه😳
هر چی علم بیشتر پیشرفت میکنه قدرت خداوند یگانه آشکارتر میشه
هر چی علم بیشتر پیشرفت میکنه قدرت خداوند یگانه آشکارتر میشه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام
صبح آخرین روز
از سال ۱۴۰۲ بخیر❤️
"بهارمیشود"
یکی دو روز دیگر از پگاه
چو چشم باز میکنی
زمانه زیر و رو
زمینه پرنگار میشود
زمین شکاف میخورد
به دشت سبزه میزند
هر آنچه مانده بود زیر خاک
هر آنچه خفته بود زیر برف
جوان و شسته رفته آشکار میشود
به تاج کوه
ز گرمی نگاه آفتاب
بلور برف آب میشود
دهاندرهها پر از سرود چشمه سار میشود
نسیم هرزه پو
ز روی لالههای کوه
کنار لانههای کبک
فراز خارهای هفت رنگ
نفس زنان و خسته میرسد
غریق موج کشتزار میشود
در آسمان
گروه گلههای ابر
ز هر کناره میرسد
به هر کرانه میدود
به روی جلگهها غبار میشود
درین بهار… آه
چه یادها
چه حرفهای ناتمام
دل پر آرزو
چو شاخ پر شکوفه باردار میشود
نگار من
امید نوبهار من
لبی به خنده باز کن
ببین چگونه از گلی
خزان باغ ما بهار میشود
#سیاوش_کسرایی
صبح آخرین روز
از سال ۱۴۰۲ بخیر❤️
"بهارمیشود"
یکی دو روز دیگر از پگاه
چو چشم باز میکنی
زمانه زیر و رو
زمینه پرنگار میشود
زمین شکاف میخورد
به دشت سبزه میزند
هر آنچه مانده بود زیر خاک
هر آنچه خفته بود زیر برف
جوان و شسته رفته آشکار میشود
به تاج کوه
ز گرمی نگاه آفتاب
بلور برف آب میشود
دهاندرهها پر از سرود چشمه سار میشود
نسیم هرزه پو
ز روی لالههای کوه
کنار لانههای کبک
فراز خارهای هفت رنگ
نفس زنان و خسته میرسد
غریق موج کشتزار میشود
در آسمان
گروه گلههای ابر
ز هر کناره میرسد
به هر کرانه میدود
به روی جلگهها غبار میشود
درین بهار… آه
چه یادها
چه حرفهای ناتمام
دل پر آرزو
چو شاخ پر شکوفه باردار میشود
نگار من
امید نوبهار من
لبی به خنده باز کن
ببین چگونه از گلی
خزان باغ ما بهار میشود
#سیاوش_کسرایی
HTML Embed Code: