TG Telegram Group Link
Channel: ˼ضربان♡قلب⸀
Back to Bottom
اسمارتیز♡
گریه نکن، اگرچه زیبایت میکند. بخند، بخند که خنده‌ات خدا را دیوانه میکند.
🤍
علاقم به جوراب وصف نشدنیه، طوری که دلم میخواد کلکسیون جوراب داشته باشم. و همیشه دوست داشتم ینفر برام یه عالمه جوراب رنگی بخره و روز تولدم بهم هدیه بده ولی هیچوقت این اتفاق نیفتاد چون حتی به مادرمم نگفتم که همچین آرزوی کوچیکی دارم، دوست داشتم ینفر باشه که خودش بفهمه.
سکوت با آن پوزخند ترسناکش رو‌به‌رویم نشسته و کُلت سردش را روی پیشانی‌ام گذاشته. نمیدانم بمیرم یا فریاد بزنم!
قصه که تمام میشود، آدم‌ها به کجا میروند؟!
🌚
وقتی که نگاهش میکردم، انگار یک گله آهوی آزاد در دشتی سبز در دلم میدویدند.💚
‏یه استادی داشتیم میگفت: به هر حسی که اولین بار در مورد آدم‌ها داشتی، اعتماد کن و اعتبار بده!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با بوسه‌ای تو را بلعید و من فرم سفر به ماه را پُر کردم.
دلم نازک است هنوز، مثل قدیم. اما پوست کلفتم کرده است این زندگی انقدر که چپ و راست آمده و یکی خوابانده در گوشم.
یه بار که به احساس پوچی رسیده بودم بهش گفتم حس میکنم هیچوقت آدم دوست داشتنی نبودم و نیستم برای همینم کسی دوستم نداره و اون بعد از شنیدن این حرفم جوری غمگین شد که ساعت ها بغلم کرد، بغض کرد، اشک ریخت و خودش رو سرزنش کرد که چرا جوری دوستم نداشت که همچین حسی بهم دست نده. اون انقدر مهربون و قابل احترام بود برای من، که هیچوقت باور نکردم که ازش متنفر شدم!
به خاطر زخم‌هایش، بیشتر دوستش دارم.
حرفی برای گفتن ندارم.
اگر چشم خوانی بلدی، بسم الله!
تو امتداد وهم‌آگینِ یک رویا در بیداریِ متقنی،
انشقاق حقیقت در استحاله‌ء خیال
و من، واژگون میان باور و انکار به ورطه‌ء تکرار افتاده‌ام.
یه زمانی تنها دغدغه‌ زندگیم دوختن لباس‌های رنگی برای تو بود.
HTML Embed Code:
2024/04/20 11:12:48
Back to Top